eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•خسته ام بس که.. وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *از زبان زجر(لعنت الله علیه)* خسته‌ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده‌ام ای طفل *این بچه گم شده بود، زینب سلام الله علیها گریه می کرد وقتی دید سه ساله نیست. زینب هی می گفت صبر کنید، هی ناله می زد، فریاد می زد یه بچه جا مونده، این بی شرف رو فرستادن برای پیدا کرد دختر، اعصاب و روانش بهم ریخته بود.* چکمه‌هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده‌ام ای طفل نام من را شنیده‌ای تاحال؟ خوب بشنو که نام من زجر است! از من و شغل من چه می‌دانی؟ کار هر صبح و شام من زجر است! دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب می‌کردی چه کسی را در این بیابان‌ها مادر خود خطاب میکردی؟ به امید کمک مباش ای طفل! احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی‌دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب می‌کردی که تو با بد کسی درافتادی *از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها)* بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی‌ترسم نوه‌ی مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم، بزنی باز هم جان نمی‌سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی‌رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده‌ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمی‌گذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می‌روم، می‌روم سوی پدرم شاعر:علی ذوالقدر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•حسین‌گفتم و... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربتِ او دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن *شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟* «حسن جآن....حسن جآن...» پنجره و کبوترا با من...با من... شلوغیِ کرب و بلا با تو... خلوتیِ صحن بقیع با من...با من... *آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...* ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن «حسن جآن...حسن جآن...» مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربتِ او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن برای داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...* برای روضه یِ او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره، غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... «حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...» کریم کاری به جز جود و کرم نداره * آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟ گدا اومده در خونه ات....* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقا تو مدینه س ولی حرم نداره *امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه! یه کریم برات تعریف کنه کرم رو... از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...* ندهد فرصت گفتار به کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست... »«حسن جآن...حسن جآن...» من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه... به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم... تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست.... : محسن حنیفی
|⇦•حسین‌گفتم و... وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربتِ او دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن *شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟* «حسن جآن....حسن جآن...» پنجره و کبوترا با من...با من... شلوغیِ کرب و بلا با تو... خلوتیِ صحن بقیع با من...با من... *آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...* ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن «حسن جآن...حسن جآن...» مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربتِ او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن برای داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...