🤔#پرسش
❔شهادت حضرت فاطمه (رَضِيَاللّٰهُعَنۡهٰا) افسانه است.
✅ و رابطهی میان #عمر_فاروق با #فاطمه_زهراء، رابطهی بسیار نیک بوده.
👇🏻
👇🏻
عَنۡ زَيۡدِ بۡنِ أَسۡلَمَ عَنۡ أَبِيهِ أَنَّ عُمَرَ قٰالَ لِفٰاطِمَةَ رَضِيَاللّٰهُعَنۡهُمٰا : یٰا بِنۡتَ رَسُولِاللّٰهِ مٰا أَحَدٌ مِنَ الْخَلْقِ أَحَبَّ إِلَيۡنَا مِنۡكِ.
حضرت عمر بن خطّاب (رضياللهعنه) به حضرت فاطمه زهراء (رضياللهعنها) فرمود :
👈🏻 ای دختر پیامبر! بعد از پدرتﷺ، هیچکس از خلائق در نزد ما محبوبتر از تو نیست. 👉🏻
📕 الآحاد والمثاني لابنأبيعاصم ٢٦٤٨
📗 المستدرك للحاکم ٤٦٨٠
📘 فضائلالصحابة لابنحنبل ٤٣٤
📒 مصنّف ابنأبيشيبة ٣٦٣٤٨❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابیون مستاصل شده در برابر ادله شهادت فاطمه صدیقه س ، برای پاسخ به مردمان عوام خود دست به تقطیع و تحریف روایات زده اند ، که نمونه آن ، تقطیع روایت فوق است . اصل روایت طبق نقل ابن ابی شیبه چنین است ؛
❕«هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند، على و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و اين مطلب به عمر بن خطّاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت:👈 اى دختر رسول خدا، محبوبترين فرد براى ما پدر تو و بعد از پدرت تو هستى؛ ولى سوگند به خدا اين محبّت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.👉اين جمله را گفت و بيرون رفت، وقتى على عليه السّلام و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به على عليه السّلام و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را هنگامى كه شما در آن هستيد آتش مى زنم، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!»
📚مصنف ابن ابی شیبه ج 8 ص 572
❕می بینیم که عمر بن خطاب تصریح می کند که محبوبیت فاطمه س ، مانع از آن نیست که خانه اش را آتش نزنم و او را مورد هتک و بی حرمتی قرار ندهم ، که مطابق روایات اهلسنت ، او تهدید خود را عملی کرد و خانه فاطمه س را به آتش کشید.
👌مطابق روایات فریقین ، ابوبکر و عمر به طمع خلافت پس از پیامبر ، اطراف ایشان را داشتند ، و از آنجایی که محبت فاطمه س ، اجر رسالت پیامبر گرامی بوده است آنان به دروغ و بر پایه فریب مسلمین و ظاهر سازی ، ادعای محبت فاطمه س را می کردند ، اما اندک اعتقادی به این محبت نداشتند ، چنان که نمونه آن را در روایت ابن ابی شیبه مشاهده کردیم .
❕امام عصر ع در روایتی به ایمان دروغین و فریب کاری آن دو اشاره کرده و می فرماید ؛
« امّا پاسخ به مطلبى كه خصم تو گفت كه آيا اسلام آن دو با ميل و رغبت بوده يا زور و اجبار، چرا نگفتى اسلام آن دو از روى طمع بوده، زيرا آن دو با يهوديان مجالست داشتند و از پيشگوئي هاى تورات و كتابهاى گذشتگان از خروج محمّد و استيلاى او بر عرب و پايان كار او خبردار مى شدند، و ايشان پيشگويى كرده بودند كه محمّد بر عرب مسلّط مى شود همان گونه كه بخت نصّر بر بنى اسرائيل مسلّط شد جز آنكه محمّد ادّعاى نبوّت مى كند ولى او عارى از نبوّت بود. بنا بر اين وقتى امر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ظاهر و آشكار شد نزد وى شتافته و او را در شهادت لا إله إلّا اللَّه و محمّد رسول اللَّه؛ يارى كردند به طمع آنكه چون امور او استقرار يافت و خيالش راحت شد و ولايتش استقامت گرفت هر كدام به حكومت شهرى برسند، ولى چون تيرشان به سنگ خورد با همراهان خود در شب عقبه ايستادند و به بالاى آن گردنه رفتند تا مركب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را پس از صعود به آنجا ساقط كنند تا آن حضرت هلاك گردد، ولى خداوند متعال آن حضرت را از كيد ايشان محفوظ داشت و آنان نتوانستند كارى از پيش ببرند، و حال آن دو همچون رفتار طلحه و زبير بود آن هنگام كه نزد علىّ عليه السّلام رسيدند و به طمع آنكه هر كدام به ولايت شهرى برسند با آن حضرت بيعت كردند، ولى چون تيرشان به سنگ خورد و از رسيدن به ولايت نوميد شدند بيعت او را شكسته و بر آن حضرت شورش كردند، تا عاقبت كارشان به همان جا ختم شد كه سرانجام هر عهد شكنى است »
📚الاحتجاج ، ج 2 ص 464
❕جریان ارتباط ابوبکر و عمر با کاهنان یهودی و اسلامشان با تکیه بر بشارات آنان را علمای اهلسنت هم نقل می کنند ؛
📚سیره حلبیه،ج1 ص443 _ سبل الهدی،ج 10 ص 279 _ تاریخ طبری ج1 ص 323 _ کنزالعمال،ج 12 ص 596 _ تاریخ مدینه دمشق ج 30 ص 31 _ وفیات الاعیان ، ج 3 ص 65 _ تفسیر ثعالبی ، ج 1 ص 319 _ خصائص سیوطی ، ج 1 ص 30 _ 95 _ الصواعق ص 247 _ التسهیل ، ابن جزی ، ج 1 ص 323 _ ( به نقل از کتاب الف سوال و اشکال، کورانی،ج 3 ص 69 ،70 )
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam