✅لزوم آموزش قبل از #ازدواج
🔶استاد علی صفایی حائری:
كسى كه مىخواهد آش بپزد يا رانندگى كند،بدون آموزش وارد نمىشود. آيا مىشود عمرى از دو طرف را بدون آموزش و شناخت ضعفها و نيازها و شناخت روش برخوردها و گفت و گوها به تباهى كشيد؟ راستى كه در ساعتهاى انشاء و در دورههاى تحصيلى مىتوان طرز برخورد و صلح و قهر و ظرفيت و خشونت و حلم و صبر و يا شتاب و تندى را آموخت. اين كه چگونه صلح كنيم و يا اين كه چگونه درگير شويم و چه وقت سخت گيرى كنيم و... مىتواند موضوعات تأمل برانگيزى باشد و حتى بچههاى لجوج و ناهنجار را به تأمل وادارد. آموزش مسائل زندگى و مشكلات و برخوردها، اساس آموزش است. آدمها به طور طبيعى مىتوانند مثل پرستوها، چلچلهها و كبوترها به يكديگر جذب شوند، ولى عامل غريزه نمىتواند تمامى زندگى آدمها را بچرخاند، كه نياز به آموزش و تعليم و مشورت و نظارت، از اينجا ضرورت دارد.
📚 روابط متکامل زن و مرد، صفحه 18
🌿 @einsad
#ازدواج
✅معيار انتخاب همسر
واقعآ معيار انتخاب همسر چه بود؟
هر روز با يك مورد جديد و يك خانواده جديد آشنا مىشدم. يكى فقير يكى ثروتمند، مذهبى، تاجر...
حاج آقا در مدتى كه دنبال موردى براى ازدواج بودم افرادى را معرفى مىكرد و حتى موقعيت ديدن را هم براى من فراهم مىكرد.
يادم هست از آخرين كسانى كه به من پيشنهاد دادند دختر يكى از افراد صاحب نفوذ و شناخته شده بود كه وصلت با آن خانواده براى هر كسى امكان پذير نبود.
وقتى حاج آقا نظر مرا خواست، من كه از طرفى به خاطر موقعيت خانوادگى و اجتماعى آنها راغب و از طرفى معيارى براى انتخاب همسر نداشتم، گفتم: حاج آقا يعنى قبول مىكنند؟
ـ اگر من باهاشون صحبت كنم قبول مىكنند انشاء الله.
ـ خب، من براى اينكه بفهمم انتخابم درسته يا نه بايد به چه چيزى توجه داشته باشم؟! يكى از مشكلات من در انتخاب همسر همينه كه اصلاً نمىدونم با چه معيارى بايد همسرم رو انتخاب كنم و اگه راستش رو بخوايد يكى از مواردى كه تا حالا هم توى ذهن من بوده، همين بنده خداييه كه شما پيشنهاد كرديد ولى همين امر باعث مىشد از گفتنش خوددارى كنم.
ـ اينكه من اين خانواده رو هم به تو پيشنهاد دادم يك دليلش همين بود كه احتمال مىدادم در نظر خودت هم باشه كه فهميدم بله! در ذهن تو هم بوده، و اما اينكه پرسيدى با چه معيارى بايد زن آينده خودت را انتخاب كنى :
👈از اونجا كه قراره تو تكيه گاه و پاى خانواده باشى بايد كسى رو انتخاب كنى كه به تو افتخار كنه و مايه مباهات او باشى نه اينكه تو بخواهى به او يا خانواده و موقعيت آنها افتخار كنى و...
✅آنها كه به خاطر تمامى نيازها و تمامى ابعاد وجود خويش براى زناشويى، براى انس، براى شناخت كسرىها و ضعفها و بهره بردارى از برخوردها و استقامت در مشكلات ازدواج مىكنند، با آنها كه به خاطر عادت و يا به خاطر كسب اعتبار و وجاهت وصلت مىكنند و به سراغ بزرگان مىروند و كسانى را مىخواهند كه بر آنها تكيه كنند و به آنها افتخار كنند، برابر نيستند.
اينها ذليل همين تعلقها و اسير همين ضعفها مىشوند و دنباله مىشوند، كه نقطه ضعفها آدمىرا به دنبال خود مىكشاند. مىگويند شترى خوابيده بود. روباهى مىگذشت، به شتر روى آورد و با دم شتر بازى آغاز كرد تا آنكه دمش را با دم شتر گره زد.
شتر برخاست. دم كوتاه اين دو به هم گره خورده بود. روباه معلق مانده بود و به دنبال شتر تاب مىخورد. گربهاى اين صحنه را ديد. از روباه پرسيد چه بر سرت آمده؟ روباه گفت: هيچ! با بزرگان وصلت كردهايم!
راستى كه ضعفها و تعلقها آدمىرا به ذلت مىكشاند و وصلتهاى ذليل، كار جوان مردان نيست. «روابط متكامل زن و مرد، ص: 14»
✅مرد زندگى با كسى همراه مىشود كه به اين مرد افتخار كند نه آن كه وثاق و پيوندى را به گردن بگيرد كه او را به دنبال بكشاند و در ذلت بنشاند. كسى كه مىخواهد در كلاس ازدواج بياموزد با كسى كه مىخواهد از توشه ازدواج نواله بخورد و افتخار جمع كند، برابر نيستند.
👈در انتخاب همسر كسى را دنبال كن كه بر تو تكيه داشته باشد و به تو افتخار كند.
رجل، پاى زندگى است. اين مرد است كه بايد تكيه گاه باشد نه اينكه خود ذليل و متكى به غير باشد. «روابط متكامل، ص: 14 و 22»
📚 رد پای نور در خاطرات من، خاطراتی از استاد علی صفایی حائری
🌿 @einsad
#ازدواج
استاد علی صفایی حائری
🌿 حصار امن
من كه پيش از ازدواج در آتش شهوت مىسوختم امروز با خوانده شدن خطبه عقد و جارى شدن آن بر زبان عاقد، مثل آبى كه بر تمام اين آتش ريخته باشند ديگر هيچ احساسى نداشتم.
اين جريان تا جايى ادامه پيدا كرد كه با حيرت به خودم شك كردم و اين حالت سرد و بىميلىِ جديد، به سؤالى تبديل شد كه در نهايت چارهاى جز طرح مسأله نديدم.
وقتى خدمت حاج آقا رسيدم حال جديد خودم را بيان و اظهار نگرانى كردم.
ايشان در جواب گفت :
تو تا ديروز با شرايطى كه داشتى طعمه مناسب و خوبى براى شيطان به حساب مىاومدى و اين بود كه شيطان تمام توان و انرژى خودش رو براى دست يابى به اهدافش به كار مىبرد و تمامى درهاى ورود به سمت نابودى تو رو امتحان مىكرد و اين بود كه در تو شعله هاى شهوت، با برنامه ريزى او سر به آسمان مىگذاشتند، ولى امروز با تدبير تو و حصار امنى كه از ازدواج به دور خودت كشيدى، راههاى نفوذ شيطان رو بسته و اين كه از تو نااميد و دست از سرت برداشته و اين تو هستى كه با اين عملكرد صحيح به استغنايى در اين امر رسيدهاى، ولى اينها به اين معنا نيست كه او تا ابد تو را رها كنه، او با بسته ديدن راههاى موجود به دنبال راههاى نفوذ جديدى مىگرده كه تو در آينده با عملكردهات و نشان دادن نقطه ضعفهاى خودت به دست او مىدى و راه جديدى براى او باز مىكنى و اين اونه كه فعاليت خودش رو از نو آغاز مىكنه.
پس اين استغنا را غنيمت بشمار و با گامهاى صحيحى كه بر مىدارى اين فرصت دوباره را به او نده و نقطه ضعفى از خودت به جا نگذار.
« اگر شيطان از دريچه شهوت و غضب، از دريچه نفس و زينتهاى دنيا داخل مىشود و اظهار مىدارد: «لاَُغْوينَّهُمْ» و «لاَُزَيِّنَنَّ لهم »؛ كه هر آينه آنها را اغوا مىكنم و براى آنها زينت مىبخشم، پس بايد با محبت خدا و با بصيرت و معرفت، راه شيطان را بست و هم زمان به تأمين نيازها پرداخت و به ازدواج و تشكيل خانواده روى آورد، تا با انس و عاطفه و كانونهاى گرم خانواده از اغوا و فريب شيطان جلوگير شد و به تربيت و سازندگى آنها پرداخت، تا بحران عاطفه و فشار جنسى و گرفتارىها، طعمه براى دشمنان قسم خورده فراهم نسازد و فرزندان گرفتار اسلام را در دست كفر و الحاد و فساد و تباهى و خود فروشى و وطن فروشى، اسير ننمايد. روابط متكامل زن و مرد، ص: 11 »
📚 رد پای نور در خاطرات من
🌿 @einsad