eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•مرغ اجل.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری  •✾• * امشب روضه خون کی باشه؟ مولا روضه بخونه، امام حسن روضه بخونه،ابی عبدالله یا زینب.. من میگم اجازه بدید مادر پهلو شکسته خودش روضه بخونه. همه دور بستر نشستن. صدا زد علی جان...* مرغ اجل به دور سر من پریده است امشب هِلال آرزوی من دمیده است آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است * امیرالمومنین هرچی فاطمه می گفت، فقط از خجالت سرشو پایین انداخته بود. زهراجان! من حلال کنم؟ دورت بگردم. تو بخاطر من اومدی تو کوچه. تو بخاطر من رفتی پشت در، تو بخاطر من پهلوتو شکستن، بخاطر من بازوتو خورد کردن، بخاطر من با مسمار به سینه ات زدن. من حلال کنم...؟ * آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است از جان بلای عشق تو بر جان خریده ام حالا اگر نحیف ام و قدم خمیده است *علی جان تا حالا بهت نگفته بودم. اما شب آخریه میخوام بهت بگم قربونت برم. حداقل بدونی چرا این همه مدت تو خونه ازت رو گرفتم...* با هر چه داشت دشمن تو ریخت بر سرم اینگونه گُل کسی به دو عالم نچیده است * آی مادر مادر مادر مادر...علی جانم! قربونت برم. خیلی ازت عذرخواهم یدونه شم اینه. اگه دیدی نو به نو هی بسترمو راسما عوض میکرد.. هی بسترم دوباره گلدار میشد...* وقت نفس کشیدن خود زجر می کشم این دردِ زخم سینه امانم بریده است * یه خواهش ازت بکنم علی جان.دورت بگردم...* هنگام غسل هرچه که دیدی صبور باش اما زینب که دنده های شکسته ندیده است *برا دخترم سخته مادرشو اینطوری ببینه جلو چشماشو بگیر زینب نبینه... زینب خیلی روضه های سخت باید ببینه. هوای دخترمو داشته باش علی جان...* دادم کفن به زینب و دیدم به چشم تر از غصه رنگ دخترم از رخ پریده است * وظیفه ی سنگینی رو دوش دخترم گذاشتم. هی یک به یک کفن ها رو میشمرد. هی میگفت: مادر مگه نگفتی یکی برا توئه یکی برای بابامه یکی برا داداش حسن؟ یدونش کمه. اینطوری که من میشمرم برا حسین چیزی نذاشتی. صدا زد عزیز دلم! این پیراهنو با دستای خودم درست کردم. این سهم حسینه. اما یه موقعی بهش میدی که دیگه بچه ام تنهایی تنها میشه. هی صدا میزنه "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کسی جوابشو نمیده. تو اون وداع آخر میری اینو میدی دست داداشت...* سنگ صبور توست حسن بعد من فقط از او مپرس آنچه که در کوچه دیده است * من بهش گفتم چیزی بهت نگه. تا دم جون دادنم ازش سوال کنی دیگه هیچی نمیگه. اما خیلی مواظب پسرم باش. این چنده روزه دیده که از خواب می پره. هی میگه نانجیب نزن. جلو چشم من نزن... "ابکنی وابکن الیتامی." گریه کن. برا یتیمی بچه هامم گریه کن. اما اون چیزی که بیشتر از همه نگرانشه حضرت زهرا اینه. علی جان...!* هر شب حسین من ز عطش می پرد ز خواب مادر صدای العطش از او شنیده است * هی صدا میزنه وا اُمّاه! أنا العطشان... اگه میخوای حضرت زهرا درو باز کنه یکی یکی راهتون بده تو خونه همینه. حسین حسین... قیامتم حضرت زهرا دنبال این صدا میگرده. حسین...*
. جوان علی ، کمان علی مرو ماهم از آسمان علی عزیز دلم ، ز تو خجلم زده آهت آتش به جان علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه پناه علی ، سپاه علی ز هر سو غمت بسته راه علی شکیب علی ، طبیب علی ببین خون چکد از نگاه علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطم توئی یار من ، طرفدار من ببین صد گره خورده بر کار من توئی کوثرم ، توئی همسرم شبانه مرو از کنار علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه شهیده ي من ، خمیده ي من مرو نور دیده ز دیده ي من کجا می روي ، چرا می روي تماشا کن اشک چکیده ي من مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه .👇
