و اکنون، روایت...
📓یادش بخیر نوجوانی و جوانی و سررسیدهای هر ساله و سیاه کردن صفحات آنها با خاطرات...
گاهی چندروز پشتِهم، خاطره بود و گاهی هم انگار زندگی هیجانش را از دست میداد، هرچه میگشتی که چیز قابلنوشتن پیدا کنی ... هیییچ!❤️🩹
اما چندسالیست که جنس نوشتنها و خواندنها و گفتنها و شنیدنها عوض شده، عوض که نه، در واقع جهت پیدا کرده است. 🎯
📝چند سالی ست که برای استاد مینویسم و برای او میخوانم و از او میگویم و ...
چند وقتیست دلم یاد جوانی کرده و ولوله نوشتن؛ نوشتنی ساده و از جنس خاطره دوباره به جانم افتاده.
🖋حالا که دوباره برای ترسیم خاطرات، دست به قلم شدهام، این اوست که از پنجره قابِ عکس بزرگ نصب شده روی دیوار، مرا زیر چشمی نگاه میکند. منی که در نقطهای از زمین نشستهام که مکان قرارهای شبانه او با رَبّ و محبوبش بود!
🧩با خودم میگویم همیشه برای دوستدارانش و علاقهمندانش از اندیشهاش گفتیم ولی انگار کسی نپرسیده بود این قابی که از #عین_صاد میگوید، این بلندگویی که صدای او را پخش می کند، این بچههایی که از او و برای او میگویند اینها خودشان چه از او گرفتهاند که اینچنین پای کارش ایستادهاند؟؟
🌌در اینگوشه از این کهکشان سخن، در اینجایی که برای من کوه طور و غار حرای تنهاییهایم است، برخلاف هر آنچه در این سالها گفتهام اینبار نمیخواهم از او بگویم، نمیخواهم او را روایت کنم؛ بلکه میخواهم راویان او را روایت کنم؛ روایتی از #پشت_صحنهی داستان #عین_صاد!
#خانواده_بزرگ_عین_صاد
https://eitaa.com/joinchat/4002808271Ca4ec715462
🏢موسسه یا محل کار؟!
هربار که همسرم یا بچهها میپرسند: سرِ کار بودی؟ یا میپرسند: میروید سرِ کار؟ فوری جواب میدهم سرِ کار نمیروم، میروم موسسه. 💼
انگار سوءاستفاده میکنم از یک مغالطه تا توضیح ندهم یک حقیقت را. آنها درباره فعالیتم میپرسند و من با مکان فعالیت پاسخ میدهم. دوست ندارم احساس کنم سرِکار آمدهام.
💳تا وقتی تعریف کار این باشد که در مقابلش پول گرفته میشود، دلم نمیخواهد بگویم کار من فعالیت در انتشارات #عین_صاد است.
روی عبارت "در مقابلش" توجه کنید؛ با اینکه پول بگیرم که میگیرم، مشکلی ندارم؛ اینکه "در مقابلش" پول بگیرم احساس شکست میکنم. به نظرم هیچ وقت پول، ارزش برابری با هیچ انسانی و هیچ فعالیت انسانی را ندارد، هیییچ وقت!💎
دلم میخواهد در جواب هر کسی که از کارم سوال میپرسد بگویم: من سرِ کار نمیروم؛ من میروم وظیفهام را انجام دهم!🗂
ولی این حرف هم به دهان من بزرگ است. دیگران نمیشناسندم، خودم که خوب خودم را میشناسم! این است که سراغ مغالطه میروم و ترجیح میدهم بگویم: میروم #موسسه! موسسهای که در واقع، خانه #عین_صاد است!
#خانواده_بزرگ_عین_صاد
#پشت_صحنهی
https://eitaa.com/joinchat/4002808271Ca4ec715462