eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5850187916092904824.mp3
1.34M
‍ ‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر .
🕊﷽🕊 🕊 🌿 📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات     📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات 📔بر روح مطهر امام و شهدا    📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات () ❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣ ✨الهی کام ناکامان بر آید ✨شب هجران بیماران سر آید ✨غم تنهایی و درد جدایی ✨ز هر درد و غمی غصه سر آید ◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره گفت 🌾خدایا رحم کن بر حال زارم 🌾که عمر رفته بار دیگر آید 🌾ز دشت کربلا سوی مدینه 🌾دوباره ناله پیغمبر آید 🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات 🌾مرا کی اینجا دست یاور آید 🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم 🌾چو اکبر نوجوان از در درآید ⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا) ◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن) ▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید ▪️درد بی پدریُ نمیدونید ▪️هر کسی بابا داره غم نداره ▪️چیزی توی این جهان کم نداره ▪️الهی هر کی سفر کرده داره ▪️کسی براش خبر بد نیاره ⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه .... شاید درد دلش این بوده باشه .....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ... امان امان صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید 🔘دختری را که پدر در سفر است 🔘روز و شب چشم امیدش به در است 🔘هر صدایی که ز در می آید 🔘به گمانش که پدر می آید 🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش 🔘پی دلجویی آن طفل پریش ⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد....... 🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود 🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود 🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من 🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم (چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن) 🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان 🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم 🕊هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
‍ متن نوحه :   می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده می روم ای یارِ در خون آرمیـده ، الوداع ای سر بریده می روم اما دلم اینجا تپیده ، الوداع ای سر بریده می روم با این دلِ آتش کشیده ، الوداع ای سر بریده الوداع ای بر زمیـن افتاده بی سر ای برادر پیکـر صد پارة عریان شده در خون شناور کنج محمل دیده تر از کربلایت می روم من بر سـرِ نیـزه سـرت بینـم بـرادر در برابر نِی به تن پیراهنی داری نه انگشتر به انگشت از جفـای ساربانان دیده ای خنجر به انگشت از سرِ نِی دیده بگشا کن نگاهی حال و روزم سر شکستم تا گرفتم گوشة معجر به انگشت می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده در کنارت نعش صد چاک علی اکبر فتـاده زیر پایت طفلکِ قنداقه پوش اصغر فتـاده دور تا دورت اگر دیدم فراوان نِی شکستـه پیکـر هفتـاد و دو پـروانـة پـرپـر فتـاده دختـرانـت در کنـارم مثـل بـاران بهـاری خون ز مژگان می کنند از دوری روی تو جاری من که خود بی طاقت و بی صبر و تاب و بیقرارم کو توان و طاقتـی تا سر کنـم با بی قراری می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده نعش زیر سمّ مَرکب لِه شده داری کنارت قاسـم نو رسته بی سر آرمیـده در جوارت عـون و عبـداله و جعفـر نوگلان باغ حیدر بر زمیـن افتـاده اند آلاله هـای لاله زارت دسـت عبدالله کنارت مانده بر خاک بیابان می درخشد چون شهابی زیر این خورشید تابان ساربان آهسته تر این ناقه را فرمان بده تا اندکـی دیگر ببینـم قامـت عـالی جنـابان می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده در کنـار علقمـه افتـاده سقـای حرمـگـاه بین عباس و حسین گردیده پهنای حرمگاه قدّ و بالای یلِ ام البنیـن کوتاه شد این جا دیدن بی دستی او گشته غوغـای حرمگـاه تا نگـاه آخر زینـب به نعـش بی سر افتاد قطـره های اشـک او آبی به باغ پرپر افتاد گفتن یاران خداحافظ دلش دریای خون کرد باز شعـر سـروری بر آهِ سوزِ خـواهر افتاد می روم از کربلا قامت خمیده ،  الوداع ای سر بریده  
3.98M
مناجات عج بابای شیعه در دل صحرا چه می کنی روضه اهل بیت اگر تو زینبی پس کو حسینت؟ حاج مهدی ایروانی🎤 گل سرخ بهارانی حسینم چراغ نیزه دارانی حسینم بخوان قرآن برایم که دنبالت بیایم حسینم وا حسینم سرت بالای نی مثل ستاره تنت مانند قرآن پاره پاره صفابخش دل من چراغ محفل من حسینم وا حسینم بقربان سر نورانی تو چرا خون ریزد از پیشانی تو بنال ای نور دیده ز رگهای بریده حسینم وا حسینم.
. 📋سلام اگه دلت نمیگیره نگام نکن 1446 ............................................ .(بند اول). سلام اگه دلت نمیگیره نگام نکن نگاهی بابا به زخم پاهام نکن از این اون سیلی خوردم من هر قدم گوشام نمیشنوه انقدر صدام نکن مو داشتم منم النگو داشتم برای داداش اصغرم چقدر آرزو داشتم میبارم شبا تا صبح بیدارم همش خجالت کشیدم از این لباس پاره م نا مهربونا با هم میزدنم زخمه روی بدنم خیلی زجر بدش میاد از این بابا گفتنم بیابونارو داد زدم کجایی؟ بابا بابا بابا بابایی .(بند دوم). یجوری رفتار کردن با دخترا یه جای سالم نمونده تو پیکرا نشسته خاک پنجه ی زنای شام رو تک تک صورتا و رو معجرا خارم کرد راهی بازارم کرد خواب تورو میدیدم با سیلی بیدارم کرد آشفته م تو هر قدم میوفتم سنان میزد تو گوشم تا اسمتو میگفتم از شاخه برگای آرزوم و چید اشک چشممو ندید دیشب خولی تا سحر خیلی موهامو کشید بیا با هم گریه کنیم دوتایی بابا بابا بابا بابایی .(بند سوم). موهات مث نمک رو زخم تازمه خیمه ی سوختمون چادر نمازمه به موقع اومدی پیشم بابا حسین حالا که وقت تشییع جنازمه زجر دیدم از این و اون رنجیدم گم شده بودم بابا نگو چقدر ترسیدم سر حتی شکسته بیشتر حتی رحمی نکردن بابا به اشک دختر حتی اشکامو دیدن این خرابه ها واسه من عذابه ها اینکه رأس پدرم تو ظرف شرابه ها هنوز تو امید دخترایی بابا بابا بابا بابایی ................................................ حاج مسعود پیرایش 👇