نوحه حضرت زهرا علیها سلام ای پرستوی من مرو از لانه ام بانوی خانه ام مرو از خانه ام ای طرفدارم بی طرفدارم چشم خود وا کن یار بیمارم فاطمه جانم می کنم التماس ای جوان علی قدکمانم مکن ای کمان علی دیده بگشا و کن تماشایم یار تنهایم بی تو تنهایم فاطمه جانم عمر من! می شود بی تو عمرم تمام با اشاره مکن به علی تو سلام خداحافظ ای لاله پرپر خداحافظ ای سوره کوثر فاطمه جانم ای جوان علی شده ای از چه پیر جان زینب دگر تو ز من رو نگیر من که در ذکر امّن یجیبم ای طبیب من بی تو غریبم فاطمه جانم موضوع: علیها سلام سبک: شاعر:
سید رضا نریمانی گفتم بدون مایه فطیر است کارمان بی‌مرتضی و فاطمه گیر است کارمان *گفتم اینا هم باید با ما همراه بشن نمیشه توی این شهر همه با ما بیعت کردند غیر از علی و فاطمه ...باید کاری کنیم که علی هم با ما بیعت کنند..* گفتم زِ یارِ غار حمایت کند علی باید به زور هم شده بیعت کند علی از این جهت روانه شدم سمت خانه‌اش گرد آمدیم پشت درِ آشیانه‌اش *یه عده رو جمع کردند.. حدود سیصد نفری شدیم اومدیم پشت در خانه امیرالمومنین به این نیت که از علی بیعت بگیریم .علی هم با ما باید همراه بشه. من اینجوری میگم رفت گشت توی مدینه همه اراذل و اوباش رو جمع کرد. هر کی از علی کینه به دل داره بیاد امروز میخواهیم بریم در خونهٔ علی ..خیلی‌ها خوشحال شدند فهمیدند امروز روزشه...به همهٔ این سیصد نفر هم قبلش که اینها را جمع کرد، گفت هرکس هر چی میتونه همراه خودش بیاره ؛ همه با دست پر اومدند. هر کی تونست تازیانه آورد هیزم و چوب آورد بعضیا شمشیر آوردند ..طرف حساب علیه.. مرد عادی که نیست .از اینطرف قراره بیعت بگیریم یا قراره بجنگیم؟ چه خبره؟؟ آخه برای بیعت که اینهمه آدم نمیبرن ..اینهمه که دست پر نمی‌آیند.* پشت سرم مهاجر و انصار آمدند حتی به یاری‌ام در و دیوار آمدند هر لحظه، لحظه بیشتر و بیشتر شدیم در پیشِ چشم فاطمه سیصد نفر شدیم گفتم علیِ خانه‌نشین را خبر کنید مثل بقیه بیعتِ بی‌دردسر کنید گفتم که ختم قائله در دست حیدر است بیعت علی اگر نکند کار ابتر است آمد صدای فاطمه از پشتِ در به گوش می‌گفت از امامت و حقِّ پسرعموش *پشت در اومد ..دید خیلی پشت در شلوغ شده . از این طرف همه دارن داد میزنند که یا از خونه بیرون میایی یا خونه و اهلش رو به آتش میکشیم؛ از اینطرف یه خانمی حامله پشت در اومده داره حرف میزنه. داره میگه شما غدیر رو فراموش کردید. علی با شما بیعت نمیکنه..* حکم ولایت ازلی را به ما نداد یک تار موی شخصِ علی را به ما نداد گفتم به حال خویش نباید رها شود وقتش رسیده شعله‌ی آتش به‌ پا شود در بین دود فکرِ علی بود فاطمه همواره گرم ذکرِ علی بود فاطمه *گفتم هیزما رو بیارید ..هیزم را آوردند در رو به آتش کشیدند. معاویه جات خالی بود پشت در خونه ی علی..در توی شعله داره میسوزه ...دیدم پشت در فاطمه داره علی علی میگه..* گرم حمایت از علیَش عاشقانه بود تنها علاجِ کار فاطمه تازیانه بود قبل از آنی که لگد به در بزنند لای در وقتی باز شد تازیانه رو گرفتند از بین در هی با تازیانه به بازوی فاطمه می‌زدند. *دیدید یه نفر میخواد در رو باز کنه اگه یه نفر پشتِ در باشه دستش رو حایلِ در می‌کنه در باز نشه. همین که دیدند دستش حایله که این در باز نشه اونقدر با تازیانه به بازو زدند در وا شد..* کاشانه‌اش همین‌ که پُر از بوی دود شد با تازیانه بازوی زهرا کبود شد... ↫『
