eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای برترین بهانه ی ذکرِ مدام من کِی مورد پسندِ تو گردم، امام من از بسکه مانده ام ز مسیر تو بی خبر شرمنده ام، ببخش قصورِ مدام من دانم که دوستانِ شهیدم دعا کنند... آدم شوم، چه سود از این فکرِ خام من دارم امید، اذنِ شهادت بگیرم و... همراه با قیامِ تو باشد، قیام من بیدار کن به یک نظرت، روح غافلم تا طعمِ مرگ را نچشاندی به کام من با خویش، بادِ حادثه ها می‌برد مرا بی نفحه ی دعای تو، هر صبح و شام من تا حال هم، به لطفِ تو آورده اَم دوام وَرنَه نبود در رهِ خدمت، دوام من خود را شبانه روز ملامت کنم، که حیف... آخر نشد شَبیهِ مرامت، مرامِ من عیب از من است، ای گلِ بی خارِ فاطمه محضِ رضای او بده حسنِ ختام من در کارنامه اَم نَنویسی، قبول شد... شرمنده میشوم، چو بیارند نام من عمری مرا کنارِ خودت جای داده ای بد میشود که با تو نَمانَم، امام من من همنشین خیمه ی هر روزِ روضه ام جای دگر بنا نشود، این خیام من یاد هِلالِ یک شبه ی زینبم، که گفت: باشد! برادرم! نشدی هم کلام من دارد دلِ صغیره ی تو آب میشود پاسخ به او بده، نَه جوابِ سلام من ✍ .
. پاره‌ی قلب نبی مظلومه زهرا کشته‌ی راه علی مظلومه زهرا در شعله یارِ خانه نشین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد عصمت کبرای حق با قلب خسته پشت درِ بیت وحی در خون نشسته از ضربه‌ی پا سقط جنین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد در پیش چشمِ ترِ زینب کبرا رفته ز هوش ای خد همسر مولا بسته دو دستِ حبل المتین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد با چادر غرق خون زهرای اطهر در کوچه‌ها می‌دود دنبال حیدر غلاف قنفذ حربه‌ی کین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد یابن الحسن مادرت در انتظار است یا منتقم انتقم او بی قرار است قم یا اَبالغوت عالم غمین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد ✍ .👇
. در پشت در یارت اگر غرق خون شد۳ تنها نه یار تو چنین واژگون شد۳ ببین غنچه‌ی باغت رفته از دستم گرفت از من دشمن ثلثی از هستم محسنم شده شهید فدای سرت۳ قامتم اگر خمید فدای سرت۳ ای امام بی کسم علی یاعلی۳ ای امام بی کسم علی یاعلی۳ از زبان مولا (علیه السلام): ای رنگ رخسارت ز سیلی مکدر۳ رویت مکن پنهان ز چشمان حیدر۳ مگیر دستت بر دیوار توان من مسوزانم بانوی جوان من من تک و تنها شدم فدای سرت۳ طعمه‌ی اعدا شدم فدای سرت۳ فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳ فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳ ✍ .
