✨یڪ جلوه ز نور اهلبیٺ #عباس اسٺ
✨ٺڪبیر سرور اهلبیٺ #عباس اسٺ...
🎩رمان #من_غلام_ادب_عباسم
💞 قسمت ۳۱
سید ایوب پذیرایی میکرد..
خانم ها.. گرم حرف زدن بودند.. از عروسی عاطفه.. از مریضی ساراخانم.. و دانشگاه فاطمه..
مردها هم طبق معمول.. یا از مغازه.. و وضع اقتصادی.. و یا زورخانه و برنامه هایش..
زهراخانم رو ب فاطمه گفت
_خب فاطمه جان چه خبر از درس و دانشگاه
فاطمه با حجب و حیا گفت
_انتخاب واحد کردیم.. تقریبا یه ده روز دیگه.. میریم سرکلاس
ساراخانم_ درهفته فقط سه روز کلاس میره
حسین اقا_ عه چرا؟
سید_ ترم اخر هست درس هاش زیاد نیست الحمدلله
زهراخانم باز رو به فاطمه گفت
_الهییی.! حالا چجوری میری.. این همه راه!.. اتوبوس که نداره این مسیر..!
_با تاکسی میرم
عباس که تا حالا ساکت بود.و سر به زیر.. گوش میداد.. درگوش سید.. به نجوا گفت
_اگه اجازه بدید.. من برسونمشون..
سید جوابی نداد.ولی لبخندی.. گوشه لبش نشست.. که از نگاه حسین اقا.. دور نماند..
میان کلام خانمها.. رو به فاطمه گفت
_فاطمه جان بابا.. برای رفت و آمدت.. با عباس برو.. مسیر دانشگاهت خوب نیست.. با تاکسی.. نمیشه بری..
فاطمه و عباس.نیم نگاهی به هم انداختند.. فاطمه سریع نگاهش را رام کرد. و عباس چشمش را بست
فاطمه _نه بابا.. من خودم میرم.. بهشون زحمت نمیدم..
حسین اقا_ زحمت چیه دخترم.. تو هم مثل عاطفه میمونی برام.. فرقی نداره
عباس سکوت کرده بود..
فاطمه معذب.. دوست نداشت با عباس برود..
عاطفه دست فاطمه را گرفت.. و آرام نجواگونه گفت
_حالا چند روز برو.. بعد یه بهونه بیار.. بگو نمیام..
عاطفه و فاطمه آرام خندیدند.با خنده فاطمه. سید دستی روی پای عباس زد..
عباس یکه خورد.ترسیده نگاهی ب اطرافش انداخت..
سید_ چایی ت سرد شد دلاور
عباس لبخندی محجوبی زد
💞ادامه دارد...
میگمـا:↯
چرافڪرمیکنۍشہیددیگہنگاتنمیکنہ؟!
چرافڪرمیڪنۍامامرضاتورونمۍطلبہ؟!
چرافڪرمیڪنۍخدانگآشوازتگرفتہ؟!
چرا🚶🏻♀
اولاشہیدبہخواستتونیومدهتوۍقلبت
ڪهبهخواستتوبخوادبرهبیرون
دوماامامرضامآرومۍطلبہ(:
خودموننمیریم!💔
گناهاموننمیزارن(:
سومـا...
خودتببیناصلامنطقیهاینحرف...
خدااگهیڪهزارمثانیہ
نگاشوازتبگیره
دیگہششهاۍقفسہۍسینت
براۍهمیشہازڪارمیوفتن.
www.iranseda.irخطبه 8-1.mp3
زمان:
حجم:
42.31M
📗کتاب صوتی
#نهج_البلاغه
بخش #خطبه_ها
خطبه ۱ تا ۸
۱ . آغاز آفرينش آسمان و...
۲ . پس از بازگشت از صفين
۳ . خطبه شقشقيّه
۴ . درباره زبير و بيعت او
۵ . پس از رحلت رسول خدا
۶ . آماده نبرد
۷ . در مذمّت مخالفين خود
۸ . درباره زبیر و بیعت او
16.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقصر خودمانیم ! 🥀
که آدم شدن را ، وعده داده ایم...🪵
از رجب به شعبان،از شعبان به رمضان
از رمضان به محرم،از محرم به فاطمیه
و...❤️🩹
کسی از لحظه ی دیگر خبر دارد؟!
افـ زِد ڪُمیـلღ
-چرا بچههاتون رو میارید تو زمین؟ +حضرت آقا دوست داره 😉 #امام_زمان
ولی من موهای دختر آقای ترابیو میخوام😂😍
🌹نکته_ظریف🌹
معنی کلمه "بای" چیست؟؟
▪️کلمه بای نام یکی از خدایان کافر هاست یعنی وقتی کسی موقع رفتن میگوید "بای" یعنی درپناه خدای کافران!!
▪️تا به حال به معنی خداحافظ یا خدانگهدار فکر کردید؟!!
یعنی که خدا حافظت باشد یا خدا نگهدارت باشد اما وقتی میگویم"بای" یعنی نیازی به مراقبت خدا نیست!!
پس از این به بعد به جای استفاده از ان کلمه از کلمه های خداحافظ یا خدانگهدارویاعلی(ع) استفاده کنیم👋
حتما این رو نشر دهید تا دیگران هم دچار اشتباه نشوند.