eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤وفات حضرت رباب یک سال پس از واقعه عاشورا بوده است ولی شیعیان امیرالمومنین(ع) هرساله ۲۱ رجب را برای مادر عزاداری می کنند 👌😭تقدیم به ساقی کربلا و سیدالشهدا (ع) و خانم رباب (س) باب عطش .................... وارد معرکه شد میکده... از باب عطش گفت تکبیره الاحرام به محراب عطش رکعت دومِ مستی شد و شد غرق قنوت تا بریزد به پیاله، غزل ناب عطش مبدأ و مقصدِ او بود ازل تا به ابد از طواف حرم یار به گرداب عطش در شب چشم تو هفتاد و دو تن غرق شدند ساقی میکده جان داد به اصحاب عطش رعد و برق است عصا، ابر... همان نیلِ وجود اشک، باران پریشانی و سیلاب عطش بارش آتش و داغ دل و مَشکی خالی الغرض بود فراهم همه... اسباب عطش آن طرف علقمه در علقمه، آهنگ شراب این طرف یک حرم از واهمه، سیراب عطش صحنه را چید خدا، نور... صدا و... حرکت... و چه زیباست ابوالفضل در این قاب عطش «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست» او که بی تاب خدا بود نه بی تاب عطش آه از آن لحظه که رو زد به حرامی ها... گفت طفل شش ماهه... ندارد به خدا، تاب عطش! تا که آمد برساند به رباب، آب... حسین کشته شد بین دو تا رود و شد ارباب عطش قم المقدسه
🍂🥀🍂 ببين مادر ز گريه آب رفته😭 ڪه از جسم و تن ِ من تاب رفته به نيزه دار گفتم بچه داري؟؟؟ کمي آرام تازه خواب رفته...😭 🍂🥀🍂 🏴 وفات شهادت گونه ی، همسر باوفای ارباب ،حضرت رباب سلام الله علیها را تسلیت عرض می نماییم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸کبوتر زخمیه زهرایم 🔸دل تنگ و بی قرار رضایم 🔸دست غم بشکسته بالم 🔸زین قفس دیگر ننالم 🌱هر که بیند حال و روزم 🌱میکند گریه به حالم 🔰 🔸گر چه اسیر غل و زنجیرم 🔸دوریه طفلانم کرده پیرم ♻️دلم برا رضام تنگ شده ♻️دلم برا دخترم معصومه تنگ شده 🔹گو صبا با دختر من 🔹 بر زمین مانده سر من 🌱با رضا برگو که سوزد 🌱ذره ذره پیکر من 🔰 ⬅️از یه طرف میگفت دلم تنگ رضامه دلم تنگ دخترم،معصومس ⬅️از یه طرف میگفت خدایا شکرت دخترم نیست،پسرم نیست 😭اینجور وحشیانه بامن برخورد میکنن 😭بچه هام نمیبینن تازیانه زدن هارو سیلی زدن هارو 😭😭😭😭😭 💢ماجرای تو انتهای غم است 💢تو بگو از کجا شروع کنم 💢بعد یک رخصت از امام رضا 💢باید این روضه را شروع کنم 💢روضه های تو فرق دارد با 💢روضه های ائمه دیگر 💢پای هر روضه غیر کرب و بلا 💢باید از حجره گفت و یک بستر 💢قصه عمر هیچ خورشیدی 💢به غم انگیزی زوال تو نیست 💢غصه هیچ حجره ای قدر 💢گوشۀ آن سیاه چال تو نیست 💢آه... موسای خانواده نور 💢کوه طوری شده است زندانت 💢مثل بغضی که در گلو حبس است 💢مانده بین گلوی تو جانت 💢از تنت یک خیال مانده فقط 💢بسکه لاغر شدی نحیف شدی 💢خوب شد نیستند دخترهات 💢که ببینند چه ضعیف شدی 💢آه خلوت نشین ظلمت غم 💢خلوتت هم نمور هم سرد است 💢پانشو چون که زود می افتی 💢این اثرهای استخوان درد است 💢تازه این حال و روز قبلا توست 💢دو قدم راه را تنت می برد 💢آن زمان ساق پات سالم بود 💢حال اما شکسته، زخمی، خرد 💢روی دست چهارتا برده 💢بدن تو چه می کند آقا؟! 