. ایکه به دلها غمت ابراز شد مکتب تو مکتب اعجاز شد تا حرمَت، مرکز پرواز شد باب شهادت به همه باز شد هدیه‌ی احسانِ تو بر زائران معبرِ گلزارِ تو، تا آسمان تا حرمَت شد به جهان جلوه‌گاه کوی ولایت شده این تکیه‌گاه نور رسید از تو بر این خیمه‌گاه گلشِ گلزارِ تو شد قتلگاه معبرِ گلزارِ تو، چون غزه شد شهرِ تو، چون فکه شد و جبهه شد بس، ز غم فاطمه افروختی شمع شدی، آب شدی، سوختی آنچه که از معرکه اندوختی بر همه‌ی مَردمَت آموختی فاطمیون را تو بنا کرده‌ای حیدریون را تو بپا کرده‌ای بس‌که صفا از کرمَت می‌رسد نور، ز نطق و قلَمَت می‌رسد عشق، ز گرمای دَمَت می‌رسد بوی ظهور از حرمَت می‌رسد کیست نداند که هدایت تویی یکّه علمدارِ ولایت تویی من به گمانم که شده تربتت مایه‌ی افزون شدنِ عزتت غم مخورم هرگز از این غربتت زانکه حسینی شده این ملتت هر چه که دشمن به تو تازیده است نایبِ مهدی به تو نازیده است آنکه به مولای جهان نایب است چشمِ امیدش بسوی صاحب است گرچه به ظاهر ز نظر غایب است عینِ علی بن ابی‌طالب است اذنِ ظهور پسر فاطمه بسته به چشمانِ ترِ فاطمه گفت به سید رضیِ قهرمان غیرِ شهادت نبود راهمان طالبِ لبخندِ امام زمان جز به شهادت نرود بی‌گمان دوره‌ی غم، از سرِ ما بگذرد قدس هم از کرب و بلا بگذرد ما سپرِ زاده‌ی زهرا شدیم در رهِ حق، واله و شیدا شدیم هر چه که ما کشته، ز اعدا شدیم تازه مقَربترِ مولا شدیم هر که در این بزم مقرب‌تر است جزوِ صحابیِ همین لشکر است قصه‌ی ما قصه‌ی قالوا بلاست غصه‌ی ما غصه‌ی کرب و بلاست گریه‌ی ما گریه‌ی آن مبتلاست ناله‌ی ما ناله‌ی جام بلاست پیشِ روی ماست ندای حسین ملتِ لبیک، فدای حسين هرچه نوایش به عیان می‌رسید بر گلویش تیر و سنان می‌رسید نیزه‌ی کوفی به دهان می‌رسید ناله و فریادِ زنان می‌رسید سنگِ جفایی به جبین خورد آه چادر خاکی به زمین خورد آه .
. اَلسُّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ اگرچه حجة اللهم، ولی ساکن در این چاهم سیه چالی که در آن، نَشنود غیر از خدا آهم خدا می‌خواست، این‌جا بِشنود سوز مناجاتم همان قعرِ سجونی را، که من‌هم از خدا خواهم بجای احترام این‌جا، شکنجه هست تکریمم بجای منبر و محراب، زندان گشته درگاهم نحیف و لاغر اما، دست‌های پر قنوتم شد بلاگردانِ یارانم، نجاتِ قومِ گمراهم بجای سفره ی افطار، این‌جا پیکری پهن است بجای آب، مُشتی محکم آید هر سحرگاهم علی را یاد کردم، شد گلویم بسته در زنجیر به جرمِ یاعلی، شد تازیانه قوتِ هرگاهم شبیهِ مجتبی، یک حربه در پایم فرو رفته و همچون مادرم زهرا، شده نیلی رخِ ماهم نه از نیزه، که از نیشِ زبانِ ناسزاگویی سه‌شعبه خورده بر قلبم، که از گودال آگاهم خدا می‌خواست، چون جدّ غریبم بشکند پایم شبیه کربلا، یک ضربه آمد در گلوگاهم چشیدم همچو زینب، بیکران درد اسیری را میانِ سلسله، با عمه‌ی مظلومه همراهم ز پا و گردنِ مجروح من خون می‌چکد، یعنی چنان سجاد، ذره ذره در زنجیر می‌کاهم غمِ شام و غمِ کوفه، به پیشِ دیده ام، اما ندیدم اهل‌ِبیتم، بینِ نامحرم سرِ راهم نه آتش‌ در حرم دیدم، که شعله بر دلم افتاد جگر از روضه‌ی سختِ کنیزی، سوخت ناگاهم خدا را شکر ناموسم نبود این‌جا کنار من سپردم انتقامِ آل زهرا را، به خونخواهم ✍ .
