eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسته شو دیگه،چشایی که نرفتی خواب راحت شدم من،از این همه غم و عذاب دعای مرگم ، خداروشکر شد مستجاب من روزی مُردم که پاره حنجر دیدم اعضای یاسم رو رو بوریا چیدم یک نصف روز شد قامتم خمیده بوسه گرفته ام از یه حنجر بریده شکر خدا، شب غمم سحر شد داره میره امامی که عمری خون جگر شد وااای امون از این غریبی... یا ابن الغریب،منم امام سجاد... 🌸🌸🌸 نرفته از یاد،به روی نی سر امام محارم من ، آواره توی شهر شام سرم شکست از،سنگ یهودیهای بام دشمن با کینه هاش در دل آتیش افروخت از خاکستر داغ عمامه ی من سوخت دادند منو با کعب نیزه آزار بردند محارمم رو به کوچه ها وبازار شکر خدا شب غمم سحر شد داره میره امامی که عمری خون جگر شد وااای امون از این غریبی... یا ابن الغریب، منم امام سجاد... 🌸🌸🌸 دوباره(الشّام)،روی لبای من نشست بزم می شام،دوباره قلبمو شکست یادم نمیره ، جنایت یزید پست می زد با خیزرون بر لب و بر دندون با سب هاش بر حیدر برده از دل سامون بی بی رباب با سینه ای پر از درد بین عدوی نامرد افتاد یه گوشه غش کرد شکر خدا شب غمم سحر شد داره میره امامی که عمری خون جگر شد واااای امون از این غریبی.. یا ابن الغریب،منم امام سجاد.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. زمینه وشور دارم میرمو،اشک رو گونمه اَبکِ لِلحُسین،روح وجونمه وقت رفتنه،حاجت شد روا آخر مُردم از ، داغ کربلا آه،دم مرگ،می ریزه قطره قطره اشک بصرم باز، سر نی ،میمونه لحظه لحظه پیش نظرم دم ، روی دم ، غم شام و کوفه از یادم نبرم می سوزه جگر،از زهر جفا امّا قاتلم ، شد کرب و بلا سیدالبکاء.... یا زین العابدین... 🌸🌸🌸🌸🌸 هرجای زمین،برغم مبتلاس باقرالعلوم ، صاحب عزاس بیمار حسین، بگرفته شفا دق کرد آخرش،با یاد بلا باز،لب من،از ترک های لب اصغر می خونه آب ، نیارید ، که یاد کام لاله های خزونه تا،دم مرگ،صدای العطش تو گوشم می مونه می سوزه جگر،از زهرجفا امّا قاتلم ، شد کرب و بلا سیدالبکاء.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یا زین العباد، یا نعم الامیر سید البکاء، دستم رو بگیر مولا نوکرو،کن حاجت روا راهیم نما، سوی کربلا آه،چی میشه،یه زیارت جواب چشمای ترم اذنی بده ، ببینم باز شب های زیبای حرم باز،دوباره ،ببوسم شش گوش ارباب باکرم کی قدم قدم، میرم تا حرم ذکر راهمه ، شعر محتشم ثارالله حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. هوای بارونی خدا نگهدار دارم میرم با دردای شرربار شفاگرفته آخرش بااین زهر زخمی که وا شده ز ظلم اغیار بسّه ، مونده صدای العطش تو گوشم هرگز،یه قطره آب با دلخوشی ننوشم مونده ، بار غم کرب و بلا رو دوشم کابوس هرشب من اینه که داره حرمله می خنده حسین(بابام) میگه زینب بیا که سر علی به پوستی بنده آه و واویلا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 کارم شده تداعی مصیبت به زندگی دلم نداره رغبت موقع خواب یادم میاد خرابه که سر میذاشتیم روی خاک غربت ای وای،رقیه دید تو تشت سر باباشو طاقت،نداشت ببینه پاره اون رگاشو دق کرد ،تا دید جراحت روی لباشو نداشت قراری امّ کلثوم گفت که دلم لبریز درداس گریم واسه اینه سه ساله امشب ازم آب وغذا خواس آه و واویلا... 