هدایت شده از "احـمـدورمــزیار"
.
ای کاش تاریخ برخی لحظات متوقف میشد تا بسیاری از وقایع ناگوار تاریخی اتفاق نمیافتاد!
یکی از این وقایع که آرزوی هر ایرانی است توقف تاریخ در مورد عزل امیرکبیر و سرانجام قتل اوست. هنوز منتظریم که از گرمابه امیر به سلامت بیرون آید! اما امیر، خونین از دنیا رفت تا بعدها در خواب بزرگ مرد دیگر آیتالله محمدعلی اراکی قصه آخرتش را بازگو کند. آیتالله در خواب امیرکبیر را دیده است که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است!
سبب آن را میپرسد و امیر پاسخ با اشک میگوید: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه س؟! 😭 او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین ع حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جاری شد و تا سرم بر خاک افتاد امام حسین ع آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی! این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم...! 😭
◼️ امروز بیستم دیماه، سالروز شهادت امیرکبیر🌷 در سال ۱۲۳۰ شمسی
#اشک_بر_سیدشهیدان_عالم
#مزد_ادب
#شهید_امیرکبیر
https://eitaa.com/dr_ahmadvarmazyar