eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. اما تو سردار، امنیت آوردی و دیگر بازنگشتی...😭 متن روضه 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند
‍ ‍ نوحه شهادت سردار سلیمانی ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی سردار سپاه ماه دیگر آسمانی شد در عزای او ایران غرق نوحه خوانی شد ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی شربت شهادت را در سحرچشیدی تو هم به آرزوی خود عاقبت رسیدی تو ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی سردار سپاه ما داغ تو قیامت شد آن دعای شب هایت عاقبت اجابت شد ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی دجله و فرات امشب نوحه از تو میخواند پرچم تو ای سردار بر زمین نمی ماند ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی . یوسف حق پرست .
😭حاج قاسم ای برو خدانگهدار 🎙کربلایی پاشیدی خاک غم تو قلبم غمت توی سینه کاشتی با سر و روی خونی رفتی خون به دل همه گذاشتی شیرینی وصل کشیدی جرعه ای از عسل گرفتی پی شهادت بودی آخر شهادت بغل گرفتی چجوری باور کنم دیگه نمیبینم روی ماهتو سایه ی تو نیست روی سرم پاشو علمدار پاشو همه چشم به راهتن حاج قاسم ای علمدار برو خدانگهدار خسته نباشی ای دلاور اجر تو با مادر ارباب تو شب جمعه پر کشیدی تا برسی محضر ارباب تا زنده بودی تو نزاشتی غم به دل حرم بیفته به ماها یاد دادی نزاریم یه لحظه این علم بیفته خالی نبود پشت رهبرت یه تنه بودی یه لشکر چجوری این آشیانه رو گذاشتی رفتی مدافعان حرم ببین بچه هاشون باز شدن یتیم حاج قاسم ای علمدار برو خدانگهدار حالا که فاطمیه نیستی حالا که باز دلا گرفته روضه میخونم از زبون یه پهلون غم گرفته پر زدی از لونه ی حیدر میبینی پرپر زدن من 👇 @eetazeinab
. یک اربعین رفت وعلمدارم نیامد سوی سپاه عشق سردارم نیامد یک اربعین انگارصدهااربعین شد دلهاعجب تنگ شهیدنازنین شد یک اربعین شدحاج قاسم رفت از دست انگارچندین اربعین غم دردلم هست باید دگر باور کنیم که رفت آن مرد آن آسمان پیما و آن پیغمبر درد یک روزباهم بوده ایم در ورطه خاک امروز می تابد به دلهامان ز افلاک گرچه فراقت کشت ما را حاج قاسم این درد وداغت کشت ماراحاج قاسم خونت به رگهای جوانان گشت جاری دادندبه مظلومان عالم دست یاری هرجاکه پیروزی است از تویاد گردد هم مسجدالاقصی وقدس آزادگردد بارفتنت سردار گرچه سوختیم ما از تو ولایت باوری آموختیم ما تومعنی عشق حقیقی بودی ای مرد انگشترحق را عقیقی بودی ای مرد هرکس مدافع حریم اهل بیت است گرددجداهمچون اباالفضل ازتنش دست اینک که جایگاه تو در آسمان است اینک که دستت بازترازهرزمان است بهرم شهادت کن طلب حاجت بگیرم تا که مبادا در دل بستر بمیرم چون خالصانه بوده ای یار ولایت دیدی که خون باریده اندملت برایت آنان که قلب نازنینت را دریدند از دودمان وآل سفیان و یزیدند مرغ دلت دیگر زمین را برنتابید تونوربودی تاکه پیوستی به خورشید مزدچهل سال عشقبازی را گرفتی برگ برات سرفرازی را گرفتی آن شب که سوی آسمان پرواز کردی دفترچه دلتنگی ام را باز کردی گردیده ام دلتنگ رویت حاج قاسم پرکن قدح را از سبویت حاج قاسم درب شهادت باز هم شد باز یاران این بارهم ماندم من ازخیل سواران خودگفته بودی مقتل تودرعراق است قتلگهم در سرزمین درد و داغ است واللهِ که حقت شهادت بود ای مرد من ماندم ویک کوله باری ازغم ودرد گر چه تو آخر به مراد خود رسیدی دلهای ما را از غمت آتش کشیدی درسینه ات بس شوق دیدارحسین بود بهرشهادت دروجودت شوروشین بود گرچه تنت هم ارباًاربا بود وصدچاک دیگرنمانده چون حسین نعش توبر خاک آندم که دیدم شدجداازپیکرت دست گفتم خدا را شکرکه انگشترت هست گر چه نمانده جای سالم ز آن جنازه دیگر نکوبیدند بر آن نعل تازه اینجا عزیزانت عزیز بودند خیلی نیلی نشد رخساره آنان به سیلی نه خانه وکاشانه ات رفته به غارت حتی نبردند خواهرت را به اسارت قلب مریدان تو را گر چه فسردند دیگر سرت را بر روی نیزه نبردند (مداح)دل صاحب زمان درشوروشین است افغانش ازمظلومیِ جَدّش حسین است شاعر:علی اکبراسفندیار(مداح) .
Shab4Fatemieh1-1398[04].mp3
زمان: حجم: 7.78M
🌷حاج قاسم کجایی؟😭 این فتح مبین از توست راه اربعین از توست ای شیر حسینی، فرزند خمینی بانوای: حاج میثم مطیعی