eitaa logo
عقال
178 دنبال‌کننده
13 عکس
7 ویدیو
0 فایل
پیامبر اکرم(ص): "إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ" ترجمه: "عقل، زانوبند و بازدارنده از نادانی است." لینک صفحه ویراستی: https://virasty.com/admin_eghaal نظرات و پیشنهادات👇👇 @admin_eghaal
مشاهده در ایتا
دانلود
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🌱 📌کارگاه روایت سازی ✍️به نظرم فاصله «تصویر پهلوی» با «واقعیت پهلوی» از ابتدا تا انتهای این صف میباشد!! 🆔@eghaal
🔴چرا شما ناراحتید؟! 🔷شواهد موجود حکایت از آن دارد که متن مذاکرات وین متفاوت با آنچه که در رسانه‌های غربی انعکاس می‌یابد در جریان است؛ اگرچه رسانه‌ها در بیان مواضع خود آزادند ولی واقعیت آن است که با نواخته شدن ترانه عزت در مذاکرات وین، طرف مقابل با تجدیدنظر در سیاست‌های پیشین، از مواضع ظالمانه خود عقب‌نشینی کرده و حاضر به پذیرش سند پیشنهادی ایران شده است. ✳️لکن بااین‌همه، مطلبی که فهم و هضم آن در این شرایط دشوار می‌نماید ناراحتی و دلخوری بعضی از جریان های داخلی از این اتفاقات است‌؛ زمانی‌که جمهوری اسلامی پیش‌از شروع مذاکرات از شروط خود برای احیای برجام سخن می گفت، عده‌ای در داخل با بیان این‌که این شروط، غیرواقعی و غیر قابل‌دستیابی است سعی در کاهش قدرت چانه‌زنی تیم مذاکره‌کننده داشتند؛ به‌عنوان مثال یکی از همین افراد در کانال شخصی خود نوشت‌: «من نمیدانم چرا جنابِ خطیب‌زاده سخنگویِ محترم‌ِ وزارتِ خارجه اینقدر با غربی‌ها رودربایستی دارند. ایران چهار شرطِ اصلی داشت برایِ بازگشتِ مجدد به مذاکراتِ برجام در وین. امّا ایشان فقط سه تا از شروط را اعلام کردند: ابرازِ ندامت و عذرخواهی آمریکا برای خروج از برجام، لغوِ همه تحریم‌ها و ضمانت خارج نشدن از برجام. شرط چهارم، که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا میبایستی دو دور کولی دور میدان آزادی به جناب آقای رئیسی بدهند را ذکر نکردند » ❇️حقیقتاً سوالی برای نگارنده پیش آمده است که اگر این افراد -آن چنان که خود میگویند- به ایران و ایرانی دل‌بسته و علاقه‌مند هستند چرا از عقب‌نشینی طرف مقابل ابراز ناراحتی می‌کنند؟ بااین‌وجود ادعای ملی‌گرایی و میهن‌پرستیِ این افراد چه مقدار قابل پذیرش است؟ یا چرا این افراد از تطابق حداکثری مواضع خود با دشمنان قسم خورده این مرز و بوم شرمنده نمیشوند؟ ✅ برای پی بردن به علت ناراحتی برخی از جریان های داخلی از روند مذاکرات، از تاریخ کمک میگیرم؛ نقل است که در صدر اسلام، منافقانی که در سایه امنیت حکومت اسلامی زندگی می‌کردند شاخصه های رفتاری خاصی داشتند که برخی از آن ها در قرآن کریم هم مطرح شده است؛ از جمله ویژگی های این افراد در آیه 120 سوره مبارکه آل عمران چنین بیان شده است: «اگر برای شما خیر و خوشی و پیروزی و غنیمت رسد آنان را بد حال و دلتنگ می کند و اگر بدی و ناخوشی و حادثه تلخی رسد به سبب آن خوشحال می‌شوند.» و بالاخره در پایان گفتنی است که ای کاش این افراد مصداق این آیه شریفه نبوده و صرفا به دلیل عدم اطلاع، چنین اظهاراتی را کرده باشند. ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱 📌این صحبت ها قبل از انتخابات و از دلایل تحریم آن عنوان شده است؛ 🔶همین 10ثانیه کافی است تا مجاب به هوشیاریِ بیش از پیش در موضع گیری ها شویم.‼️ ‌ 🆔@eghaal
