هدایت شده از مسیر عفافگرایی
#عفافگرایی
#محرم_الحرام_1442
🍂به راستی او کیست که از نای بریدهاش #نور میپراکند؟
🍂و #خون پاکش بعد از هزاره نیز، میجوشد و میسوزاند؟
🍂گویی باد، بوی پیراهنش را، تا چشمهای خونبار عاشقانش رسانده و سهمیه #اشک دلسوختگانش را، هر سال، مادری با پهلوی خمیده پخش میکند.
🍂هنوز #کام_عطشان قربانی شش ماههاش، دلها را به تپش وا میدارد و غربت نازدانه خفته در گوشه #خرابه_شام، آرامش سینهها را متلاطم.
🍂داغی سنگین بر جانها مینشاند یاد و خاطره جوان رعنای او، که پیش چشمان خونفشان #پدر، تکه تکه صحرای جنون و عطش را میهمان میشود.
🍂دیگر کسی نمانده است برای یاریاش، یاران یکی یکی جان را، نثار تنها #حجت_حق در روی زمین کردند.
🍂حالا اوست و بدنی مجروح و قلبی مجروحتر
🍂اما آوای زیبایش #دشت_خون را به بهت و حیرت نشانده:
🍃"اگر #دین جدم جز با کشته شدن من برقرار نمیماند، پس ای شمشیرها مرا در خود بگیرید"
🍂و بر فراز تل، قامت تکیده زنی...
🍁آری #محرم است و نواهایش...
🍁محرم است و عزاهایش...
🍁محرم است و همدردی دلهای محزون شیعه، با #صاحب_عزای_داغدارش، منتقم خون خدا عجل الله تعالی فرجه الشریف...
✍️#اکرم_صادقی
🍂#فرارسيدن_ماه_محرم_بر_تمامي_عفافگرایان_تسليت_باد.
https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
#عفافگرایی
🍂در هیاهوی #شهر گم شدهام. میان صدای بوق ماشینها، معامله آدمها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.
🍂حال انسانها عوض شده است. گویی مانکنهایی برای #تبلیغ لباس بر روی زمین #خدا شدهاند.
🍂#حجاب...، غریبترین و مظلومترین پوشش این روزهاست.
🍂چشمانم را میبندم و پرنده دلم، به سوی #شهیده_کمایی پرواز میکند. منافقین او را با چادرش خفه کردند. نمیدانم چرا مردم با #چادر قهر کردهاند! آن را بوسیدهاند و گوشه کمدهایشان خاک میخورد.
🍂چشمانم به #موهای بافته شده زیبایی میافتد. بافت این موها، مرا یادِ دستهای بسته #شهدای_غواص میاندازد.
🍂نمیدانم بافت دستهای بسته محکمتر است یا بافت موهای رها شده در خیابانها؟ آنان با دستِ بسته هم #مقاومت کردند اما ما، با دستهای باز چه میکنیم؟!
🍂روز به روز لباسها آب میرود. خیاط سلیقهها، قد شلوارها را کوتاهتر میکند و بخیل میشود در خرج کردن دکمه برای #مانتوهایی که لبههایش از هم فراریاند.
🍂یاد شهدایی میافتم که دستهایشان را فدا کردند، اما پیراهنهایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و #شرمنده نبینند.
🍂کمی آنطرفتر #مردهایی را میبینم کنار این #عروسکهای خوش رنگ و بدلباس، که رگ #غیرت بر گردنشان نبض ندارد و بیخیال به این نمایش #بی_حیایی لبخند میزنند.
🍂شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و #موهای رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه میکند که نکند این ها #دختر باشند.
🍂#دلم گرفته و #اشکهایم پایان تلخ قصه #آزادی است.
✍️#طاهره_بنائی_منتظر
https://eitaa.com/umefafgaraei