eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
359 دنبال‌کننده
1هزار عکس
219 ویدیو
264 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا شعار «مرگ بر آمریکا» با ممنوعیت ناسزاگویی به دشمنان در قرآن تعارض دارد؟ افرادی ادعا می‌کنند که شعار مرگ دادن به دیگر کشورها مصداق ناسزاگویی به دشمنان است و این با آموزه‌های قرآنی تعارض دارد که در مطلب حاضر به این شبهه پاسخ داده شده است. * * * کسانی شبهه می‌کنند که قرآن كريم مي‌فرمايد: اي مسلمانان! به خدايان و مقدسات كافران و مشركان ناسزا مگوييد تا آنها هم جاهلانه به خداي شما (مقدسات شما) توهين نكنند، پس چرا در كشور ما به پرچم و ملت كشور آمريكا توهين مي‌شود و شعار مرگ بر آمریکا سر داده می‌شود. در پاسخ این افراد باید گفت: «سب» در لغت به معناي دشنام و فحش دادن است که بر اساس ادب و اخلاق اسلامي ممنوع شمرده شده است، به گونه اي که حتي از دشنام نسبت به دشمنان و لو دشمناني که در حال جنگ هستند نهي شده است ، چنان‌که امام علي(ع) در واکنش به فحاشي يارانش به لشکر معاويه فرمودند: «من اکراه دارم از اينکه شما فحاش باشيد‏[1]»، همچنين خداوند متعال مومنين را از فحش دادن به مقدسات مشرکان نهي مي‌کند تا مبادا اين کار باعث فحش دادن آنها به خداوند شود[2]. در اين ميان برخي معتقدند با توجه به اينکه خداوند متعال ما را از دشنام دادن به مقدسات مشرکان نهي مي‌کند لذا نبايدنسبت به آمريکا هيچ اهانتي صورت گرفته و مثلا شعارهايي همچون مرگ بر آمريکا گفته شود. اين در حالي است که حتي اگر اين فرض را درست بگيريم که اقداماتي همچون شعار مرگ بر آمريکا، فحاشي نسبت به اين کشور باشد آيه فوق شامل اين ماجرا نمي‌شود چرا که فلسفه و هدفي که در پي ممنوعيت فحاشي نسبت به مقدسات مشرکان وارد شده است عبارت است از ممنوعيت زمينه‌سازي فحاشي نسبت به خداوند و اينکه مبادا با فحاشي کردن به خدايان مشرکان کاري بکنیم که آنها را تحريک نماييم تا به خداوند متعال توهين نمايند کما اينکه از نص صريح آيه چنين فلسفه و علتي براحتي فهميده مي‌شود و مفسران نيز به آن‌ اشاره کرده‌اند. به‌عنوان مثال علامه طباطبايي در تفسير الميزان در اين زمينه مي‌فرمايد: «چون ممكن بود مسلمين به منظور دفاع از حريم پروردگار، بت‏هاى مشركين را هدف دشنام خود قرار داده در نتيجه عصبيت جاهليت، مشركين را نيز وادار سازد كه حريم مقدس خداى متعال را مورد هتك قرار دهند لذا به آنان دستور مى‏دهد كه به خدايان مشركين ناسزا نگويند، چون اگر ناسزا بگويند و آنان هم در مقام معارضه به مثل، به ساحت قدس ربوبى توهين كنند در حقيقت خود مؤمنين باعث هتك حرمت و جسارت به مقام كبريايى خداوند شده‏اند».[3] بنابر اين، آيه فوق شامل ناسزا گفتن به آمريکا نشده و اگر هم بنا بر ممنوعيت ناسزاگويي به دشمنان باشد بايد از دلايل ديگري اين ممنوعيت را استفاده نماييم. ثانيا، اگر هم اطلاق آيه شامل ممنوعيت ناسزاگويي به مقدسات دشمنان باشد، باز هم شامل آمريکا و امثال آن نمي‌شود چرا که با توجه به مباني مقبول اين نظام‌ها که متأثر از جريانات مدرنيته مي‌باشد اين کشورها اساساً هيچ امر قدسي را نمي‌پذيرند و در نتيجه هيچ امر مقدسي ندارند تا اينکه ممنوعيت ناسزاگويي به مقدسات، شامل اين کشورها شود. ثالثا، فعاليت‌هايي که بر عليه آمريکا و انگليس سر داده مي‌شود همچون برگزاري تظاهرات روز مبارزه با استکبار جهاني و يا سر دادن شعار بر عليه اين کشورها اساساً از جنس ناسزاگويي و فحاشي نيستند تا ادله ممنوعيت ناسزاگويي شامل اين شعارها شود بلکه اين قبيل اقدامات ماهيت