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم با رسول الله، زهرا نسبتش معلوم نیست در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست روضه یعنی داستان مادری در اوج خود چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی حضرت فضه دلیل لکنتش معلوم نیست ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست یادم آمد موقع سجده به مهر کربلا فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
4_5805176001700828023.mp3
4.63M
🏴 روضه‌ای که حضرت زهرا سلام الله علیها خریدارش شد... 🎧 عجیبی از حضور حضرت زهرا در مجالس سید‌الشهداء علیهما السلام
34351-attachment-1_2564493884.mp3
6.38M
حسین ستوده شبیه تو زهرایی گریه میکنم از این به بعد تنهایی گریه میکنم  مثل آدمی که هیچکی رو نداره تو رو بردنت شبونه از تو خونه …!! همه خاطره هامو خاک کردم خداحافظ زندگی عاشقونه   باور نمیکنم خون آبه میشستم امشب از رو پیرهنت   باور نمیکنم این تو بودی که این همه آب شده بود تنت   باور نمیکنم تو یاس خونه ام بودی و از ریشه چیدنت !! باور نمیکنم من با همین دست ریختم خاکو روی تنت    شبیه تو زهرایی گریه میکنم  از این به بعد تنهایی گریه میکنم  تو رو از دستت دادم توی یه لحظه …!! دیگه هیچی واسه من نمیارزه  کجا رفت اون علی فاتح خیبر  پاشو نیستی داره زانو هام میلرزه باور نمیکنم چند روزه که حسن دیگه غذا نمیخوره  باور نمیکنم در یه جوری کنده شده که جا نمیخوره  باور نمیکنم همسایه ها هم واسه تسلیت نیومدن  باور نمیکنم مغیره و قنفذ تو رو دو تایی میزدن شبیه تو، روز و شب گریه میکنم …!! از این به بعد، با زینب گریه میکنم تو که نیستی یه گوشه افتاده زینب  با چه سختی روی پاش وایستاده زینب …!! میبینه تو روز عاشورا بلایا  خدا اون روز برسه به داد زینب  باور نمیکنه وقتی میبینه نیزه ها رو تو تن حسین  باور نمیکنه وقتی میبینه رو زمین بی کفنه حسین  باور نمیکنه دست میزنه رو دست میگه این چه بساطیه
Shab3Fatemieh1-1402[03].mp3
14.7M
▪️میان آتش هم من از ولی گویم (زمینه) 🎙 بانوای: حاج 🏴 میان آتش هم / من از ولی گویم نفس نفس هر دم/ علی علی گویم آن طرف: لشکرِ بی حیاها همه این طرف: فاطمه... فاطمه ...فاطمه... میرسد صدای او من فدای حیدرم تا شوم شهید عشق در دفاع از این حرم (فاطمه یا فاطمه...) اگر مرا دشمن/ شود همه دنیا نمیگذارم من/ علی شود تنها آن طرف: هیزم و آتش و همهمه این طرف: فاطمه ... فاطمه... فاطمه... تا نفس بود مرا دم زنم ز مرتضی گرچه بین کوچه ها کربلا شود به پا (فاطمه یا فاطمه...) شده چه غوغایی/ ز روضه زهرا به فصل شیدایی/ میان سنگرها بر لبِ عاشقان هر دم این زمزمه فاطمه ... فاطمه...فاطمه... فاطمه... یاد کوچه ای غریب آتشی زند به جان کوچه های شهرمان شد به نام عاشقان (فاطمه یا فاطمه...) شاعر: دکتر
311.3K
. از لاله زار توحید آتش زبانه می زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می گذاشت گلچین، آن گل جوانه می زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد وقتی که باغ می سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله ای که مادر در آستانه می زد این روزها که می دید موی مرا پریشان با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه ی ما آتش زبانه می زد استاد حاج ✍ ............. . علیهاالسلام بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... 📝حاج ✍ .
