اینشاالله راهی میشیم
کربلایی میشیم
چه میشه امام حسین هم منو دعوت بکنه
ببره تو حرمش غرق زیارت بکنه
چه میشه دستای خالی من هم پر بکنه
دست به هر سنگی بذارم واسه من در بکنه
صبح که از خواب پا بشم برم جوازش بگیرم
تا برم تو حرمش ضریح نازش بگیرم
بشینم توی رواقش و زیارت بخونم
آتش اسپند بزنم تو حرمش بگردونم
صحن جارو بزنم به مهموناش گلاب بدم
به کبوترای صحنش کمی دون و آب بدم
بشینم توی سراش نگاه گنبد بکنم
ان یکادی بخونم نگاه بد رد بکنم
بگیرم گهواره اصغر و لالا بخونم
نوحه سینه زنی یکه و تنها بخونم
پرچم سرخ حسین از این طرف نگاه کنم
با دلی پر غصه رو جانب خیمه گاه کنم
تل زینب برم و جنگ حسینش ببینم
قتلگاه سر بکشم تا نورعینش ببینم
راه بین الحرمین هم با وضو طی بکنم
جام چشم عاصیم لبالب می بکنم
میدون مشک ابوالفضل دل آدم می گیره
هر کسی آب ببینه بی خودی ماتم می گیره
صحن عباس برسم اذن دخولش بگیرم
التماسش بکنم مهر قبولش بگیرم
گریه اینقدر بکنم تا هفتا افلاک بگیره
توبه نامم بخونم تا بدی هام لاک بگیره
نذر عباس بکنم زیارتم خراب نشه
نقشه های تو سرم نقشه ی روی آب نشه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شاعر : قنبر سماچی
این دل تنگم عقده ها دارد
گوییا میل کربلا دارد
آتش شوقم میکشد شعله
این نوا میل بر نینوا دارد
میروم بینم در کجا عباس
ناله و بانگ وا اخا دارد
میروم بینم در کجا صغری
ماتم اصغر او به پا دارد
میروم بینم در کجا زینب
شکوه از شمر بی حیا دارد
میروم بینم در کجا زینب
گمشده ای در کربلا دارد
میروم بینم در کجا لیلا
ماتم شاه کربلا دارد
میروم بینم در کجا قاسم
جامه خونین بر تنش دارد
میروم بینم در کجا اصغر
تیر سه پیکان بر گلو دارد
میروم بینم در کجا اکبر
تیر سه شعبه بر دو چشم دارد
میروم بینم در کجا لیلا
از غم اکبر ناله ها دارد
میروم بینم در کجا زینب
ماتم عون و جعفرش دارد
گل ستان من کربلا باشد
شمع گلزارش داستان دارد
زینب مضطر تا صف محشر
به جگر داغ شش جوان دارد
ام لیلا بین با غم و اندوه
لاله سان داغ نوجوان دارد
ام کلثوم بین با دل خسته
داغ عباس و نوجوان دارد
مادرقاسم با غم و حسرت
نقل دامادی بر زبان دارد
راس شاه دین بر سر نیزه
آیه قرآن بر زبان دارد. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه؛ مثل الامام، مثل الکعبه.mp3
زمان:
حجم:
1.57M
#عبدالله_بن_الحسن_علیهالسلام
#زمینه
🔹مثل الامام مثل الکعبه🔹
زندگی بی اباعبدالله، نداره صفایی
هر کسی که بشه عبدالله، میشه کربلایی
با هروله به شوقِ کمال عشق اومده
از خیمه سمت کعبه، با بال عشق اومده
کم سن و ساله اما، دنبال عشق اومده
نشون میده اوج پرندگیشو
هروله داره عشق و بندگیشو
میخواد که بگذرونه پای کعبه
یازدهمین بهار زندگیشو
«مثل الامام، مثل الکعبه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی بی اباعبدالله، زندگی نمیشه
هر کسی که بشه عبدالله، حسین زندگیشه
به قلب ظلمت زده با چهرۀ سپیدش
به استلام اومده با دستای رشیدش
رسیده پابرهنه به کعبۀ امیدش
از خیمه شد شبیه چشمه جاری
دویده با امید جاننثاری
کعبه گرفتار شیاطین شده
اعوذ بالله... شده وقت یاری
«مثل الامام، مثل الکعبه»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شاعر: رضا خورشیدی فرد
.
#نوحه
#حضرت_مسلم(ع)
حلقه زده دست غربت به پای من یابن الزهرا مولا مسلم غریب است
بسته خزان سنگ محنت به پای من ورد لبم جانا امن یجیب است
من یار ندارم_غمخوار ندارم
راهی به سیر_گلزار ندارم
سرگشته و حیرانم_در کوفه سرگردانم
خون میچکدخونجگر ازلبهایعطشانم
عهد و وفا بسته بار سفر امشب از کوفه میآید بوی جدایی
قلب من خسته درد از ریا دارد نه محرم رازی نه آشنایی
از کوفه یکسر_آید مکرر
بانگ خیانت_الله اکبر
دیشبدستانیاری_بامسلمغمگساری
امشبتن رنجور منمجروح زخمکاری
بازار شمشیر و تیر و سنان گرم است نخل وفاداری خشکیده امشب
داد از دورنگی ها از بی وفایی ها من بی خبر هستم از حال زینب
با قلب خسته_این دل شکسته
صید طناب است_دستان بسته
جا ماندهامحسینجان_از کاروانیاران
اینجان ناقابلشود خونخدا راقربان
منزل به منزل شد مرآت پیغمبر با حضرت لیلا رو سوی کوفه
محمل به محمل شد شیرین زبان اصغر با زینب کبری رو سوی کوفه
ترک سفر کن_عزمی دگر کن
از شهر کوفه_مولا حذر کن
داد از غم غریبی_فریاد از غم نصیبی
نهمونسی نههمدمینه یار و نهحبیبی
از شهر مختار و از وادی هانی حرف از وفاداری آید نیاید
دارد نسیم غم حرف از جفا بر لب یک نکهت از یاری آید نیاید
در شور و شینم_فکر حسینم
اشک «فرات» است_از هر دو عینم
ذاکرالحسین #حاج_مهدی_بهشتی
#شب_اول_محرم
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Recorded by RecForge آهنگ نوحه حضرت مسلم.mp3
زمان:
حجم:
2M
نوحه حضرت مسلم
حاج مهدی بهشتی
.
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#نوحه حر ریاحی علیه الرحمه_شب چهارم محرم:
نعم الامیر نعم النصیر افتاده ام دستم بگیر
دلدار من ای در خم گیسوی تو این دل اسیر
تا که ببخشی تو مرا دعا میکنم
سرو لب علقمه را صدا میکنم
ضمانتم کن یا ابوفاضل
شفاعتم کن یا ابوفاضل
با چشم بسته با دلم خلوت نمودم
قلبی شکسته با دلم خلوت نمودم
محزون و خسته با دلم خلوت نمودم
گفتی بیا گفتم کجا گفتی بهشت کربلا
یاربمنو اینکولهبار،عصیانکجا اینجا کجا
غمزده رو به درگه خدا میکنم
سرو لب علقمه را صدا میکنم
ضمانتم کن یا ابوفاضل
شفاغتم کن یا ابوفاضل
ای وای من مولا اگر دستم نگیری
از درگهت منما ردم نعم الامیری
خاکم به سر زینب رود فردا اسیری
بد کرده ام بد کرده ام راه تو را سد کرده ام
غافلشدم یابن الکریمدستتو را رد کرده ام
جان به ره دین خدا فدا میکنم
سرو لب علقمه را صدا میکنم
ضمانتم کن یا ابوفاضل
شفاغتم کن یا ابو فاضل
من را سکینه دخترت بخشیده یا نه؟
غمدیده زینب خواهرت بخشیده یا نه؟
آیا به حق مادرت بخشیده یا نه؟
شرمندهامشرمندهام_سر را بهزیر افکنده ام
راهم بده راهم بده تو شاهی و من بنده ام
حلقه ی این خانه کجا رها میکنم
سرو لب علقمه را صدا میکنم
ضمانتم کن یا ابوفاضل
شفاعتم کن یا ابوفاضل
یک رشته از بند قماط اصغرت من
جانا بلا گردان رعنا اکبرت من
مولا فدای ساقی آب آورت من
حرم ولی حر حسین_آزاده ام در عالمین
اذنم بده گردم فدا_ای مرتضی را نور عین
اشک «فرات» از بصر و نوا میکنم
سرو لب علقمه را صدا میکنم
ضمانتم کن یا ابوفاضل
شفاعتم کن یا ابوفاضل
ذاکرالحسین #حاج_مهدی_بهشتی
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هیئتسفیرانزینب(س)6_144227340199263910.mp3
زمان:
حجم:
6.64M