* برای روضه یِ او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره، غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... «حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...» کریم کاری به جز جود و کرم نداره * آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟ گدا اومده در خونه ات....* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقا تو مدینه س ولی حرم نداره *امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه! یه کریم برات تعریف کنه کرم رو... از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...* ندهد فرصت گفتار به کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست... »«حسن جآن...حسن جآن...» من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه... به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم... تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست.... : محسن حنیفی
‍ |⇦• تا حالا شده که خسته بشی .. و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• تا حالا شده که خسته بشی دلت بگیره تا حالا شده حس کنی جوونیت داره میره تا حالا شده نیت بکنی جایی باشی که غصه هات بمیره شونه ی خستگی هات کجاست کجا آرامش این دلاست بهترین جا واسه عاشقی حرم امام رضاست کیه اونی که تو سختی‌ها پناهته امام رضاست کیه اونی که همیشه چشم به راحته امام رضاست کیه اونی که نگاش توی نگاهته امام رضاست منو می‌شناسی همون گدام نتونستم حرمت بیام تو خودت یه کاری کن برام جزو دلتنگای کربلام می‌بینی بارونیه چشام تو خودت یه کاری کن برام تا حالا شده حس کنی که هیشکی رو‌نداری تا حالا شده تنهاشی تو اوج بی قراری اما فکرشو بکن که حتی توی برزخ امام رضا رو‌ داری اونیکه فکر من و شماست دَم‌ مردنم کنار ماست همه دلخوشیم تو زندگی حرم امام رضاست کیه اونیکه صاحب اختیارته امام رضاست کیه اونی که اونیکه همیشه بی قرارت امام رضاست کیه اونیکه حس میکنی کنارته امام رضا ست حرمت خونه خسته‌ها ست هر موقع میری برو‌ بیاست هم‌ مدینه‌ست هم‌ کربلاست آب سقا خونه‌تون شفاست خاک صحنای تو‌ کیمیاست هم‌ مدینه‌ ست هم‌ کربلا کیه اونی که دلت میخواد صداش کنی امام رضاست کیه اونی که دلت میخواد نگاش کنی امام رضاست کیه اونی که میخواد جون فداش کنی امام رضاست وقف تو میشه صدای من میخوامت امام رضای من ای برات کربلای من حرمت خواب شبای من ای بهشت با صفای من ای برات کربلای 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
|⇦•در حسینیه ی جبین.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در حسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالأخره هر شبی را که در زمین روضه است به کجا می روی ؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است در میان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است زهر کم کم بر او اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است لفظِ "اِرْجِع فاِنَّهُ یَهْجُر" تا قلم خواست بدترین روضه است *پیغمبر فرمود: برام کاغذ و قلم بیارید که بنویسم براتون. نانجیب گفت این مرد داره هذیان میگه. از همین جا فاطمه آهی کشید...* با گریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است *اگه اون روز دندان رسول خدا رو نمی شکستن، مثل چن روز قبل با چوب خیرزان بر اون دندان ها نمی زد...* با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ در جمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند *الهی برات بمیرم. خودش دستور داده محتضر وقتی میخواد از دنیا بره، سینه اش باید سبک باشه. حتی میگن باید دکمه پیراهنم باز کنن. در باز شد، حسنین دویدن، خودشونو رو سینه پیغمبر انداختن. میگن امیرالمومنین دوید بچه ها رو برداره، فرمود: نه علی جان! بذار حسین رو سینه ام باشه. زینب داره این صحنه رو می بینه. تا اون موقعی که اومد نیگا کرد، "یوم علی صدر المصطفی"... آه... "و یوما علی تحت الثری.." یه طوری باید حسینو بگی که پیغمبر بشنوه دعات کنه... حسین آه آه.... الهی برات بمیرم. گفت بذار حسین رو سینه ام باشه. من با او احساس سنگینی نمی کنم. راحت تر جون میدم. یا رسول الله! اینجا حسین رو سینت اومد، من بمیرم برا اون لحظه ای که دیدن عمه سادات مضطربه. هی دستاشو رو سر میزنه، آخه جلو چشم زینب نانجیب وارد گودال شد..*. او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل *والشمر جالس علی صدره... یه وقت ارباب ما احساس کرد کوهی رو سینش اومده...* روضه از این به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت با غدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت *اینم برا اونایی که دلشون امشب پیش امام رضاست ...* کاش بودم پس از دو ماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت : مهدی رحیمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•بین تموم اهل بیت... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بین تموم اهل بیت غریب ترین به خدا حسینیا گریه کنید، برا امام مجتبی آخر، آقا، صحن و سرای تو رو می سازیم با گنبد و پنجره فولادت، یه عکس یادگاری میندازیم غریب ترین جای جهانه بقیع مهدی صاحب الزمانه بقیع یه روز میشن مدافعان حرم به عشق تو، مهندسان بقیع «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» بین تموم اهل بیت از همه مادری تری نشون دادی توی جمل، از همه حیدری تری وقتی، اذن، برات اربعین رو میگیرم با همۀ امام حسینی ها، تو موکب امام حسن میرم کریمی و منم یه سائل حسن دوونه اتم نمیشم عاقل حسن الهی کلِّ نوجوونای ما بشن فدای قاسم ابن الحسن … «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» بین تموم اهل بیت، امان امان از دلِ تو یه چادر خاکی و یک کوچه شده قاتل تو ای وای ای وای، یادت نمیره صورتِ نیلی مدینه و غم چهل ساله، مغیره با قلافُ اون سیلی میباره خون برای تو چشم من الهی که برات بمیرم حسن یکی نبود بگه به اون بی حیا یه مادر و جلوی بچه اش نزن «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•هر جا روی خاک... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر جا روی خاک میشینم هر جا سنگ قبر می‌بینم گریه ام می‌گیره زیر سایه‌ ابون میشینم گریه ام می‌گیره نه گنبدی، نه چراغ، نه صحن و رواق می میره برات شیعه به خدا بازم نم بارون به گونه امون می زنه دوباره غمت داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم ذکرِ یا امام حسنه «آقام آقام یابن الزهرا..» وقتی تو حرم میشینم صحن مشهد و میبینم، گریه ام می‌گیره طاق و گنبد و میبینم، گریه ام میگیره نه صحن و ایوونی، نه روضه خونی میباره قلب رو خاک بقیع یه روز تو مدینه برات حرم می‌سازیم حرم برا تو شاه با کرم می‌سازیم جلوی حرم صحن قاسم ابن الحسن آره می‌سازیم آقا خوبشم می‌سازیم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•امشب هوای غربت... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب هوای غربت ،رخنه به سینه کرده آخرِ ماه صفر، یاد مدینه کرده «غریب مادر حسن، حسن غریب مادر» تو آسمون قلبم، خدا خودش نوشته یه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته تو در رکاب حیدر دلیر بی نظیری برای تو همین بس، که بر حسین امیری کرامتِ الهی، میباره از نگاهت آسمون و سوزونده آتیش سوز آهت دلت میخواد همیشه، به همراهِ برادر باشی به وقت پیری، عصای دست مادر اما یه روز تو کوچه دیدی قدش خمیده روی زمین فتاده، رنگ از رخش پریده دیدی عزیز طاها، روی زمین نشسته ای وای ز درد سیلی،گوشوارهاش شکسته *اگه بخوای قدر مطلق روضه ی پیغمبر و امام‌ حسن رو بگیری باید بری دم اون دری که همین روزا آتیشش میزنن.. گفت دختر غصه نخور اولین کسی که به من ملحق میشه تویی بابا..مثل همین امروز بود.فاطمه خیلی دلش شور میزد دید صدای در میاد..اومد پشت در کیستی؟ بی بی جان اومدم عیادت پیغمبر..فرمود برو بابام حالش خیلی وخیمه..دیری نگذشت دوباره همون آمد..بار سوم که اومد تا بی بی خواست بره دم در پیغمبر فرمود: زهرا جان! اونی که پشت دره از هیچکسی اجازه نمیخواد بگیره..خیلی محترمی..خیلی برا خدا عزیزی که برادرم عزرائیل از تو اجازه میخواد..یا رسول الله جات خالی بود همه هیزم آوردند مسابقه گذاشتن هر کی بیشتر هیزم آورده پیش دومی عزیزتره‌‌.. این اولین مسابقه بود، اوج این مسابقه گودال قتلگاه بود.به هم میگفتن برو کنار عمر سعد داره میبینه منم بزنم.... دخترم! او فرشته مرگ است بذار بیاد چرا فاطمه میره دم در؟ آخه سر پیغمبر تو دامن علیه.. یا رسول الله! ما درس حمایت از تو رو از زهرا و علی یاد گرفتیم.پنج ساله بود میدید شکمبه گوسفند رو سر بابا خالی کردن ..می اومد صورت بابا رو پاک میکرد گریه می کرد. پیغمبر چشم وا میکرد میدید زهرا مقابلشه میگفت:" فِداها ابوها "بابات قربونت بره.. ما از علی یاد گرفتیم‌حمایت از تو رو..مگه یادمون میره در احد پیغمبر در یه گودالی افتاد. اما اینجا علی داشت چشم باز کرد دید سرش تو‌ دامن علیه.. تا از سر الا علی بگذاشت بر سر بیش از نود زخم گران برداشت حیدر تنها به یاری نبی در آن میانه او ماند و سهل بن حنیف و دو جانب از هر طرف ره بر رسول الله بستند پیشانی و دندان آن شه را شکستند پروانه سان بر گرد شمع روی احمد ذکر امیرالمؤمنین شد یا محمد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *هر جوری بود پیامبر و از گودال نجات داد لذا وقتی فاطمه رسید دید همه وجود علی رو خون گرفته.. گفتن اگه علی نبود پیغمبر از دنیا رفته بود. شاید زیر لب میگفت انشا ءالله جبران میکنم. همین روزها میاد پشت در با آتش میجنگه.... سر پیغمبر تو دامنه علیه داره نگاه میکنه فاطمه اومد، جبرئیل اومد یا رسول الله بشارت..عالم برزخ رو‌ مزین کردن ارواح انبیا چشم به راه شمان.. فرمود: جبرائیل! یه خبری بده دلم خوش بشه.چی میخوای یا رسول الله؟ دلم برا امتم شور میزنه..جبرئیل رفت برگشت..یا رسول الله خدا گفته دوباره این آیه رو برات بخونم.. ولسوف یعطیک ربک فترضی اینقدر خدا به عشق تو میبخشه تا تو راضی بشی گفت: برادرم عزرائیل حالا میخوای جونم رو بگیری، بگیر..حسنین دویدند خودشون رو انداختن رو سینه ی پیغمبر..دستور اینه رو سینه ی محتضر رو سبک‌کنید مثلا دکمه پیراهنشو باز کنید..این چند نفس آخر رو‌ راحت بکشه. فاطمه میخواد بچه ها رو برداره. پیغمبر فرمود: زهرا جان صبر کن اینها تو بغلم هستن راحت تر جون میدم .. یا رسول الله امروز یه تابوت آوردن کنار قبرت اینقدر تیر به این تابوت زدند.که امام‌حسین دونه دونه تیرا رو‌ در میاورد. هفتاد چوبه تیر به تابوت خورده و بدن رو‌دوخته اگه بخواد این تیر، این تیری که شعبه داره در بیاد گوشت رو در میاره...انقدر امام‌ حسین امروز تو‌ مدینه گریه کرد. دیگه بعد تو عطر نمیزنم..دیگه بعد تو‌ محاسنم رو‌ خضاب نمیکنم.دیگه بعد تو داداش.. غارت زده به کسی نمیگن که مالشو بردن، غارت زده منم که داغ برادری چون تو رو‌ دیدم..همه حرفها رو کنار امام حسن زد اما یه حرف رو گذاشت برا علقمه ..دید همه ی بدن رو‌ تیرها فرا گرفتن.. دست نداره چشمش از کاسه بیرون اومده، فرق شکافته..یه دفعه دست به کمر گرفت.. عباس جان حالا دیگه کمرم شکست.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•دل خواهرم... وتوسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل خواهرم خونه ای وای اگه جگرم خونه ای وای تو کودکی دیدم یه روز تو کوچه چادرِ مادرم خونه ای وای .. گوشواره شکسته مادر زار و خسته موندم با چه حالی مادرمو باید ببرم خونه ای وای.. «پیرم کرد رد خونِ روی دیوار مدینه خدانگهدار» دل خواهرم خونه، ای وای دیگه آخر کاره، ای وای عالمی عزاداری، ای وای جای گل انگار رو کفن بارون تیره که داره میباره ای وای.. چه داغ عجیبی تشییع غریبی حالا بین تابوت یه بدنه با یک کفنِ پاره ای وای.. تابوتش روی شونه ی علمدار مدینه خدانگهدار پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار با روضه های خواهر، ای وای شده آسمون مضطر، ای وای شکر خدا زینب ندید که غرق خون شد کفن و پیکر ای وای.. پیشِ چِشم زینب زیر سمّ مرکب روی خاکِ صحرا بدن حسینه که میشه بی سر ای وای.. ای وای از زینب و نگاه بازار مدینه خدانگهدار پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•لحظهٔ وداعه... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی میذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم میشینه غمی باز به روی سینه‌ ام وصیتای آخرمو میگم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم میمونه حسن تو مدینه غریب کشته میشه با زهر غم و جفا میمونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته میشه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین : یوسف رحیمی و محمدرضا رضایی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