ديگري دارند از جمله اينکه مي‌تواند از جنس «برائت» از دشمنان باشد که يکي از آموزه‌هاي ديني به شمار مي‌آيد لذا به‌عنوان مثال اطلاق «مرگ» بر دشمنان انقلاب و اسلام در واقع اعلام برائت از سياست استكباري و خوي سلطه‌جويي آنان است كه طبق اصل تبري التزام به آن لازم است. امام خمینی فرمودند: «نكته مهمي كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است كه دشمنان ما و جهانخواران تا كي و كجا ما را تحمل مي‌كنند و تا چه مرزي استقلال و آزادي ما را قبول دارند، به یقين آنان مرزي جز عدول از همه هدايت‌ها و ارزش‌هاي معنوي و الهي‌مان نمي‌شناسند، به گفته قرآن كريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما برنمي‌دارند مگر اينكه شما را از دينتان برگردانند...»[4] همچنين رهبر معظم انقلاب فرمودند: «تا وقتي كه آرمان‌ها و اهداف قرآني و الهي و اسلامي بر ما و بر اين نظام حاكم است اين نفرت و مقابله با سردمداران استكبار جهاني و در رأس همه آمريكا به قوت خود باقي است»[5] ادامه👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽
آمریکا؛ منفور ملت‌های ستمدیده در همين راستا شعار مرگ بر آمريکا و يا آتش زدن پرچم آمريکا نشانه خشم ملت ايران و ساير ملت‌هاي ستمديده از سياست‌هاي استکباري و ظالمانه اين کشور مي باشد و پرچم آمريکا به‌عنوان نماد و سمبل نظام استکباري و زورگو که حقوق ملت‌ها و کشورها را ناديده مي‌گيرد، مورد نفرت همه ملت‌هاي ستمديده و حتي ستمديدگان آمريکايي است، چنان‌که در سال‌هاي اخير خبرهاي مختلفي از به آتش کشيده شدن پرچم آمريکا در تجمعات اعتراضي ضدنژادپرستي در درون آمريکا در رسانه‌ها منتشر شد. رفتار مستکبرانه دولت آمريکا با ساير کشورها و ناديده گرفتن حقوق آنان موجب شده تا دولت آمريکا در ميان ملت‌هاي مظلوم جهان مورد خشم و نفرت باشد و شعار مرگ بر آمريکا بيانگر ميزان انزجار از اين‌گونه رفتارهاست و ملت‌هاي مظلوم جهان که خود را در مقابله با زياده‌خواهي‌هاي اين کشور تنها مي‌بينند، سردادن شعار و نيز آتش زدن پرچم اين کشور را به‌عنوان اعلام انزجار و دشمني با آن و تنها راه برخورد برگزيده‌اند. در حقيقت اين رفتارها، بازتاب و عکس‌العمل مردمي در قبال رفتار دولت آمريکاست. دولت آمريکا با رفتار استکباري خويش در عمل، حقوق ساير کشورها را ناديده گرفته و هويت آنان را زير پا گذارده و زندگي انسان‌هاي بسياري را به آتش کشيده، حيات و آزادي ملت‌ها را به نام حقوق بشر و دموکراسي به نابودي کشانده است و ملت‌ها با رفتارهاي خود، مراتب خشم و نفرت خويش را اين‌گونه به نمايش مي‌گذارند و در عين حال اين پيام را براي مردم آمريکا مي‌فرستند که بدانند که چگونه دولتمردان اين کشور حقوق انساني ساير کشورها را ناديده گرفته و اعتبار بين‌المللي آنان را در ميان ملت‌ها خدشه‌دار کرده‌اند تا آنان نيز در برابر زياده‌خواهي‌ها و جنگ‌افروزي‌هاي دولتمردان اين کشور ايستادگي کنند و نظام حاکم را به رعايت حقوق ساير کشورها و پرهيز از سلطه‌جويي فراخوانند. اگر مردم آمريکا موافق اين‌گونه سياست‌ها هستند و براي حقوق ساير کشورها و ملّت‌ها ارزشي قائل نيستند که در اين صورت در کنار دولتمردان و شريک آنها در جنايات و تجاوزهاي آن هستند و خود مورد نفرت و انزجار ملت‌ها خواهند بود اما اگر مخالف سياست‌هاي دولتمردان خويش هستند و حقوق ساير ملت‌ها را همچون حقوق خويش محترم مي‌دانند بايد اعتراض و مخالفت خود را با اين رفتارها اعلام کنند. براستي ملت‌هاي ستمديده جهان در برابر سياست‌هاي استکباري آمريکا و سکوت سازمان‌هاي بين‌المللي و سازش کشورها و حمايت و همراهي برخي قدرت‌هاي بزرگ، آيا راهي براي ابراز اعلام انزجار و خشم خويش به جز راهپيمايي، تجمع، شعار و آتش زدن پرچم اين کشور به‌عنوان نماد و سمبل نظام استکباري پيش روي خويش دارند؟ توطئه‌های بی‌پایان آمریکا علیه ملت ایران در مورد نظام جمهوري اسلامي و خشم و خروش مردمي بر عليه رفتار استکباري آمريکا کافي است نگاهي به فهرست توطئه‌هاي آمريکا بر عليه ملت ايران از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز داشته باشيم. کودتاي 28 مرداد سال 32، حمله نافرجام طبس، حمايت از رژيم منفور پهلوي، حمايت از رژيم بعث در طول جنگ تحميلي، پشتيباني از منافقين، توقيف اموال ايران، اعمال تحريم‌هاي اقتصادي، تبليغات رسانه‌اي بر عليه نظام، سرنگوني هواپيماي مسافربري، سنگ‌اندازي در راه احقاق حقوق هسته‌اي، حمايت آشکار از گروه‌ها و جريانات برانداز و مخالف نظام و دخالت در امور داخلي کشور و... تنها گوشه‌اي از اقدامات خصمانه و سلطه‌جويانه دولتمردان آمريکا بر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران است که خشم و انزجار مردم را بر عليه سياست‌هاي استکباري آمريکا به همراه داشته و در قالب سردادن شعار مرگ بر آمريکا و نيز آتش زدن پرچم اين کشور بروز يافته است. در مقابل، عکس‌العملی که ملت ايران در قبال آمريکا انجام مي دهند مي‌تواند ماهيت ديگري داشته باشد که عبارت است از دعا، البته دعاي منفي؛ و ابراز برائت و تنفر. به‌عنوان مثال شعارهايي که ملت ايران بر عليه آمريکا و مشابه آن سر مي‌دهند از جمله مرگ بر آمريکا، فحش و بددهني نيستند بلکه دعاي منفي بر عليه اين کشورهاست و بر اساس آن، دعا مي‌کنند که اين سياست‌هاي سلطه‌گرانه، نابود شوند و چنين دعاهايي اولا واکنش طبيعي و فطري هر انسان مظلومي در برابر ظالمان است و حداقل اقدامي است که مي‌توانند در برابر ظالمان انجام دهند ادامه👇🏽
و ثانيا مورد تاييد منابع ديني نيز مي‌باشد چنان‌که در قرآن کريم نيز در کنار نهي از بدگويي نسبت به خدايان مشرکان، بارها از اين دعاها بر عليه دشمنان حق استفاده کرده است که البته با بيانات مختلف از جمله لعن، نفرين و... مطرح شده است که برخي از آنها عبارتند از:«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَهًْ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعين‏[6]»، «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمين‏[7]»، «قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُون‏[8]»، «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ [9]»، «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَهًْ لُمَزَهًْ»[10]، «وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثيمٍ»[11]و.‌... همچنين در روايات اهل بيت نيز تعابير متعددي همچون «قاتلک الله»، «قاتله الله»، «قتلک الله» و... مشاهده مي شود که همه اينها ضمن هم معنا بودن با شعار مرگ، تاييدي بر مشروعيت چنين دعاهاي منفي بر عليه دشمنان است. نتيجه اينکه اگرچه قرآن مسلمانان را از ناسزاگويي و بددهني نسبت به دشمنان منع مي کند اما ملت ايران در رفتارهاي خود نسبت به کشورهاي سلطه‌گري همچون آمريکا هرگز بددهني و فحاشي نمي‌کنند بلکه عملکرد و رفتارشان در قبال دشمنان صرفا واکنشي طبيعي است در برابر جنايت‌ها و ظلم‌هايي که از سوي اين کشورها بر عليه ملت ايران در طول تاريخ صورت گرفته است و ماهيت چنين واکنش‌هايي نيز يا از نوع برائت است و يا از نوع دعاي منفي همچون لعن و نفرين که هر دو نوع واکنش از نظر اسلام مشروعيت دارند و در قرآن و سنت نيز نظايري دال بر مشروعيت آن وجود دارد. پی‌نوشت‌ها: [1] إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِين، نهج‌البلاغه خطبه 206 [2] انعام/ 108 [3]‌ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج‏7، ص: 434 [4]. صحيفة نور، ج 20، ص 237 و 238. [5]. اطلاعات 12/8/73. [6] بقره/161 [7] هود/18 [8] توبه/30 و منافقون/4 [9] مسد/1 [10] همزه/1 [11] جاثيه/7 * مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌ علمیه قم @ejtehad_jame
