eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
207 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
عمود چندیم بچه ها ؟؟ ۱۲۵۳ ......🥺🥺🥺💔
دیگه جدی جدی داریم میرسیم ....... من خوشحال بودم که دارم میرسم .... ولی نمیخواستم برگردم .....
اهلا و سهلا بزوار الحسین ......
افـ زِد ڪُمیـلღ
السلام علی الحسین .... 🌧💔
اونجا که میری فقططططط گریه میکنی .... اصن ممکنه تا یه مدت تو شوک باشی .... اصن ندونی کجایی..... اصن نفهمی کجا داری نفس میکشی .... نفهمی پیش قدرتمند ترینه جهانی .... پیش ارباب دو عالمی !‌..... بخاطر همینه میگن اونایی که رفتن دردشون بیشتره ..... چون اون جوری که فکرشو میکردن نتونستن استفاده کنن ... تو روضه ها نمردن .... انقدددد دلتنگ بودن که فقط سلام میکردن و درداشونو یادشون رفته بوده بگن ..... 😭😭😭😭💔
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــــ😭🚶🏻‍♀️
میدونستین وقتایی که برا امام حسین و اهلبیتشون گریه میکنیم ،‌ارباب رو به رومون میشینن؟؟‌..... 🥺😭 آخه دورت بگم اربابم ،‌من که روم نمیشه سرمو بالا بیارم اگه روبروم بشینی .... چجوری کسی که با گناهاش فقط اذیتت کرده و مدام پیش خدا براش ریش گرو گذاشتی رو میتونی بغل کنی آرومش کنی فدات شم من ؟؟؟
بریم تو خط روضه بخونیم ؟؟‌🥺🥺🥺💔 سکینه (سلام الله علیها) با آن زبان شیرین شروع به حرف زدن کرد، تا اینکه آقا از اسب آمدند و روی خاک ها نشستند، آغوشش را باز کرد، فرمود بیا عزیزم، مگر نگفتی بیایم پایین تا مرا بغل کنی، مگر نگفتی بیا برای آخرین بار دستامو دور گردنت بیندازم، پس چرا نمی آیی؟ صدا زد، بابا دلم برای بغل کردن تو تنگ شده ولی وقتی می خواستم این کار را بکنم از درون خیمه دیدم دو تا بچه های یتیم مسلم دارند نگاه می کنند، دلم نیامد که دل آنها بسوزد و یاد پدرشان بیفتند … . گذشت تا زمانی که مولا در گودال قتلگاه افتادند، سکینه آرام به طرف عمه آمد، بالای گودال صدا زد، عمه این بدن کیه؟ زینب (سلام الله علیها) صدا زد: بدن باباتو نمی شناسی، این بدن بابات حسینه، سکینه (سلام الله علیها) خودش را روی بدن انداخت … . خطابی کرد زینب مادرش را ببین دیر آمدی بردند سرش را