. بیا گل زهرا امام عزیزم که چون شهدا خون بپات بریزم که چون شهدا خون بپات بریزم کی به مسیر انتظار روز قرار می‌رسد(۲) بعدِ هزارها خزان با تو بهار می‌رسد(۲) در تب و تاب عاشقی روی نگار می‌رسد(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس تموم دو عالم تویی کس و کارم منم به تو محتاج تو دار و ندارم منم به تو محتاج تو دار و ندارم متی ترانا و نراک سیدَنا روحی فداک(۲) کاش اشاره‌ای کنی به این غلامِ سینه‌چاک(۲) کاش که گمنامَت شوم مثل شهید بی پلاک(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس ببر، گلِ طاها بجانِ پیمبر بجانِ حسینت غمِ دلِ حیدر بجانِ حسینت غمِ دلِ حیدر کرب و بلا بخوانَدَت تا که بیایی از نجف(۲) دار و ندار مایی و زاده‌ی شاه لوکشف(۲) در تب و تاب هجر تو رفت جوانی‌اَم ز کف(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس به قدس و یمن تا عراق و خراسان ببین پیِ رهبر صفوف محبان ببین پیِ رهبر صفوف محبان در تو نظاره می‌کنیم صبر و قرار و غزه را(۲) با تو شماره می‌کنیم آمدنت به کعبه را(۲) دعای چاره می‌کنیم منتقِمِ مدینه را(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس ✍ .👇
. با مهر تو به ماهِ خدایی رسیده ایم شکرِ خدا به صبح و مسایی رسیده ایم ما از تَصَدُّقِ سرِ یوسف شدیم عزیز گر نیمه شب به حال و هوایی رسیده ایم با دستِ کیمیاگرِ دلبر طلا شدیم با اذن بوتراب به جایی رسیده ایم از سفرۀ زکاتِ علی جان گرفته ایم بر تختِ سلطنت – زِ گدایی رسیده ایم فقری که فخر ماست گداییِ کویِ توست از دستِ تو به حُکم ولایی رسیده ایم ما را به دستِ حکم تو تنفیذ کرده اند حالا چرا به چون و چرایی رسیده ایم با آنکه زیر پرچم تو رُشد کرده ایم از چه به اِدّعای خدایی رسیده ایم باید که حقِّ پرچم او را اَدا کنیم حالا اگر به نان و نوایی رسیده ایم خطّی که بویِ دُوّم خرداد می دهد با رَهروَش به خطِّ جدایی رسیده ایم فرهنگِ فاطمی است ، عفاف و حجاب ما با اَمر و نهیِ او به عطایی رسیده ایم رفتند دیگران به رَهِ سامری ولی ما همچنان به راهِ ولایی رسیده ایم با ساقیانِ زهر – هم آغوش کِی شویم؟ حتّی اگر به جام بلایی رسیده ایم! آری کلیدِ بابِ تولّی – تبرّی است از حبّ و بغض – هر دو به جایی رسیده ایم از همّتِ دعا و مُناجات و روضه هاست وقتِ سحر به کرب و بلایی رسیده ایم ✍ .
. بیا گل زهرا امام عزیزم که چون شهدا خون بپات بریزم که چون شهدا خون بپات بریزم کی به مسیر انتظار روز قرار می‌رسد(۲) بعدِ هزارها خزان با تو بهار می‌رسد(۲) در تب و تاب عاشقی روی نگار می‌رسد(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس تموم دو عالم تویی کس و کارم منم به تو محتاج تو دار و ندارم منم به تو محتاج تو دار و ندارم متی ترانا و نراک سیدَنا روحی فداک(۲) کاش اشاره‌ای کنی به این غلامِ سینه‌چاک(۲) کاش که گمنامَت شوم مثل شهید بی پلاک(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس ببر، گلِ طاها بجانِ پیمبر بجانِ حسینت غمِ دلِ حیدر بجانِ حسینت غمِ دلِ حیدر کرب و بلا بخوانَدَت تا که بیایی از نجف(۲) دار و ندار مایی و زاده‌ی شاه لوکشف(۲) در تب و تاب هجر تو رفت جوانی‌اَم ز کف(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس به قدس و یمن تا عراق و خراسان ببین پیِ رهبر صفوف محبان ببین پیِ رهبر صفوف محبان در تو نظاره می‌کنیم صبر و قرار و غزه را(۲) با تو شماره می‌کنیم آمدنت به کعبه را(۲) دعای چاره می‌کنیم منتقِمِ مدینه را(۲) بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس بیا اباصالح بیا گل نرگس ✍ .👇
. ارکان دین درهم شکسته از غم در سوگ مولایش نشسته عالم کشته شد مرتضی وصیِ مصطفی گریان زمین و آسمان است صاحب عزا صاحب زمان است مظلوم علی جان مظلوم علی جان یافاطمه شد موسم وصالت مولای ما شد کشته‌ی عدالت کوفه شد کربلا تسلیت مجتبا گِریَد حسین با قلب خسته بر فرق و پهلوی شکسته مظلومه زهرا مظلومه زهرا آه از دلِ زینب در این مصیبت باید که از کوفه کند عزیمت می‌رود که شاید دوباره بیاید آخر ندارد راه چاره اسیری و معجرِ پاره مظلومه زینب مظلومه زینب کی گفته‌ در عالم خبر جز این است خبر فقط امیر مؤمنین است صاحب عالم است تالی خاتم است وصی ختم المرسلین است امام اهل عالمین است لبیک حیدر لبیک حیدر ما شیعیان مکتب حیدریم یارِ امام، فدائیِ رهبریم لشکر هیئتیم پیرو همتیم کی گفته در راهی که داریم دیگر سلیمانی نداریم یاثارالله یاثارالله عالم به غم شد مبتلا یاحسین غزه شده کرب و بلا یاحسین کودکانِ گریان با لبان عطشان چون غنچه‌ی نشکفته پرپر شدند فدای علی اصغر یافرج الله آجرک الله دعا کنید ای همه‌ی مسلمین برای فتح و نصرت فلسطین قسم بر مصطفی به حق مرتضی دعایتان شود اجابت نماز جمعه با ولایت لبیک آقا لبیک آقا ✍ .
. ما کشوری از خیلِ دلیران داریم سردار و سپهدار و امیران داریم پرسند اگر، چه بهرِ مهدی دارید؟ جمهوری اسلامی ایران داریم تا بر سرِ ما سایه‌ی والای ولی است این مملکت، آستانِ انوار جلی است جمهوری اسلامی ما زهرایی است چون کشور ما به نامِ نامیِ علی است والله که خوشنامی ما می‌ماند غم می‌رود، آرامی ما می‌ماند صد لشکرِ دشمنِ خدا، آمد و رفت جمهوری اسلامی ما می‌ماند تا مرزِ میانِ حق و باطل برپاست عشقِ علی و آل محمد در ماست با لطفِ خدا، تا خبرِ صبحِ ظهور جمهوری اسلامی ما پا برجاست ایرانِ علی، مملکتِ آل عباست این مُلک سراسر همه‌اَش، مُلکِ رضاست جمهوری اسلامی ما مفتخر است نزدیک‌ترین دیار تا کرب و بلاست تا نام حسین، هست تاج سر ما باشد به ره کرب و بلا کشور ما دیدار حسین اگر نشد قسمت ما پورِ خلفِ حسین، شد رهبر ما ایرانِ عزیز، آستانِ شهداست آمیخته‌ای، ز داستان شهداست جمهوری اسلامی ایران، آری زیرا که، دیارِ جاودانِ شهداست این خِطّه که سرزمینِ اجدادی ماست هر قریه و شهر، جزوِ آبادی ماست جمهوری اسلامی ایران حرم است امنیت این حریم، دلشادی ماست ✍ .
. . . . خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا همه هستم رفته از دستم امید دل را به تو بستم ای خدا العفو(2) . اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر نما ای مه آبرو داری که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران به تاب و تب عادتم دادی به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی منو هجر صاحب این ماه تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو(2) . مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی بیا و کار خدایی کن مرا دیگر کربلایی کن نینوایی کن (2) . ✍ .
. من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب و همنشینیِ مادر چه ماه خوبی بود من و غریب مدینه ، چه خلوتی، به به به میزبانیِ کوثر چه ماه خوبی بود به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود بخاطر شب قدرش گناه ما بخشید و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود چقدر گریه به غمهای کربلا کردیم برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود شدیم یاور مظلومه ای به گودالی که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود گریستیم به لبهای خشک سقا تا... گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود شبی خرابه نشینِ سه ساله ای بودیم سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود سری زدیم گهی در تنور و گاهی دیر سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود ز کوچه های مدینه عبور میکردیم کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود گهی میان مناجاتهای نخلستان شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود برای ماه محرم ببند بارم را رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود و کاش چون پسر مهزیار ميگفتند: بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست شبیه روضه سختِ وداعِ کرب و بلاست ✍ .