eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
356 دنبال‌کننده
1هزار عکس
209 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡بعضی از روحانیت مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمی‌کند ✔ احمد رهدار در میزگرد «حوزه از آنچه هست تا آنچه باید»🔻 🔹بعضی از ما از دین یک موجود ناکارآمد، تشریفاتی و مقدس به معنای اینکه به درد هیچ چیزی نمی‌خورد ارائه کردیم. اگر الآن شما به سازمان فرهنگ و ارتباطات بروید و برای تبلیغ در اروپا امتحان بدهید، از شما کفایه، مکاسب و رسائل می‌پرسند؛ یعنی این درک نیست که ما در اروپا با آدم‌هایی روبرو هستیم که بایسته است با منطق اسلام مکی روبرو شوند، نه اسلام مدنی. اسلام مکی یعنی اسلام اعتقادات، کلیات و اصل دین. درک‌ها آن قدر حداقلی و ضعیف است که فایده‌ای ندارد. 🔹حوزه نظام ارزش خود را بیشتر به فقه منحصر کرده است، چه بسا نتیجه ابتنای بر فقه اصغر موجب شده چهره دین در ذهنیت مسلمانان و غیرمسلمانان یک چهره ناکارآمد جلوه کند. دو چیز اشتباه است؛ یکی اینکه تمام دین را در فقه خلاصه کنیم و اشتباه دیگر این است که فقه را به حوزه فقه فردی منحصر کنیم. از نظر بعضی اگر یک فقیهی در همان دایره فقه، کلان‌تر از ابواب فقهی متعلق به چند قرن قبل حرف بزند فقیه تلقی نمی‌شود. 🔹مسئله بعدی در بحث تغییرات کلان حوزه در بحث کنشی است و آن ضرورت گذر از قم به جامعه شیعه و از جامعه شیعه به دارالاسلام و از دارالاسلام به جهان است. الزامات کنش در جامعه غیر از الزامات کنش در قم است. الزامات کنش در جهان غیر از الزامات کنش در دارالاسلام است. بعضا فقط یک دست فرمان تولید کردیم و آن دست فرمانی است که به ما قدرت حرکت در کوچه‌ و پس‌کوچه‌های قم را می‌دهد، آن هم کوچه‌هایی که به مراکز حوزوی منتهی می‌شود. نتیجه اینکه ما کمترروحانی داریم که توان ارتباط با جامعه را داشته باشد. 🔹واقعیت این است که بعضی از روحانیت ما مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمی‌کند. الآن بعضی از ما این مزیت را نداریم و به همین علت بعضا حتی الگوهای اخلاقی جامعه هم از روحانیت به غیر روحانیت تغییر پیدا می‌کند. از این امر ناراحت نیستیم که غیر روحانیون الگوی اخلاقی شوند، ولی از این ناراحتیم که چرا روحانیت از این امر باز بماند که بر قله تقوا حضور داشته باشد. 🔹بر این اساس حوزه به نظر می رسد باید نظام ارزش و سنجش خود را تغییر دهد و منطق توزیع مأموریت‌هایی که دارد را بر مدار تقوا ببیند و برنامه‌ها را تقوایی تنظیم کند؛ چراکه ما داریم مزیت نسبتی تاریخ‌مان را از دست می‌دهیم. پیشنهاد من در این زمینه اولویت تربیت بر آموزش است. ما دیگر تحت تربیت نیستیم، نه خودمان تربیت دیدیم و نه کار ویژه تربیت کردن داریم. ما فقط آموزش دیدیم و کار ویژه آموزش دادن داریم. این تقدم تربیت بر آموزش از اموری است که حوزه باید دنبالش برود/شفقنا/ @ejtehadjame
🔴زنگ خطر سکولاريسم در حوزه‌هاي علميه: تا دير نشده است کاري کنيد! 🖊احمدحسين شريفي 🔸مصاحبه جناب آقاي ، نوة ‌دختري آيت‌الله بروجردي(ره)، با سايت اکوايران، بازتاب‌هاي فراواني در ميان حوزويان و همچنين در رسانه‌هاي داخلي و خارجي داشت. نقدهاي عالمانه و دقيقي نيز از سوي و انديشمند نسبت به آن مصاحبه صورت گرفت. 🔸ضمن تشکر از همه طلاب بصير و انقلابي و شجاعي که هر کدام به سهم خود بخش‌هاي مختلف آن مصاحبة سراسر ايراد و نقص و ناداني را نقد کردند، نکته‌اي را متذکر مي‌شوم که به نظر اين بنده هر گونه غفلت از آن يا ناديده گرفتن آن خسارت‌هاي جبران‌ناپذيري براي ، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي خواهد داشت. 🔸و آن اينکه به اعتقاد اين بنده، هر چند شخص جناب آقاي علوي بروجردي از جايگاه علمي چنداني برخوردار نيست؛ اما به دليل انتساب به بيت مرجعيت و توانايي در جذب مريداني از ميان طلاب و عوام مردم، تأمل در سخنان ايشان لازم و مهم است. مصاحبة‌ جناب آقاي علوي بروجردي در حوزه‌هاي علميه را به صدا درآورد. اين مصاحبه نشان داد که ايده‌هاي روشنفکرنمايان سکولار و غرب‌زده و ضد اسلام تا کجا در ميان پاره‌اي از حوزويان نفوذ کرده است! 🔸به اعتقاد اين بنده، مهم‌ترين نکتة انحرافي در آن مصاحبه يک ساعتة ايشان، اين بود که به تبعيت از مهندس و دکتر ، دين را به تقليل دادند و همچون پاره‌اي از خانقاه‌نشينان و معنويت‌گرايان اسلام‌ستيز، نقش پيامبر خدا را در قد و قوارة يک مربي اخلاقي متعارف و فروکاستند. و اين عين است. با پذيرش چنين ايده‌اي است که نه تنها چيزي به نام نخواهيم داشت که اساساً سياست اسلامي، مديريت اسلامي، حقوق اسلامي هم بي‌معنا خواهند بوند؛ چه رسد به جامعه‌شناسي اسلامي و روان‌شناسي اسلامي و امثال آن. 🔸طرح مسأله اقتصاد کاپياليستي و سوسياليستي و امثال آن در اين مصاحبه به اعتقاد بنده، صرفاً پوششي براي طرح چنان ايدة به شدت مخرب و انحرافي بود. اين پوشش را بدان جهت انتخاب کردند که در حال حاضر به سبب ولنگاري‌هاي اقتصاديِ دولت غرب‌زده‌اي که با حمايت‌هاي خود آنان به قدرت رسيده است، چنين سخناني مطابق با ذائقه عامه و حتي پاره‌اي از متخصصان ناآگاه يا غرض‌ورز هم هست. 🔸به هر حال، شايد طرح اين سخن قدري تند و گزنده جلوه کند؛ اما با تمام وجود معتقدم که مديران حوزه تا دير نشده است، بايد يک بازنگري اساسي در سيستم آموزشي و تربيتي و تعليمي حوزه‌هاي علميه داشته باشند. 🔸اين امري بديهي است که بدون تحکيم و تعميق بنيان‌هاي معرفتي، جهان‌نگري، انسان‌شناسي، دين‌شناسي و ارزش‌شناسي طلاب علوم ديني، و با تمرکز مستقيم و اصلي بر مسائل و به شيوة مرسوم، در دوران طلائي آموزش (ده سال ابتدايي تحصيل در حوزه‌هاي علميه)، نه تنها هرگز نمي‌توان حوزه‌اي در تراز انقلاب اسلامي و متناسب با آرمان‌هاي کبير و بزرگ داشت؛ بلکه بايد منتظر روزي بود که پاره‌اي از تربيت شدگان همين حوزه‌ها با برافراشتن پرچم سکولاريسم و ليبراليسم، در مقابل انقلاب و اسلام و آرمان‌هاي خميني کبير بياستند.
