📎ترانهی ازل حسین
#پیش_زمینه
--------------------------------
ترانهی ازل حسین
قصیده و غزل حسین
بگو به نیت فرج
سلامٌ علی الحسین
محرم اومده بیا و پَر بگیر
دوباره رو به سوی کربلا کن
میون روضهها، تو اوج گریهها
برا ظهور آقامون دعا کن
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️
---------------------------------
#شعر_و_نغمه: #احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#سنگین_روضه
#حضرت_مسلم
#علیه_السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
بسم الله الرحمن الرحیم
#سنگین_روضه
#شب_دوم
#ورودیه
_______
خدا رو شکر که خیمه سیرابه
حالا که مشکامون پر از آبه
رقیه رو دوش ابالفضل و
علی رو دست مادرش خوابه
ولی دلم یه دنیا غم داره
دلشوره آرومم نمیذاره
جای گلای باغ زهرا نیس
تو این بیابون که پر از خاره
اشک میریزم داداش به احوالت
زخمی نشه یه وقت پر و بالت
بری ازم جدا بشی و من
بخوام بگردم اینجا دنبالت
.......................
نمیزدی حرف جدایی کاش
تو رو خدا فکر دل من باش
حتی واسم سخته میبینم که
خاکی شده صورت تو داداش
میدونم اینا نقشه ها دارن
میخوان تو رو جدا کنن از من
دلواپسی هام میشه بیشتر با
صدای پای مرکب دشمن
از تیغ و نیزه ها نشی سیراب
نمونی تشنه یه جرعه آب
پیرهن کهنه رو تنت کن که
نسوزونه تن تو رو آفتاب
.....................
بند۳
مادر میگفت بی کفنی داداش
شهید دور از وطنی داداش
قرآن بخون برام تا آروم شم
قاری قرآن منی داداش
میدونی که توی دلم غوغاس
پریشونم ولی دلم دریاس
تو راه تو اسارتم میرم
تو راه تو اسیریم زیباس
بدون که خواهرت داره غیرت
اسیر میشم ولی دارم عزت
غصه نخور خودم جلو دشمن
سپر میشم واسه زن و بچت
شاعر:#علیرضا_خلیفه_سلطانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_حضرت_رقیه
#سلام_الله_علیها
__________
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
اینجور برات بگم بابا: مُردم
بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟
باور نمیکنی کیا گفتن!
توو مسجد کوفه مسلمونا
توو بازارم یهودیا گفتن
بابا کجا بودی میترسیدم؟
میدونی چند شبه نخوابیدم؟
بابا جونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتو نبوسیدم؟
###
معلوم نبود به عمهها میخورد؟
یا نه، به اون تشت طلا میخورد؟
چوبی رو که بالا میرفت دیدم
اما نمیدیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبای زخمیرو دیدم
حالا لب خشک منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
میخوام شبیه تو بشم، میشه؟
داغ دلم اینجوری کم میشه
دستام کوچیکه میدونم، اما
داره لبامون مثل هم میشه
###
میبینی موی دخترت سوخته؟
مثل خودم موی سرت سوخته
باباجونم یادت میاد اون شب
گفتی موهای مادرت سوخته؟
کبودیهارو دیدی روو دستم؟
دیدی به زحمت روسری بستم؟
بازو و پهلومو ببین بابا
حالا شبیه مادرت هستم؟
من روضهخون حنجرت میشم
مرهم برا زخم سرت میشم
با اشک چشمام رووتو میشورم
مادر نداری مادرت میشم
شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_حضرت_عبدالله_بن_حسن
#علیه_السلام
________
قراره بیقرار تو باشم
دارم میام که یار تو باشم
تو که همش کنار من بودی
منم باید کنار تو باشم
بمیرم ای عمو چه بی حالی
تو رو خدا بزن پر و بالی
نفس بکش یه کم عموجونم
چه روضه ای شده چه گودالی
چه ماجرا تو قتلگا بوده
پر از غباره یا پر از دوده
با این همه غمی که می بینم
حسن شدن یه کم برام زوده
###
شبیه قاسم و علی اکبر
دل منم برات شده پرپر
درسته سن من کمه اما
منم یه جورایی مث اصغر
فدات میشم خودم نباش مضطر
خودم سپر میشم برات آخر
به یاد دست مادرت اینجا
جدا میشه یه دستم از پیکر
این نانجیب واسه چی خندیده
نگاش به سمت خیمه چرخیده
کنار پیکر تو فهمیدم
بابام تو کوچه ها چیا دیده
###
توو قتلگاه شده چه غوغایی
دل منو غم تو آزرده
یکی با نیزه اومده سمتت
یه پیرمرد عصاش و آورده
غریب و بی کسی توو این گودال
چه فکرایی که دشمنت داره
یکی نگاشه سمت انگشتر
یکی نگا به پیرهنت داره
غم منو نخور عموجونم
دلم برا غم تو میسوزه
که حرمله جلو چشات با تیر
تنم رو به تن تو می دوزه
شاعر:
#محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_روضه_حضرت_قاسم
#علیه_السلام
______
شبا شبای عشقه و شوره
شبای عهد و پیمونه با تو
هوامون و تو داشته باش آقا
امروز و ما میایم و فردا تو
دلم میخواد که توو هوات باشم
پر بزنم بشم فدای تو
یا لااقل اگه نشد آقا
دق بکنم با روضه های تو
گره زده گناه به کار من
توو زندگیم یه راه حل میخوام
تشنه ی دیدار توام آقا
منم شیرین تر از عسل می خوام
#####
دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم
دلم به کربلا شده عازم
تو که دوبخشه اسم شیرینت
چرا هجا هجا شدی قاسم
شبیه مجتبایی و دشمن
عقده ی بابات و به دل داره
خدا به خیر کنه داره سمتت
بارون تیر و نیزه می باره
بوی مدینه کربلا اومد
حسن غریبه بچه شم بیشتر
روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب
یهو چی شد که داد زدی مادر
####
زره نبود ولی کفن داری
فدات بشم شدی مث بابات
بذار نگات کنم دم آخر
حسن شدی با این قد و بالات
کفن شده برات لباس جنگ
زره برات نمیشه اندازه
بابات و کوچه زد زمین ، حالا
دشمن برات یه کوچه می سازه
بغض جمل تو سینه شون پُر بود
اسباشونم به جنگت آوُردند
کشیده شدت قدت ، ببین اسبا
تو رو به کل کربلا بردند
شاعران:
#محسن_ناصحی
#محمد_کاروان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
______
بند اول :
موذن حرم میری میدون
شبه پیمبرم میری میدون
نمیشه باورم جلو چشمام
علی اکبرم میری میدون
برو که دست حق به همراته
پشت سرت دعای باباته
برو ولی بدون که تا میدون
نگاه من به قد و بالاته
یه رحمی کن به اشک بابا تو
آهسته تر بردار قدم هاتو
دارم اون لحظه ای را می بینم
که روی خاکا میکشی پا تو
بند دوم :
به هر طرف تنت رو میبینم
این جسم پرپرت رو میبینم
به هر کجا که رو کنم علی
یه عضو پیکرت رو میبینم
نگاه آخرت رو میبینم
حالت مضطرت رو میبینم
یاد بابام علی میوفتم تا
زخمای رو سرت رو میبینم
میبینمت که غرق خون شدی
اسیر دست این و اون شدی
رنگ از رخت پریده اکبرم
شبیه برگای خزون شدی
بند سوم :
یه عده بی حیا تو را کشتند
با سنگ و با عصا تو را کشتند
یه عده هم به قصد قربت و
رضایت خدا تو را کشتند
به زیر دست و پا تو را کشتند
با نیزه بی هوا تو را کشتند
همین که گفتی اسمتو علی
با بغض مرتضی تو را کشتند
تو را زدند یه جور که پا نشی
یه جوری که برام عصا نشی
بگو چه جور مرتبت کنم
که بیش از این جدا جدا نشی
#شاعر
#علیرضا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_روضه_حضرت_ابالفضل
#صلوات_الله_علیه
____
تا از توو دست تو عَلَم افتاد
دیدم با گریه خواهرم افتاد
نگم براتو از زن و بچه ام..
چه اضطرابی تو حرم افتاد
پاشو ببین رقیه گریونه
سکینه بیقرار و دل خونه
چشم انتظار نشستن و ذکر
رو لبهاشون فقط عموجونه
پاشو قدم بزن علمدارم
نگاهی کن به من علمدارم
پاشو نزار که دشمنا حالا
تا خیمه ها برن علمدارم
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
هنوز برام یه لشکری داداش
هنوز یل دلاوری داداش
پاشو یه بار دیگه علم بردار
هنوز امید خواهری داداش
تیر سه شعبه خورده تو چشمات
نمیتونی بایستی روی پات
نمیشه باورم داری میری
باید خدافظی کنم باهات.!