🌸🌸🌸🌸🌸 یادم نمیره بوریا ، تن چاک تن بابای بی سرم نشد خاک هرچی که شستم تو فرات سرش رو ولی نشد خون محاسنش پاک تنها،به خاک قبر،تنش رو من سپردم در قبر، چقد برای بابا غُصّه خوردم کاشکی،کنارجسم بی سرش می مردم به روی جسم پاره پاره ش یه جای سالمی ندیدم بوسه زدم به روی رگهاش در زیر بار غم خمیدم آه و واویلا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
زمان: حجم: 516.6K
( علیه السلام ) 🏴🏴🏴🏴🏴 منم من ، شهید سوز و اشک و ناله به دل دارم‌ داغ سه ساله عزیزان من ، شدند از غربت ، تمامی پَرپر همچو لاله ( تکرار بند اول ) امامُ العارفینم ، سید الساجدینم ، من زین العابدینم ( واغربتا ، واویلا ... ) اگرچه ، خزانی دیدم باغ و گلشن اگرچه زخمی شد مرا تن به شام وکوفه ، ز خطبه ی من، شده ویرانه کاخ دشمن خطبه خواندم غوغا شد شور محشر بر پا شد ظلم و فتنه رسوا شد ( واغربتا ، واویلا ... ) به عمرم ، به یاد دلبر غُصه خوردم به دوشم بار ناله بردم چو دیدم جسم ِ، پدر را بی سر، میان مقتل جان سپردم صد پاره تن ای بابا ، دور از وطن ای بابا ، ای بی کفن ای بابا ( واغربتا ، واویلا ... ) اجرا : مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام: 🎤 🏴🌹🏴🌹 نام کانال حذف نشود
. 🔸اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ الْعابِدِينَ الَّذِي اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَجَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَى الَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ، اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَاصْطَفَيْتَهُ وَجَعَلْتَهُ هادِياً مَهْدِيّاً .🔸 به هر منبر که گرم خطبه ی کوبنده ای بودی حماسه خلق کردی رهبر پاینده ای بودی تو ای خورشیدزاده در شب ظلمانی تزویر درخشیدی و ماه کامل تابنده ای بودی علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ! به میدان می زدی مثل پدر رزمنده ای بودی به حکم مصلحت دست خدا بسترنشینت کرد و الّا قبل عاشورا یل سرزنده ای بودی همان دستان در زنجیرت اسباب گشایش شد عجب مشکل گشایی و عجب بخشنده ای بودی به موج گریه طوفانی به پا می کردی از اشک ات چنان دریای از اندوه و غم آکنده ای بودی تو را کشتند در یک روز هفتاد و دو بار آقا تو از فردای عاشورا شهید زنده ای بودی میان مجلس نامحرمان یک مرد لازم بود تو ماندی در حرم دلواپس آینده ای بودی پس از غارت فقط پیراهنی خونین برایت ماند اسیر دشمن آن هم دشمن درّنده ای بودی غلام شمر دستان تو را با ریسمان می بست چه مولایی غریبی که اسیر بنده ای بودی تو بودی و سنان با سنگ می زد عمه جانت را چهل منزل برادرزاده ی شرمنده ای بودی به یاد نیشخند شمر افتادی ز هر لبخند تمام عمر خود آزررده از هر خنده ای بودی بگو از علتش با ما به وقت ذبح قربانی چرا در جست و جوی خنجر برّنده ای بودی؟ تو خیلی گشتی انگشت پدر پیدا شود آخر بمیرم که شبیه بسمل پرکنده ای بودی