#ویژه_چهارم_محرم🏴
🎤•| #حاج_محمود_کریمی|•
زینب مضطرم آمدم از حرم
تا بگیرم اذن میدان ای برادرم
کودکانم ببین چون طفل خوشه چین
لطفی هی نازنین جان و جان مادرم
من مورم و تو سلیمان
جان خواهر را
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
#شب پنجم محرم
#روضه عبدالله بن حسن(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
♦️رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم
♦️رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم
♦️رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی
♦️نشان حرمله و خولی و سنان بدهم
♦️دلم قرار ندارد در این قفس باید
♦️کبوتر دل خود را به آسمان بدهم
♦️عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو
♦️من آمدم که حسن را نشانتان بدهم
♦️عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است
♦️خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم
♦️سپر برای تو با سینه می شوم هیهات
♦️اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم
♦️مگر که زنده نباشم که در دل گودال
♦️اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم
♦️من آمدم که شوم حائل تو با عمه
♦️مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم
♦️عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان
♦️جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم
♦️کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم
♦️عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم
♦️صدای مرکب و نعل جدید می آید
♦️عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم
♦️فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر
♦️که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم
♦️عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش
♦️بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم
♦️برای آنکه جسارت به پیکرت نشود
♦️خودم لباس تنت را به این و آن بدهم
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه(س) انشاالله به برکت این شبهای محرم حاجت روا بشید امشب شب پنجم محرم است می دونم گرفتاری .حاجت داری مریض داری جون داری امشب هر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجته از امام حسن بگیر عبدالله بن الحسن
قربون غریبیش برم
مثل باباش امام حسن(ع) خیلی غریب بوده..این آقازاده خیلی
روضه ی جانسوزی داره
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون ابا عبدالله الحسین
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت.خیلی مواظبشون بود
مخصوصا عبدالله بن حسنو
صدا زد خواهرم. زینبم
مواظب عبدالله ام باش
خواهرم مواظب یادگار برادرم امام حسن باش.
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن.
دیدی قاسمم شهید کردن
علی اکبرم قطعه قطعه کردن
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن
خواهرم اینا رحم ندارن.زینب
مواظب یادگار حسنم باش
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه
دستش به دست عمه جانش زینبه
بالای تل زینبیه
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش امام حسین داخل گودی قتلگاه است.
