43.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥
#واحد
🔹من حُرّمو شرمنده هستم..
🔻حاج محمد یزدخواستی
#شب_پنجم
#محرم۱۴۰۳
#سمت_درست_تاریخ
...
#شعر: #مرحوم_استاد_حسن_زاده
#ملودی: #احسان_تبریزیان
غزلی در سوگ این خادم با اخلاص و این شاعر عزیز
در این شعر مانده صدایت هنوز
و در روضه ها گریه هایت هنوز
چنان گرم خدمت به موکب شدی
که گرم است دستت به چایت هنوز
همیشه فراری به سمت حسین!
کجا میرود رد پایت هنوز
خودم دیده ام رفتنت را ولی
نشد باورم ماجرایت هنوز
تو از داغ ارباب دق کردی اما
چه زود است بر ما عزایت هنوز
بگویند تا سالها دوستان
که خالیست ای دوست جایت هنوز
#محمد_خادم
@khadempoet
#زمینه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_و_نغمه_احسان_تبریزیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمریه چشمام همدم اشکه
مرهم زخمم نم نم اشکه
داره آتیشم میزنه، داغی که مونده به سینه
از خاطر من نمیره، خاطره های مدینه
شمعم و سوختن من چه بی صداست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
____
اگرچه ای زهر آتیشی اما
راحتم کردی از همه غم ها
عمریه که منتظرم تا عمر من سر برسه
چشام به حلقه ی دره تا اجل از در برسه
غریب تر از من خدا، کیه، کجاست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
____
نمیره یادم، غروب تاریک
نمیره یادم، کوچه ی باریک
یادم نمیره، آتیشُ، ازدحام پشت درو
یادم نمیره صدای، واغربتای مادرو
هر لحظه تو دل من روضه به پاست
غروب خورشید من تو کوچه هاست
اغیثینی یا اماه یا فاطمه سلام الله علیها
اغیثینی یا اماه یا فاطمه
🆔 @ehsantabriziyan
#شور
#امام_حسن_علیه_السلام
#احسان_تبریزیان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تو شهنشاه زمینی آقا - عبد آستانه تو منم
با بهشت چیکار دارم حالا که - میونِ عاشقای حسنم
به وجودم می بالم / حسنی ام
بدونید اهل عالم / حسنی ام
ای جانم حسن - جانانم حسن
ای آیه آیه ی قرآنم حسن
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که شیر خدا علیه - شیر مرتضی علی، حسنه
یکه تازه عرصه ی جمل و - شور ذکر یا علی، حسنه
بگو امشب رو با من / یا حسن جان
بگو کوری دشمن / یا حسن جان
مروارید عشق - دریای سخاست
اولین جلوه ی شاه لافتاست
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اگه که سینه زنم، با حسین - اگه زیر پرچمم، با حسن
امضای کرببلام با حسین - روزی محرمم با حسن
به خدا بی بی زهرا / حسنیه
به خدا ارباب ما / حسنیه
میگیم هر نفس: - مولانا حسن
ارباب ارباب مایی یا حسن
ای جانم ای جانم ای جانم حسن جانم
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از نوحه های کارگروه گوشه عشاق
emam hasan.mp3
4.09M
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
گرد غم، روی قبرش نشسته
غربتش، قلب سنگ و شکسته
میدونه، که دست آقا بازه
اونی که، در صحنش رو بسته
ای واویلا
بوی غم داره اینجا
ولی از غربت آخر در میاد، با دست مولا
توو رویا، شبا توی ایوونیم
شب تا صبح، توی حرم می مونیم
انشالله با مهر تربت توو صحن، نماز صبح می خونیم
#######
روضه خون جگر پاره پاره
گریه کن چشم ماه و ستاره
سینه زن شده دست سرنوشت
غصه از در و دیوار میباره
ای واویلا
شده رازش هویدا
میگه با گریه حقش این نبود ، مظلومه زهرا
راحت شد، از روضه های دیوار
راحت شد، از فکر زخم مسمار
راحت شد، از خندههای قنفذ، میون کوچه بازار
#####
غصههاش، رسیده دیگه بر لب
بی قرار، شده از غصه زینب
هرچی که، خون دل خورده یک عمر
با جگر، پسشون داده امشب
ای واویلا
خوبه نمونده تنها
نشده جسم بی جونش رها، روو خاک صحرا
باز خوبه، نیفتاده تو گودال
باز خوبه، تنش نمیشه پامال
باز خوبه، نمیبینه که زینب، توو صحرا میره از حال
#داود_رحیمی
#صادق_نجم
🆔 @goosheye_oshagh
#امام_زمان_عج_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#مناجات
#غزل
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی!...
چگونه وصف کند غصۀ تو را دعبل؟
چگونه رسم کند چهرۀ تو را مانی؟
تو را هر آینه تصویر کردهام، نظمی
چه نسبتیست میان تو با پریشانی؟
چقدر بر سر بازارها قدم زدهای
که یک معامله سر گیرد از مسلمانی
چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را
و یادی از تو نکردیم در فراوانی
قرار بود بسازیم خانۀ دل را
چقدر ساخته شد خانههای اعیانی!
چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست
چه ندبهها که نشد موجب پشیمانی
چه گریهها که نکردیم با امین الله
میان صحن تو در یک هوای بارانی
اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال
و ما چقدر گرفتیم بیتو مهمانی
چقدر در پی ما گشتهای چراغ به دست
میان همهمۀ کوچۀ چراغانی
خودت بیا بنشین و بخوان و اشک بریز
خودت خطیب، خودت مستمع، خودت بانی
بخوان که روضه از آن حنجره شنیدنی است
به لهجۀ عربی، با زبان قرآنی...
بگو چگونه به هنگام آب نوشیدن
همیشه میرسی از تشنگی به حیرانی
فدای سرخی چشم سیاه تو که هنوز
درون گودی مقتل نماز میخوانی...
#محمد_حسین_ملکیان
#امام_حسن_علیه_السلام
#مدح
#مرثیه
نشستم گوشه ای از سفره ی همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابر ها تعارف می کنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار ، سرشارِ صفت هایت
حسن یک دانه از بسیار ، بسیارِ عناوینت
دهان وا می کند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ رحمه للعالمین واشد به تحسینت
تو دینِ تازه ای آورده ای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی می شود آزاد در دینت
معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت
برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون
که می چینند مضمون آسمان ها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمی گشتند
فراخوانده خدا جبراییل هایش را به تمکینت
بگو تاتیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن
که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت
تو غم های بزرگی در میان کوچه ها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوتِ تو حتی زهر خود را کینه خواهد ریخت
چه می شد مثل مادر نیمه ی شب بود تدفینت
صدایت می زند اینک یتیمت از دل خیمه
که او را راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست، دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
نمک نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غم هایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفره ی همواره رنگینت
#سیدحمیدرضا_برقعی
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زمینه: از وقتی وقف غمت هستم...
🎤به نفس: #کربلایی_مهدی_رعنایی
🖌به قلم: #احسان_تبریزیان
التماس دعا
🆔https://eitaa.com/ehsantabriziyan
#شهادت_پیامبر
#صلوات_الله_علیه_و_آله
اي كه جز نامت ندارد حسن مطلع كارها
ختم شد با مُهر مِهر تو همه طومارها
در بيانت بند مي آيد زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سيصد ساله است
استوار مکتب ايثار تو عمارها
پاي بوسي تو عزت داده ما را بي گمان
گل نباشد کس نمي آيد سراغ خارها
کي رود ياد تو از خاطر که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سينه ي ما هست چون خاک توايم
لاله کي روييده در آغوش شوره زارها
خاك كويت توتياي چشم اهل آسمان
عطرنامت كيمياي شيشه عطارها
باز مانده از تماشايت دهان كوه نور
اي حرايت تا قيامت قبله گاه غارها
در شجاعت آنچناني که ميان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگي کرارها
اي که با خون دلت پرورده اي اسلام را
اي كه خرما خورده اند از نخل تو"تمار"ها
گرچه با تيشه به جان ريشه ات افتاده اند
مي دهد اين نخل تا روز قيامت بارها
سنگ مي خوردي و مي گفتي که ايمان آوريد
کس نديده از رسولي اينچنين ايثارها
با پر و بال تو اي بال و پرت زخمي عشق
درك كردند آسمان را جعفر طيارها
با عيادت از عجوزي سنگدل اي آينه
روح ايمان را دميدي بر دل بيمارها
لب به نفرين وا نكردي در تمام عمر خويش
بر سرت گرچه بلا باريد چون رگبارها
رفتي و داغ تو پشت دين رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت شهرت - مدينه - بارها
تا که چشمت بسته شد اي قافله سالار عشق
بسته شد دست خدا و پاره شد افسارها
آنقدر گويم پس از تو ميخ در هم خون گريست
ناله ها برخواست بي تو از در و ديوارها
#محسن_عرب_خالقی