دعا خداوندا ز درگاهت عطا کن دخیلان را همه حاجت روا کن به نیکی هر عزیزی یاد ما کرد نصیبش مهربانی و سخا کن خصومت را ز دلها بر طرف ساز به یکدیگر رفیقان باوفا کن پدر مادر ز ما خشنود گردان سعادت را نصیبِ اقربا کن بیفزا  معرفت را در دل ما ز گمراهی و غفلطها رها کن بده توفیق ترک معصیت را عنایت بر پشیمان از خطا کن گدا کاهل شده در آستانت بخوان ما را خودت اهل دعا کن مده روزی به ما از دست نامرد فقط در آستان خود گدا کن بتابان نورِ ایمان در دلِ ما مطیعِ مکتبِ خیرالورا کن ز استبداد دونان دور گردان غلام قنبر شاه ولا کن ز دست ساقی کوثر کریما شراب معنوی در کام ما کن زمانه بد شده ناموسِ ما را کنیزِ حضرتِ خیرالنسا کن مبر از دارِ دنیا لال و بیمار فدای تارِ مویِ مجتبی کن برای آنکه اهل عشق باشیم سیه پوش شهید کربلا کن خلاصه بهر ما حصن حصینی ز نور عترت و قرآن بنا کن غنی  قلدر شده بیچاره محروم خودت فکری به  حال بینوا کن همه دعوی حق دارند مارا ز لطفت با حقیقت آشنا کن گرفته دامنِ دین را ریاست ریاست را ز دینداری جدا کن مرضها در روانها رخنه کرده علاجِ دردِ تزویر و ریا کن کمی از وحشت  روز قیامت به شام عیش ظالمها روا کن قیامت قامت رعنای مهدیست ز رویش محشر کبری به پا کن ستمکاران عالم را به زودی به خشم ذوالفقارش  مبتلا کن
| سیدرضا نریمانی الا که صاحب مایی الا که صاحب عزای تمام غم هایی دوباره فاطمیه آمده، نمیایی یابن الحسن آقا جان.. *درخواستت شب شهادتیه چیه؟..* به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر تو را طلب کند این دیده های دریایی یابن الحسن! کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی کجا شبیه علی سر به چاه غم داری کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی برای گریه به غم‌ های مادرت،آقا نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید شنیده ایم زمین خورده است مادرتان در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا *امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..* این نامه را به جوهر کینه نوشته ام از روزهای داغ مدینه نوشته ام روزی که اختیار به دست سقیفه بود روزی که چشممان به ردای خلیفه بود همفکر غصبِ حق علی بود در سرم هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم بر روی سنت حسنین پا گذاشتم تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند *یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..* «هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست» *همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
2_144244932775705885.mp3
6.09M