📚 🔹در محضر امام خمینی(ره) 🔸همه لباس‌های امام (ره) روز هجرت از عراق ‎‏به کویت، حضرت امام فرمودند: احمد، لباس‌های من را بده. در چمدان امام که‏‎ ‎‏باز شد، جز یک عبا و یک قبا، یک پیراهن و شلوار و یک حوله چیز دیگری‏‎ ‎‏دیده نمی‌شد و آنجا بود که من متوجه شدم که این رهبر و این مرجع عالیقدر با‏‎ ‎‏اینکه هر ماه مبلغ زیادی در ایران و عراق به طلاب شهریه می‌پردازند، جز این‏‎ ‎‏مقدار ناچیز، لباس دیگری ندارد. این موضوع برای اهل علم و اهل اخلاق و‏‎ ‎‏مسئولین درس بزرگی است که امام با این ویژگی‌ها بود که به جنگ کفر و‏‎ ‎‏استکبار جهانی رفت و سربلند بیرون آمد.(1) 1. حجت‌الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی‌پور – کتاب آینه حسن – ص 143. 🌹 @ejtehad_jame 🌹
یه سری به کانال های زیر بزنید شاید براتون مفید باشه! 👈آوای معرفت(اخلاقی معنوی) 🆔 @avaymarefat 👈آرشیو صوتی و کتابخانه کانال آوای معرفت 🆔 @arshiv_avaymarefat 👈پله پله تا اجتهاد جامع 🆔 @ejtehad_jame شیطان شناسی 🆔 @anti_sheitan 👈قرارگاه طلاب و اساتید حوزه علمیه قم 🆔 @gharar_at 👈مباحث اصول بر مبنای نظام اعتباریات 🆔 @osul_etebariat لینک گروه دروس حوزه، سفیران👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1203896346C055213aaa4 لینک کانال تجربیات مرگ👇👇 http://eitaa.com/joinchat/732954646Ca69640624f
نمودار کل فقه المکاسب.pdf
2.33M
👌نمودار کل دوره اول مباحثات فقه المکاسب- محرم الحرام ۱۴۴۱ مصادف با شهریور ۱۳۹۸ @olgou4 @ejtehad_jame
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین رهدار درباره نواندیشی در حوزه/1 🔹فقیه ما الان چنین می‌اندیشد که می‌تواند داخل قم باشد و شیراز را مدیریت کند، گه گاهی با هواپیما یا اتوبوس می‌رود یا با تلفن و اینترنت محیط را می‌بیند. فقیه گذشته ما چون این امکانات را نداشت، به خود محیط می‌رفت بخش اول گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/21748 🔻🔻🔻 @ejtehad_jame
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ بخش دوم گفت‌وگو با حجت‌الاسلام رهدار: جریان سنتی نفس‌های آخرش را می‌کشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21806/amp 🔻🔻🔻 @ejtehad_jame
💠 رابطه عمل با عامل 🔻 حرکت عملي به سمت مرکز ادراکات يعني نفس، و يافتن او و تولدي دوباره براي رشد، رزقي است که خداي متعال براي بندگان صالح خود قرار داده است. عمل را اگر در ضلعي از اين مثلث ببينيم عامل در ضلع ديگر است. 🔸 هر کِشتي، نتيجه مطلوب در بارور شدن و رشد را به دنبال ندارد. هر عصايي اژدها نمي شود، عصاي موسي اژدها مي شود، عصاي موسي مي تواند حتي عصاهاي ديگر را ببلعد. اين عصا با آن عصا وصل هستند به دو نفر، آن عصا به سَحَره وصل است و کارايي آن، يک کارايي تخيلي است، يک حرکت بي جان است، يک حرکت بدون ارتباط با آسمان است، صفر صفر نيست ولي نقش تهيّج خيال مخاطب را دارد. چرا؟ چون در يک ضلع، عصاي اينها قرار دارد، در ضلع ديگر خود آنها هستند، خود آنها جان پيدا نکردند که عصاي آنها جان پيدا کند. 🔹 عصا يک ابزار است، علم هم يک ابزار است، از علوم چه داري؟ چه کاري از آن مي آيد؟ ادامه دارد... ‌ ‌@ejtehad_jame
ادامه مطلب قبل... 🔻 در يک ضلع اين مثلث، علم است، ضلع ديگر آن عالم است. چه کرده اي که چه استفاده اي بکني از آن ادراکات خود؟ چگونه اينها را جمع کردي؟ آيا بخش پرورشي، بخش تربيتي، بخش محتوايي، بخش معنوي در پذيرش تو دخيل بود؟ 🔸 آن به آن که داشتي حس هاي خود را به کار مي انداختي و چشم تو روي کتاب مطلبی را مي خواند کجا آن را قرار مي دادي در سِير طولاني عبور اين قضيه از قوه واهمه تا برسد به حافظه که راهي طولاني است؟ 🔹 نسبت خود تو با نفس تو چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با صدق چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با تهذيب چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با ادراکات تو چيست؟ وقتي انسان دارد از خيابان رد مي شود مي تواند خيلي چيزها را ببيند ولي چه فيلتري گذاشته بودي، چگونه نگاه کردي؟ با کدام خط تراز محاسبه کردي؟ چگونه به باطن خويشتن انتقال دادي و در کجا آن را قرار دادي؟ در چه جايگاهي از ايمان هستي؟ 🔸 اينها اموري است که در ضلع ديگر بين علم و عالم، بين فرد و داشته هایش بايد ملاحظه بشود تا جواب بگيريد. ادامه دارد... ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 علم هم ابزار دست ماست. در گام هاي پايين تر و معمول و متداول اگر ما در کسب علم داريم کوشش مي کنيم در بخش پرورشي و تربيتي نیز بايد خود را بسازيم. 🔸 اولا علم غذا است، سراغ چه غذايي رفته ايم؟ و حالا که مي خواهيم تغذيه بشويم مراقبت هاي ويژه هم داشته باشيم که با اين غذا پرورش پيدا بکنيم، رشد پيدا بکنيم و اين باب براي همه باز است، ولی صدق مي خواهد، راست گفتن مي خواهد. 🔹 اگر فردي دنبال حقيقت علم است، راستگويي او اين است که مواظبت هاي خود را داشته باشد، نگذارد نفسانيات در کارهاي او دخيل بشود، چه از شهوت و چه از غضب و چه از دنياطلبي؛ بخش هاي ويژه عبادتي را ملتزم باشد، براي هر کسي سخت است سحر از بستر خواب بلند شود، مخصوصا در شرایط فعلی، اما آن کسي راست مي گويد که اهتمام دارد، آن کسي راست مي گويد که اگر ديد سحر بيدار نمي شود دنبال علل و اسباب آن بر مي آيد. اگر ديد تلويزيون یا مهماني و... باعث شده، شروع مي کند به مديريت کردن. 🔸 سحر داشتن گاهي مديريت شبانه روز مي خواهد و اصلا اين هنر سلوک است که انسان را احيا مي کند، مديريت را به او ياد مي دهد. که اول برای بیداری سحر و بعد برای حال سحر برنامه های روز و وقت خواب خود را مدیریت کند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 👉 @ejtehad_jame
پله پله تا اجتهاد جامع
#عمل #علم #سحر #صدق #سلوک 💠 رابطه عمل با عامل 🔻 حرکت عملي به سمت مرکز ادراکات يعني نفس، و يافتن
نکته: اگر سخنران، خودساخته و مهذب نباشد و اهل معنویت نباشد و اخلاص نداشته باشد چونان ساحری ست که با بیانات زیبا و جذاب خود به ساحری مشغول است و فقط خیال مخاطب را گرم میکند طوری که مخاطب در اثر جذابیت خیالی کلام او جوگیر شده و تصمیم به اصلاح خود میگیرد و عزم و اراده می کند تا خود را تغییر دهد اما بعد مدت کوتاهی می بینیم رها کرده، یک طرف قضیه ممکن است ضعف اراده خودش باشد و سسنی و کم کاری خودش، اما به جد یه طرف قضیه به سخنران برمیگردد که آیا خیال او را گرم کرده یا قلب و دل او را. خلاصه: عصای موسوی به دست گرفته ایم یا سحر ساحری. اولی «فالقی السحرةساجدین »را به دنبال دارد و دومی فقط«سحروا اعین الناس و استرهبوهم.. »