داغ تو زندگیمو درهم کرد
بدجوری این قد منو خم کرد
دیدم که بعد رفتنت زینب
دوباره معجرش رو محکم کرد
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
تو علقمه پیچیده بوی یاس
بالاسرتو حضرت زهراس
بهم بگو تا مادرو دیدی
چی بینتون گذشت داداش عباس
تو گفتی که چیشد توی میدون
کشیدنت تورو به خاک و خون
یا گفته مادرم که توو کوچه
یه سیلی خورد و شد حسن گریون
تو گفتی از دلت که شد مضطر
از این که بی کسه دیگه خواهر
یا گفته مادر از آتیشی که
یه روزی گُر گرفته پشت در
(یا گفته مادر از هجومی که
آوُردن عده ای به پشت در)
مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا
#شاعر
#روح_الله_پیدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_روضه
#شب_عاشورا
_______
با گریه خیمه گاه و می بینم
با غصه ذوالجناح رو می بینم
با گریه صورتت رو می بوسم
با غصه قتلگاه و می بینم
یه عده بی حیا رو می بینم
فرار بچه ها رو می بینم
همین که خیره به سرت میشم
یه خنجر از قفا رو می بینم
می بینمت به مشکل افتادی
به زیر پای قاتل افتادی
جلو چشای من به خاک و خون
شبیه مرغ بِسمِل افتادی
.....................
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
اُمِّ وهب حالم و میدونه
کی خواهرت رو میبری میدون
خدا میدونه خوب می جنگم
شمشیر نشد با چوب می جنگم
میگم که دختر علی هستم
از صبح تا غروب، می جنگم
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیر که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
.................
آخه اینا چی میخوان از جوونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردن محرومت
تو رو خدا نگو أنا العطشان
با نیزه میزنن تو حلقومت
داره چه غوغایی به پا میشه
دم غروب کربلا میشه
و الشِّمرُ جالسٌ علی صَدره
داره سرت جدا میشه
ــــ
#شاعر
#محمد_اسداللهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#پیش_زمینه_محرم
#نغمه_و_شعر_احسان_تبریزیان
مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ
اره دوست داشته خدا که شدی دوسدار حسین
خودش نوشته اسمتو تو جمع زوار حسین
بگو الحمدلله که با نگاه زهرا
سینه زنم دوباره زیر پرچم آقا
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#شب_اول
ای آشنا برگرد/نیا آقا برگرد
تو رو خدا / تو رو خدا /تو رو خدا برگرد
برگرد/که شهر کوفه بی فروغه
برگرد / تموم حرفاشون دروغه
برگرد / بازار نیزه ها شلوغه
نگرونم برای خواهرت
برای قامت آب آورت
اینا حرمت شکنی رسمشونه
نگرونم برای دخترت
برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد
............................
فدای تو جونم، شبیه بارونم
از اینکه تو مثه بابات غریبی دلخونم
اینها،شکستن عهدی رو که بستن
حالا به انتظار تو نشستن
تنها دنبال کشتن تو هستن
نگرونیم برای اکبره
بی قراریم برای اصغره
عده ای دنبال نعل تازه ان
حرمله تیر سه شعبه می خره
برگرد آقا برگرد/برگرد آقا برگرد
......................
دلم پره از غم/ یه آسمون دردم
تو کوفه تو اسارته یه عده نامردم
ای وای،چه سخته کوفه و اسارت
ای وای،چه سخته طعنه و جسارت
ای وای،اگه حرم بره به غارت...
روسرم ریخت آتیش فدا سرت
نگرونم آقا برا سرت
نیا کوفه تا رقیه نبینه
که شده از بدنت جدا سرت
برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد
#نغمه: #احسان_تبریزیان
#شعر: #استاد_حسن_زاده
#احسان_تبریزیان
🆔@ehsantabriziyan
#زمینه_روز_دوم_محرم
نغمه: #احسان_تبریزیان
شعر: #علی_اصغر_شاسنایی
#احسان_تبریزیان
____________
کاروان نور میرسه از راه
با نوای علی ولی الله
کاروانی از نسل ابراهیم
چشمه های زلالی از تسنیم
میرسه سالار عشق/نقطه پرگار عشق
علم می کوبه زمین/دست علمدار عشق
میگن همه روضه خونا
عاشقای خون خدا:
حسین رسید به کربلا
___________________
قاسم و اکبر، عون و عبدالله
همه جمعن به گرد حضرت ماه
همه منتظرِ رخصت عباس
همه تحتِ زعامت عباس
قرق میشه کربلا/با چشم صاحب علم
پیاده میشن همه/ مخدرات حرم
طنین وا محمدا
پیچیده توی خیمه ها
زینب رسید به کربلا
_________________
آه از اون لحظه، وای از اون ساعات
که اسیر میشه عمه ی سادات
کاشکی که هیشکی نشه دشمن شاد
دَخَلَت زِینَبُ عَلَیابنِ زیاد
واویلا از شهر شام / از اون همه ازدحام
دختر شیر خدا / کجا و بزم حرام
میاد صدایی آشنا
غریبونه روی نیزه ها
زینب رسید شام بلا
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شعر_و_نغمه_احسان_تبریزیان
___________
کجایی بابا برس به دادم
روزای با تو نرفته یادم
دختره شاه بودم،حالا چی؟
رو دوش ماه بودم،حالا چی؟
ماه شبهات بودم حالا چی؟
روی پاهات بودم حالا چی؟
حالا چی ؟حالا چی؟
خستم ولی خواب نمیخوام
تشنم ولی آب نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
________________________
راستی بابایی انگشترت کو
سردار بی سر پس پیکرت کو؟
روی تو خونیه مثه من
موی تو خونیه مثه من
زخم لبهات بابا مثه من
سوخته پلکات بابا مثه من
مثه من مثه من
بابا پیرهن نمیخوام
هیچی اصلا نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
________________________
ازت بپرسم بابا یه چیزی
بگو بابایی چیه کنیزی؟
بابایی پیر شدم مگه نه ؟
من زمین گیر شدم مگه نه؟
کبوده پیکرم مگه نه؟
شبیه مادرم مگه نه؟
مگه نه مگه نه ؟!
دردم درمون نمیخوام
اصلا سامون نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_فرزندان_حضرت_زینب_سلام_الله علیهما
_______
من زینبم فداییه قدیمت
من زینبم همیشه یا کریمت
من زینبم شیر زن عشیره
من زینبم مدافع حریمت
نائبه الحیدرم/یک تنه یک لشگرم
سینه دشمن رو با /تیغ زبان می درم
دسته گلام به فدای تو
فدای تو و بچه های تو
اذنم بدی خودمم می دم
جونمو برا رونمای تو
_______________
میخوان بشن فداییه سر تو
قربونیه علی اصغر تو
خون علی تو رگاشون میجوشه
سربازای دلیر خواهر تو
دلیر و نام آورن/ تجلی خیبرن
هم نوه ی جعفرو/ هم نوه ی حیدرن
مستن از عطر یاس تو
شارگ میزارن واسه تو
درسشونو خوب پس میدن
شاگردای عباس تو
______________
مثل علی اکبر پهلوونن
مردی شدن گرچه نوجوونن
لشگر میشه محو نعره هاشون
مثل داداش حسن رجز میخونن
میمنه تا میسره/یکسره تسخیرشون
کر شده گوش فلک/از دم تکبیرشون
ارثیه از حمزه جگر/از مجتبی دارن هنر
جوری به میدون میزنن/لشگر میشه زیر و زبر
__________
#شعر_نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر_علی_اصغر_شاهسنایی
#احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
رفتن همه اما/موندم منه دلخون
دل منو نشکن / بزار برم میدون
ببین از شور عشق تو
عمو پوشیده ام کفن
تو رو جون بابام حسن
به دلم دست رد نزن
می دونی دوست دارم فدات شم
میخوام که خاک زیر پات شم
مشمول دعات شم
عمو جونم عمو عمو جونم عمو
__________________
می بینی که تنهام/ پیشم بمون قاسم
پاشو یه بار دیگه / رجز بخون قاسم
بمیرم نعل اسباشون
جا گذاشته توی تنت
تازه شد کینه جمل
پره سنگه روی تنت
وای وای وای قد کشیده ای تو
وای وای وای پر بریده ای تو
چه رسیده ای تو
گل یاسمنم / یتیم حسنم
____________
ای تازه دامادم / شاخه ی شمشادم
کنار جسم تو / از نفس افتادم
چه بلایی سرت اومد
بدنت زیر و رو شده
زرهی که بوده عمو
به تنت زیر و رو شده
وای وای وای بین نیزه هایی
وای وای وای زیر دست و پایی
آخ چه بی صدایی
گل یاسمنم/یتیم حسنم
__________________
#شعر_و_نغمه_احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#علیه_السلام
..................................
عمو به میدون رفت
خسته و محزون رفت
این دفه بی یاور
چقد پریشون رفت
یکی دو تا صد تا هزار نفر شدند
توو قتلگاه براش چه دردسر شدند
تنها و بیکسه عمو تو قتلگاه
نمیزارم عمو بمونه بی سپاه
نوبت دستای منه برا عمو سپر باشن
یک تنه وایمیسم اگه حتی هزار نفر باشند
###
میون گوداله
عمو چه بی حاله
زخمیه سر تا پاش
چه بی پر و باله
می بینی حال و روزشو بزا برم
غربت سینه سوزشو بزا برم
می بینی که چی اومده سر تنش
دارن با هر وسیله ای میزننش
عمه رهام کن تا برم /تو رو به مادرت قسم
من التماست می کنم/ بزار به دادش برسم
..............................
دشمن ازم ترسید
تا رجزامو دید
خون حسن اینبار
توو رگ من جوشید
به سن و سال که نیس منم مقاومم
هرچی باشه منم شبیه قاسمم
حتی اگه سر از تنم جدا بشه
نمیزارم تو قتلگاه رها بشه
این همه دشمن اومدن از عمو جونم چی میخوان
دق می کنم مثل عمو سمت حرم اگه بیان
______
#نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر: #محسن_ناصحی
#احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_علی_اصغر
#صلوات_الله_علیه
_________________
از چه از من دل بریدی؟
از تو آغوش من پر کشیدی
رفتی و غربتم رو ندیدی (۲)
حالا ولی رو دستم /سرت به مویی بنده
پاشو ببین علی جون/ حرمله بم میخنده
*بعد تو کوه غصه و دردم*
*با چه رویی به خیمه بر گردم؟*
_
غرق خونه پیکر تو
چی بگم حالا به مادر تو
کاش نبینه رباب حنجرتو (۲)
حیرونم و پریشون/ بی حد و مرزه دردم
بین حرم تا میدون /میرم و بر می گردم
*زیر عبام پنهونت کردم*
*با چه رویی به خیمه برگردم*
_
درد و غم هام بی حسابه
بعد تو دیگه دنیام خرابه
داغ توروی قلب ربابه (۲)
برای تو بابا جون/چه آرزوها داشتم
حالا ولی با دستام /تو رو تو خاک گذاشتم
*بادستای خودم خاکت کردم*
*باچه رویی به خیمه برگردم*
________
#نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر: #علی_اصغر_شاهسنایی
#احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_حضرت_علی_اکبر
#صلوات_الله_علیه
______________
می باره از / ابر چشمام بارون
هستی من/داره میره میدون
برا بار آخر بابا/یکمی جلوم را(ه) برو
قسمت انگار اینجوریه/که دیگه نبینم تو رو
میوهٔ دل من/ای نبی حرم
جون من به فدات /برو ای پسرم
ولدی ولدی
__
ای ماه من/ ای قرار لیلا
پاشو بابا/پاشو از رو خاکا
پاشو وپیش چشام/دوباره قدم بزن
ای دلاوره حرم/پاشو باز علم بزن
نور چشم ترم/حال من رو ببین
پیش چشمای من/پا نکش رو زمین
ولدی ولدی
_
جای جای دشت/پره از بوی تو
افتاده تو/دست باد موی تو
همه جا پر از توئه/ همه جا میبینمت
کی باور میکرد یه روز/ رو عبا بچینمت
محتضر شدمو/ می سوزه جیگرم
موندم این بدنو/چه جوری ببرم
ولدی ولدی
#نغمه_و_شعر_احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
#زمینه_شب_تاسوعا
#نغمه: #احسان_تبریزیان
#شعر: #داود_رحیمی
#احسان_تبریزیان
_____
کنار پیکرت نشستم
شکستی و منم شکستم
امید خیمه های تشنه
مونده تنت به روی دستم
پاشو دلاور حرم/ پاشو امیر لشگرم
پاشو ببین که دشمنا / هلهله کردن
نامردمای بی حیا/ تو رو ازم گرفتن و
حالا به حال و روز من /دارن میخندن
بی تو من چه کنم؟ای سقای حرم
جسمت رو چجوری تا خیمه ببرم؟
......................
دیگه جونم به لب رسیده
کارم به التماس کشیده
کسی توی تموم عمرم
حالمو اینجوری ندیده
جون من اینجوری نخواب/ نگرونم برا رباب
کسی ازت نمیخواد آب / فقط بلندشو
نذار بیفته این علم/ نگرون رقیهام
تو خطر افتاده حرم / فقط بلند شو
خیمه تو خطره/زینب منتظره
حرمله رو نذار/ سمت خیمه بره
###
چشاتو بستی ای امیدم
دیگه ازین جهان بریدم
زینب من زمین نشست تا
عمود خیمه رو کشیدم
انگاری زانوهاش شکست/ گره معجرا رو بست/ حالا امیر قافلهست/ ناموس حیدر
تازه شروع غربته/ اوج غم و مصیبته
آمادهی اسارته / ناموس حیدر
آه داداش! کمرم/ میسوزه جگرم
رفتی و بعد ازین/ زینب موند و حرم
_________________
🆔 @ehsantabriziyan