نوحه زبانحال حضرت علی علیه السلام در فراق حضرت فاطمه زهرا سلام الله 🖤🖤😭😭 زمینه      شراره سینه ها از آه سردت  نفس پوسیده ام در این دردت  خدا زیر بغل هامو گرفته  ببین داغ تو با حیدر چه کرد  حیدر حیرونه عالم گریونه تنها شدم زهرا جونم قربونت  بساط گریه هامون امشب جوره جوره  از امشب خونه بی تو صوت وکوره  خودت جای علی  پیش یتیما چه جوری اینهمه خونو بشئوره چشمام میسوزه دستام میلرزه   پیش تو افتان و پاهام میلرزه حیدر حیرونه عالم گریونه تنها شدم زهرا جونم قربونت   بباره بارون که بی زهرا ببارم  عصام میشه از امشب ذوالفقارم  برا مهره نماز زینبمون    یه مشت از خاک قبتو میارم   چشمامون خونه روضه میخونه  رو شونه سلمان بیام تا خونه  حیدر حیرون عالم گریونه  تنها شدم زهرا جونم قربونت  حسینت چشم بی تاب آورده  سر خاک تو سیلاب آورده  به امیدی که پاشی آب بیاری  یه ظرف خالیه آب اورده  بدجوره بیحاله تا صب میناله  خاک مزار تو یاکه گوداله تو رفتی حال من خرابه  خوشی بعد ازتو واسه من سرابه  حسین دیگه به من..نداره دلم واسه حسین تو کبابه رفتی از پیشم دارم آب میشم چادر نمازه تو زده آتیشم  روزا گریون شبا غمگین بی قراره ببین  زینب دیگه آروم نداره  حسین آروم نمیشه بعد غسلت نمیدونی چه حال وروزی داره یک روز تو گودال وقتی رفت از حال  جسمش رو میبینی داره میشه پاره
سبک واحد حضرت زهرا (س) ____ غربت ئولکده فاطمه غریبم یوخدی بیر کسیم غملره اسیرم جانه گلموشم بو جهاندان آخر فاطمه داخی بیر حزین و پیرم گل گئتمه زهرا.. من ایلورم تمنا گل گئتمه زهرا... قالام غریب و تنها گل گئتمه زهرا... بو قلبی ائتمه یغما ( ایوای یارالی ایوای یارالی زهرا) ۳ __ باخ بو گوللره گور نئجه سولوبلار باخ بولوط کیمی گوزلری دولوبلار غصه دن حسن قلبی اوتلانوبدی هئچ دانیشموری چوخ بونی یوروبلار رحم ایله زهرا... بو زینب حزینه گل قویما تنها... ای روح بی قرینه زندان اولار چون... اخر بیزه مدینه ( ایوای یارالی ایوای یارالی زهرا) ۳ زکات علم نشرآن است سیامک پندی خاکسار التماس دعا
. بند1⃣ شأن هل اتی زهرا شرح انما زهرا شمس و قمر و قدر و کوثر و یاسین و طاها زهرا گنجینه اسرار لایتناهی سرچشمه ی فیض الهی راز شب قدر و قدرت خدایی مصداق انا اعطینایی مافوق ادراک و انسیه الحورایی تو آیت الله و علت خلق عالمی تو آیت الله و عالمه و معلمی مفسر قرآن محدث و محدثه تو آیت الله و فقیهه ی معظمی بند2⃣ سرچشمه ی نجابت سرسلسه ی عصمت خیرالبریه، خیرالعطیه، سفره دار کرامت خادمه ی درگاهت حضرت مریم مدیونت از آدم تا خاتم محور سوره کوثر و الرحمان ای مادر لولو مرجان قله ی عرفان و حقیقت بی پایان فاطمه الزهرا طاهره ی مطهره فاطمه الزهرا نوریه ی منوره فقط خودت هستی بضعة منی رسول فاطمه الزهرا یا علیا مخدره بند3⃣ رکن محکم ایمان روز محشری میزان کهف الورا و باب الرجا و عادتکم الاحسان تو سیده النساء العالمینی تو نور اعلا علییّنی قسیم النار و الجنه همسر تو کائناتن فرمانبر تو خلایق سر به زیر همه در محضر تو انسیه الحورا ملیکه ارض و سما انسیه الحورا قدیسه ی عرش خدا نور سماوات و فرشته ی روی زمین انسیه الحورا شفیعه ی روز جزا شعر: ✍ سبک: 🎼