✅ «مقام حضرت سلمان علیه‌السلام» 📹 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 چه بکنیم از بی علمی؟! چه بکنیم از ضعف در ایمان؟! از ضعف در تدین! ... چه بکنیم از این ضعف‌ها؟! 🔸چه بکنیم از این ضعف‌های اختیاری؟! نمی‌رویم دنبال تحصیلات علمیه! نمی‌رویم که بفهمیم که خب عمل چطور بر ما آسان بشود؟ اختیارا نمی‌رویم! اگر غیراختیاری باشد حالا، خدا می‌بخشد ما را؛ اما اختیاری را چه بکنیم؟! 🔸 چه‌کار بکنیم از ضعف ما در علم و عمل؟! چه کار بکنیم که این ضعف ما به اختیار ماست؟! خودمان نمی‌رویم دنبال تقویت! 🔹 تقویت علمیه، همین است که عرض کردم؛ درس خواندن و درس گفتن، که هیچ‌کس از آن مستغنی نیست؛ مگر انبیا و اوصیا، که صحبت درس در آنها نیست، ما هیچ ربطی به آن‌ها نداریم! ✅ ماهنوز، شاگردان آن‌ها، سلمان و ابوذر و این‌ها، بالای سرما قرار دارند و ما مقامات آن‌ها را هنوز خبرنداریم ونمی‌دانیم چیست![چه رسد به مقام انبیاء و اوصیاء] ⭕️ مبادا در خودمان یک خیال‌های شیطانی بکنیم! ما رعیت هستیم و در رعیت هم، رعیتِ رعیت هستیم. ما اگر اعتراف به مقام سلمان و ابوذر و مقداد و عمار نداشته باشیم، اعتراف به مافوق آنها (بالاترازآن‌ها که انبیاء‌ و اولیاء هستند) داریم؟ نه! دروغ است! [ اینکه فکر کنیم بدون اعتراف وشناخت به مقام امثال سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، توانسته‌ایم شناختی از مقامات انبیاء و اولیاء داشته باشیم دروغ است!] 🔻 ما از سلمان و ابوذر و مقداد، یقینا! عقب‌تر هستیم، [مثلا یکی] دلیلش این است که سلمان به زهیر گفت: «إذا أدرکتُم سید شباب أهل‌الجنة فکونوا أشُدُّ فَرحا» .. از این غنیمتی که تحصیل کردی... حالا تا زمان قیام سیدالشهدا چقدر طول دارد؟! زمان سلمان تا آن زمان؟! حالا از کجا او(زهیر) موفق بشود به این کار؟ هفتاد و دو تن [اصحاب سیدالشهدا علیه‌السلام] بیشتر نبودند! چطور [سلمان] از بین همه مردم او (زهیر) را جزو هفتاد و دوتن حساب کرده بود و دید (متوجه شد)؟ 🚫 آنها کجا و ما کجا ؟! ما خیلی دوریم از آنها !! 🚫 ما کجا می‌رسیم به سلمان و ابوذر و مقدادشون ، ما خاک پای اون‌ها نمی‌شویم .. 📚 بخشی از فرمایشات حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت اعلی‌الله مقامه در دیدار جمعی از طلاب مشهد با معظم‌له - تابستان ۱۳۷۶
🗓سالروز رحلت عارف ربانی 🏳بزرگ مکتب تفکیک مشهد 🏳حامی‌امام و انقلاب‌اسلامی 🏳آیت الله حسنعلی مروارید 💠رهبرانقلاب ‼️این عالم جلیل‌القدر عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلاح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی با رفتار و منش علمی و عملی خویش چهره‌یی نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطره‌ی همه‌ی کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند. ۸۳/۷/۱۵ ‼️ما باید تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. خوب، یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند. در مشهد مرحوم آ شیخ مجتبی قزوینی مشرب ضدیت با فلسفه‌ی حکمت متعالیه، مشرب ملاصدرا، داشت اما امام چکیده و زبده‌ی مکتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینه‌ی فلسفی‌اش، در زمینه‌ی عرفانی هم همینجور است. خوب، مرحوم آ شیخ مجتبی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج میکرد تا وقتی زنده بود. ترویج هم از امام کرد؛ ایشان بلند شد از مشهد آمد قم، دیدن امام. مرحوم آ میرزا جواد آقای تهرانی در مشهد جزو برگزیدگان و زبدگان همان مکتب بود، اما ایشان جبهه رفت. با تفسیر حمد امام که در تلویزیون پخش میشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ایشان، هم مرحوم آقای مروارید، اما حمایت میکردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سیاسی، اجتماعی، رفاقتی، با هم مأنوس؛ همدیگر را تحمل میکردند. باید در حوزه قم هم باید اینجوری باشد. ۸۶/۹/۸ @Jahade_tabeini
🚨 یک وانت لوازم کهنه! 💠 چند روز پس از خانواده بزرگوار رهبر انقلاب از دختر بنده، خدمت رسیدم. ایشان فرمودند: آقای دکتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند می‌شویم. عرض کردم: چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهرا یکدیگر را پسندیده‌اند و در گفتگو به نتیجه رسیده اند . حالا نظر شما چیست؟ عرض کردم: آقا اختیار ما هم دست شماست! آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از کتابهایم، یک است. خانه ما هم دو اطاق اندرونی دارد و یک اطاق بیرونی که مسئولان می‌آیند و با من دیدار می‌کنند . من پولی برای خرید خانه ندارم. خانه ای اجاره کرده ایم که قرار است در یک طبقه آن و در طبقه دیگر زندگی کنند. ما زندگی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکرده اید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟! زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال کرد. 🌐 خبرگزاری رسمی حوزه علمیه به نقل از @ejtehadjame
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری 🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون 🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه 🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار 🏳و تصویب مجلس شورای ملی 🏳با اصرار شيخ‌فضل‌الله‌نوری/۴ 💠امام خمینی ‼️در تمام دوره مشروطیت یک مجلس قانونی ما نداشتیم. یک مجلسی که همان قانون اساسیِ این مجلس را قبول بکند. چراکه یکی از چیزهایی که در متمم قانون اساسی است اینستکه باید پنج نفر از مجتهدین به تعیین مراجع تقلید، پنج نفر مجتهد در مجلس نظارت کند؛ اگر نباشد مجلس قانونی نیست! ۵۷/۸/۳۰ ‼️از آن روز اول به مشروطه و قانون اساسیش عمل نشد. یکی از مواد قانون اساسی اینستکه باید ۵نفر از مجتهدین در مجلس نظارت کنند که مبادا قوانین برخلاف حکم شرع باشد. اما از اول مشروطه این شیاطین، مردم و روحانیون و مؤمنینی را که تَبَع آنها بودند را بازی دادند و خدعه کردند، متمم قانون اساسی را قبول کردند لکن عمل نکردند، این خدعه آنها بود! ۵۷/۸/۱۲ @Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری 🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون 🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه 🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار 🏳و تصویب مجلس شورای ملی 🏳با اصرار شيخ‌فضل‌الله‌نوری/٣ 💠رهبرانقلاب ‼️چه شد که غربیها، مشخصا انگلیسیها، در مشروطه کامیاب شدند؛ در حالیکه مردم که جمعیت اصلی هستند،‌ میتوانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضل‌الله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود؛ بنظرم مشکل از اینجا پیش آمد که اینها توانستند یک عده‌ای از اعضای جبهه عدالتخواهی یعنی همان اعضای دینی و عمدتا علما را فریب بدهند و اختلاف ایجاد کنند. اینطور به علما میگفتند که شما سوءظن دارید؛ این مشروطه خواهان هم هدفشان دین است! این مسائل در مکاتبات، صدر اعظم عین الدوله به مرحوم آخوند منعکس شده است. انسان میبیند که آنها حساسیت علما را در مقابل انحراف کم کرده‌اند؛ اما بعضیها مثل شیخ فضل الله حساس ماندند؛ اصرار کردند و در متمم، آن مسئله ۵مجتهد جامع الشرایط را گنجاندند اما دیگران این حساسیت را نداشتند و دچار خوش باوری و غفلت شدند. ۸۵/۲/۹ @Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری 🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون 🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه 🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار 🏳و تصویب مجلس شورای ملی 🏳با اصرار شيخ‌فضل‌الله‌نوری/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️مرحوم شیخ فضل الله، سر قضیه متمّم قانون اساسی چه‌ها کشید، آخرش هم چه شد؛ و هم ایشان، هم مخالفین ایشان از علمای بزرگ، به چه وضعی دچار شدند. ۹۱/۳/۲۲ ‼️چطور مشروطه به استبدادی بیشتر از طراز استبدادهای درجه‌ی اول تبدیل شد؛ به اعتقاد ما، همه اینها ناشی از عدم حضور طراز اول در مجلس بود؛ والا اگر علمای پیش‌بینی شده در متمم قانون اساسی، حضور میداشتند، ما امروز از آنچه که هستیم، خیلی جلوتر بودیم. لذا این غفلت در انقلاب و نظام نشد و خوشبختانه حضور امام در انقلاب، با آن قاطعیت و آن بصیرت و آن حزم و آن حکمتی که در ایشان بود، اجازه نداد که دشمنان بخواهند نسبت نظارت علما بر قانون که همان شورای نگهبان است، کاری بکنند که در مشروطه با علمای طراز اول کردند! ۷۰/۱۲/۱۴ @Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری 🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون 🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه 🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار 🏳و تصویب مجلس شورای ملی 🏳با اصرار شيخ‌فضل‌الله‌نوری/۵ 💠امام خمینی ‼️مجلس محلی است که مسائل مهم کشور به آن وابسته است. گرچه بعد مشروطه تا دوره آخر ستمشاهی، مجلس فاسد بود چراکه با توطئه‌های غرب که توسط روشنفکران خائن یا نفهم صورت میگرفت، مجلس را در نظر روحانیون و متدینین به گونه‌ای ساختند که دخالت در انتخابات از معاصی بزرگ بود و روحانیت بکلی به انزوا کشیده شد و دست غربزدگان باز شد و کشور را به آنجا کشاندند که دیدید. مع الاسف امروز هم آن افکار پوسیده از برخی معممین بی‌خبر از دنیا دیده میشود. در حالیکه اگر قانون اساسی با متمم آن، که شیخ فضل الله در راه آن شهید شد، دستخوش تصرفات غربی نمیگردید، اسلام و مسلمین ایران آن رنجها را نمیکشید. ما باید از آن توطئه‌ها که از انزوای معممین و متدینین پیش آمد و سیلی که اسلام و مسلمین خوردند عبرت بگیریم و اگر بر اسلام و کشور اسلامی، بخاطر عدم دخالت ما در سرنوشت جامعه، صدمه وارد شود، مقابل ملت و خدا مسئولیم! ۶۲/۱۱/۲۲ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۱ 🔷گزیده کتاب شرح اسم؛ ‼️بانو خديجه كه در انديشه ازدواج پسر دومش بود، دست به كار شد و دختری را كه در خانواده سنتی و مذهبی پرورش يافته بود، به سیدعلی پيشنهاد كرد. همو پا پيش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. حاج محمداسماعيل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از كاسبان ديندار و باسواد مشهد بود. او پذيرفت كه دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته درآيد كه تصميم دارد در مشهد ساكن شود، آيت الله ميلانی و ديگر بزرگان اهل علم مشهد او را ميشناسند و تأييد ميكنند و به او علاقه دارند. هزينه ازدواج، آن بخشی كه طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آيت الله حاج سيدجواد خامنه ای تأمين شد كه مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس كه حتماً قابل توجه بود. چراکه " آنها مرفه بودند، ميتوانستند و كردند." اوايل پاييز ۱۳۴۳ سيدعلی خامنه ای و خانم خجسته پيوند زناشويی بستند. خطبه عقد توسط آيت الله ميلانی خوانده شد. از اين زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، كه هفده بهار بيش نداشت، پا به دنيای آقا سیدعلی گذاشت كه در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سياسی و شايد تک فرازهای آن در آن روزگار، ياری غم خوار و دوستی مهربان بود. مراسم، آنطوركه مرسوم خانواده های مذهبی و مقيد آن زمان بود، برگزار شد. پس از عقد و پيش از هم خانه شدن، نوعروس خانواده خامنه ای باخبر شد كه شوی ۲۵ساله اش پا در ميدان مبارزه دارد. شرح اسم ص۲۱۱ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۳ 💠رهبرانقلاب ‼️در دوران مبارزه علیه طاغوت، اگر احساسات و ایمان قوی زنها نبود، شاید بسیاری از مردهای ما این قدرت را پیدا نمیکردند که در میدانهای سخت مبارزات حضور داشته باشند. ۶۸/۴/۱۵ ‼️نقش همسری را نباید دست کم گرفت. ما اگر میخواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد؛ والّا نمیشود. ما در دوران مبارزه و بعد از دوران مبارزه، دوران پیروزی انقلاب، آزمایش کردیم؛ مردانی که همسران همراه داشتند، هم در مبارزه توانستند پایدار بمانند، هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه بدهند. البته عکسش هم بود! ۹۰/۱۰/۱۴ ‼️از باب حق گذاری درباره همسرم و نقش ایشان در زندگیم باید بگویم که ایشان در طول مبارزات بنده علیه رژیم، همواره از یک طمانینه و روحیه قوی برخوردار بود، با آنکه خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع میشد، حتی در نیمه شب برای دستگیری من به خانه ما میریختند و مرا مورد ضرب و جرح قرار میدادند، با اینحال هیچگاه ترس و ضعف و ملالتی از همسرم مشاهد نکردم بلکه با روحیه عالی و قوی به ملاقات من در زندان میامد و به من هم روحیه و اعتماد و اطمینان میداد، در دوران زندان هرگز نشد خبر بد و ناراحت کننده‌ای مثل بی پولی و بیماری فرزندان و برای من بیاورد! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۵۹ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۲ 📌گزیده کتاب شرح اسم؛ ‼️زندگی مشترک آقای خامنه‌ای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، دو اتاق از منزل شیخ علی تهرانی، شوهرخواهر آقای خامنه ای، اجاره کردند. فردای روز تبعید امام برای شرکت کنندگان در جلسه خانه آقای قمی اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان‌ رفتن‌ها و تعقیب و گریزها و تبعیدها نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترگ روی ستون‌های صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانواده‌ای دارا به همسری طلبه‌ای ندارد درآمده، و با حوادث زندگی با گشاده‌رویی برخورد می‌کند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای می‌فشرد استوارتر کرد. همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گله‌مندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیده‌ای هم بوده است. مواقعی بود که بعضی گروه‌های مخفی از اشخاص مهم و سطح بالایشان منزل ما رفت و آمد میکردند. من البته به همسرم نمیگفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد... می‌فهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمی‌کرد، مرا نمی‌خواست سوال‌پیچ کند. هیچگونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم می‌کرد.» خانم خجسته میگوید: «دوران مشقت‌بار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کرده‌بودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شِکوه نگشودم فکر می‌کنم بزرگترین نقش من حفظ جوّ آرامش در خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. شرح اسم ص۲۱۷ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۴ 💠رهبرانقلاب ‼️بعضی زنها تاب سختیهای زندگی مردشان را نمی‌آورند و غرغر میکنند اما هستند خانم‌هایی که نه تنها نق نمیزنند بلکه صبر میکنند حتی دلگرمی هم میدهند، چنین زنهایی واقعا قیمت دارند. الحمدلله از این جهت خدای متعال به من لطف کرده و عیال من چنین خانمی است. وقتی در دوران مبارزه در زندان بودم، به دیدن من که می‌آمد، از اوضاع و احوال میپرسیدم، میگفت اصلاً و ابداً ناراحتی و مشکلی ندارم، بعدها که از زندان بیرون آمدم، فهمیدم که چه مشکلاتی داشته، مریض بوده، بی‌پول بوده، سختی فراوان کشیده، اما اصلا و ابدا یک ذره‌اش هم در زندان به من منتقل نمیشد. خدا میداند که بعضی از این حوادثی را که برای ایشان پیش آمده بود من بعد از انقلاب فهمیدم، یعنی همینطور در خلال صحبت به مناسبتی پیش آمد که گفتند. وقتی هم گفتند، من دیدم واقعا طاقت نمی‌آورم، میگفتم چطور اینها را آن موقع به من نمیگفتی. مرحوم مادرم به خانم من میگفت چون تو همه‌اش احساس راحتی میکنی، او هم دنبال این کارها میرود؛ ایشان نعمت بزرگی است برای من؛ خدا را شکر میکنم! ۸۰/۱۲/۲۲ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۵ب 💠رهبراتقلاب ‼️تکرار میکنم این ساده زیستی به برکت لطف خدای تعالی به ما و نیز به برکت وجود همسر صالحه ام است. نوع نگاه ایشان به زخارف دنیوی و زوائد زندگی، مستلزم یک روح بزرگ است، و خدای متعال چنین روحی به این زن عنایت فرموده و البته ما هم مشمول این عنایت هستیم. در تمام شرایط دشواری که با آن روبرو شدم - اعم از زندان و شکنجه و تبعید و ترور - در چهره همسرم نشان اندوه و درهم شکستگی ندیدم بلکه از عزم و اراده او، برای ادامه ی راه، مایه و الهام میگرفتم. حتی مادرم با همه شکیبایی و بصیرت و صلابت خود، تا این درجه طاقت و استقامت نداشت. مادرم شجاع و با شهامت بود و مرا به ادامه مبارزه تشویق میکرد؛ حتی پس از آنکه از نخستین زندان خودم بیرون آمدم، به من گفت: پسرم! من به تو افتخار میکنم و توفیق تو را در این راه از خدا خواهانم. اما با مکرر شدن زندان و بازداشت، دلش سوخت و از اینکه من دوران جوانی را در زندانها و بازداشتگاه ها میگذرانم، با لحن گلایه آمیزی با من سخن میگفت. ليکن هیچگاه از همسرم ضعف و بی تابی و ملالت مشاهده نشد. خون دلی که لعل شد ص۱۶۵ @Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۵الف 💠رهبرانقلاب ‼️در دوران مبارزات، خانمها سربازان خط مقدم انقلاب بودند و این را بعنوان یک مبالغه نمیگویم. اگر زنها با انقلاب سازگار نبودند، مطمئنا این انقلاب واقع نمیشد. من به این معنا اعتقاد دارم. حضور آنها بود که توانست ستون فقرات دشمن را بشکند و مبارزه را بمعنای واقعی کلمه پیش ببرد! ۶۸/۱۰/۲۶ ‼️من درباره زهد همسر صالحه‌ام، تصویرهای بسیاری در ذهن دارم که بیان بعضی آنها خوب نیست، ایشان نه قبل و نه بعد انقلاب هرگز از من درخواستی مثل خرید لباس نکرده‌اند، هیچوقت برای خود زیور آلات نخرید، مقداری زیورآلات داشت که یا هدیه بود و یا از خانه پدری آورده بود که همه آنها را هم فروخت و پولش را در راه خدا صرف کرد، لذا ایشان حتی یک انگشتر معمولی هم ندارند، این رهایی ایشان از زوائد زندگی بیشترین تاثیر را در زندگی من داشته چراکه همین زواید غیر ضروری است که انسان را به بردگی میکشاند! باید از صبر و شکیبایی فراوان همسرم در پیش از انقلاب و اصرارشان بر ساده زیستی در دوران پس انقلاب اشاره کنم؛ بحمدالله منزل ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و زرق و برقهای دنیوی، که حتی در خانه‌های معمولی هم یافت میشود به دور مانده و همسرم در این امر بالاترین و بیشترین نقش را داشته. درست است که من زندگی مشترک را با ساده زیستی آغاز کردم و این روحیه را هم در همسرم تقویت کردم اما صادقانه بگویم ایشان در ساده زیستی، از من بسیار پیشی گرفته‌اند! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۶۰ @Jahade_tabeini
🤔 در چه حالتی بالاترین سطح یادگیری را داریم!؟ 🔹بر اساس تحقیقات انجام شده، بالاترین سطح یادگیری در ما: 🔹٪۱۰ وقتى می‌خوانيم 🔹٪۲۰ وقتى می‌شنويم 🔹٪۳۰ وقتى می‌‌بینیم 🔹٪۵۰ وقتى می‌بينيم و می‌شنويم 🔹٪۷۰ وقتى بحث می‌كنيم 🔹٪۸۰ وقتى تجربه می‌كنيم 👈٪۹۵ وقتى به ديگران ياد می‌دهيم http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها در ایتا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه‌ی شجریان! تو خود حدیث مفصل بخوان... دردشان شجریان نیست! اینا همونایی‌اند که ادعا دارن با ربنای شجریان افطار میکردند اما تحمل فرستادن یه صلوات رو ندارن !البته از جماعت بهایی و بزرگ‌شدگان پای شبکه‌های منوتو و اینترنشنال سعودی جز این را میدیدیم باید شک میکردیم! @آنتی بی بی سی @gharar_a
📷 | چرا حوزه علمیه باید میدان‎دار باشد؟ 🌐 rasanews.ir/002nMs 🆔 @rasanewsagency
آراء و رفتارهای «سید کمال حیدری» در بوته نقد عضو جامعه مدرسین قرار گرفت  حوزه/ جناب آقای حیدری! طبیعی است در مقام بیان مطلب و انتساب کتاب به یک شخصیت، باید این نکات نیز گفته شود. آیا اینکه این کتاب به نام شیخ مفید منتشر شده، می‏تواند دلیل محکمی بر انتساب کتاب به فرد باشد؟ چه فراوان کتبی که بنام برخی افراد چاپ می‏شود، اما انتساب کتاب به آن افراد معلوم نیست! به عنوان نمونه، مگر «کتاب اشعثیات» که منسوب به «ابن ‏اشعث» است، مشکوک نیست؟!   به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله علیدوست  عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،‌در سخنانی به نقد  آراء و رفتارهای جناب آقای سید کمال حیدری پرداخته است که تقدیم می شود. بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای سید کمال حیدری از فضلای معاصر قم، انسانی پرکار و مصمم، که دارای شبکه گسترده ‏ای از سایت، کانال، موسسه علمی و شاگردان متعدد می ‏باشند. یکی از فعالیت‏ های ایشان، همکاری و فعالیت سابق وی در «شبکه الکوثر» بود که معارف شیعی را تبیین و به نقد وهابیت می‏ پرداخت.    از چند سال قبل (تقریبا تیر ماه ۹۲ تاکنون) اما، فایل‏های صوتی-تصویری (کلیپ‏های) متعددی از اظهارات ایشان در موضوعات مختلف دینی و فقهی منتشر می‏شود که بیانگر اتخاذ رویکرد و مبنایی جدید در حوزه تفکر و رفتار او است. در واقع ایشان از آن زمان تاکنون وارد فاز و فضایی جدید شده و تاکنون نیز این رویه ادامه داشته است. از جمله اولین اظهار نظرهایی که بر اساس مبنای جدید، توسط ایشان انجام شده، موردی است که در ماه رمضان سال ۱۳۹۲ از شبکه الکوثر پخش شد. مطابق آنچه از اسناد و مدارک مربوط به آن برنامه در رسانه ‏ها وجود دارد، ایشان معتقد است که بسیاری از میراث روایی شیعه، از کعب الاحبارها، یهودیان، نصرانی‌ها و مجوسی‌ها به ما رسیده است. از جمله آخرین اظهار نظرهای ایشان نیز، موردی است که اواخر تیرماه امسال (۱۳۹۹) تحت عنوان «چالش‌های پیش‏روی دین و مدرنیته در مواجه با ویروس کرونا» به بیان مطالبی پرداخته است. ویژگی‏ کلیپ‏های جناب آقای سید کمال حیدری فایل‏های صوتی و تصویری منتشر شده از جناب آقای سید کمال حیدری دارای ویژگی‏ های ذیل است:[۱]    یک. فراگیری و انتشار گسترده کلیپ‏ها: فایل‏ها و کلیپ‏های ایشان در سطح گسترده‏ای در شبکه‏های اجتماعی داخلی و خارجی، و در طیف‏های مختلفی از این شبکه ‏ها، از قبیل شبکه‏ های شیعی-سنی، و حتی شبکه ‏های وهابی مانند «شبکه کلمه»، به طور وسیعی در حال انتشار و دست به دست شدن است. همچنین مخاطبان مختلفی از مردم عوام تا نخبگان حوزوی و دانشگاهی را به سمت خود کشانده است. به عنوان نمونه بنده از طریق تعدادی از دوستانی که نه حوزوی‏اند و نه دانشگاهی، در مورد این کلیپ‏ها مورد سؤال و پرسش قرار گرفته و فایل‏ها را برای بنده ارسال کرده ‏اند. این نکته بدین معناست که نمی‏توان ادعا کرد این بحث‏ها صرفاً برای حوزویان اندیشمند مطرح می‏شود و کاری به مردم عادی و کوچه و بازار ندارد! دو. تنوع موضوعی کلیپ‏ ها: ویژگی دیگر این فایل‏ها و کلیپ‏ها، تنوع موضوعی آنهاست. جناب سید کمال حیدری در هفت سال اخیر به ساحت‌های مختلفی از قبیل فقه، اعتقادات، معارف، اخلاق، مسائل کلان و بنیادین و حتی مسائل ریز، اما بی‏ فائده‏ای، ورود کرده است؛ مسائل ریزی از قبیل اینکه: «آیا ملاقات با امام زمان در عصر غیبت ممکن است؟» و یا مسائلی از قبیل «مطلب منسوب به شیخ مفید(ره) درباره شیخ صدوق(ره)» که دارای اهمیتی نبوده و در زمره مسائل مهم و اساسی به شمار نمی‏رود. سه. ادعای نقد قرائتی موسوم به «قرائت رسمی از دین»: ویژگی سوم که در همه کلیپ‌ها دیده می‌شود در واقع نقد قرائتی از دین است که ایشان به عنوان «قرائت رسمی» مطرح کرده و مورد نقد قرار می‏ دهد. دلیل ورود بنده به این مسئله اینکه چرا بنده وارد این مسئله می‌شوم، به دو جهت است: یک. حجم بالا و بی ‏پاسخ مطالب: هنوز ناگفته‌ها زیاد است. وقتی نگاه می‏کنیم می‏بینیم که برخی مطالب هست که جای گفتن دارد و باید بیان شود. دو. مسئولیت قانونی بنده در این زمینه: بنده مسئولیت کرسی‌های نقد، نوآوری و نظریه ‏پردازی را از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش علوم نقلی، بر عهده دارم، با توجه به این مسئولیت، بنده لازم می‌‏بینم که در این مسئله ورود کنم و پیشنهادی را در همین ارتباط در انتها تقدیم خواهم کرد. با توجه به این دو مورد، به نظر می‏رسد توجیه کننده ورود بنده در این مسئله باشد. موافقان و مخالفان جناب آقای سید کمال حیدری ایشان در سایه رویکرد جدید خود، با غض‏نظر از کسانی که نسبت به کار، رفتار و شخصیت ایشان بی‌طرف‌ بوده و ناظر هستند و یا کسانی که اطلاع ندارند، دو دیدگاه پیرامون ایشان شکل گرفته است: موافقان و مخالفان. ۱. موافقان و ادله آنها: عده‌ای حامی ایشان هستند و از ایشان دفاع می‌کنند. برخی معتقدند کار ایشان درست است. آخرین دفاعیه ‏ای که در مورد ایشان منت
شر شده مربوط به موسسه علمی فرهنگی امام جواد(ع) است. در مورخه ۶/۵/۹۹ دفاعیه ‏ای با مضمون ذیل توسط موسسه مزبور منتشر شده است. بنده اصل متن را ذکر می‏کنم، تا انصاف رعایت شود: «آیت ‏الله حیدری به خودِ دین و تشیع اشکال وارد نمی‌کند. به باور وی اصل دین، قرآن، پیامبر، اهل‏بیت به عنوان بهترین گره‌گشا و حل کننده مشکلات کلان فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی و حتی جامعه بشری بوده، اما این فهم، برداشت و قرائت نادرست و نامعقول برخی از عالمان دین است که گاهی ناکارآمد و نقدپذیر می‌باشد. هدف اصلی آیت الله حیدری از طرح بحث مذکور و امثال آن ایجاد سوال در اذهان جامعه علمی و حتی عموم مردم جهت پویایی افکار و در گرفتن بحث‌های تحلیلی و انتقادی میان موافقان و مخالفان می‌باشد». سپس مطرح می‌کند جامعه‌ای که در آن امکان طرح سؤال و شبهه نباشد، ایستا می‌شود، و ادامه می‏دهد: «حوزه‌های علمیه و عالمان دین بجای مذمتِ طرح اصل سوال، به ارائه پرسش‌های متقن بپردازند و از این رهگذر تبیینی معقول و اثربخش از دین در مواجهه با مشکلات جوامع بشری، پیش‏رو نهند. تجربه نشان داده که نمی‌شود با جامعه مقابله کرد و جلوی طرح سوال را گرفت، بلکه باید اجازه طرح سوال، اشکالات و مناقشات را از طرف مردم و حتی خود مؤسسات داد  و به ارائه پاسخ‌های مستدل، معقول و بروز پرداخت». بنده بیان دیگری نیز در این زمینه از ایشان دیدم که قابل تأمل و تحسین بود، مبنی بر اینکه «ما نگوییم اصلاح دین؛ دین که صالح و مصلح است؛ بلکه باید بگوییم اصلاح نگاه ‏های دینی و قرائت‏های دینی». این حرفی است که یک موسسه طرفدار یا وابسته به ایشان می‌زند. قهراً خود ایشان و شاگردان و مریدانشان نیز، در مقام دفاع، همین مطالب را بیان خواهند کرد. ۲. مخالفان و ادله آنها: در مقابل دیدگاه پیشین برخی نیز مخالف ایشان بوده و ردیه ‏هایی علیه وی نوشته شده است. طبق رصدی که در فضای مجازی انجام گرفت، از جمله اولین ردیه‏ هایی که علیه ایشان منتشر شد، ردیه ‏ای است که در شهریور ۱۳۹۲، از سوی یکی از مراجع آن روز (که اکنون به رحمت خدا رفته است)، در پاسخ به سؤالی راجع به آقای حیدری و کار ایشان، ابراز شده است. برخی از مخالفان با تعابیری تند و تیز، گاه شخص ایشان، گاه کارهای ایشان و گاه نیز به صورت توأمان هم شخص و هم کارهای ایشان را مورد نقد قرار داده و به چالش کشیده‏ اند؛ تعابیری که بعضا بنده مایل به ذکر آنها نیستم، اما برای رعایت انصاف و اعتدال –چنانکه متن دفاعیه موافقان ذکر شد- ناچار از ذکر آنها هستم. به عنوان نمونه آیت ‏الله میلانی از اساتید حوزه در سال ۹۶، در مقام نقد ایشان می‏گویند: حرف‌هایی که ایشان می‌زند یک شیعه نمی‌زند، و یا حتی یک ناصبی هم نمی‏زند. همچنین از دی ماه ۱۳۹۶ یک شبکه مجازی که با عنوان «بن‏ بست» علیه ایشان فعالیت و مطالب مختلفی را علیه وی منتشر می‏کند، تحت عنوان «سرقت‌های علمی»،[۲] کتاب‌های ایشان و منابع آنها را مقابله می‏کند. در اردیبهشت ۹۷ نیز یکی از علمای عراق مطالب تندی را نسبت به منابع مالی ایشان بیان می‏کند. بعد از تیر ماه امسال (۱۳۹۹) و بعد از اظهار نظر اخیر ایشان در موضوع «چالش‌های پیش‏روی دین و مدرنیته در مواجهه با ویروس کرونا» نیز تعدادی از فضلای حوزه و دانشگاه، در پاسخ و نقد ایشان مطالبی را بیان کردند. و بالاخره بعضی‌ها نیز می‌گویند: ما کار ایشان  را در خدمت دین نمی‏ بینیم. بلکه با توجه به مشکلاتی که دارد آن به ضرر دین می‌بینیم و لذا با ایشان مخالفت می‏ کنند.   نکته مهم: اینها مطالبی است که منتشر شده و مطمئن باشید اگر برخی از اینها در فضای مجازی منتشر نشده بود، بنده آنها را ذکر نمی‏کردم، هرچند اصل بحثم متوقف بر این هست که برخی از نکاتی که گفته شد، باید ذکر شود. رویه ما در نقد جناب آقای حیدری بنده در این مقام، به شخص ایشان کاری نداشته و در مورد شخصیت ایشان هیچ مطلبی بیان نمی‏کنم. همچنین در مقام نیت‏خوانی نیز نیستم. بنده در جایگاه خدای متعال ننشسته‏ و قسیم جنت و نار نیستم. نیز در مقام شناسایی مقصر و یا توصیه و نصیحت نیز نیستم، که خود بیش از دیگران محتاج این مهم هستم. لذا موضوع نقد بنده، کار و رفتار مورد بحث ایشان و جریان‏هایی که نظیر کار ایشان را انجام می دهند است. نقد آقای حیدری و جریان‏های همسو با ایشان از نظر بنده جریان آقای حیدری و جریان‏های همسو با ایشان از سه جهت قابل نقد و مناقشه است: صالح نبودن این جریان ها، نقض‏ غرض نهفته در رفتار این جریان ها، عدم التفات به نتیجه کار و رفتار و زمان‏ پریشی مدعیان این جریان ها. تفصیل مطلب: ۱. صالح نبودن این جریانات: از نظر بنده جریانی که آقای حیدری و برخی دیگر، به دنبال آن هستند، جریان صالحی نیست. ما امروزه با جریانی «سنت‏‌زدا و تراث زدا» مواجه هستیم که تلاش می‏کند پایه‌ها را ویران و -به زعم خود- بر اساس خرابه تراث، بنیانی نوین بسازد. به عنوان مث
ال جناب آقای عبدالکریم سروش با بیان این ادعا که «کل روایات ما خرافه است و روایات صحیح مثل یک انگشتری است در تلی از زباله»، به دنبال چه چیزی است؟[۳] یا وقتی جناب آقای سید کمال حیدری به طور مکرر به فقیهان، متکلمان و قرائت‏های موجود، -که لزوما هم قرائت رسمی نیستند،[۴]- حمله می‏کند، نتیجه آن چیزی جز ویران و نابود کردن تراث نیست. لذاست که از عدم صلاح و صلاحیت این جریانات سخن به میان می‏آ‏وریم.   ۲. نقض‏ غرض نهفته در رفتار این جریانات: نوع رفتار مدعیان این جریانات خلاف و ضد غرض‏شان است. غرض این جریانات ایجاد تحول، نوآوری و نظریه‏پردازی است. حال پرسش این است که: آیا این نوع رفتار برای آفرینش تحول، نوآوری و نظریه پردازی موفق و نتیجه ‏بخش است؟ و آیا این مدل عملکرد به پیشرفت نگاه دینی کمک می‌کند؟ یا اینکه یک «عقبگرد» و یک «نه بزرگ» است؟ بدین معنا که نوع رفتار برای اصلاح نگاه‌های دینی، رفتاری خلاف عقل، تجربه و نقل است!؟ ۳. عدم التفات به نتیجه کار و رفتار مدعیان این جریانات: یکی از نتائج مهلک و خطرناک این نوع رفتار، شبهه ‏افکنی و ایجاد تشکیک است. جناب آقای حیدری با اذعان به این نتیجه خطرناک، خود نقل می‏کند: «من وقتی که در فقه المرأه مطالبی راجع به زنان و حجاب مطرح کردم، برخی به من نامه نوشتند که ما در حجابمان دیگر تردید جدی داریم: لقد وصلتنی رسائل متعددة تقول: سیدنا هذه الابحاث التی تطرحونها فی فقه المرئه أدّی بالبعض ان یشکک فی عقیدته، أدی بعض الاخوات ان ینزعوا حجابهم أدی... أدی...»، و خود ایشان موارد را برمی‌شمارد. این نتیجه، امری است که لامحاله بر این نوع رفتار مترتب است و  اگر متصلبان بخواهند در آن مسیری که ایشان آن مسیر را باطل می‌داند و قرائت -به قول خود- رسمی دین می‏انگارد، تصلب بورزند، ایشان با این رفتارها، بهانه‏ای به دست آنها داده و راه را بر هر نوع نوآوری و نظریه ‏پردازی خواهد بست. ۴. زمان‏ پریشی و عدم مراعات زمان: نکته دیگر پیرامون این جریان ها، زمان‏ پریشی و عدم مراعات و التفات به زمان و زمانه است. برای تبیین این مهم به دو نمونه ذیل توجه بفرمائید:   الف. داعش؛ ثمره فتاوای فقهای شیعه: جناب آقای حیدری در یکی از کلیپ‏های خود –که در زمان حمله داعش به عراق و فتح موصل منتشر شده است - در مقام آسیب ‏شناسی عوامل به وجود آمدن داعش به صحنه آمده و ادعا می‏کند که داعش کذا و کذا و تکفیری‏ها حاصل چه چیزی هستند؟ سپس پاسخ می ‏دهد که علت به وجود آمدن داعش و تکفیری –و یا یکی از علل به وجود آمدن آنها- فتاوایی است که برخی از فقهای شیعی در کتاب‏های فقهی خود دارند! و سپس با اشاره به «جواهر الکلام» مرحوم نجفی، بحث مربوط به جواز غیبت، سب و لعن اهل تسنن را مطرح می‏کند.   ارزیابی این ادعا: گفتنی است : اینجانب مدافع حرف صاحب جواهر در این موضوع نیستم و در درس خارج فقه، در بحث غیبت، این دیدگاه را نپذیرفته‏ ام، اما می‌خواهم عرض کنم این حرکت جناب آقای حیدری مبتلا به زمان‏پریشی است. اینکه دلیل به وجود آمدن و حمله داعش، برخی فتاوای فقهی شیعی انگاشته شود و فقهای معظم شیعی متهم و مقصر شناخته شوند، بدون اینکه زمانه و زمینه صدور آن فتاوا تبیین شود، نوعی زمان ‏پریشی و عدم توجه به زمان و زمینه صدور فتواست، که منجر به قضاوت غلط و ناصحیح می‏شود؛ چنانکه جناب آقای حیدری در این اظهارنظر خود درباره فتوای صاحب جواهر مبتلای به این بلیّه شده است. زمانه و زمینه صدور فتوای صاحب جواهر: جهت اطلاع عرض می‏کنم جناب صاحب جواهر(ره) در سال ۱۲۲۶ نگارش جواهر را شروع می‌کند و حدود ۳۰ سال بعد، -در سال ۱۲۵۷- و ۱۰ سال قبل از وفات ایشان نگارش آن به پایان می‏رسد. در مقطع زمانی قریب به شروع نگارش جواهر الکلام، وهابیون حدود ۱۰ مرتبه به عراق حمله داشته ‏اند. وهابیون در سال ۱۲۱۶ حمله ‏های خود را شروع کردند و پس از ورود به کربلای معلی، با شعار «اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین»، پنج هزار نفر از شیعیان و اهل کربلا را قتل عام کرده، وارد ضریح مطهر امام حسین(ع) می‏شوند و آن را غارت و داخل و اطراف حرم را مملو از کثافات و قازورات می‏کنند! این فرقه انحرافی، مجدداً در سال‏های ۱۲۲۰، ۱۲۲۲، ۱۲۲۵ و... حمله‏های دیگری به عراق می‏کنند، که در برخی از حمله موفق و در برخی شکست می‏خورند. آخرین حمله آنها – تا جایی که بنده ملاحظه کردم- در سال ۱۲۲۵ اتفاق افتاده و نگارش جواهر الکلام نیز در سال ۱۲۲۶ شروع شده است.  این نکته نیز قابل توجه است که در آن زمان تفکیک عموم اهل‏ تسنن از وهابیت -آنگونه که در زمان ما مرسوم است و بین آنها مرزبندی وجود دارد- مشخص نبوده و کل اهل تسنن به سنیّت مکه و مدینه شناخته می ‏شدند؛ لذا هر کاری که اهل تسنن مکه و مدینه انجام می‏دادند، به حساب کل اهل تسنن گذاشته می‏ شد و تفکیکی بین عموم اهل تسنن و فرقه انحرافی وهابیت وجود نداشت. فتوای مورد بحث صاحب جواهر در چنین زمینه و زمانه‏ای صا
در شده است (که بنده در عین حال از آن فتوا دفاع نمی‏کنم). جناب آقای حیدری باید توجه داشته باشند، وقتی متن جواهر –آن هم با غلظت- برای مخاطب خوانده می‏شود، باید زمانه و زمینه صدور هم برای مخاطب تبیین شود. اینکه اشکال شود که چرا صاحب جواهر تفکیک نکرده، چنانکه گذشت، اشکالی بی‏مبناست، چون در آن زمان تفکیک بین اهل تسنن غیر وهابی و وهابیون مرسوم نبود. ادعای تاثیرپذیری فقیه از زمان و فضای حاکم، البته تا حدی پذیرفتنی و طبیعی است، و لذا اگر آن زمان و فضا در نظر گرفته شود، معلوم نیست که اشکالات شما وارد باشد. جناب آقای حیدری! شما از کدام «فقیه نامی» سراغ دارید که فتوایی بر قتل اهل تسنن داده باشد؟ اینکه کسی در گوشه ‏ای چیزی گفته باشد، محل بحث نیست، گرچه چنین موردی را نیز بنده سراغ ندارم. امروزه چه کسی عراق را  حفظ کرده تا حمام خون راه نیفتد؟ یکی از آقایان عربستان می فرمود اگر آیت ‏الله سیستانی(حفظه ‏الله) مانند بزرگان ما می‏ اندیشید، اکنون باید در عراق حمام خون راه می‏ افتاد! این نوع بحث کردن مبتلا به زمان‏پریشی و عدم مراعات زمان است. ب. توهین شیخ مفید(ره) به شیخ صدوق(ره): جناب آقای حیدری در کلیپی دیگر که در سال ۹۸ منتشر شده، کتابی را به مخاطبان نشان داده و ادعا می‏کند که شیخ مفید در این کتاب به شیخ صدوق توهین کرده و «او را دیوانه‏ای خوانده که اهل هوا و هوس است و تکلیف از او ساقط»!! ایشان سپس از مخاطبان خود می‏خواهد که در این‏باره قضاوت کنند و خود در مقام داوری می‏گوید: «یا شیخ مفید خلاف می‌گوید و اینگونه بزرگی مانند شیخ صدوق را متهم به دیوانگی و هوا و هوس می‏کند و یا اینکه شیخ مفید درست می‏گوید و شیخ صدوق حقیقتاً دیوانه و اهل هوا و هوس است!» و بعد نتیجه می‏گیرد که: «اگر شیخ مفید خلاف واقع حرف می‏زند، در این صورت او چه صلاحیتی دارد؟ و اگر راست می‏گوید و صدوق اینگونه است، چگونه شما دین‏تان را از روایات و کتب شیخ صدوق می‏گیرید؟»! ارزیابی این ادعا: در ارزیابی این کار آقای حیدری گفتنی است: کتابی که ایشان به آن استناد می‏کند، کتاب «النکت الاعتقادیه» منسوب به شیخ مفید است، و این در حالی است که اساس این انتساب صدها سال مورد تشکیک بزرگان و اهل تحقیق بوده است. به عنوان نمونه شیخ علی نواده شهید ثانی(ره) در انتساب این کتاب به شیخ به طور جد تشکیک نموده است. همچنین ویژه ‏دانی قدر در عرصه کتاب‏شناسی مانند حاج آقا بزرگ تهرانی –که بر قله شناخت کتاب و مولف ایستاده- تشکیک شیخ علی را صحیح دانسته است. چنانکه مرحوم نجاشی نیز در مقام شمارش و حصر کتاب‏های شیخ مفید نامی از این کتاب به میان نیاورده است. خود مرحوم شیخ مفید نیز هنگام شمارش کتاب‏هایش، اساساً از این کتاب نام نبرده است. برخی از معاصران اهل فن نیز در این انتساب تشکیک کرده‏ اند.     دیگر اینکه رصد موارد یادکرد شیخ صدوق در آثار شیخ مفید، بیانگر رعایت احترام و ادب ویژه شیخ مفید برای مرحوم شیخ صدوق(ره) است. جناب آقای حیدری! طبیعی است در مقام بیان مطلب و انتساب کتاب به یک شخصیت، باید این نکات نیز گفته شود. آیا اینکه این کتاب به نام شیخ مفید منتشر شده، می‏تواند دلیل محکمی بر انتساب کتاب به فرد باشد؟ چه فراوان کتبی که بنام برخی افراد چاپ می‏ شود، اما انتساب کتاب به آن افراد معلوم نیست! به عنوان نمونه، مگر «کتاب اشعثیات» که منسوب به «ابن‏اشعث» است، مشکوک نیست؟!   اینها نمونه‌های کاری و رفتاریِ جناب آقای سید کمال حیدری است. شرائط و ادب نوآوری و اصلاح نگاه ‏های دینی آنچه گذشت، نمونه‏ هایی از کار و رفتار جناب آقای سید کمال حیدری بود. چنین رویه رفتاری‏ و کاری، نیازمند این تذکر قرآنی است که «وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ  إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا» (اسراء: ۳۶) جناب آقای حیدری! نوآوری و اصلاح نگاه‌های دینی، ادب و شرائط دارد:  ۱. احترام به گذشتگان؛ حفظ و تکیه بر تراث: احترام به تراث گذشتگان و تکیه بر آن. این‏گونه نیست که تراث گذشتگان، همه خرافه و غلط باشد؛ باید ارزش و احترام‏ آنها را پررنگ کرد و متذکر شد. ۲. رعایت هنجارهای علم: هر علمی و هر پدیده‌ای هنجار خودش را دارد  که باید رعایت شود. ۳. صداقت و پرهیز از راست ناقص و عدم شفافیت: قرائت ابتر و ناقص مطالب، بدون تبیین و تحلیل درست آنها به نوعی خیانت  به شمار می‏رود. ۴. پرهیز از زمان ‏پریشی: در مقام پژوهش و ارزیابی اراء و اندیشه‏ ها، باید زمان و مکان در نظر گرفته شود و اقتضائات زمانی و مکانی هر مطلب و هر نویسنده‏ ای لحاظ شود. ۵. طرح بحث در جوامع علمی: نمی‏توان هر بحثی را در هر جمعی و مکانی مطرح کرد. هر بحثی مخاطب خاص خود را دارد. مباحث عمیق علمی باید در جمع متخصصین و ویژه ‏دانان آن بحث مطرح شود، نه در جمع‏های عادی و در فضایی که در دسترس عموم قرار می‏ گیرد. طرح بحث در جمع‏ه ای غیر تخصصی، پدیده
عام البلوا و همه ‏گیری است که متوجه برخی از دیگر از سخنرانان در داخل و خارج کشور نیز می‏باشد. بحث عمیق فقهی باید در جمع فقه‏ پژوهان و ویژه‏دانان فقهی مطرح شود، نه در جمع عمومی و یا حتی جمع‏ه ای دانشجویی. حقیقت آن است که همانگونه که امثال ما نسبت به بحث ‏های فیزیک و شیمی و... عوام و ناویژه ‏دان هستیم، همین طور دانشجویان و متخصصین رشته ‏های دیگر نیز در زمینه ‏های مسائل فقهی و اجتهادی عوام به شمار می‏روند و باید از طرح مباحث عمیق فقهی و اجتهادی در جمع ایشان، به دلیل نیازمندی فهم این نوع مطالب به دقت و تخصص، خودداری کرد.   موارد فوق‏ الذکر درباره فتوای صاحب جواهر و نیز کتاب النکت الاعتقادیه، آیا یک بحث صرفاً عقلی است که بتوان با تمعق عقلی آن را دریافت و لذا اقدام به طرح آن در جمع‏ های غیر تخصصی و دانشجویی کرد؟ آیا طرح این مباحث در منظر عموم که اطلاع درستی از جوانب مسئله ندارند، کاری صیحیح است؟! جالب این است وقتی گفته می‏شود این مطالب منجر به انحراف برخی از افراد می‏شود، جناب آقای حیدری پاسخ می‏دهند: «هذه ابحاث علمیه تخصصیه و لیس فتوا فقهیه ولا فتاوا عقائدیه؛ اینها بحث‏های علمی است، نه فتاوای فقهی و اعتقادی!».[۵] و ادامه می‏دهد: «حتی تعملون علیها و ترتبون علیها آثارها هذه دروس للمختصین. هذه بحوث تسمی بحث الخارج فی الحوزات العلمیه؛ اینها بحث‏های تخصصی است برای متخصصان!». جناب آقای حیدری! آیا کلیپ‏های شما فقط برای اهل درس خارج منتشر می‌شود و فقط به دست اینها می‌رسد؟! یا چنانکه شاهدیم در دسترس عموم و عوام قرار دارد و در حال انتشار در شبکه‏ های اجتماعی داخلی و خارجی و خودی و غیر خودی است؟! پیشنهاد رویه صحیح ارائه بحث جناب آقای حیدری! شاید حضرتعالی بنده را بشناسید. بنده از جمله کسانی هستم که مورد هجمه برخی از سنتی‌ها هستم. کتاب‏های «فقه و عقل»، «فقه و عرف»، «فقه و مصلحت»، «روش‏ شناسی اجتهاد»، «فقه و حقوق قراردادها» و.. مملو از مطالب جدید و قابل بحث و گفتگو است، اما براساس حفظ هنجارها و انضباط هر علمی بر اساس خودش به نگارش درآمده ‏اند.  همزمان که حضرتعالی بحث «فقه المرأة» را ارائه می‏کردید، بنده نیز مبحث «جواز تصدی پست‏های سیاسی، اجتماعی و مذهبی توسط زنان» را داشتم. بنده هم در این مسئله به جواز رسیدم و معتقدم زن می‏تواند قبول منصب کند و تمام ادله مخالفین -آنچه مطرح شده- را پاسخ داده، و ادله خودم را ارائه کرده‏ام. این مهم را به صورت عمومی اعلام می‌کنم و متن و صوت درس در سایت بنده موجود است. نمی‌خواهم -خدای ناکرده- ادعایی داشته باشم. مقصود این است که کسی نگوید در حوزه امکان طرح بحث و نظر نو وجود ندارد و جلوی این‏گونه بحث‏ها گرفته می ‏شود. هیچ‏کس نمی‌تواند بنده را متهم به ایستایی، و مخالفت با نوآوری و نظریه‏ پردازی بکند. غرض پیشنهاد شیوه ه‏ای است که عوارض جانبی ندارد و در ضمن زمینه پیشرفت بحث را نیز فراهم می ‏کند. پیشنهاد ارائه بحث در کرسی‏ های نظریه ‏پردازی بنده به عنوان مسئول کرسی‌های علوم نقلی، از جناب آقای حیدری تقاضا و دعوت می‏کنم که با حضور خود یا یکی از مطلعان کامل به نظر ایشان در کرسی‏های نظریه ‏پردازی، به ارائه بحث و نظر در جمع متخصصین بپردازند و هم اکنون این وعده را می‏دهم که زمینه حضور و ارائه بحث‏شان درکرسی های نظریه ‏پردازی را فراهم کنم. نظریه پردازان با حضور در کرسی‏ های نظریه ‏پردازی، اراء و نظریات خود را به محک نقد و نظر و ارزیابی می‏نهند و در جمع ‏های تخصصی، به تبیین و اثبات نظریه خود می‏پردازند. تاکنون حدود ۴۰ مورد کرسی نظریه پردازی در این کرسی‏ ها برگزار شده است. بنده حاضرم امکانات و نفراتی در اختیار شما بگذارم تا بتوانید نظریه خود را در قالبی مکتوب یا شفاهی تنظیم نموده و در جلسه یا جلساتی به ارائه آن بپردازید. ارائه شما در جمع ناقدان و داورانی –که با مشورت با خود حضرتعالی تعیین خواهند شد- انجام خواهد شد و تمام جلسه نیز به صورت صوتی و تصویری ضبط خواهد شد تا در نهایت با صلاحدید حضرتعالی منتشر شود.. این وعده علاوه بر جناب آقای حیدری، به محترمینی که در خارج از کشور هستند نیز داده می‏شود که خودشان و یا کسی –که مورد اعتماد و اطمینان خودشان هستند- را معرفی کنند تا در این کرسی‏ها نظریات آنها طرح و تبیین و نقد شود..[۶] این نوع طرح بحث و مواجهه علمی مصداق بارز فرمایش امیر حکمت و بیان(ع) است که فرمودند: « اِضرِبُوا بعضَ الرأیِ ببعضٍ یَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ؛  آراء را به هم بزنید و رای ثواب را از آن دریابید». نکته آخر: به عنوان آخرین نکته عرض می‏شود: بنده به هیچ وجه از همه آراء و افکار موجود و مطرح دفاع نمی‏کنم و معتقدم همه آراء و افکار فقهی –گذشته از حرف فلان مداح و فلان طلبه و فلان مبلّغ- قابل بررسی و نقد است.   متأسفانه امروزه، شاید به خاطر حرکات همین آقایان، جریان‏هایی مانند آنچه مورد اشاره و نقد قرار گرفت
، فعال شده‏ اند. حقیقت آن است که حرف و عمل این عده قلیل، اساساً قرائت رسمی دین تلقی نمی‏شود تا مورد نقد قرار گیرد، قرائت رسمی دین را باید از عالمان دین جست و طلب کرد. برادران و خوهران! جوانان و نوجوانان عزیز! ما توسط ائمه اهلبیت(ع) دعوت شده ‏ایم که در عصر غیبت برای اخذ معالم و معارف دینی به علما مراجعه کنیم. به عنوان  نمونه امام حسن عسکری(ع) به شیعیان فرمودند برای کسب معارف و احکام دینی، به فقیهانی رجوع کنید که هم علماً هم نفساً سالم‌اند: «فَأمّا مَن کانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدینِهِ مُخالِفا علی هَواهُ مُطِیعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن یُقَلِّدُوهُ».  حضرت ولی‏عصر(عج) نیز ما را به سوی علما و فقها رهنمون شده‏اند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‌ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ».  امیدواریم خداوند بزرگ به ما توفیق  اطاعت و بندگی عنایت کند و ما را از خدمتگزاران دینش قرار دهد. الحمدلله رب العالمین [۱]. ویژگی که عرض می‌کنم منظور شمارش ویژگی‌های ارزشی نیست، یعنی نمی‌خواهم هنجارشناسانه بحث و ارزیابی کنم. بلکه مقصود هستی‏شناسانه و بیان واقعیت‌هایی است که وجود دارد. [۲]. به جهت اینکه نخواستم در تعبیر تصرف کنم، این تعبیر را ذکر کردم، وگرنه مایل به ذکر آن نبودم. [۳]. این مطاب را بنده پیش‏تر در کلیپ‏های دیگری مورد نقد قرار داده‏ام. [۴]. چه اینکه برخی از این قرائت‏ها ممکن است مربووط به یک مداح و یا یک روضه‏خوان و یا یک مبلّغ معمولی باشد که در جایی مطرح کرده و یا حتی مربوط به نظر مشهور و فقهی هم باشد، که البته در برخی موارد قابل قبول است. [۵]. بر خلاف این ادعا، ایشان بارها در همین زمینه‏ها گفته است: «افتی؛ فتوا می‏دهم»! [۶] تلفن تماس برای برگزاری کرسی : ۰۹۱۹۱۲۵۷۹۸۸