eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. ◾️ شب‌ هفتم شهادت ، شب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و روضه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود آه غریب فاطمه فدای بی‌کسی تو کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود هرکه سوال می‌کند به‌خاطر چه زنده‌ای به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان حاجتشان جزفرجت به صبح جمعه‌ها نبود کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم ببخش این شکسته را که لایق شما نبود ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود چه کرده‌اند اسب‌ها با تن غرق خون او که پشت و روی حضرتش مشخص ای‌خدا نبود نشد که از زمین بلند پیکرش بی‌سرش کند که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش  کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود نه شانه‌ای نه گردنی نه استخوان سالمی که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود چو عمه‌اش بوسه زد او گلوی رشته رشته را که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت بگو که  جایشان پدر کنار برده‌ها نبود بزم یزید بی‌حیا ناله زنیم (روضه‌خوان) طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود .
42- Ava (1034)_36672.mp3
706.2K
وقتی جنازه ی منو تو خاک غربت میزارن تو دهن بسته ی من یه ذره تربت می زارن وقتی همه جنازمو جا می زارن تنها میشم میون تاریکیه قبر منتظر مولا میشم وقتی فرشته ها می یان من مضطراب روی زمین صدایی از دور میرسه این میت رو رها کنید چرا عذابش میکنید چه کار دارید با بدنش گرچه گناه کاره ولی .. بوی حسین میده تنش .... دانلود این مداحی زیبا و قدیمی از حاج حسین سیب سرخی
شب هفتم محرم الحرام 🏴 🏴 سبک زمینه یا ضرب تک کربلایی جواد مقدم 🎤 🎤 ای غنچه ی ناز ، ای حسرت آب ای عشق حسین ، ای جون رباب بیچاره ی تو لب های فرات گهواره ی تو کشتی نجات داری میزنی پرپر ای پرستوی بی تاب رو زدش به این لشکر واسه تشنگیت ارباب ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... تو خیمه ی غم مادر نگرون قنداقه ی تو غرقابه ی خون رو دستای من پرپر گل روت مشتم شده پُر از خون گلوت آخ نداره که بابات پای به حرم رفتن بیرون بکشم تیرو سر میشه جدا از تن ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... شیش ماهه ی من قربون نگات مونده هنوز هم خنده رو لبات از تو چجوری من دل بکَنم جون میکَنم و خاکت میکنم رفتی و دعام اینه با دلی که شد پُر خون قنداقه ی تو از خاک با نیزه نیاد بیرون ... لالایی علی لای لای ، لالایی علی لای لای ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #ک.ربلایی_جوادمقدم الهی بدم المظلوم عجل لولیک الفرج
؛ ؛ ؛ یادم آمد محرّم آن‌سال  عشق با ما قرار تازه گذاشت  حکم آماده باش لغو شد و  هیچ‌کس میل بازگشت نداشت    دسته‌ی دوستان اهل ادب  تحت فرمان شاعری بودند  همگی اهل یک حسینیه  تعزیه‌خوان ماهری بودند    خیمه‌سوزان عصر عاشورا  همه آتش شدند، آه شدند   دسته‌ی دوستان تعزیه‌خوان  گل میدان صبح‌گاه شدند    چند روزی گذشت و شکر خدا  حکم آماده‌باش هم آمد  روح از جسم و هوش از سر برد  بوی عطری که از حرم آمد    شب حمله به حکم فرمانده  اهل آن دسته انتخاب شدند  اولین راهیان آن میدان  پیشتازان فتح باب شدند    شب دل‌دادگان دریادل   شب رزمندگان عاشق بود  گریه‌ی آن‌شب مخالف‌خوان  با معین‌البُکا مـوافق بود    همه با حمله‌های برق‌آسا  وسط معرکه درخشیدند  بعد یک عمر تعزیه خواندن  کربلا را به چشم خود دیدند    آن‌که نقش امام را می‌خواند  با ابالفضل و با علی‌اکبر  تانک‌ها را در آتش افکندند  لرزه افتاد بر تن لشکر    در تب پیچ‌و‌تاب پیشروی  عده‌ای در محاصره ماندند  همه با هم در آخرین اجرا  زخمی و تشنه‌لب رجز خواندند    دیدی ای دل که تعزیه‌خوانان  پیش فرمانده روسپید شدند  زیر باران آتش دشمن  همه جز یک نفر شهید شدند    دیده‌بانان به چشم تر دیدند  آخرین پرده بود بی‌پرده  سر نعش حسین تعزیه‌خوان  شمر با گریه آب آورده     بعد سی‌سال آن مخالف‌خوان  به رفیقان هم‌قسم پیوست  به مریدان حضرت زینب به شهیدان آن حرم پیوست    روز تشییع پیکرش دیدند  اشک از چشم آسمان آمد  در حسینیه ولوله افتاد   تا صدای سکینه‌خوان آمد    نسخه‌ی تعزیه ورق می‌خورد  شکوه با پیکر برادر بود  سر این صحنه شد به پا محشر  تن پاک شهید، بی سر بود ✍
