🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.12M
❣﷽❣
⚫️ #سینه_زنی_امام_صادق_ع
⚫️ #سبک تلفیقی نگار من بفدای رخ نورانیت
مادربيا، آتش اُفتاده به كاشانه ام
به آسمان، مى رود آهِ غريبانه ام
مادرجان، خون شد از غم جگرم
مادرجان، پيشِ چشمِ همسرم
مادرجان، بسته شُد بال وپرم
⚫️واويلا ، يا اباعبدالله ع
به كوچه با ، بازوىِ بسته مرا مى كشيد
دُخترِ من ، ديده گريان پِىِ من مى دويد
مادرجان، سوخت كاشانه ى من
مادرجان، باغ و گُلخانه ى من
مادرجان، نيمه شب خانه ى من
⚫️واويلا ، يا اباعبدالله ع
(#سعید_خرازی)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
800.8K
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_امام_صادق_ع
🔳 #سبک ای عاشق دلخسته من مهر و ایمانم
عدو شکسته حرمتم یا رسول الله
سیلی زده بر صورتم یا رسول الله
ازظلم وجور اشقیا بارِ خود بستم
مانند جدّم مرتضی بسته شد دستم
🔳واویلتا واویلتا آه و واویلا
یک پیر مردی ناتوان نیمه های شب
توان ندارد بدوَد در پیِ مرکب
سیه کن از پا تا سرم ازجفا منصور
دگر مگو به مادرم ناسزا منصور
🔳واویلتا واویلتا آه و واویلا
به زخم قلبم زد نمک خصم خونخوارم
ولی کسی نزَد کتک بر تن یارم
تا خانه شد پُرکینه و شعله ور ای وای
بودم به یاد سینه و میخ در ای وای
🔳واویلتا واویلتا آه و واویلا
(#محمود_اسدی_شائق. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
982.7K
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_امام_صادق_ع
🔘 #شور
🔘 #سبک ای کشته فتاده به هامون حسین من حسین من
جانم فدای غربت بی حد(غریبآقا۲
مظلــومْ جعفــربن محمد(غریب آقا۲
پشت بقیع زمزمه دارم(غریب آقا۲
صورت به تربت تومیزارم(غریب آقا۲
ای گوهربقیع ای جان فاطمه
ای آقای غریب مهمان فاطمه
خاک بقیعتـو می ریزم به سرم
جانم فدای تو آقای بی حـرم
🔘واویلا.....
وای ازغربت این خونواده(غریب آقا۲
شیخ الائمـــــه پای پیــاده(غریب آقا۲
ســودی نداره ناله و فریاد(غریب آقا۲
شیـخ الائمه از نفس افتاد(غریب آقا۲
آرام تر برو ابن ربیـــــع پست
آرام تر برو زهرادلش شکست
رحمکن به اینغریب/ رحمکن بهاین امام
زهراست مادرش/قدری کن احترام
🔘واویلا.....
آتش زدنـــد خــانــهی اورا (غریب آقا۲
این است ارثحضرت زهرا(غریب آقا۲
وقتی که شعلهبرسرش افتاد(غریب آقا۲
یک لحظــه یادمادرش افتاد(غریب آقا۲
آتش ازطرفی آزاریکطرف
سیلی ازطرفی مسمار یکـطرف
صورت کبودشد بازوشکسته شد
سقط جنین که شد پهلوشکسته شد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔘وااُماه....
(#محمدعلی_قاسمی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
{{{ مقام معلّم }}}
الیاس ملک پور :
معلّم نور ایمان دُرّ ناب است
سفیر یکّه تاز انقلاب است
به دلها چلچراغ معنویت
به ظلمتگاه شبهاماهتاب است
حاج ولیّ الله کلامی:
چو علم آموختی اهل عمل باش
به شاگرد از معلم، این خطاب است
محمدرضا صادقی( شیدا):
اگر خواهی نجات از چاه ظلمت
معلم بهترین نوع طناب است
به قلب جهل و نادانی مسلم
معلم روشنی بخش و شهاب است
ببارد بر کویرِ عمق دلها
مسلّم طینتش همچون سحاب است
حاج اصغرفرشچی( عدلی):
اگر خواهی شوی عامل به قرآن
معلم ناشر اُمّ الکتاب است
بود شغلش همان شغل رسولان
معلم اندر این ره فتح باب است
بیاموزد همه فن و حِرَف را
ز کمبود حقوق حالش خراب است
علی محمدزاده:
رهاند قلب انسان را ز ظلمت
همین کارش ثواب اندر ثواب است
سید جواد حسینی:
ز ناهمسانی حق و حقوقش
هماره شاکی و در پیچ و تاب است
محمد کاظمی زنجانی:
پیمبر شهر علم است ای مسلمان
درِ آن شهر دانش، بو تراب است
حسن تقی لو( سالک):
نگاه او سراسر مهربانیست
دمش خوش بو تر از مشک و گلاب است
هاشم خیری:
بود جورش ز مهر اُمّ و اَب بِه
نصیحتهای خوبش درّ ناب است
حاج محمدتقی جابری:
معلم در فضای علم و دانش
بدون غرب رخشان آفتاب است
چه سان سنجم عیار این گهررا
که درکنزشرف دُرّ خوشاب است
رضا غلامپور( دلپاک):
تمنای دعا کن از معلم !
که درحقّت دعایش مستجاب است
ببین سعی و صفا و مروه اش را
که در آن نه عذاب و نه سراب است
پدر ای روزگارم را معلم !!!
به من مهرت چو مادر بی حساب است
برون از خاطرم نی خاطراتش
به دیوار دلم یادش چو قاب است
معلم، یکه تاز عرصهٔ علم
دلم بر مرکبت همچون رکاب است
اکبر ملک پور:
بود در کارهایش صاف و صادق
هلا آئینه خصلت بی نقاب است
مهدی محمد زاده:
مپنداری مقامش سست و نازل
یقین طوبی لهُ حُسنُ المآب است
معلم جاری ایمان و علم است
وَ راحت در صف یوم الحساب است
بهشت عدن مشتاق حضورش
ورودش منحصر مِن کُلّ باب است
هدایت را ز خالق ارث برده است
مثالِ حق، اِلَیهِ مَن اَناب است
معلم جسم بی جان را دهد روح
دل پاکش زلال و همچو آب است
ریاح و روح و ریحان از معلّم
که تَصریفِ الرّیاحِِ وَالسَّحاب است
بزرگ استاد فضل و علم و دانش
همه تاج سرِ ما، بوتراب است
کجا درمان کند درد نهانش ؟
چرا مسئول همواره بخواب است؟!
اصغر گلمحمدی ( دلجو) :
مقام و منزلت بین، بِین مردم
هماره عالی و عالیجناب است
مرتضی مشهدی :
اگر جوری رسد بر دانش آموز
دلش از غصه او چون کباب است
ادب چون می کند با خط کش و چوب
به خوان تربیت همچون قطاب است
ثمودی :
معلم در سمای علم و دانش
برای ما فروزان آفتاب است
چو با خط کش زند از روی عشق است
که این کار معلم هم ثواب است
رجب ستارزاده :
بود مسند نشین کوی عرفان
ز نور علم و دانش کامیاب است. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا - استاد کریمخانی.mp3
3.85M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
🍃چرا یک شب نمیآیی به خوابم یابن زهرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎙زندهیاد استاد کریمخانی
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوای_مهدوی
🔸بیا یابنالحسن دورت بگردم...
شبیه مادر دلسوز طفلِ سر به هواست
چراغ راه برای تمام آدم هاست
در این زمانه ی آشوب و غرق کج فهمی
هرآنکه درس ادب می دهد حبیب خداست!
هنوز نام تو از لب نرفته مظهر عشق
"خیال روی تو در هر طریق همره ماست"
برای آنکه شبیه ات شوم ترنم مهر
تلاش کرده ام اما نشد...، زمانه نخواست
به روی تخته نوشتی الف و بعدش ب...
چراغ خانه نوشتیم مادر و باباست
شبیه قند فریمانِ حل شده درچای
چقدر یاد تو شیرین، دعا بقای شماست
سرت همیشه سلامت به قله های ادب
همیشه پرچم آموزگارها بالاست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محمدجواد_منوچهری #شعر #روز_معلم
#امام_صادق_علیه_السلام
#مصائب_گودال_قتلگاه
🩸 منصور دوانیقی، سه بار شمشیر کشید تا إمام صادق علیهالسلام را به شهادت برساند، امّا ...
در نقلها آمده است:
🥀 روزی منصور دوانیقی ملعون، امام صادق علیهالسلام را توسط شخص نانجیبی به نام «ربیع» به قصر خود کشاند و سه مرتبه شمشیر خود را بلند کرد تا إمام علیهالسلام را به شهادت برساند اما در هر مرتبه از کار خود منصرف میشد و شمشیر را غلاف کرد و در نهایت حضرت را رها کرده و إمام علیهالسلام از قصر او خارج شدند.
🥀 ربیع ملعون، معترضانه به منصور دوانیقی گفت: چرا کار او را نساختی؟!
منصور گفت: در هربار که شمشیر کشیدم، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با چهرهای غضبآلود در مقابل من متمثّل شد و من از ترس، شمشیر را غلاف کردم تا اینکه در بار سوم که شمشیر کشیدم،
📋 فَتَمَثَّلَ لِی رَسُولُ اللَّهِ بَاسِطَ ذِرَاعَیْهِ قَدْ تَشَمَّرَ وَ احْمَرَّ وَ عَبَسَ وَ قَطَّبَ حَتَّی کَادَ أَنْ یَضَعَ یَدَهُ عَلَیَّ
▪️رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بهمن نزدیک شد، پنجههای خود را گشوده بود و دامن بهکمر زده و چشمانش قرمز شده بود و نهایت خشم از صورتش آشکارا بود نزدیک بود مرا در پنجههای خود بفشارد.
📚مُهَج الدعوات،سیدبنطاووس،ص۱۹۲
✍ آه یا رسول الله...
کاش در جای دیگر، در مقابل یک نانجیبی دیگر، نیز متمثّل میشدید...
در آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📜 ... ثُمّ إنّهُ رَكِبَ عَلىٰ صَدرهِ الشريف، و وَضعَ السيفَ فٖي نَحره، و هَمّ أنْ يَذبحَه،
▪️شمر ملعون وارد گودال قتلگاه شد و بر سینه مبارک سیدالشهداء علیهالسلام نشست و شمشیر را کشید و بر گلوی مطهر آن حضرت گذاشت و آمد تا سر مبارک را ذبح کند،
📜 فَفتَحَ عَينَيه في وَجهِه فَقالَ لَه الحُسين علیهالسلام: يَا ويلك مَن أنتَ؟ فَقد إرتَقَيتَ مُرتَقَىٰ عَظيمًا؛ فَطالَما قَبَّلَهُ رَسولُ الله
▪️که در این هنگام چشمان سیدالشهداء علیهالسلام کمی باز شد و با صدای بیرمقی به آن ملعون فرمودند:
وای بر تو! تو کیستی؟ بر جایگاه بلندی بالا آمدهای! آنجایی را که نشستهای، دائماً رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میبوسید...
📚ینابیع المودّة، ج۳، ص۸۳
📚ناسخالتواریخ،سیدالشهداء علیهالسلام، ج۲ ص۳۸۶
✍ دوباره پای برهنه شبانه آوردت
شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت
عبا نداری و عمامه و رِدایت کو؟
چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو؟
حرم تو هستی او پشت بر حرم داده
تو ایستادهای و نانجیب لٕم داده
به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز
به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز
سه بار خواست بسوزی به ناروا که نشد
سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد
سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست
سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست
سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد
بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد
هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر
بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر
هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم
هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم
تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست
اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست
شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله
به گریه مقبل تو گفت با رسول الله
بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد
تمام پیکرش از تیغ غرق خون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود
هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
لبش پُر از ترک و آب را بردند
به روی ناقهی عریان رُباب را بردند...
#امام_صادق_علیه_السلام
🩸 چیزی جز پوست و استخوان از امام صادق علیهالسلام باقی نمانده بود ...
در نقلی آمده است:
🥀 در ساعات پایانی عمر شریف امام صادق علیهالسلام وارد بر آن حضرت شدم؛
📋 وَ قَدْ ذَبَلَ فَلَمْ یَبْقَ إِلَّا رَأْسُهُ.
▪️دیدم بدن مبارک حضرت، آنچنان آب رفته است که جز یک سَر ، از آن بدن چیزی باقی نمانده بود.
🥀 با دیدن این حالت، گریهام گرفت؛ حضرت به من رو کردند و فرمودند :برای چه گریه میکنی؟ عرضه داشتم:
📋 لَا أَبْکِی وَ أَنَا أَرَاکَ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ
▪️چگونه گریه نکنم در حالی که شما را با این حال میبینم؟!(۱)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
➖ در روایتی دیگر حسن بن زیاد گوید:
🥀 در ساعات پایانی عمر شریف امام صادق علیهالسلام خدمت آن حضرت رسیدم،
📋 فَوَجدتُهُ عَلَی سَریرٍ مُستَلقیاً علیه، و ما بینَ جِلدِهِ و عَظُمِهِ شَیءٌ
▪️دیدم که آن حضرت بر روی تختی به پشت خوابیدهاند و چیزی بین پوست و استخوان آن حضرت دیگر باقی نمانده بود.(۲)
✍ آه یا إمام صادق...
دست خودمان نیست... چه کنیم که این حال و روز شما و این عبارتهایی که درباره وضعیت جسم شریفتان نَقل کردهاند، دل ما را پشت درِ خانهٔ مادرِ غمدیدهای کشیده است، که خودتان حال و روز آن مادر را اینگونه برای ما شرح دادهاید:
📜 وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ کَالْخَیَالِ...
▪️آنچنان جسم شریف فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نحیف شده بود و گوشت و پوست بدنش آب گشته بود که جز یک شَبَه از فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، چیزی باقی نمانده بود.(۳)
➖ و یا در جای دیگر فرمودید:
📜 أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَی عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ
▪️فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بعد از شهادت پدر بزرگوارش، دائمًا سر خود را میبست؛ جسمش نحیف شده بود؛ قوت خود را از دست داده بود؛ چشمانش گریان بود؛ قلبش آتش گرفته بود و پیاپی از حال میرفت...(۴)
📚 منابع:
(۱)مشکاة الأنوار،طبرسی،ص۴۰
(۲)مدینة المعاجز،بحرانی، ج۶ ص۳۰
(۳)دعائم الاسلام، ج۱ ص۲۳۲
(۴)بحارالانوار،مجلسی، ج۴۳ ص۱۸۴
✍ صدا زدم سر سجاده ی دعا، زهرا
چرا که هست به ما حجت خدا زهرا
همینکه ناله زدم یاد روضه ها، زهرا
میان شعله، درِ خانه سوخت، یا زهرا
به روی آتشِ برخاسته میان حریم
قدم زدم که بدانند أنا ابنُ ابراهیم
گرفتهاند دَم سجدهام، مجالم را
به ناسزا چه بهم ریختند حالم را
کسی نکرد مراعات سن و سالم را
گرفتهاند به سُخره، قَدِ هِلالم را؟!
به من مجال ندادند قدر یک نفسی
میان نافله، سجاده را کشید کسی
تمام شهر به ما ظلم بی عدد کردند
به یکدگر سر این ظلم ها مدد کردند
چرا عبای مرا زیر پا لگد کردند؟!
چقدر با منِ شیخ الائمه بد کردند
رفیق های پُر از ادعا کجا بودند؟!
زمان واقعه، شاگردها کجا بودند؟!
شدم زمان تهاجم عذاب، مثل علی
زمانه بر سر من شد خراب، مثل علی
غمم به سینه شده بی حساب، مثل علی
دو دستِ بسته میان طناب، مثل علی
چقدر مثل علی ماتمم شد اما نه
فقط زدند مرا با لگد، زنم را نه
به پشت اسب، شبانه دوانده اند مرا
به روی خاک به کینه کشانده اند مرا
شبیه آینه بودم، شکانده اند مرا
به یاد داغ رقیه رسانده اند مرا
مرا میان گذرگاه، کو به کو بردند
چقدر داد کشیدند و آبرو بردند
اگرچه سوختم از غصه، خون جگر نشدم
به آتش غم فرزند، شعله ور نشدم
عذاب، با غم جان کندنِ پسر نشدم
کنار کاظم خود، مثل محتضر نشدم
به یاد داغ و عزای حسین نوحه کنید
تمام عمر برای حسین نوحه کنید
خودم اسیر شدم، خواهرم اسیر نشد
کسی به نیت نیزه زدن اجیر نشد
چنان حسین کسی زیر دشنه، پیر نشد
نصیب پیکر من تکه ای حصیر نشد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زدند بعد کشاکش برای پیرهنش
هزار و نهصد و پنجاه ضربه بر بدنش
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی_کوتاه_مذهبی
💥مهمترین موضوع رسالت رسول مکرم اسلام ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام بود .
👈 اکنون هم مهمترین موضوع عالَم این است که امام زمان در رأس قرار بگیرد تا انسانیت رواج پیدا کند .
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎙#سيدعلیرضاحسینی