|⇦•باز دوباره ام سفر.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای همه این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت دلِ سرشارِ غم شعله‌ ورم درد گرفت او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غمِ حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سرش داشت خبر اشک، از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد بگم روشنت کنم بصیرت در روضه بدونی شیعه از کجا ضربه میخوره.."ان الدین عندالله السلام" و این اسلام با محرم‌ و صفر زنده است.یه معادله است.یهود میدونست اسلام میاد همه‌ی دنیا رو میگیره،یهود میدونست یه پیغمبر میاد کاری میکنه کارستون همه ی دینها در دینش خلاصه میشه. اینا میدونستن بشارتها در تورات و انجیل و و زبور داده شده بود. میدونستن پیغمبر فعالیتش تو‌ مکه نمیگیره.. چند صد ساله قبلش رفتن تو مدینه جا گرفتن..اوس و خزرج و... اینا آمدن آماده بودن به موقع ضربه رو بزنن.. از علی هم نقره داغ شده بود درِ خیبر رو کنده بود، بیچاره اشون‌ کرده بود.با هوچی گری حمله کردن و با هوچی گری بیعت گرفتن.همه میگن چرا دوشنبه؟ چون بیشتر جمعیت یهود روز دوشنبه در مدینه بودند.دوشنبه بازارشون بود.اون روز رفتن در خانه رو آتیش زدن..همه جا پیغمبر فرمود:"فاطمة بضعة مني" جمعیت زیادی از یهودیا جمع شدن دیدن علی رو دارن میبرن همچین که کمربند علی رو‌کشید از یه طرف فاطمه با قوت الهیه نه قوت بشری کمربند مولا رو مشید همه ی نامردا رو زمین ریختن..آی کینه به دل گرفتن علی رو رها کردن.. با غلاف و با تازیانه با تمام کینه ها زدند..مادر زیر دست و پا گم‌ شد.. یه جام زینب تو محله ی یهودیها همه سنگ برداشتن .. الشام ،الشام، الشام.. فرمود: هفت تا مصیبت تو شام بر ما وارد شد. بالاترینش این بود ما رو از محله ی یهودیها آوردن.. یه عجوزه ای بلند شد گفت:آی یهودیا حالا موقع انتقام خیبره.. اون سری که میبینید سرِ پسر کنندهٔ در خیبره.. انقدر سنگ زدن سر بابام از روی نیزه افتاد.... «حسین..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
‍ ▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد▪️ 🔳▪️▪️🔲▪️▪️🔳 اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست *مگه چه خبر شده مدینه؟!!* گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست ..... خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2 شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟! *کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه* دار الولا محاصره،زهراست پشت در دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ... آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست ┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ *فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...* "شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار"
‍ ‍⚜️🍂⚜️ذکر مصیبت جانسوز _ ویژه شهادت آقا ثامن الائمه امام رضا علیه السلام _ سید مهدی میرداماد ⚜️🍂⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ ❗️ توجه ❗️: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم شروع وعده های اوست پایانی که من دارم شاعر : علی ذوالقدر *یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته .... روز آخر ِ، بخوای نخوای روز مادر ِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی آقا جان ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد * خداحافظ ای تمام اُمیدم در این عالم بهتر از تو ندیدم خداحافظ کوچه های مدینه خداحافظ میخ و پهلو و سینه 🔴جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ ••✾•🌿🌺🌿•✾••
|⇦•صل علی سیدنا.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صل علی سیدنا المصطفی خاتمه ی سلسله ی انبیا رحمت محض خدا بخشش بی انتها جان و دل مرتضی تاب و تب حضرت خیر النساء نام بلندش به لب مجتبی هستی خون خدا ما کجا لطف زبانزد کجا دل کجا دلبر و دلدار سر آمد کجا تا نظر دوست بیفتد کجا سر کجا خاک قدمهای محمد کجا گرچه دو عالم همه در دایره حیدر است گرچه علی از همه دنیا سر است یک تنه یک لشکر است فاتح بدر و جمل و خیبر است حضرت حیدر خودش گفته علی بنده ی پیغمبر است سلام آقا رسول الله پناهم یا رسول الله تمام هستی زهرا رسول الله.‌‌ نگات مشکل گشایی کرد چشات کار خدایی کرد دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد حُرمت محبوب خداوند چه آسان شکست تا سر پیغمبر از سنگِ حسودان شکست همدل زهرا و هم گوهرِ دندان شکست گرچه بلا پشت بلا می رسید بار امانت به سر شانهٔ خود می کشید دیده ی این دهر دگر مثل محمد ندید او که در این راه دین جان خودش را گذاشت بار سفر بست و رفت عترت و قرآن خودش را گذاشت چند صباحی گذشت کوچه پر از نعره مردم شد و صحبت آوردن هیزم شد و ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و آینه مصطفی زیر قدمها شکست چند صباحی گذشت بر سر سجاده خون بوتراب چهره اش از خون سرش شد خضاب با همه غصه و اندوه و غم بی حساب از قفس روزگار جان علی پر کشید چند صباحی گذشت زهر گریبان حسن را گرفت قوت دستان حسن را گرفت آه ولی داغِ همان کوچه ها جان حسن را گرفت چند صباحی گذشت رفت غریبانه به میدان حسین با لب عطشان حسین بی کفن افتاد به آغوش بیابان حسین آه جدا شد سرش آه دل خواهرش اشک روان از نظر دخترش رفته به یغما همهٔ پیکرش دست سیاهی ربود از سرش عمامه پیغمبرش تک و تنها حسینِ تو در این صحرا حسین تو لب تشنه لبِ دریا حسین تو دل زینب به شور افتاد سرش از تن که دور افتاد سری که عاقبت کنجِ تنور افتاد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•ملک وجود غرق.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا" مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه از این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشته اند انبیاء همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا بهوش که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غَصب خلافت شدند جمع یاللعجب وصی پیمبر علی کجاست؟ کجاست مولا؟ دارالولا محاصره زهراست پشت در دود و شراره بر فلک ازبیت کبریا آتش زدند به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفی *فرمود:هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد. بیست وسه سال هر جوری خواستن اذیتش کردن ،هر تهمتی خواستن بهش زدن، مگه نمی گن کسی برات کاری میکنه هنوز عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدی ..مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن، کاری کردن مادر ما بین در ودیوار صداش بلند شد..* "قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ ۗ" ذَوِی‌الْقُربیٰ کیان ؟مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه ذَوِی‌الْقُربیٰ بودن..یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می کرد چقدر حسین رو، رو دوشش سوار می کرد؟ یادتون رفت چقدر نوه هاشو می بوسید؟پیغمبر می بوسید گریه می کرد امام مجتبی رو بغل می کرد لبهاشو می بوسید هر وقت ابی عبدالله رو بغل می کرد زیر گلوش رو می بوسید آقا چرا؟ می فرمود: این لبها یه روز از زهر کبود میشه..* آقا جان شما یه غریبی امام رضا هم یه غریبه..اینقدر این شبها تو حرمش شلوغه عربی وارد حرم امام رضا شد اول یه نگا به در ودیوار کرد یه نگاه به ازدحام جمعیت وزائرا ، این همه چراغ..برگشت عقب گفت آقاجان اگه غریب میخوای بیا مدینه بیا ببین چهارتا سنگ‌گذاشتن ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•ای منجی انسانها.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، ای منجی انسانها ای خاک رهت جانها سر سبزی بستانها روح همه ریحانها «لبیک یا ابا الزهرا» تو‌جانی و جانانی تو روحی و ریحانی تو سوره و فرقانی تو صورت قرآنی «لبیک ابا الزهرا» ای رزق همه عالم در دست‌ کریم تو حور و ملک‌ و انسان زوار حریم تو یک‌ قطره دو صد دریا با لطف عمیم تو رضوان ثمر خلق رحمان ورحیم تو تو شاهد و مشهودی تو‌ نور ازل بودی تو‌ مقصد و مقصودی تو احمد و محمودی «لبیک ابا الزهرا» از دیده ی ما جوشد پیوسته‌ گلابِ تو نور است خطاب تو‌حق است کتاب تو جوشیده می جنت از چشمه ی ناب تو ای حجر تو جان فرسا ای وصل تو‌ روح افزا لبیک ابا القاسم لبیک‌ ابا الزهرا «لبیک ابا الزهرا» ای پیش تر از بعثت جبرئیل مسلمانت ای پیش تر از خلقت جبرئیل مسلمانت بعد از تو‌ ستم‌ کردن بر عترت وقرآنت با آن همه اکرامت با آن همه احسانت تفسیر ذوی القربی شد قتل عزیزانت حق تو ادا گردید خلق از تو‌ جدا گردید در بین در و دیوار زهرا فدا گردید «لبیک ابا الزهرا» دردا که زدن آتش بیت الله سرمد را از دود سیه کردن آن خلد مخلد را *دختری که داغ میبینه برا عرض تسلیت گل میارن..نمیدونم چی شد زود هیزم آوردن..* تنها نه فقط زهرا کشتن محمد را کشتن پیمبر را ذریه ی احمد را «میثم» نه همین حمله بر خانه ی مولا شد هنگامه ی عاشورا آغاز از اینجا شد :استادسازگار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آسمون چشمای تو داره واسه من میباره مگه از غروب تلخ کربلا خبر نداره جیگر پاره کجا و اون گلوی پاره پاره بدن حسن کجا و بدنی که سر نداره خداحافظ برادرِ غریب من خداحافظ گریه نکن برا حسن خداحافظ.. آسمون میزنه پر پر واسه لحظه های آخر گریه های دو برادر روی آغوش پیمبر * افتادن رو سینه ی پیغمبر. دقت کن، حالا...* یاد اون شبی که باید هر دوشون با دل مضطر توی گریه سر بذارن به روی سینه ی مادر *داشتن نگاه میکردن دیدن علی داره آخرین بند کفن رو می بنده. امیرالمومنین دید بچه ها دارن دق میکنن. فرمود: بیاید، بیاید با مادر وداع کنید. یکی یمین یکی یسار، هر دو افتادن رو سینه ی مادر. چشم حسن و حسین بهم دیگه افتاد. هر دو دارن گریه میکنن. یکی میگه مادر اگه جوابمو ندی می میرم. یکی میگه مادر اگه جواب ندی روح از تنم میره. بابا! وقتی جون داشت دستاش بالا نیومد. چرا...* سر آن ضربه که زد بازوی تو درد گرفت چه قَدَر جایزه آن قنفذ نامرد گرفت دردم این است مغیره به علی می خندد آن غلافی که تو را زد به کمر می بندد *یه وقت دیدن بند کفن وا شد. دستای آسیب دیده بیرون اومد. یه دست گردن حسن، یه دست گردن حسین. صدای آسمونی ها بلند شد. علی جان! این بچه ها رو از رو سینه ی زهرا بردار. آسمونی ها طاقت ندارن. آسمونی ها کجا بودید وقتی جنازه حسنو تیرباران کردن. وقتی حسین دونه دونه تیر ها رو در می آورد. آسمونی ها کجا بودید؟ آسمونی ها کجا بودید وقتی که ده نفر نعل تازه به اسب ها زدن. این قَدَر رو سینه تاختن...بگو حسین...* روضه و گریه برا تو نداره تمومی آقا مطمئنم توی هیأت که تو روبرومی آقا من مثه یوسف زهرا برا تو مشکی پوشیدم روز تاسوعا گذشته ولی من تو رو ندیدم *بریم بین الحرمین..* سلام آقا!.. *تو رو امام حسین علیه السلام اینی که من میگم اگه یاد ساعت وداعت افتادی که اینجوری یه نگاه کردی دستو آوردی بالا. به گنبد امام حسین نگاه کردی با امام حسین چی گفتی؟ من میگم، اگه اینه حقشو ادا کن..* سلام آقا سلام من به پرچمت حلالم کن اگه نمُردم از غمت *اونی که زودتر از همه تو گریه برا تو جون داد رقیه بوده. اما زینبم زیاد عمر نکرد. ربابم زود از دنیا رفت. حلالم کن اگه نمُردم از غمت آقاجان... آقاجان نکنه سال آخرم باشه. همین شبا با پیرهن مشکیم باید خداحافظی کنم. آیا اجازه داره بگم پیرهن مشکیمم با من تو خاک قبرم بذارید..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد * چنان نیزه به پهلوش زدن...* توی این دو ماهه از تو درس زندگی گرفتیم تو خونه، روضه برا تو، خونوادگی گرفتیم می میرم اگه یه لحظه زیر این عَلَم نباشم نکنه که سال دیگه أربعین حرم نباشم سلام آقا سلام من به کربلا خداحافظ پیرهن سیا شال عزا *بریم کربلا...* شده ای عزیز زهرا کربلا مدینه ی تو وقتی زد تیر سه شعبه حرمله به سینه ی تو دست و پا زدی تو گودال پرِ خون شده سر و روت وقتی یا فاطمه گفتی هی لگد میزد به پهلوت سلام آقا غریب گیر آوردنت سلام آقا به خاک و خون کشیدنت *راوی میگه دیدم لباش مثل چوب خشک بهم میخوره. گفتم برم آب بیارم. همچین که برگشتم دیدم شمر داره میاد بالا. کجا میخوای بری؟ دارم برا عزیز مصطفی آب می برم. گفت خودم از دم خنجر سیرابش کردم. دامن پیراهن عربیشو کنار زد. دیدم گیسوان سر بریده تو دستشه. گفتم تو که حسینو کشتی چرا بدنت داره می لرزه؟