🔴این روزنه نفوذ را باید بست!! ♦️گسترش فضای مجازی در کنار همه محسناتی که داشته‌است منجر به بروز برخی آسیب‌های گشته‌ که امتیازات آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ از جمله این آسیب‌ها می‌توان به فراهم کردن شرایط آسان و بدون هزینه برای کسانی که شهوت موضع‌گیری دارند اشاره کرد. نمونه های زیادی برای اثبات شهوت موضع‌گیری که -حقیقتا نوعی بیماری محسوب می‌شود- وجود دارد که به مواردی از آن‌ها اشاره می‌کنیم؛ 🔷مواجهه با ماجرای گوهر عشقی که رسانه‌های خارجی هم مانور زیادی روی این قضیه دادند نمونه‌ای از بروز این بیماری محسوب می‌شود؛ گفتنی است که در این گونه حوادث کسانی که زبده‌تر و کارکشته‌تر هستند از این بیماری دیگران سوءاستفاده کرده و آن‌ها را به‌عنوان پیاده‌نظام خود به حرکت درمی‌آورند؛ به‌عنوان نمونه در همین ماجرای گوهر عشقی علی.ع کارمند سابق شبکه سلطنتی انگلیس، به جهت تحریک این دسته از افراد برای واکنش به این موضوع، با انتشار عکس مضروب گوهر عشقی در پستی نوشته بود: «موضوع من سکوت بخش دیگر جامعه به این عکس است، عمدا این نوشته را با تاخیر منتشر کردم چون منتظر و امیدوار بودم تا بسیاری از کسانی که به عدالت‌خواهی و حق‌خواهی شان باور دارم چیزی بگویند و هیچ نگفتند؛ حالا سوال من این است که چگونه می‌توان نسبت‌به این عکس بی‌تفاوت بود و همچنان خود را معتقد به انقلاب، به فرهنگ شیعه، به فرهنگ ایران، یا همه به کنار معتقد به حداقل انسانیت دانست؟» البته لازم به ذکر است در این مورد با روشنگری به موقع رسانه ملی، تیر این افراد به سنگ خورده و نتوانستند آن گونه که می‌خواستند مشکل آفرینی کنند. 🔶رد پای این بیماری واگیردار را در موارد دیگری نظیر پیشنهاد قوه قضائیه مبنی بر تغییر مجازات برخی محکومین، حذف ارز ترجیحی، انتصابات صورت گرفته در دولت، معرفی کابینه و... نیز می‌توان مشاهده کرد. ✅اما جای امیدواری است که این بیماری قابلیت درمان داشته و می‌توان خود را از چنگال این بیماری نجات داد؛ بدین منظور از بیانات حکیم الهی کمک میگیرم: «انسان نمی‌تواند به این زودی از شرّ خودش- که از شرّ شیطان بالاتر است- فارغ بشود. لکن می‌تواند قلم خودش را کنار بگذارد؛ می‌تواند زبان خودش را کنار بگذارد؛ می‌تواند قبل از اینکه می‌خواهد صحبت بکند، ببیند که روی چه مبادی صحبت می‌کند، چه مبادی او را وادار کرده است به اینکه صحبت بکند. این مسئله‌ای است که عمومی است، در همه جاست؛ هر کاری صادر بشود از خودم این خوب است! میزان من هستم هر کاری از من صادر بشود، چون میزان من هستم خوب است! و هر کاری از رقیب من حاصل بشود بد است، برای اینکه رقیب من است! هر چه هم خوب باشد کار خوبِ رقیب، بد است؛ و کار بد من‌ خوب! این یک مساله و یک است در انسان که معالجه او را با زحمت می‌شود کرد. و باید انسان پیش اشخاصی که می‌توانند معالجه کنند خودش را معالجه کند. پیش برود و خودش را معالجه کند. قبل از اینکه دست به قلم بزند و قبل از اینکه زبان باز کند، توجه به حال خودش بکند، و توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی، اموری که الآن ما مبتلا به آن هستیم، ببیند که آیا این صحبت در سطح کشور یک تشنجی ایجاد می‌کند؟ چماق ایجاد می‌کند، یا آرامش ایجاد می‌کند؟» امام خمینی (ره)؛ 04 اسفند 1359 ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