💢غل و زنجیرهای زندانت 💢بر تن تو چه می کند آقا ⬅️بدن ضعیف، نحیف... ❇️وقتی اون چند نفر، بدن آقارو روی تخته گذاشتند شیعه ها اومدن ❇️میدونستن آقا روضه بوده، افطارش تازیانه و سیلی بوده ❇️نه غذایی نه آبی،،، همش شکنجه ⚠️دیدن بدن چقد سنگینه ⚠️نگاه کردن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای آقاست 💢غصه ها در پی تو می آیند 💢آن یهودی بد دهان هم هست ✅پیغمبر فرمود: هیچ قومی مثل قوم یهود منو اذیت نکرد ✅اینا ذاتا دشمن بچه های پیغمبر بودن 🔰همیشه خدارو شکر میکرد که یه جای خلوتی پیدا شده میتونه مناجات کنه اما این نگهبان یهودی، خیلی بددهن و بدزبان بوده همش ناسزا میگفت همش حرفای زشت میزد ⬅️یاد یه روضه دیگه ای هم افتادم ⬅️فرمود اگه میشه مارو از یه محله دیگه ای عبور بدید چشمای نامحرم،به ناموس پیغمبر نیفته 😭😭😭 ⬅️بی حیا عمداً مسیرو عوض کرد از محله یهودیا برد ❇️یکی اومد جلو گفت:آی اونایی که بغض علی تو دلتونه، بچه های علی اومدن 😔انقده سنگ زدن 😔انقده خاکروبه ریختن 💢ظاهرا غیر از این سه چار نفر 💢خانمی با قد کمان هم هست 💢پیکر تو سه روز بر پل شهر 💢مرقد شهر کاظمین شده 💢و از اینجا به بعد مرثیه ام 💢نوبت روضه حسین شده
338.7K
زمزمه سبک قربون کبوترای حرمت امام رضا آقا جون امام رضا نگاهی کن به نوکرت تورابه جان جواد تورابه جان مادرت میدونی درد دلامو آقا جون امام رضا میکشی دست محبت روسرم امام رضا یا غریب الغربا،مدد علی موسی الرضا۳ ضامن آهو شدی کاشکی ضمانتم کنی۲ از شما چه پنهان آقا میخام دعوتم کنی من دلم می خاد بیام توحرمت زار بزنم۲ شب تا صبح گریه کنم سر روی دیوار بذارم یا غریب الغربا،،،،۳ یه گوشه ازحرمت سر روی زانو بذارم آخه من بجز شما امام رضا کیودارم؟ میدونی اسمت میاد اشک چشام روون میشه به یاد غربتت آقا دل عالم خون میشه یا غریب الغرباء،،،،۳ سرتون سلامت آقا اومدم عرض ادب بمیرم واسه جوادت میسوزه دلم زتب روضه خون شده دلم دخیلم امشب آقا جون ۲ تو دوای درد می گداتو از درت نرون یا غریب الغرباء،،،،، شاعر مریم صالحی مرزیجرانی 🎤کربلایی مسلم نوشین باد
enc_17322855266214971093334.mp3
5.05M
مناجات با امام زمان عج 🎙امیر برومند 🔊برات وصل امضا میشد.... برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش سحرگاهی به یمن مقدم تو سرای ما مصفا میشد ای کاش دل غم دیده و پر درد ما هم به دست تو مداوا میشد ای کاش یابن الحسن ... میان زمره چشم انتظاران ز رحمت نام ما جا میشد ای کاش دل آواره ام در زیر پایت شبیه خاک سحرا میشد ای کاش دل نامحرم ما محرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش یابن الحسن ... پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی یابن الحسن ...