گفت دیدم یه خانمی بین زمین و آسمان یجوری میگه بُنَیَّ، همه جا زلزله شده...* به سمت گودال از خیمه دویدم شمر جلوتر بود دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم من سرت رو می بردن دیر رسیدم من غروب عاشورا سیاه تر از شب شده کار حسین تمومه نوبت زینب شده دوازده ضربه چه با سرت کرده گلوی پاره پاره چه نامرتب شده حسین ... خداحافظ شب بیست و هشتم... محرم و صفر... حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•خدا رو شاکرم.... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خدا رو شاکرم، که باز هوایی ام ببین منم آقا امام رضایی ام *اگه دلت تو حرمشه با من بخون..* قول دادی که سه جا بیای کنار من بشی تو مونس و تاب و قرار من *همه ی دلشوره هام امشب همینه امام رضا ..* موقع کفن و دفنم بیا کنار من باش به روم که خاک میریزن سر مزار من باش تو شب اول قبر بیا جواب من باش خالیه دستم آقا حساب کتابِ من باش «آقام آقام رضا جان..» *اگه کسی امشب صدا نزنه دیگه خیلی از دستش میره ها، شب آخره و شب امام رضا..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•وابسته ام به نان و نوایت... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•خوشا آن دل ... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای جان جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی ای زنده کننده ی مسیحا الغوث یا مهدی صاحب الزمان ادرکنی ای شمع جهان افروز بیا و ای شاهد عالم سوز بیا ای مِهر سپهر قلمرو غیب شد روز ظهور و بروز بیا ای طائر اسعد فرخ رخ امروز تویی پیروز بیا ما دیده به راه تو دوخته ایم از ما همه چشم مدوز بیا عمری ست گذشته به ما دانی ای علم و ادب آموز بیا شد گلشن عمر خزان از غم ای باد خوش نوروز بیا من مفتقر رنجور توام تا جان به لب است هنوز بیا «یا صاحب الزمان» اللهمَّ صلِّ علی علی بن موسی الرِّضَا المُرتَضی الاِمامِ التَّقیِ النَّقی و حُجَّتِکَ علی مَن فَوقِ الارض و مَن تَحتَ الثَّری الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کثیرَةً تامَّةً زاکِیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صلَّیتَ علی احَد مِن اولیائِک خوشا آن که دل در هوای تو بسته که چشم و دل از ما سوای تو بسته شفاعت بدون تو معنا ندارد رضای خدا بر رضای تو بسته کرم چهره بر آستان تو سوده شفا دل به دارالشفای تو بسته دری هست درگاه رحمت که گردد برای تو باز و برای تو بسته سرِ رشته‌ ی رحمت آسمانی به گلدسته های طلای تو بسته بشر نه، که جبریل دامانِ خدمت به اِیوان و صحن و سرای تو بسته *حیف که قدرتو ندونستن آقا، اباصلت میگه دیدم از خانه ی مأمون خارج شد، عبا به سر کشیده، به سفارش خود آقا حرفی نزدم، اما دیدم هی رو زمین مینشینه برمی خیزه، آقایی که قرار زمین و زمان در دستشه بی قراری میکنه، یه قدم میاد مینشینه، به سختی بلند میشه راه میفته، تا حجره با اینکه راهی نبود قریب به پنجاه مرتبه رو زمین نشست و برخواست، وارد حجره شد با همون حال، تحمل کرد، غلام ها اومدن غذاشونو خوردن و رفتن، دیگه فرشای حجره رو عقب زد، رو زمین افتاد، یابن الحسن، یَتَمَلمَلُ کَتَمَلمُلِ السَّلیم، مثل مارگزیده به خودش میپیچید، از این پهلو به آن پهلو میغلتید، یه وقت دیدم جوانی که شبیه ترینِ مردم به امام رضاست وارد حجره شد، گفتم آقا من که درها رو بسته بودم چگونه وارد شدین؟ فرمودن: همون خدایی که به چشم به هم زدنی منو از مدینه به طوس آورد، از درِ بسته هم وارد کرد، نشست، سرِ بابا رو به دامن گرفت، ودایع امامت رو تحویل گرفت، پدر رو دامن پسر جان داد... ای حسین، به چشم به هم زدنی از مدینه به طوس آمد میوه ی دل امام رضا، اما کربلا چه خبر بود؟ از خيمه تا گودال امام زین العابدین نتونست بیاد...* خواهر اومد دید بالای بلندی ازدحام صد حرامی دور یک بیت الحرام کوفیان مهمان نوازی می‌کنند *بمیرم، یه عده با شمشیر، یه عده با نیزه، یه عده هم با سنگ و چوب..* «صلی الله علیک یااباعبدالله و صلی الله علیک یا اباالحسن یا علی بن موسی ایها الرضا» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....