حاج قاسم؛ اُسوه سیاست‌ورزی 🔷اساساً صحبت پیرامون شخصیت حاج قاسم -خصوصا زمانی که اراده بررسی مکتب ایشان وجود دارد- امری دشوار و حساس است؛ دشوار از آن جهت که نیازمند احاطه کامل بر مکتب ایشان می‌باشد و حساس از آن جهت که اگر ظرایف اقدامات ایشان در نظر گرفته نشود، ناخواسته و نادانسته قدم در مسیر تحریف شخصیت ایشان برخواهیم داشت؛ نگارنده تلاش می‌کند در این یادداشت، تنها گوشه‌ای از سلوک سیاسی این شهید عزیز را مورد مداقه قرار دهد. ✳️یکی از شاخصه‌های انکارناپذیر سلوک سیاسی حاج‌قاسم که تاکنون حتی دست تحریف هم جرات تعرض به آن پیدا نکرده‌است ایشان می‌باشد؛ تأکیدات مکرر حاج قاسم مبنی‌ بر این‌که خط‌ قرمز ایشان، انقلاب اسلامی و ولایت‌فقیه است عرصه را برای جولان اصحاب تحریف تنگ نموده است؛ به‌گونه‌ای که حداقل تاکنون طمعی به زیر سوال بردن این خصوصیت ایشان نکرده‌اند. ✳️شاخصه دیگر سلوک سیاسی حاج‌قاسم -که البته ذیل انقلابی‌گری تعریف می‌شود- این است که همانند میدان نظامی، در میدان‌های سیاسی هم مقید به حفظ حدود شرعی بود؛ از سیره ایشان می‌توان پی به این نکته برد که حاج قاسم همواره خود را در محضر الهی می‌دید و لذا این گونه نبود که مواضع صحیح افرادی را که با ایشان اختلاف نظر دارند زیر سوال ببرد؛ حاج قاسم هیچ ابایی از این نداشت که اعلام کند حاضر است دست مسئولی را که علیه استکبار جهانی موضع‌گیری کرده‌ است، ببوسد. پشتوانه این نحو از سیاست‌ورزی، مکتبی بود که حاج قاسم در آن پرورش یافته بود؛ ایشان از اساتیدی که خود را سرباز آنها می‌دانست، دیده و آموخته بود که قبل از آسمانی شدن هم باید آسمانی بیندیشد و عمل کند؛ عمل به این توصیه‌ها بود که حاج قاسم را از اغلب سیاستمداران متمایز کرده و ایشان را به آن مقام والا رسانید؛ به نمونه‌ای از توصیه‌های حضرت امام به اصحاب سخن توجه نمایید: ✳️«اگر چنانچه من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دستم بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم، این قضیه، است. آن کسی قلمش است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت کند، آن هم توجه کند که در یک وقتی که ما الآن این طور گرفتاریها را داریم، بعضی از اموری که از روی انصاف هم باشد نباید گفت، ... حالا این ضرر به نظام دارد یا ندارد، نه،[اصلا توجه نمی‌کند] ما بگذار حریفمان از بین برود و لو اسلام هم رفت؛ جهنم! در بعضی اشخاص انسان این جور می‌بیند و باید تجدید نظر بکنند در کارهایشان. ... من به همه اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند، می‌خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مواخذه دارد.»65/06/08 ❇️و بالاخره گفتنی است کسانی که با الهام گرفتن از مکاتب منسوخ غربی، طبقات جامعه را محور تحلیل های خود قرار داده و هر اقدامی را -ولو صحيح و مثبت- از دیگر طبقات و جناح ها محکوم میکنند، قادر به فهم نبوده و مخالف آن خواهند بود. ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰محبت حاج قاسم؛ چرا و چگونه؟! 🔷کوتاهی قلم مانع از توصیف میزان و کیفیت محبت ملت و امت نسبت‌به حاج‌قاسم است و نیم‌نگاهی به وقایع دو سال گذشته -از مراسم تشییع گرفته تا مناسبت‌های مختلف دیگر- به‌خوبی نمایانگر عشق و علاقه مردم به سردار دل‌ها خواهد بود؛ اما آنچه که در این یادداشت مورد بررسی قرار می‌گیرد، نه محبت مردم به حاج قاسم که محبت سردار به اقشار مختلف مردم می‌باشد. جهت روشن‌شدن این‌موضوع ناگزیر از پاسخ به دو پرسش هستیم‌‌‌: 1. چرا حاج قاسم به آحاد ملت و امت وهمچنین جناح های سیاسی مختلف ابراز محبت می‌کرد؟ 2. کمّ و کیف این محبت چگونه بوده است؟ کوشش می‌شود برای پاسخ به این دو پرسش، از فرمان حکومتی امیرالمؤمنین(ع) به فرماندهی سپاه خود -جناب مالک‌اشتر نخعی- استفاده شود. 1⃣پاسخ به چرایی محبت حاج‌قاسم نسبت‌به اقشار مختلف مردم -اعم از مسلمان مسیحی و زرتشتی و...- را می‌توان به این فراز از نامه 53 در کتاب شریف نهج‌البلاغه مستند کرد؛ زمانی‌که امیرالمؤمنین(ع) درباره رابطه مالک با مردم چنین می‌فرماید:«ای مالک مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با آنها مهربان باش... زیرا مردم دو دسته‌اند دسته‌ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند.» بر طبق این مبانی بود که حاج‌قاسم از ابراز محبت نسبت‌به کسانی که اختلاف‌نظر ایشان با آن‌ها شهره خاص‌وعام بود امتناع نمی‌ورزید؛ همچنین زمانی که حاج قاسم جان گران قدر خود را کف دست گرفته و کوه و دشت را برای برپایی امنیت در کشور و منطقه میپیمود، افراد و حتی کشورهای منطقه را غربالگری نمی‌کرد و امنیت را برای همه آن ها میخواست؛ این مورد نیز خود نمونه ای از محبت پنهان حاج قاسم به آحاد ملت میباشد. قدرمسلم محبتی که منشأ آن برخاسته از چنین بینشی بوده و خالق آن باشد، نمی‌تواند به‌منزله مُهر تایید حاج قاسم بر نظرات و اقدامات آن افراد و دسته‌ها تلقی شود. 🖌 ادامه دارد... ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
🔴زخم کهنه در حوزه های علمیه⚠️ 🔶اعتراف تلخی است ولی به هر حال نمی‌توان مدعی شد که تفکر جدایی دین از سیاست در حوزه‌های علمیه به طور کامل از بین رفته و رگه هایی از آن همچنان در متن یا حاشیه حوزه های علمیه جاری است؛ زخم کهنه ای که هر از چندگاهی سر باز کرده و بهانه ای برای مطرح شدن برخی مباحث فراهم می آورد؛ آن چه اغلب در این مباحث مورد غفلت قرار می‌گیرد راهکارهای ریشه کن شدن این تفکر است؛ صرفا پاسخ به برخی اظهارات -که البته آن هم در جای خود ضروری است- نمی‌تواند منجر به توقف نظریه پردازی این گروه درباره رسالت های حوزه علمیه شود و شایسته و بایسته است که با بررسی عالمانه به منشا و سرچشمه این تفکر پرداخته شود؛ 🔷شاخصه های متعددی برای این جریان می‌توان فهرست کرد که به شرط حیات در یادداشت های بعدی به آن ها پرداخته می‌شود؛ در این یادداشت تنها به یکی از این خصوصیات، اشاره کوتاهی میشود. این جریان در عین عالِم نِمایی و علم گرایی، از بی سوادی مفرط رنج می‌برد؛ بزرگان این جریان را در بهترین حالت می‌توان نامید؛ این افراد در ابوابی از فقه -همچون حیض و نفاس- که سال ها بلکه صدها سال بر روی آن کار شده است تبحر ویژه ای دارند لکن در مسائل روز که مسبوق به سابقه نیست و نیازمند اجتهاد و نوآوری میباشد درمانده اند. آزار دهنده تر آن که این درماندگی را نه به حساب خود که به حساب دین مبین اسلام فاکتور می‌کنند. ✅بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی - آن اسلام شناس حقیقی- در شرح احوالات این گروه‌ها میفرمایند: «اسلام را همچو بد معرفى كرده ‏اند به ما كه ما هم باورمان آمده است كه اسلام [را] به سياست چه! سياست مال قيصر و محراب مال آخوند!- محراب هم نمى‏ گذارند براى ما باشد- اسلام دين سياست است؛ حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير و كتاب حضرت امير به مالك اشتر را بخوانيد ببينيد چيست. دستورهاى پيغمبر و دستورهاى امام- عليه السلام- در جنگها و در سياسات ببينيد چه دارد. اين ذخاير را ما داريم، عُرضه استفاده‏ اش را نداريم. ذخيره موجود است، همه چيز داريم، نداريم.» صحیفه امام، ج6، ص43 ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
عقال
🔰محبت حاج قاسم؛ چرا و چگونه؟! 🔷کوتاهی قلم مانع از توصیف میزان و کیفیت محبت ملت و امت نسبت‌به حاج‌ق
🔰محبت حاج قاسم؛ چرا و چگونه؟! [ادامه یادداشت] 3⃣سرنخ‌های پاسخ به چگونگی و کیفیت محبت حاج قاسم به دیگران را نیز می‌توان در همان فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک‌اشتر جستجو کرد؛ حضرت امیر(ع) پس‌از توصیه به محبت فراگیر، نکته ای را نیز بر این بیان نورانی خود اضافه می‌کنند؛ ایشان می‌فرمایند: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی‌رغبت و بدکاران در بدکاری تشویق می‌گردند پس هرکدام از آنان را بر اساس کردارشان پاداش ده. » با این پشتوانه فکری بود که حاج قاسم در عملِ جراحی نوه همرزم شهیدش حضور می یافت و تا زمانی که اطمینان به اتمام عمل جراحی پیدا نمی‌کرد حاضر به ترک بیمارستان نمیشد؛ چگونه می‌توان محبتی را که برخاسته از و بود با چند عکس محدود حاج قاسم در کنار برخی شخصیت های متفاوت -و با عرض پوزش بعضا مخالف- با راه و مکتب ایشان، به مقایسه نشست؟! اگرچه برخی سعی می‌کنند محبت عمیق حاج‌قاسم به ولایت مداران حقیقی را کم‌رنگ کرده و در مقابل محبت ایشان به افرادی را که اختلافات نظری و فکری با ایشان داشتند بزرگ‌نمایی کنند لیکن حاج‌قاسم هوشمندانه‌تر از آن عمل کرده است که برخی بتوانند اقدامات زشت و پلشت خود را پشت ایشان پنهان کرده و چهره منفور خود نزد ملت ایران را بازسازی کنند. اشاره به این قسمت از وصیت نامه الهی-سیاسی حاج قاسم سلیمانی خالی از لطف نیست: «نکته ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم؛ چه آنهایی که اصلاح طلب خود را می نامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم این که عموما ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم بلکه فدا می کنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم می کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما نبی مکرم اسلام و این راه هستید.» در پایان گفتنی است کسانی که واقعا در برابر سر فرود آورند و به آن شوند، این قسم از محبت سردار شامل حال آنان نیز خواهد شد؛ تلاش نگارنده نیز این است که بتواند عالم و عامل به مکتب سلیمانی باشد، ان شاء الله. ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
✅مظهر «غیرت» و «عقلانیت» 🔻احدی نمی تواند منکر این مطلب شود که نگاه تک بعدی به آیات قرآن، روایات اهل بیت و همچنین بیانات بزرگان منجر به بروز برخی کجروی هایی می شود که در صورت عدم مقابله به موقع با آن، انسان را به ورطه هلاکت خواهد کشاند؛ در منابع دینی ما نیز، این نوع نگاه ناقص به شدت مورد مذمت قرار گرفته و نهی شده است. 🔷می‌توان مدعی شد بیانات رهبر انقلاب نیز از این نوع نگاه ناقص، در امان نمانده است؛ اگرچه کم، ولی هستند افرادی که به جای تطبیق خود با امام جامعه، درصدد تطبیق امام با اقدامات و نظرات خود میباشند؛ به این صورت که می‌کوشند - خواسته یا ناخواسته- با نگرش تک بعدی و یک جانبه به بیانات ایشان، جلوه موجهی به اقدامات اشتباه خود دهند. نمونه های فراوانی بر این مطلب وجود دارد که به یک مورد اشاره می‌کنیم؛ 🔶در دیدار اخیر مردم قم با رهبر انقلاب، ایشان با مطرح کردن مفاهیم «غیرت دینی» و «عقلانیت»، همگان را توصیه به توجه به این مقولات کرده و حضرت امام(ره) را نیز مظهر تمام و کمال غیرت و عقلانیت دانستند. توجه به این دو مفهوم ، راه را بر هرگونه افراط و تفریطی بسته و اجازه نمی‌دهد که افرادی به اسم عقلانیت، در دام محافظه کاری و هم چنین به اسم غیرت، در دام حماقت گرفتار شوند؛ ♦️سیره امام(ره) نیز در این موضوع قابل توجه است؛ ایشان از یک سو، حکم به ارتداد نویسنده هتاک به پیامبر گرامی اسلام می‌دهد و از سویی دیگر حتی از بیان جملات طعن آمیز نسبت به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی امتناع می‌ورزد؛ رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: 💎 «بد نیست من خاطره‌یی را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفته‌ام. امام یک وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعن‌آمیزی اسم می‌آورند. شما می‌دانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آن‌جا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس می‌دانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم می‌شمارند و او را خال‌المؤمنین می‌دانند -البته به حق یا به ناحق آن، مربوط به جلسه‌ی بحث است- یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفی‌اند؛ اینها معاویه را محترم می‌شمارند. امام گفتند عجب، من نمی‌دانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌ی از امام راجع به معاویه نشنیدم.» ۱۳۷۰/۱۲/۱۳ و بالاخره جای این سوال باقی است که تا چه زمانی، هزینه ‌ نابخردانه و یک سویه از بیانات حکیم انقلاب را باید بپردازیم؟! ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
🔲دستور کار :سیاه‌نمایی حداکثری ✳️یکی از عوارض گسترش بی‌قاعده رسانه و فضای مجازی این است که اغلب مردم نه با «واقعیت» که با «تصویر واقعیت» مواجه می‌شوند؛ اگرچه این موضوع، آسیب‌ها و زیان‌هایی را متوجه عامه مردم کرده و اغلب آن‌ها را از شناخت حقیقت محروم ساخته‌است ولی مسیر را برای شعبده‌بازان رسانه‌ای بیش‌از پیش هموار نموده‌است. 🔷قصد دارم در این یادداشت به یکی از این تردستی ها -که عنوان «سیاه‌نمایی حداکثری» بیانگر آن است- بپردازم؛ در این شگرد، نه از «خبر» به «نتیجه‌» که از «نتیجه» به «خبر» پی برده می‌شود‌! به این صورت که ابتدا نتیجه‌ای را که باید بر مخاطب تلقین شود در نظر گرفته و سپس با توجه به آن، به پوشش و تحلیل اخبار پرداخته می‌شود! بدیهی است که در این روش چه در صورت تحقق یک فعل و چه در صورت عدم تحقق آن نتیجه‌ای که مطلوب دست‌اندرکاران این رسانه‌ها هست باید گرفته شود؛ در این شگرد طی برنامه‌ای پیچیده، یک بازی برای مخاطبین طراحی شده ودنبال کنندگان این رسانه‌ها بدون آن که خود متوجه شوند عنان فکر خود را به آنها می‌سپارند و بی اختیار، هر استدلالی که از طرف آن‌ها مطرح می‌شود می‌پذیرند. مثال‌هایی را برای هرچه بیشتر محسوس شدن این شگرد در ادامه می آوریم: 🔶تصور کنید رسانه‌ای هدف خود را معارضه با یک دولت تعریف کرده و نتیجه ای که در پی آن است «بی اعتمادی و ناامیدی مردم از آن دولت» می باشد؛ حال سوال این است: پوشش اخبار و جهت‌دهی افکار توسط این رسانه و پادوهای آن‌ها در موضوعات مختلف، چگونه خواهد بود؟! به نمونه های زیر -که اندکی از بسیار است- توجه کنید: 1⃣اگر دولت نسبت به مشورت نخبگان حوزوی و دانشگاهی کم توجهی کند گفته می‌شود : «دولت خودرأی است و به توصیه های کارشناسان توجه نمیکند» و در مقابل اگر دولت تقاضای مشورت و ارائه راهکار از حوزه و دانشگاه کند گفته می‌شود: «دولت برنامه ندارد و فقط شعار می‌دهد!» 2⃣اگر شخصی در ایام قبل از انتخابات فعالیت‌های امیدآفرینی داشته باشد گفته میشود: «این اقدامات جنبه تبلیغاتی دارد‌‌‌!» و در مقابل اگر بعد از انتخابات نیز این اقدامات استمرار داشته و بلکه بیشتر هم شده باشد گفته می‌شود : «انسان پوپولیست و عوامفریبی است!» البته در همین مورد هم برخی رسانه ها از تبلیغاتی بودن فعالیت ها برای انتخابات 4سال آینده می‌گویند که بیشتر به طنز شبیه است. 3⃣مسئولی می‌گوید وضعیت معیشتی ما نیز مثل مردم در تنگنا است؛ در این صورت در این رسانه‌ها گفته می‌شود : «مسئول باید خودش مرفه باشد تا مردم را نیز به رفاه برساند» و اگر مسئولی بگوید وضعیت معیشتی مسئولین مناسب است همین رسانه‌ها می‌گویند : «مسئولی که طعم فقر را نچشیده باشد نمی‌تواند درک درستی از مشکلات داشته باشد!» 4⃣مسئولی می‌گوید فرزندان من شغل ندارند؛ بلافاصله این رسانه‌ها می‌گویند : «مسئولی که عرضه پیدا کردن کار برای فرزندان خود را نداشته باشد برای فرزندان مردم چه خواهد کرد؟!» و در مقابل اگر بگوید فرزندان من شغل دارند همین رسانه ها از ژن خوب سخن خواهند گفت!! ♦️در تمام این موارد و نمونه های نظیر آن، آن چه که برای گردانندگان این رسانه ها مهم است این است که هدفِ از پیش تعیین شده، به هر قیمتی که شده‌ است محقق شود؛ انصاف این است که اگر یک طرف این گزاره ها را بپذیریم، دست کم طرف دیگر را نباید قبول کنیم لکن این رسانه ها هنرمندانه تر از آن عمل می‌کنند که متوجه شعبده‌بازی آنها شویم. و در پایان اشاره به این مطلب نیز ضروری است که مقدمه غلبه بر فشار حداکثری، غلبه بر سیاه‌نمایی حداکثری و در تعبیر جامعتر غلبه بر تحریف است؛ کسانی که مرد این میدان هستند بسم الله... ✍ادمین عقال 🆔@eghaal
🔰روایتی از سفر رهبر انقلاب به کره شمالی ✅حجت‌الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده درباره ارتحال حضرت امام و جریان انتصاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری می‌گوید: من عضو خبرگان نبودم، آن چه هم می‌گویم از مسموعاتی است که از این جلسه‌ مهم شنیده‌ام. در جلسه خبرگان، بحث‌های مختلفی صورت گرفت. عده‌ای طرفدار شورایی بودند و بعضی دیگر در مخالفت صحبت کردند. کگویا یک مرتبه آقای شبستری خطاب به کآیت‌الله طاهری خرم‌آبادی می‌گوید: «شما یک نقل قولی از امام می‌کردید، آن را مطرح کنید.» حس کنجکاوی همه‌ آقایان تحریک شد که بدانند آن چه بوده است. ✳️آقای طاهری خرم‌آبادی از زبان احمدآقا نقل کردند. البته خود احمدآقا هم در جلسه بودند، زمانی که آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری به کره شمالی سفر کرده بودند، تلویزیون جمهوری اسلامی خبر دیدار ایشان با کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی را نشان می‌داد. احمد آقا می‌گفت: «خدمت امام در منزل بودیم، من به امام عرض کردم: آقای خامنه‌ای با این چهره و صلابت، سمت ریاست‌جمهوری خیلی به ایشان زیبنده است. امام فرمودند: نه تنها ریاست‌جمهوری بلکه رهبری به ایشان زیبنده است؛ ایشان شایسته رهبری هستند.» 🆔@eghaal
🔰تردیدافکنی؛ روی دیگر سکه تخریب 🔸به فهرست خون دل‌هایی که امیرالمؤمنین از برخی یاران نزدیکش می‌خورد، باید «تردید افکنی نسبت‌ به تدبیر و توانایی مدیریت ایشان» را نیز اضافه کرد؛ برخی افراد که خود را در زمره نزدیکان حضرت امیر می‌پنداشتند، با تمسک به این‌که "از حقوق رهبر بر مردم نصیحت و خیرخواهی امت است"، به خود حق می‌دادند که در ریز و درشت تصمیمات امیرالمؤمنین دخالت کرده و نسبت‌ به صحت و درستی آن تشکیک کنند؛ این افراد به هر بهانه‌ای که می‌توانستند تصمیمات امام و حکومت اسلامی را زیر سوال برده و آن را از وجاهت عقلانی ساقط می‌کردند. 🔸در موضوعات مختلفی این نوع واکنش ها و بهانه‌گیری‌ها جریان داشت؛ تا جایی که امیرالمؤمنین اعتراض خود به این سبک از واکنش‌ها را علنی کرده و در بیان نورانی خود در خطبه 27 نهج‌البلاغه فرمودند: «وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می‌دهم، می‌گویید هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آن گاه که در زمستان فرمان جنگ می‌دهم می‌گویید هوا سرد است بگذار سرما برود» 🔸چنین بهانه گیری هایی موجب تشتت و تفرق هرچه بیشتر نیروهای امیرالمؤمنین می‌شد و آن ها را نسبت به تدبیر ایشان مردد می‌کرد؛ نظیر این تردیدافکنی‌ها در موارد دیگری نیز مشاهده می‌شود؛ زمانی که حضرت امیر در ابتدای حکومت خود معاویه را از حکومت شام عزل می‌کنند عده ای بر ایشان اشکال می‌کنند که هم اکنون زمان مناسبی برای این کار نیست! از سویی دیگر زمانی که اشعث بن قیس -فرماندار آذربایجان- را در سمت خود می‌کند عده‌ای دیگر بر این تصمیم امام خرده می‌گیرند و این انتصاب را به زیان حکومت علوی می‌دانند! قدر مسلم آن بود که امام از اطلاعاتی که این افراد نسبت به اشعث بن قیس داشتند ناآگاه نبود لکن امام علاوه بر آن اطلاعات، موارد دیگری را نیز در نظر داشت که این افراد از آن آگاهی نداشتند. 🔸در این میان دشمنان امیرالمؤمنین از این نادانی و جهالت، سوءاستفاده‌هایی کرده‌اند که قابل توجه است؛ آن‌ها به‌خوبی می‌دانستند که نمی‌توانند با زیر سوال بردن شجاعت ایشان در مبارزه با مفسدان داخلی و دشمنان خارجی، خللی در عزت و قدرت حکومت به وجود بیاورند؛ لکن فرصت « نسبت به توانایی امیرالمؤمنین در حل مشکلات» را برای ضربه به دولت اسلامی مناسب دیدند؛ امام علی(ع) در ادامه‌ی خطبه 27 نهج‌البلاغه در این باره چنین می‌فرمایند: «با نافرمانی و ذلت‌پذیری رای و تدبیر مرا تباه کردید تا آنجا که در حق من گفت: «بی‌تردید پسر ابی‌طالب مردی دلیر است ولی دانش و تدبیر نظامی ندارد!» خدا پدرشان را مزد دهد! آیا یکی از آن‌ها تجربه‌های جنگیِ سخت و دشوار مرا دارد؟ یا در پیکار توانست از من پیشی بگیرد؟ هنوز بیست سال نداشتم که در میدان نبرد حاضر بودم هم‌اکنون که از شصت سال گذشته‌ام.» 🔸آنچنان که مشاهده می شود عظمت و شجاعت امام موجب شده بود که این افراد طمعی به تخریب چهره موجه ایشان نداشته باشند لکن با زیر سوال بردن تدبیر و مدیریت ایشان، هدف تضعیف دولت و دلسرد کردن امت اسلامی را در سر می‌پروراندند! و بالأخره گفتنی است برای در امان ماندن از کوفی‌مسلکی علاوه بر شعار "ما اهل کوفه نیستیم..."، شایسته و بایسته است که در صحنه عمل نیز از روش و منش آنان دوری جست. ✍ادمین عقال 🆔@eghaal