▪️نوحه شب هفتم محرم از گریه های اصغر دلم داره میگیره یه قطره آب بیارید اصغر داره میمیره حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله... ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گهواره تا صبح ناله میزد امروز به روی دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کور شد تا اشک خود بنوشد اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد از گریه های اصغر دلم داره میگیره یه قطره آب بیارید بچم داره میمیره ای حرمله مکش تیر یک سو فکن کمان را یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله شمشیر اوست آهش فریاد او تلظی جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد منت به من بزارید یک قطره آب بیارید بر کودکی که در تن یک نیمه جان ندارد حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله با من اگر بجنگید تا کُشتنم بحنگید این شیر خواره بر کف تیر و سنان ندارد مادر نشسته تنها در بین سینه زنها جز اشک هیبت خود تاب و توان ندارد حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله #
#‍ نوحه شب هفت  امام حسین ع # امشب شب هفت حسین است برپاعزا در عالمین است در گوشه زندان کوفه زینب زغم درشور وشین است واحسیناه واحسین ۴ پیغمبر وزهراوحیدر گویند این جمله مکرر جرمت چه بود ای نوردیده ببریده اند از پیکرت سر واحسیناه واحسین ۴ پیغمبران زین غم عزا دار زهرا بُوَداز دیده خونبار ازسینهٔ اهل سماوات خیزد زغم آه شرربار واحسیناه واحسین ۴ ما زین مصیبت اشکباریم بی طاقت وصبر وقراریم همناله با دیگر محبان آه از نهاد خودبر آریم واحسیناه واحسین ۴ حق است اگر ماتم بگیریم هرلحظه لحظه دم بگیریم از غصهُ اولادزهرا ازشدّت غُصّه بمیریم واحسیناه واحسین ۴ ماپیروراه حسینیم یاران آن نوردوعینیم جان برکف وآماده هستیم مشهورِ خلقِ عالمینیم واحسیناه واحسین ۴
یا حسن ای به فدایت پدر و مادرم سایه احسان تو روی سرم معنی بخشندگی و رحمت و لطف و کرم شاه بدون حرم آینه حیران شده از پاکی ات جان دو عالم به فدای حرم خاکی ات 🔆🔆🔆🔆🔆🔆 بر سر عرش خداست گنبد افلاکی ات آه بهاری که برایت نماند یاور و یاری که برایت نماند برده دل عاشق ما را همان 🔆🔆🔆🔆🔆🔆 سنگ مزاری که برایت نماند یا غریب حضرت زهرا غریب هم خوده پیغمبر و هم خوده مولا غریب آه بمیرم حسین رفته به گودال خون 🔆🔆🔆🔆🔆🔆 بی کس و تنها غریب در وسط معرکه شام بلا زینب کبری غریب هیچ کس اما نشد مثل تو آقا غریب پیش قدم های تو هیچ کسی پا نشد 🔆🔆🔆🔆🔆🔆 حسن جانم حسن جانم یا حسن اول و پایان غریبی حسن آه چه مردانه غریبی حسن نیست کسی مثل تو در وسط خانه غریبی حسن 🔆🔆🔆🔆🔆🔆 آه که این شهر مرامی نداشت آه که این روضه تمامی نداشت قاتل تو زهر هلاهل که نیست زهر در این واقعه قاتل که نیست 🔆🔆🔆🔆 سوخته بودی پرت افتاده بود بر سرت شانه سرت افتاده بود رفت توان پیکرت افتاده بود مثل همان لحظه که مادرت افتاده بود 🔆🔆🔆 وای غریب ای حسن وای شهید ای حسن گیسویت از داغ همان کوچه ها گشته سفید ای حسن غریب آقا حسن جانم تک و تنها حسن جانم شهید کوچه غمها حسن جانم غم بی اختیاری تو امام بی مزاری تو بمیرم که یه زائر هم نداری تو حسن جانم حسن جانم
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۵/۲۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