. علیه‌السلام تمام عمر یادت کرده‌ام با هر دعا حتی تمام عمر با هر گریه با هر ربنا حتی پس از تو روضه‌های هفتگی نه  لحظه‌ای دارم پس از تو گریه‌ام  در جمع‌ها در انزوا حتی تمام داغهای چارشنبه از  دوشنبه بود* تمام عمر خواندم روضه‌ها را بی صدا حتی میانِ آتش خیمه  صدای دومی آمد که آتش می‌زنم با اهل آن  این خانه را حتی نه در بازارِ قصابان نه از آهنگران شهر که می‌ریزد دلم با دیدن قدری عبا حتی که می‌افتم کنارِ راهِ دختر بچه‌ها بر خاک که آتش می‌شوم با دیدن مُشتی طلا حتی دو دست و گردنم درگیرِ غُل بود و سرم می‌سوخت نمی‌شد تا که بردارم کمی از شعله را حتی.... به سی و پنج سالی که برایت سوختم سوگند وداع تو به یادم هست  دادِ عمه‌ها حتی نمی‌آمد به جز جان بر لبم وقتی که می‌رفتی نمی‌شد تا بمانم لحظه‌ای بر روی پا حتی تمام عصر  جان می‌کندم  اما جان نمی‌دادم  نمی‌شد تا کشم جسمِ تو را از زیرِ پا حتی حجاب خیمه را بالا زدم دیدم عجب وضعیست نمی‌شد دید حجم نیزه‌ها را در هوا حتی به سختی بر عصایی تکیه دادم دیدم از خیمه... شیوخِ شام و کوفه می‌زدندت با عصا حتی چه‌ها کردند جمعا آن جماعت در سه ساعت که نشد جمعت کنم بابا میان بوریا حتی *بنابر بررسی تقویمی چهارشنبه روز عاشورا دوشنبه روز سقیفه
4_6046369115797460792.ogg
زمان: حجم: 2.84M
چل ساله که دارم برات با گریه و ناله میمیرم فرصت نشد تو کربلا راحت برا روضه بگیرم آه نرفته یاد من بودی تو مظلوما غریبا عریان و بی سر شد رها تنت بدست نا نجیبا عریان شدی ، ذبیح عطشان شدی رو نی پریشان شدی ، ای پدرجان من پیر شدم ، بسته به زنجیر شدم رفتی زمین گیر ، ای پدر جان من روضه هام ناموسیه لعنت به شهر شام نامرد رفتم محله یهود هر کی رسید ما رو کتک زد آه از این درد و بلا پیشم شده حرف کنیزی گفتم یزید میشه روی سر بابام شراب نریزی شیپور زدن ، ماها هر جور زدن تو مجلس سور زدن ، سخته گریه عمامه سوخت ،  سرم که سوخت جامه سوخت این غصه  همرامه سوخت ، آخ رقیه حالا دیگه دارم میرم آه ای مدینه شهر غم‌ها الهی هیشکی نبینی غمی که دیدم منه تنها تنها ترین مردی که بود با قافله همراه زنها سخته ببینی ناموست گیر افتاده میون مردا آه ای خدا ، صبوری تا کی خدا تو مجلس می خدا ، من که مردم افطارم اشک ، حماسه و کارم اشک گلایه ها دارم اشک ، کم آوردم غم هست من ، با دستای بسته من رقیه رو دست من ،  جون سپرده شد بی  کفن ، خاک شده با پیرهن رقیه ای وای من   ،  سیلی خورده
. بپرس از خون روی سلسله حدّ غم او را زده در محضرش صبر از حیا وقتی دوزانو را الهی لاتودبنی که می‌خواند به گوش باد شمیمش می‌نوازد گونه‌های خیس شب‌بو را اگرچه نیست چاه غربت، اما بین نخلستان به گوش ماه می‌خواند مناجات دوپهلو را شبیه پلک‌هایش خون دل خوردند هرخط از دعاهایی که جا ماندند بعد از جنگ عاشورا پیمبر زاده بود و خارجی خواندند آن شاهی که دارد در اصالت مادری چون شهربانو را لهوف از ناله‌ی «الشّام» او هم ناله سر می‌داد روایت کرد وقتی هتک‌حرمت‌ها به بانو را کجای گریه‌های گاه و بی‌گاهش بگنجاند؟ غم گهواره را، خلخال را بغض النگو را چگونه تاب آورده است «شمرُ جالسٌ» را یا چگونه «ارباً اربا» یا شکاف بین ابرو را چهل‌سال است بزم روضه‌اش گرم است با این خط که حتما تیز کن قصاب وقت ذبح چاقو را .
. اگر تب را از او در کربلا تقدیر برمی داشت همانند علیِّ اکبر او شمشیر بر می‌داشت سپس در هیبت حیدر به قصد رزم در میدان قدم ها رابه سمت گرگ ها چون شیر برمی‌داشت هراسان بوده از اعجاز او فرعون سُفیانی والاّ از ید بیضای او زنجیر بر می‌داشت ستون لانه‌ی ابلیس ویران شد زمانی که کلام او نقاب از چهره‌ی تزویر بر می‌داشت زمین از حجت پروردگار خویش خالی نیست اگر نه درد را از جسم او تقدیر بر می‌داشت
زمان: حجم: 1.14M
. 🏴 یا روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول 🏴🏴 با یاد کربلا چهل سال گریه کردم گریه کردم از سال ۶۱ من هر سال گریه کردم گریه کردم دیدم سر بریده رو نی گریه کردم گریه کردم با یاد شام و مجلس مِی گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 افتادم آخر از نفس میسوزم از زهر جفا جون میدم آخر از غمه کوفه و شام و کربلا بعد یه عمری گریه من راحت میشم از غصه ها راحت میشم از غصه ی مصائب شام بلا واویلتا واویلتا 🥀🥀🥀 🏴بند دوم یاد غروب غم فراوان گریه کردم گریه کردم یاد تن صد چاک عریان گریه کردم گریه کردم دیدم هجومی نابهنگام گریه کردم گریه کردم از کربلا تا کوفه و شام گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 دارم منم روی تنم از تازیانه ها نشون شد قامتم از بار غم شبیه عمه ها کمون من هم شنیدم حرف بد از شمر پست و حرمله مونده هنوز رو دست و پام رد طناب و سلسله واویلتا واویلتا 🏴بند سوم تا اینکه رفتم بین اغیار گریه کردم گریه کردم تا رد شدم از کوچه بازار گریه کردم گریه کردم اونجا نگاهه هرزه دیدم گریه کردم گریه کردم حرف کنیزو تا شنیدم گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 دارم هنوزم من گله از شامیای بی حیا از پا نشستم تا سر بابامو دیدم زیر پا جون دادم اونجا که یزید بی حرمتی میکرد به ما بازی میکرد با خیزران با لب و دندون بابا واویلتا واویلتا بانوای مداح اهل بیت ع 🎤
Mohjat.NetShahadat Emam Sajad 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 7.2M
خطبه ای خواندی جهان فهمید اسلام تو را ظلم شد بیچاره وقتی دید ایام تو را پیش چشم شام گفتی یا علی و خاک شد بعد از آن هرگز فراموشش نشد نام تو را زینب از یک سو تو از یک سو دو تیغ ذوالفقار شام ویران شد همین که دید هنگام تو را انتهای کربلا شد ابتدای کار تو هیچ طوفانی ندیده چشم آرام تو را هم مناجاتت پیام و هم مصیبت خوانی ات میبرد هر روضه خوان امروز پیغام تو را ارث ما زنجیرزن ها زخم زنجیر تو است شیعه دارد تا قیامت داغ احرام تو را در خرابه پاسبانی میکنی جای عمو میشمارد خواهرت تا صبح هر گام تو را هرشب جمعه حرم تا صبح گریان تو است میکند تکرار زهرا وای از شام تو را کاش میشد تا کسی گوید که پیشت لااقل بر سر نیزه نگردانند ارحام تو را شعر: حسن لطفی 1403 .
زمان: حجم: 1.14M
. 🏴 یا روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول 🏴🏴 با یاد کربلا چهل سال گریه کردم گریه کردم از سال ۶۱ من هر سال گریه کردم گریه کردم دیدم سر بریده رو نی گریه کردم گریه کردم با یاد شام و مجلس مِی گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 افتادم آخر از نفس میسوزم از زهر جفا جون میدم آخر از غمه کوفه و شام و کربلا بعد یه عمری گریه من راحت میشم از غصه ها راحت میشم از غصه ی مصائب شام بلا واویلتا واویلتا 🥀🥀🥀 🏴بند دوم یاد غروب غم فراوان گریه کردم گریه کردم یاد تن صد چاک عریان گریه کردم گریه کردم دیدم هجومی نابهنگام گریه کردم گریه کردم از کربلا تا کوفه و شام گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 دارم منم روی تنم از تازیانه ها نشون شد قامتم از بار غم شبیه عمه ها کمون من هم شنیدم حرف بد از شمر پست و حرمله مونده هنوز رو دست و پام رد طناب و سلسله واویلتا واویلتا 🏴بند سوم تا اینکه رفتم بین اغیار گریه کردم گریه کردم تا رد شدم از کوچه بازار گریه کردم گریه کردم اونجا نگاهه هرزه دیدم گریه کردم گریه کردم حرف کنیزو تا شنیدم گریه کردم گریه کردم 😭😭😭 دارم هنوزم من گله از شامیای بی حیا از پا نشستم تا سر بابامو دیدم زیر پا جون دادم اونجا که یزید بی حرمتی میکرد به ما بازی میکرد با خیزران با لب و دندون بابا واویلتا واویلتا بانوای مداح اهل بیت ع 🎤