نگاهم مانده و از در نیامد نشانی از کبوترها نیامد زمانی گِرد من پُر بود حالا یکی از آن برادرها نیامد دلم از تار غم شیرازه دارد وجودم درد بی اندازه دارد لباس کهنه ات را میفشارم لباست بوی خون تازه دارد یه سال و نیمه که بی تب نبودم بدون یاد تو یک شب نبودم اگه شامو نمیکردم خرابه به جان تو قسم زینب نبودم نگاه به روز و حالم کن حسین جان به زخمای رو بالم کن حسین جان نگیر از من سراغ دخترت رو حلالم کن حلالم کن حسین جان خبر داری کجاها خواهرت رفت که کوچه کوچه دنبال سرت رفت خبر دارم تنور و ماجراشو خبر دارم چطور انگشترت رفت خبر داری تموم ماتما رو تو بازارا نگاه آدما رو خبر داری که بزم روضه کردم برادر بزم اون نامحرما رو نگی که زینب تو خسته بوده که بارون بلا پیوسته بوده حلالم کن که ابروت سنگ خورده حلالم کن که ابروت سنگ خورده حسین جان آخه دستم بسته بوده تمام زخمم از سنگه برادر نه این قد خم از جنگه برادر تمام حرف زینب یک کلومه دلم تنگه دلم تنگه برادر از اون روزای پاییزی نمیگم بگم تو اشک میریزی نمیگم نخواه از قصه ی معجر بدونی من از اون ماجرا چیزی نمیگم من از این گریه ها منظور دارم برای تو سری پُر شور دارم اینقدر میگم از معجر برا تو که خورشیدم حجاب از نور دارم یکی واسه زدن انعام میداد یکی نذر اسیر اطعام میداد من از بیگانگان هرگز ننالم که شاگردم به من دشنام میداد تو از رو نیزه دیدی اون عذابو توی هر کوچه دیدی التهابو تا گهواره توی بازار اومد گرفتم من جلو چشم ربابو گل یاست یه شب از ساقه افتاد دل من بود که در واقع افتاد دلم میسوزه تا یادم میفته رقیه خواب بود از ناقه افتاد .
دو بند نوحه در فراق امام.زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای عزیز فاطمه یابن الحسن دلخوشی ما همه یابن الحسن روی لبها زمزمه یابن الحسن آه از غم جدایی کِی میشود بیایی یابن الحسن کجایی۲ بار یابن الحسن کجایی... غصه دار کوچه ها یابن الحسن روضه خوانِ کربلا یابن الحسن خواندی جالِسٌ عَلیٰ یابن الحسن مرثیه خوانده اي با آوای نینوایی یابن الحسن کجایی۲ بار یابن الحسن کجایی... شعر و سبک حاج امیر عباسی
6_144279017840373426.mp3
6.34M
🎤•| |• مثل بچه مرده ها گریه کنید میخواهم از رباب و دخترش بگم این دفعه مصیبت رقیه رو میخواهم از زبون مادرش بگم دخترم مثل علی اصغر برات مادری کردم رفتی و چادر خاکی تو رو روسری کردم تیر سه شعبه بود از گلو بزرگتر از صورت تو دست عدو بزرگتر الهی که براتون بمیره مادر روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم برا آخرین ستاره حسین گریه میکنن همه آسمونا نامسلمونا نذاشتن که تو رو ببرم قبرستون مسلمونا دخترم مثل علی اصغر برات میزنم ناله بمیرم حتی تو رو غسل نداد زن غساله یادمه که رسیدن به پشت خیمه روضه نبش قبر و خنده و گریه الهی پیدا نشه قبر رقیه روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم لا اقل تو دیگه از پیشم نرو میدونم خیلی کتک زدن تو رو مثل زینب و غروب قتلگاه بوسه میزدی رگ بریده رو الوداع سلام من رو برسون به علی اصغر و السلام تیر خلاص روضته غارت معجر پری دیگه برا پر زدن نداری حتی یه جای سالم به تن نداری تو هم شبیه بابات کفن نداری روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم
با آن صدای خسته و اشک مثالی اش گردیده باز همدم طفل خیالی اش این روضه زنانه جگر پاره میکند دارد رباب صحبت گهواره میکند یادش بخیر قِل زدن و خنده کردنت یادش بخیر بوسه پیوسته بر تنت وقتش رسیده بود که دندان در آوری با خنده ات از این دلم ای جان در آوری یادش بخیر موقع قنداقه بستنت یادش بخیر دفعه اول نشستنت میخواستم که شانه زنم تازه موی تو مادر صدا زنیم و بیایم به سوی تو همواره بود در بغلم جای خواب تو طاقت نداشتم به خدا اضطراب تو بابا که میرسید لبت بود و بوسه هاش یادش بخیر بال و پری می زدی براش گفتم که راه میروی و ذوق من بپاست افسوس,روزگار برایم چنین نخواست تنها رباب را فقط این غصه کرده پیر با تیر کی گرفته کجا کودکی ز شیر حالا فقط خیال تو مانده برای من یاد لبت شده سبب گریه های من مظلومِ بی دفاع من ای طفل بی زبان جای تو هست در بغل من نه بر سنان تو رفتی و سپردمت ای غنچه بر خدا شش ماهه ام فدای سرت روی نیزه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا