إحیاءُ الأموات
#تکفین ✔آماده ساختن کفن های شیعیان توسّط ائمّه سلام اللّه علیهم أجمعین 🔹️وَ رُوِيَ فِي كِتَابِ
#آماده_ساختن_کفن یکی از اصحاب اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین توسط #امام_زمان ارواحنا فداه
🔹شیخ طوسی رحمة الله علی در کتاب «غیبت» از صفوانی روایت کرده است که:
قاسم بن علا را دیدم که یک صد و هفده سال، عمر کرد. در هشتاد سالگی چشمانش نابینا شد، تا آنکه چند روز قبل از وفاتش بینایی خود را باز یافت.
یک روز در شهر (ران) در خدمتش بودم، چون مرتّب نامه های امام زمان سلام الله علیه برایش می آمد و حدود دو ماه بود که قطع شده بود، بسیار ناراحت به نظر می رسید، لیکن مشغول غذا بودیم گفتند: پیک عراق آمد.
خوشحال شد و صورت به طرف قبله برگردانید و سجده شکر به جای آورد، مردی میان سنّ، کوتاه قدّ، که آثار سفر بر او ظاهر بود و کوله باری بر دوش داشت وارد شد.
قاسم برخاست و او را در آغوش گرفت و کوله بار را از دوشش برداشت، آب خواست تا دست بشوید. آنگاه قاسم او را در کنار خود نشانید، غذا خوردیم و دستها را شستیم.
سپس آن مرد برخاست و نامه ای را از کوله پشتی خود درآورد و به قاسم داد، قاسم نامه را بوسید و به ابن ابی سلمه منشی خود داد تا بخواند.
منشی که مشغول خواندن بود، مثل اینکه به نکته ناراحت کننده ای رسید و توقّف کرد.
قاسم گفت: هان، خیر است؟
منشی جواب داد: آری، خیر است.
قاسم گفت: درباره من چیزی نوشته شده است؟
منشی جواب داد: نه، مطلب ناخوش آیندی نیست.
قاسم گفت: پس چیست؟ بگو.
منشی جواب داد: خبر مرگ شیخ را چهل روز پس از رسیدن نامه، داده است.
قاسم پرسید: دینم سالم خواهد بود؟
منشی در جواب گفت: آری.
قاسم خندید و گفت: پس از این، عمر طولانی برای چه می خواهم؟
👈آنگاه قاصد برخاست و از کوله پشتی یک حبر یمانی و عمّامه و دستمال و پنج ثوب (پارچه) جامه که #امام_زمان سلام الله علیه برای (کفن) قاسم فرستاده بود، بیرون آورد و تسلیم قاسم نمود.
#امام_هادی سلام الله علیه نیز قبلاً جامه ای به او داده بود که آن را نیز برای کفن خود نگاهداشته بود.
📚شیفتگان حضرت مهدی سلام الله علیه ج ۲
کانال "احیاءالاموات"
https://eitaa.com/joinchat/1150287968C6544535bac