دور تا دور عمو رو گرفتن
شمشیرها بالا میره پایین میاد
دیگه طاقت نیاورد
دستش رو از دست عمه كشید،داره میدوه،اصلاً مهلت نداد،نه با كسی خداحافظی كرد،نه با كسی وداع كرد،نه با كسی حرف زد،نه زره پوشید،نه سپر پوشید،یه بچه ی یازده ساله،اصلاً این بچه رجزشم با بقیه فرق داشت، هر كی می رفت میدون می گفت: اَنا بن الفلان و بن الفلان، من پسر فلانی ام ،طایفه ام فلان جاست،اما این بچه رجزش با همه فرق داشت، می دوید هی می گفت والله لَا أُفَارِقُ عَمِّی می گفت: عموم تنهاست، من تنهاش نمی ذارم
دید دور عموش حلقه زدند، دید یه نفر شمشیر برهنه رو بالا برد،الان سر عمو رو جدا میكنه، تا شمشیر اومد پایین دیدن این پسر یازده ساله دستش رو سپر كرد،شمشیر فرود اومد، دست از بازو قطع شد،افتاد تو بغل عمو، دست قطع شده، می دونی چی گفت؟مقاتل نوشته اند این بچه ی یازده ساله تا افتاد تو بغل عمو، دستش قطع شد دیدن گفت:وای مادر. امام صادق علیه السلام فرمود:ما اهلبیت تو مصائب و شدائد، هر جا بهمون سخت بگذره اسم مادرمان فاطمه رو صدا می زنیم،نمی دونم شاید بازوش رو وقتی با شمشیر زدند یاد بازوی فاطمه افتاد، افتاد تو بغل عمو، داره دست و پا می زنه،یه بچه ی یازده ساله
ای عمو،دستم و دادم تا كه،شبیهه سقا بشم
كاش مثل اكبر منم،یه اِرباً اِربا بشم
داشت تو بغل عمو راحت جون می داد،كاشكی می گذاشتن كار خودش رو بكنه، اگه دشمن یه ذره صبر می كرد ، عبدالله تو بغل عمو جون داده بود،داشت نفس های آخرش رو می كشید،صدا زد حرمله بیآ،
یاصاحب الزمان..
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن.
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن.
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️
۱۴۰۳/۳/۱۰
زمینه؛ رفیق امام حسینی.mp3
زمان:
حجم:
3.26M
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#عمرو_بن_جناده علیهالسلام
#زمینه
🔹رفیق امام حسینی🔹
من عبداللهم
درسته نوجوونم، ولی پر از اراده
قراره با رفیقم، عَمرو بن جناده
مرد و مردونه بایستیم
روبروی هر کسی بایسته روبروی امام
تا یه روزی نوجوونا
کربلاشونُ پیدا کنن و برن به سوی امام
رفیق هر چی صمیمی بهتر
رفیق یار دلِ آشوبه
رفیق هر چقدم خوب باشه
«رفیق امام حسینیش خوبه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همعهدیم با هم
رؤیامون بزرگه، رؤیامون قشنگه
یکیمون شهید شد، دومی بجنگه
تا به آخر نفسامون
مثل مسلم بن عوسجه بشیم برای حبیب
اونجوری که به حبیب گفت
ما همونطور بگیم به هم «وَ اوصیکَ بِهذَا الغریب»
رفیق، رفیقِ روز سخته
رفیق، یه رزقِ که مکتوبه
خدا، برا همه بنویسه
«رفیق امام حسینیش خوبه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو قتلگاهم
فدایی حسینم، فدایی امیرم
من حاضرم تو این راه، هزار دفعه بمیرم
من به آرزوم رسیدم
آرزوی خوشِ «وَ الجهادَ فی سَبیلِ حسین»
هر کسی بیاد تو این راه
آخرش یه روز میرسه که میشه قتیل حسین
رفیق، به یادتم این لحظه
سرم، رو زانوی محبوبه
رفیق، به همه ثابت کردیم
«رفیق امام حسینیش خوبه»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
📝 #حسین_حاجی
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهما_السلام
عبدُاللَّهَم من، عاشقِ آگاهِ مولا
تاقت ندارم بشنوم من، آهِ مولا
تیرِ سه شعبه خواهم و تیغِ بُرنده
تا زود گردم کشته ی درگاهِ مولا
بگذار ای عمه، عمو را یار باشم
بگذار سر اُفتَد، به روی ماهِ مولا
من بیم از کشته شدن هرگز ندارم
خواهم شَوَم امروز خود خونخواهِ مولا
بهتر که بعد از کشتنِ مولای مظلوم
دیگر نباشد زنده عبداللهِ مولا
یا عَمَّتی بگذَر ز من، دستم رها کن
ممنونِ لطفت میشود، وَاللهِ مولا
دستی که از دستانِ زینب در بیاید
دانم جدا گردد، ولی در راهِ مولا
ای عمه بنگر، نیزه ها دارند بدجور
قصدِ تهاجم بر جلال و جاهِ مولا
خواهند اینان آبرویش را بریزند
ترسم کنون، خونِ گلویش را بریزند
یارب مدد کن تا شوم یارِ عمویم
در لحظه های سخت و دشوارِ عمویم
این دست را پس من برای کِی بخواهم
حالا سپر خواهد، منم یارِ عمویم
سرعت بده بر پای من تا مَقتلِ او
مهلت بده، گَردم مددکارِ عمویم
گر لحظه ای دیر از پسِ کارش برآیم
ترسم بسازد حرمله کارِ عمویم
سرنیزه ها دارند، قلبش را نشانه
افتاده با اَخنَس، سروکارِ عمویم
این چکمه پوشانِ زنازاده، چه خواهند؟!
از جسمِ نیمه جانِ خونبارِ عمویم
هر نیزه ای دارید، سوی من ببارید
تا من شوم نائل، به دیدارِ عمویم
این دست، این سر، این گلو، این پیکرِ من
پس دست بردارید از کارِ عمویم
آه ای عموجان، من فدای حنجر تو
چون چشمه، خون میریزد از روی و سر تو
به به چه زیبا شد، که دستِ من جدا شد
همچون عمو عباس، حقِ من اَدا شد
تیرِ سه شعبه، قلبِ من را هم نشان رفت
یک تیر، سوی دو هدف اینک رها شد
حالا تنِ من، دوخته شد با عمویم
پس عبد و مولا شد یکی، ترکِ دوتا شد
دیدی بلوغِ عشقِ من را، عمه جانم!
این یازده ساله، چه با عزت فدا شد
شد خونِ عبدالله و ثارالله، دَرهَم
خونِ سرم، آغشته با خونِ خدا شد
ای وای من با چشمِ خود دیدم، عمویم...
عطشان و خون اَفشان، بزیرِ دست و پا شد
یک چکمه پوش آمد بروی سینه ی او
خنجر به روی حنجرِ مولای ما شد
ای وایِ من، در پیشِ چشمِ مادر ما
شد پشت و رو جسمش، ذبیحاًبالقفا شد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
همراهِ مادر آمده، با چشمِ گریان
جدم رسول الله، با موی پریشان
حاج محمودژولیده
4_5803368898505999596.mp3
زمان:
حجم:
1.8M
#واحدشلاقی_یازنجیرزنی_حماسی
#شب_پنجم_عبدالله_بن_الحسن_ع
🌷🌷🌷
✅بنداول
رسیده شب یتیمه مجتبی(ع)
مرغ دل داره یه بوم و دو هوا
گاهی میره تو بقاع مدینه
گاهی هم میره حریم نینوا
🌷
عبدالله بن الحسنه
داروی دردای منه
از لطفش و از کرمش
همه جا حرف وسخنه
🌷
عبدالله یتیمه مجتبی (ع)
عبدالله شهیدکربلا
_
✅بنددوم
مثل بابا حسنش ماریه
توی میدون نبرد محشریه
اسمش عبدالله وعبدالحسین (ع)
نعره هاو رجزاش حیدریه
🌷
یک نفری یه لشکره
رزم آوره دلاوره
حسین میگه برای من
مثل علی اکبره
🌷
عبدالله یتیمه مجتبی (ع)
عبدالله شهیدکربلا
__
✅بندسوم
چشمش افتاده به لشکرو سپاه
داره به عمه میگه باسوز و آه
دستامو رها کنید تا من برم
که عمو مو می کشن توقتلگاه
جونم بره به جا عموم
برم بشم فدا عموم
دستم قلم بشه براش
سرم بره برا عموم
🌷
عبدالله یتیمه مجتبی ع
عبدالله شهیدکربلا
💠💠4⃣4⃣5⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها