💌رمان های موجود در کانال:
کتاب « #سلیمانی_عزیز » روایتگر خاطراتی متفاوت و خواندهنشده از سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بههمراه متن کامل وصیتنامه این شهید والامقام است که توسط انتشارات «حماسه یاران» منتشر شده است. این کتاب نوشته مهدی قربانی، عالمه طهماسبی و لیلا موسوی است.
" سلیمانی عزیز" نتیجه مصاحبهها، گفتگوها و خاطرات شفاهی دوستان، همرزمان و آشنایان شهید سلیمانی است که سعی دارد با قلمی ساده و دلنشین، گوشهای از زندگی مرد همیشه در صحنه جبهه مقاومت را پیشکش نگاه خوانندگان کند.
➖➖➖➖➖➖➖
رمان عاشقانه مذهبی 👈🏻قیمت خدا
#یک
#دو
#سه
پارت هارو به همین صورت تا پارت هفتاد و چهارم رو میتونید جست و جو کنید ( تکمیل شده✅)
➖➖➖➖➖➖➖➖
رمان #یک_فنجان_چای_با_خدا
میتونید به این صورت #قسمت_یکم .... تا قسمت صد و دوازدهم رو جست و جو کنید (تکمیل شده )
➖➖➖➖➖➖➖➖
رمان#تنها_میان_داعش
میتونید به این صورت #قسمت_یکم تا پارت چهل و دوم رو جست و جو کنید (تکمیل شده)
➖➖➖➖➖➖➖➖
رمان #دمشق_شهرِ_عشق
➖➖➖➖➖➖➖➖
داستان#سرگذشت
✨بنــامـ خـــــ✨ــــداے 💞 #عݪــــے و #فــاطیـــما✨💞
🕋داســـٺان جذاب و واقعی #قیمـــٺ_خدا
نام دیگر رمـــان؛ #ٺمــامـ_زندگــےمن
✝قســـــــمٺ #سه
✨ #خدایی_که_میشنود ...
مسلمانان کشور من زیاد نیستند ...
یعنی در واقع اونقدر کم هستند که میشه حتی اونها رو حساب نکرد …
جمعیت اونها به ۳۰ هزار نفر هم نمیرسه ...
و بیشترشون در شمال لهستان🇵🇱 زندگی می کنن …
همون طور که به بالشت های پشت سرش تکیه داده بود …
داشت دونه های تسبیحش🌟 رو میچرخوند …
که متوجه من شد …
بهم نگاه کرد و یه لبخند زد …😊
دوباره سرش چرخوند و مشغول ذکر گفتن شد …
⁉️نمی دونم چرا اینقدر برام جلب توجه کرده بود …
آنیتا– دعا می کنی؟ …
دختر محجبه– نذر کرده بودم … دارم نذرم رو ادا می کنم …
– چرا؟ …😟
– توی آشپزخونه سر خوردم … ضربان قلبش قطع شده بود…😢
چشم های پر از اشکش لرزید … لبخند شیرینی صورتش رو پر کرد …
– اما گفتن حالش خوبه …☺️🤲
– لهجه نداری …
– لهستانیم ولی چند سالی هست آلمان زندگی می کنم…
– یهودی هستی؟ …
– نه … تقریبا ۳ ساله که مسلمان شدم … شوهرم یه مسلمان ترک، ساکن آلمانه … اومده بودیم دیدن خانواده ام… و این آغاز دوستی ما بود …☺️
قرار بود هر دومون شب توی بیمارستان بمونیم …
هیچ کدوم خواب مون نمی برد …
اون از زندگیش و مسلمان شدنش برام می گفت …
منم از بلایی که سرم اومده بود براش گفتم …
از شنیدن حرف ها و درد دل های من خیلی ناراحت شد …
– من برات دعا می کنم … از صمیم قلب دعا می کنم که خوب بشی …😊
خیلی دل مرده و دلگیر بودم …
– خدای من، جواب دعاهای من رو نداد … شاید کلیسا دروغ میگه و خدا واقعا مرده باشه …😞
چرخیدم و به پشت دراز کشیدم … و زل زدم به سقف …
– خدای تو جوابت رو داد … اگر خدای تو، جواب من رو هم بده؛ بهش #ایمان میارم …
خیلی ناامید بودم …
فقط می خواستم زنده بمونم …
به بهشت و جهنم #اعتقاد داشتم اما بهشت من، همین زندگی بود … بهشتی که برای نگهداشتنش حاضر بودم هر کاری بکنم … هر کاری …!!!!
ادامه دارد....
🕋❤️✝✝🕋❤️🕋
✍نویسنده:
شــہـــید مدافـــع حرمـ طاهـــا ایمانـــے
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
⭕️اولین نکته که مهمترینش هم هس
بانی عزیزمون دوتا کتاب نذر کردن به نیت موفقیت پسر و دختر دانشجوشون😍❤️
💯پس تویی که این پیام رو میخونی چه این کتاب بهت برسه چه قسمتت نباشه
♨️همین الان #سه صلوات بفرست به نیت #موفقیت و عاقبت بخیری تموم دانشجوهای عزیز بخصوص دانشجوهای عزیز بانی بزرگوارمون ♨️
⚡️اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم ⚡️