⚡بعضی از روحانیت مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمیکند
✔ احمد رهدار در میزگرد «حوزه از آنچه هست تا آنچه باید»🔻
🔹بعضی از ما از دین یک موجود ناکارآمد، تشریفاتی و مقدس به معنای اینکه به درد هیچ چیزی نمیخورد ارائه کردیم. اگر الآن شما به سازمان فرهنگ و ارتباطات بروید و برای تبلیغ در اروپا امتحان بدهید، از شما کفایه، مکاسب و رسائل میپرسند؛ یعنی این درک نیست که ما در اروپا با آدمهایی روبرو هستیم که بایسته است با منطق اسلام مکی روبرو شوند، نه اسلام مدنی. اسلام مکی یعنی اسلام اعتقادات، کلیات و اصل دین. درکها آن قدر حداقلی و ضعیف است که فایدهای ندارد.
🔹حوزه نظام ارزش خود را بیشتر به فقه منحصر کرده است، چه بسا نتیجه ابتنای بر فقه اصغر موجب شده چهره دین در ذهنیت مسلمانان و غیرمسلمانان یک چهره ناکارآمد جلوه کند. دو چیز اشتباه است؛ یکی اینکه تمام دین را در فقه خلاصه کنیم و اشتباه دیگر این است که فقه را به حوزه فقه فردی منحصر کنیم. از نظر بعضی اگر یک فقیهی در همان دایره فقه، کلانتر از ابواب فقهی متعلق به چند قرن قبل حرف بزند فقیه تلقی نمیشود.
🔹مسئله بعدی در بحث تغییرات کلان حوزه در بحث کنشی است و آن ضرورت گذر از قم به جامعه شیعه و از جامعه شیعه به دارالاسلام و از دارالاسلام به جهان است. الزامات کنش در جامعه غیر از الزامات کنش در قم است. الزامات کنش در جهان غیر از الزامات کنش در دارالاسلام است. بعضا فقط یک دست فرمان تولید کردیم و آن دست فرمانی است که به ما قدرت حرکت در کوچه و پسکوچههای قم را میدهد، آن هم کوچههایی که به مراکز حوزوی منتهی میشود. نتیجه اینکه ما کمترروحانی داریم که توان ارتباط با جامعه را داشته باشد.
🔹واقعیت این است که بعضی از روحانیت ما مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمیکند. الآن بعضی از ما این مزیت را نداریم و به همین علت بعضا حتی الگوهای اخلاقی جامعه هم از روحانیت به غیر روحانیت تغییر پیدا میکند. از این امر ناراحت نیستیم که غیر روحانیون الگوی اخلاقی شوند، ولی از این ناراحتیم که چرا روحانیت از این امر باز بماند که بر قله تقوا حضور داشته باشد.
🔹بر این اساس حوزه به نظر می رسد باید نظام ارزش و سنجش خود را تغییر دهد و منطق توزیع مأموریتهایی که دارد را بر مدار تقوا ببیند و برنامهها را تقوایی تنظیم کند؛ چراکه ما داریم مزیت نسبتی تاریخمان را از دست میدهیم. پیشنهاد من در این زمینه اولویت تربیت بر آموزش است. ما دیگر تحت تربیت نیستیم، نه خودمان تربیت دیدیم و نه کار ویژه تربیت کردن داریم. ما فقط آموزش دیدیم و کار ویژه آموزش دادن داریم. این تقدم تربیت بر آموزش از اموری است که حوزه باید دنبالش برود/شفقنا/
@ejtehadjame
🔴زنگ خطر سکولاريسم در حوزههاي علميه: تا دير نشده است کاري کنيد!
🖊احمدحسين شريفي
🔸مصاحبه جناب آقاي #علوي_بروجردي، نوة دختري آيتالله بروجردي(ره)، با سايت اکوايران، بازتابهاي فراواني در ميان حوزويان و همچنين در رسانههاي داخلي و خارجي داشت. نقدهاي عالمانه و دقيقي نيز از سوي #طلاب_انقلابي و انديشمند نسبت به آن مصاحبه صورت گرفت.
🔸ضمن تشکر از همه طلاب بصير و انقلابي و شجاعي که هر کدام به سهم خود بخشهاي مختلف آن مصاحبة سراسر ايراد و نقص و ناداني را نقد کردند، نکتهاي را متذکر ميشوم که به نظر اين بنده هر گونه غفلت از آن يا ناديده گرفتن آن خسارتهاي جبرانناپذيري براي #حوزههاي_علميه، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي خواهد داشت.
🔸و آن اينکه به اعتقاد اين بنده، هر چند شخص جناب آقاي علوي بروجردي از جايگاه علمي چنداني برخوردار نيست؛ اما به دليل انتساب به بيت مرجعيت و توانايي در جذب مريداني از ميان طلاب و عوام مردم، تأمل در سخنان ايشان لازم و مهم است.
مصاحبة جناب آقاي علوي بروجردي #زنگ_خطر_نفوذ_سکولاريسم در حوزههاي علميه را به صدا درآورد. اين مصاحبه نشان داد که ايدههاي روشنفکرنمايان سکولار و غربزده و ضد اسلام تا کجا در ميان پارهاي از حوزويان نفوذ کرده است!
🔸به اعتقاد اين بنده، مهمترين نکتة انحرافي در آن مصاحبه يک ساعتة ايشان، اين بود که به تبعيت از مهندس #مهدي_بازرگان و دکتر #عبدالکريم_سروش، دين را به #اخلاق تقليل دادند و همچون پارهاي از خانقاهنشينان و معنويتگرايان اسلامستيز، نقش پيامبر خدا را در قد و قوارة يک مربي اخلاقي متعارف و #مرشد_معنوي فروکاستند. و اين عين #سکولاريسم است. با پذيرش چنين ايدهاي است که نه تنها چيزي به نام #اقتصاد_اسلامي نخواهيم داشت که اساساً سياست اسلامي، مديريت اسلامي، حقوق اسلامي هم بيمعنا خواهند بوند؛ چه رسد به جامعهشناسي اسلامي و روانشناسي اسلامي و امثال آن.
🔸طرح مسأله اقتصاد کاپياليستي و سوسياليستي و امثال آن در اين مصاحبه به اعتقاد بنده، صرفاً پوششي براي طرح چنان ايدة به شدت مخرب و انحرافي بود. اين پوشش را بدان جهت انتخاب کردند که در حال حاضر به سبب ولنگاريهاي اقتصاديِ دولت غربزدهاي که با حمايتهاي خود آنان به قدرت رسيده است، چنين سخناني مطابق با ذائقه عامه و حتي پارهاي از متخصصان ناآگاه يا غرضورز هم هست.
🔸به هر حال، شايد طرح اين سخن قدري تند و گزنده جلوه کند؛ اما با تمام وجود معتقدم که مديران حوزه تا دير نشده است، بايد يک بازنگري اساسي در سيستم آموزشي و تربيتي و تعليمي حوزههاي علميه داشته باشند.
🔸اين امري بديهي است که بدون تحکيم و تعميق بنيانهاي معرفتي، جهاننگري، انسانشناسي، دينشناسي و ارزششناسي طلاب علوم ديني، و با تمرکز مستقيم و اصلي بر مسائل #فقه و #اصول به شيوة مرسوم، در دوران طلائي آموزش (ده سال ابتدايي تحصيل در حوزههاي علميه)، نه تنها هرگز نميتوان حوزهاي در تراز انقلاب اسلامي و متناسب با آرمانهاي #خميني کبير و #خامنهاي بزرگ داشت؛ بلکه بايد منتظر روزي بود که پارهاي از تربيت شدگان همين حوزهها با برافراشتن پرچم سکولاريسم و ليبراليسم، در مقابل انقلاب و اسلام و آرمانهاي خميني کبير بياستند.
✅ «مقام حضرت سلمان علیهالسلام»
📹 حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸 چه بکنیم از بی علمی؟!
چه بکنیم از ضعف در ایمان؟!
از ضعف در تدین! ... چه بکنیم از این ضعفها؟!
🔸چه بکنیم از این ضعفهای اختیاری؟! نمیرویم دنبال تحصیلات علمیه! نمیرویم که بفهمیم که خب عمل چطور بر ما آسان بشود؟
اختیارا نمیرویم!
اگر غیراختیاری باشد حالا، خدا میبخشد ما را؛ اما اختیاری را چه بکنیم؟!
🔸 چهکار بکنیم از ضعف ما در علم و عمل؟!
چه کار بکنیم که این ضعف ما به اختیار ماست؟! خودمان نمیرویم دنبال تقویت!
🔹 تقویت علمیه، همین است که عرض کردم؛ درس خواندن و درس گفتن، که هیچکس از آن مستغنی نیست؛ مگر انبیا و اوصیا، که صحبت درس در آنها نیست، ما هیچ ربطی به آنها نداریم!
✅ ماهنوز، شاگردان آنها، سلمان و ابوذر و اینها، بالای سرما قرار دارند و ما مقامات آنها را هنوز خبرنداریم ونمیدانیم چیست![چه رسد به مقام انبیاء و اوصیاء]
⭕️ مبادا در خودمان یک خیالهای شیطانی بکنیم!
ما رعیت هستیم و در رعیت هم، رعیتِ رعیت هستیم.
ما اگر اعتراف به مقام سلمان و ابوذر و مقداد و عمار نداشته باشیم، اعتراف به مافوق آنها (بالاترازآنها که انبیاء و اولیاء هستند) داریم؟
نه! دروغ است!
[ اینکه فکر کنیم بدون اعتراف وشناخت به مقام امثال سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، توانستهایم شناختی از مقامات انبیاء و اولیاء داشته باشیم دروغ است!]
🔻 ما از سلمان و ابوذر و مقداد، یقینا! عقبتر هستیم،
[مثلا یکی] دلیلش این است که سلمان به زهیر گفت: «إذا أدرکتُم سید شباب أهلالجنة فکونوا أشُدُّ فَرحا» .. از این غنیمتی که تحصیل کردی...
حالا تا زمان قیام سیدالشهدا چقدر طول دارد؟! زمان سلمان تا آن زمان؟!
حالا از کجا او(زهیر) موفق بشود به این کار؟ هفتاد و دو تن [اصحاب سیدالشهدا علیهالسلام] بیشتر نبودند! چطور [سلمان] از بین همه مردم او (زهیر) را جزو هفتاد و دوتن حساب کرده بود و دید (متوجه شد)؟
🚫 آنها کجا و ما کجا ؟!
ما خیلی دوریم از آنها !!
🚫 ما کجا میرسیم به سلمان و ابوذر و مقدادشون ، ما خاک پای اونها نمیشویم ..
📚 بخشی از فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی بهجت اعلیالله مقامه در دیدار جمعی از طلاب مشهد با معظمله - تابستان ۱۳۷۶
🗓سالروز رحلت عارف ربانی
🏳بزرگ مکتب تفکیک مشهد
🏳حامیامام و انقلاباسلامی
🏳آیت الله حسنعلی مروارید
💠رهبرانقلاب
‼️این عالم جلیلالقدر عمر پربرکت خود را یکسره با پرهیزگاری و صلاح و سداد گذرانید و در طول سالیان متمادی با رفتار و منش علمی و عملی خویش چهرهیی نورانی و فراموش نشدنی از خود در خاطرهی همهی کسانی که با ایشان آشنا بودند، باقی گذاشتند. ۸۳/۷/۱۵
‼️ما باید تحمل را در حوزه باید بالا ببریم. خوب، یکی مشرب فلسفی دارد، یکی مشرب عرفانی دارد، یکی مشرب فقاهتی دارد، ممکن است همدیگر را هم قبول نداشته باشند. در مشهد مرحوم آ شیخ مجتبی قزوینی مشرب ضدیت با فلسفهی حکمت متعالیه، مشرب ملاصدرا، داشت اما امام چکیده و زبدهی مکتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینهی فلسفیاش، در زمینهی عرفانی هم همینجور است. خوب، مرحوم آ شیخ مجتبی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج میکرد تا وقتی زنده بود. ترویج هم از امام کرد؛ ایشان بلند شد از مشهد آمد قم، دیدن امام. مرحوم آ میرزا جواد آقای تهرانی در مشهد جزو برگزیدگان و زبدگان همان مکتب بود، اما ایشان جبهه رفت. با تفسیر حمد امام که در تلویزیون پخش میشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ایشان، هم مرحوم آقای مروارید، اما حمایت میکردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سیاسی، اجتماعی، رفاقتی، با هم مأنوس؛ همدیگر را تحمل میکردند. باید در حوزه قم هم باید اینجوری باشد. ۸۶/۹/۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🚨 یک وانت لوازم کهنه!
💠 چند روز پس از #خواستگاری خانواده بزرگوار رهبر انقلاب از دختر بنده، خدمت #مقام_معظم_رهبری رسیدم. ایشان فرمودند: آقای دکتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند میشویم. عرض کردم: چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهرا یکدیگر را پسندیدهاند و در گفتگو به نتیجه رسیده اند . حالا نظر شما چیست؟
عرض کردم: آقا اختیار ما هم دست شماست!
آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از کتابهایم، یک #وانت #لوازم_کهنه است. خانه ما هم دو اطاق اندرونی دارد و یک اطاق بیرونی که مسئولان میآیند و با من دیدار میکنند . من پولی برای خرید خانه ندارم. خانه ای اجاره کرده ایم که قرار است در یک طبقه آن #آقا_مصطفی و در طبقه دیگر #آقا_مجتبی زندگی کنند. ما زندگی #معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکرده اید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟!
زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روی باز استقبال کرد.
🌐 خبرگزاری رسمی حوزه علمیه به نقل از #غلامعلی_حداد_عادل
✍ @ejtehadjame
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری
🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون
🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه
🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار
🏳و تصویب مجلس شورای ملی
🏳با اصرار شيخفضلاللهنوری/۴
💠امام خمینی
‼️در تمام دوره مشروطیت یک مجلس قانونی ما نداشتیم. یک مجلسی که همان قانون اساسیِ این مجلس را قبول بکند. چراکه یکی از چیزهایی که در متمم قانون اساسی است اینستکه باید پنج نفر از مجتهدین به تعیین مراجع تقلید، پنج نفر مجتهد در مجلس نظارت کند؛ اگر نباشد مجلس قانونی نیست! ۵۷/۸/۳۰
‼️از آن روز اول به مشروطه و قانون اساسیش عمل نشد. یکی از مواد قانون اساسی اینستکه باید ۵نفر از مجتهدین در مجلس نظارت کنند که مبادا قوانین برخلاف حکم شرع باشد. اما از اول مشروطه این شیاطین، مردم و روحانیون و مؤمنینی را که تَبَع آنها بودند را بازی دادند و خدعه کردند، متمم قانون اساسی را قبول کردند لکن عمل نکردند، این خدعه آنها بود! ۵۷/۸/۱۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری
🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون
🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه
🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار
🏳و تصویب مجلس شورای ملی
🏳با اصرار شيخفضلاللهنوری/٣
💠رهبرانقلاب
‼️چه شد که غربیها، مشخصا انگلیسیها، در مشروطه کامیاب شدند؛ در حالیکه مردم که جمعیت اصلی هستند، میتوانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضلالله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود؛ بنظرم مشکل از اینجا پیش آمد که اینها توانستند یک عدهای از اعضای جبهه عدالتخواهی یعنی همان اعضای دینی و عمدتا علما را فریب بدهند و اختلاف ایجاد کنند. اینطور به علما میگفتند که شما سوءظن دارید؛ این مشروطه خواهان هم هدفشان دین است! این مسائل در مکاتبات، صدر اعظم عین الدوله به مرحوم آخوند منعکس شده است. انسان میبیند که آنها حساسیت علما را در مقابل انحراف کم کردهاند؛ اما بعضیها مثل شیخ فضل الله حساس ماندند؛ اصرار کردند و در متمم، آن مسئله ۵مجتهد جامع الشرایط را گنجاندند اما دیگران این حساسیت را نداشتند و دچار خوش باوری و غفلت شدند. ۸۵/۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری
🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون
🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه
🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار
🏳و تصویب مجلس شورای ملی
🏳با اصرار شيخفضلاللهنوری/۲
💠رهبرانقلاب
‼️مرحوم شیخ فضل الله، سر قضیه متمّم قانون اساسی چهها کشید، آخرش هم چه شد؛ و هم ایشان، هم مخالفین ایشان از علمای بزرگ، به چه وضعی دچار شدند. ۹۱/۳/۲۲
‼️چطور مشروطه به استبدادی بیشتر از طراز استبدادهای درجهی اول تبدیل شد؛ به اعتقاد ما، همه اینها ناشی از عدم حضور طراز اول در مجلس بود؛ والا اگر علمای پیشبینی شده در متمم قانون اساسی، حضور میداشتند، ما امروز از آنچه که هستیم، خیلی جلوتر بودیم. لذا این غفلت در انقلاب و نظام نشد و خوشبختانه حضور امام در انقلاب، با آن قاطعیت و آن بصیرت و آن حزم و آن حکمتی که در ایشان بود، اجازه نداد که دشمنان بخواهند نسبت نظارت علما بر قانون که همان شورای نگهبان است، کاری بکنند که در مشروطه با علمای طراز اول کردند! ۷۰/۱۲/۱۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروزپرعبرت تصویب صوری
🏳متمم نظارت ۵مجتهد برقانون
🏳ذیل اصل ۱۰۵ قانون مشروطه
🏳با امضای محمدعلی شاه قاجار
🏳و تصویب مجلس شورای ملی
🏳با اصرار شيخفضلاللهنوری/۵
💠امام خمینی
‼️مجلس محلی است که مسائل مهم کشور به آن وابسته است. گرچه بعد مشروطه تا دوره آخر ستمشاهی، مجلس فاسد بود چراکه با توطئههای غرب که توسط روشنفکران خائن یا نفهم صورت میگرفت، مجلس را در نظر روحانیون و متدینین به گونهای ساختند که دخالت در انتخابات از معاصی بزرگ بود و روحانیت بکلی به انزوا کشیده شد و دست غربزدگان باز شد و کشور را به آنجا کشاندند که دیدید. مع الاسف امروز هم آن افکار پوسیده از برخی معممین بیخبر از دنیا دیده میشود. در حالیکه اگر قانون اساسی با متمم آن، که شیخ فضل الله در راه آن شهید شد، دستخوش تصرفات غربی نمیگردید، اسلام و مسلمین ایران آن رنجها را نمیکشید. ما باید از آن توطئهها که از انزوای معممین و متدینین پیش آمد و سیلی که اسلام و مسلمین خوردند عبرت بگیریم و اگر بر اسلام و کشور اسلامی، بخاطر عدم دخالت ما در سرنوشت جامعه، صدمه وارد شود، مقابل ملت و خدا مسئولیم! ۶۲/۱۱/۲۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۱
🔷گزیده کتاب شرح اسم؛
‼️بانو خديجه كه در انديشه ازدواج پسر دومش بود، دست به كار شد و دختری را كه در خانواده سنتی و مذهبی پرورش يافته بود، به سیدعلی پيشنهاد كرد. همو پا پيش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. حاج محمداسماعيل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از كاسبان ديندار و باسواد مشهد بود. او پذيرفت كه دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته درآيد كه تصميم دارد در مشهد ساكن شود، آيت الله ميلانی و ديگر بزرگان اهل علم مشهد او را ميشناسند و تأييد ميكنند و به او علاقه دارند. هزينه ازدواج، آن بخشی كه طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آيت الله حاج سيدجواد خامنه ای تأمين شد كه مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس كه حتماً قابل توجه بود. چراکه " آنها مرفه بودند، ميتوانستند و كردند." اوايل پاييز ۱۳۴۳ سيدعلی خامنه ای و خانم خجسته پيوند زناشويی بستند. خطبه عقد توسط آيت الله ميلانی خوانده شد. از اين زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، كه هفده بهار بيش نداشت، پا به دنيای آقا سیدعلی گذاشت كه در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سياسی و شايد تک فرازهای آن در آن روزگار، ياری غم خوار و دوستی مهربان بود. مراسم، آنطوركه مرسوم خانواده های مذهبی و مقيد آن زمان بود، برگزار شد. پس از عقد و پيش از هم خانه شدن، نوعروس خانواده خامنه ای باخبر شد كه شوی ۲۵ساله اش پا در ميدان مبارزه دارد. شرح اسم ص۲۱۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۳
💠رهبرانقلاب
‼️در دوران مبارزه علیه طاغوت، اگر احساسات و ایمان قوی زنها نبود، شاید بسیاری از مردهای ما این قدرت را پیدا نمیکردند که در میدانهای سخت مبارزات حضور داشته باشند. ۶۸/۴/۱۵
‼️نقش همسری را نباید دست کم گرفت. ما اگر میخواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد؛ والّا نمیشود. ما در دوران مبارزه و بعد از دوران مبارزه، دوران پیروزی انقلاب، آزمایش کردیم؛ مردانی که همسران همراه داشتند، هم در مبارزه توانستند پایدار بمانند، هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه بدهند. البته عکسش هم بود! ۹۰/۱۰/۱۴
‼️از باب حق گذاری درباره همسرم و نقش ایشان در زندگیم باید بگویم که ایشان در طول مبارزات بنده علیه رژیم، همواره از یک طمانینه و روحیه قوی برخوردار بود، با آنکه خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع میشد، حتی در نیمه شب برای دستگیری من به خانه ما میریختند و مرا مورد ضرب و جرح قرار میدادند، با اینحال هیچگاه ترس و ضعف و ملالتی از همسرم مشاهد نکردم بلکه با روحیه عالی و قوی به ملاقات من در زندان میامد و به من هم روحیه و اعتماد و اطمینان میداد، در دوران زندان هرگز نشد خبر بد و ناراحت کنندهای مثل بی پولی و بیماری فرزندان و برای من بیاورد! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۵۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۲
📌گزیده کتاب شرح اسم؛
‼️زندگی مشترک آقای خامنهای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، دو اتاق از منزل شیخ علی تهرانی، شوهرخواهر آقای خامنه ای، اجاره کردند. فردای روز تبعید امام برای شرکت کنندگان در جلسه خانه آقای قمی اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان رفتنها و تعقیب و گریزها و تبعیدها نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترگ روی ستونهای صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانوادهای دارا به همسری طلبهای ندارد درآمده، و با حوادث زندگی با گشادهرویی برخورد میکند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای میفشرد استوارتر کرد. همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گلهمندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیدهای هم بوده است. مواقعی بود که بعضی گروههای مخفی از اشخاص مهم و سطح بالایشان منزل ما رفت و آمد میکردند. من البته به همسرم نمیگفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد... میفهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمیکرد، مرا نمیخواست سوالپیچ کند. هیچگونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم میکرد.» خانم خجسته میگوید: «دوران مشقتبار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کردهبودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شِکوه نگشودم فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جوّ آرامش در خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. شرح اسم ص۲۱۷
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۴
💠رهبرانقلاب
‼️بعضی زنها تاب سختیهای زندگی مردشان را نمیآورند و غرغر میکنند اما هستند خانمهایی که نه تنها نق نمیزنند بلکه صبر میکنند حتی دلگرمی هم میدهند، چنین زنهایی واقعا قیمت دارند. الحمدلله از این جهت خدای متعال به من لطف کرده و عیال من چنین خانمی است. وقتی در دوران مبارزه در زندان بودم، به دیدن من که میآمد، از اوضاع و احوال میپرسیدم، میگفت اصلاً و ابداً ناراحتی و مشکلی ندارم، بعدها که از زندان بیرون آمدم، فهمیدم که چه مشکلاتی داشته، مریض بوده، بیپول بوده، سختی فراوان کشیده، اما اصلا و ابدا یک ذرهاش هم در زندان به من منتقل نمیشد. خدا میداند که بعضی از این حوادثی را که برای ایشان پیش آمده بود من بعد از انقلاب فهمیدم، یعنی همینطور در خلال صحبت به مناسبتی پیش آمد که گفتند. وقتی هم گفتند، من دیدم واقعا طاقت نمیآورم، میگفتم چطور اینها را آن موقع به من نمیگفتی. مرحوم مادرم به خانم من میگفت چون تو همهاش احساس راحتی میکنی، او هم دنبال این کارها میرود؛ ایشان نعمت بزرگی است برای من؛ خدا را شکر میکنم! ۸۰/۱۲/۲۲
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۵ب
💠رهبراتقلاب
‼️تکرار میکنم این ساده زیستی به برکت لطف خدای تعالی به ما و نیز به برکت وجود همسر صالحه ام است. نوع نگاه ایشان به زخارف دنیوی و زوائد زندگی، مستلزم یک روح بزرگ است، و خدای متعال چنین روحی به این زن عنایت فرموده و البته ما هم مشمول این عنایت هستیم. در تمام شرایط دشواری که با آن روبرو شدم - اعم از زندان و شکنجه و تبعید و ترور - در چهره همسرم نشان اندوه و درهم شکستگی ندیدم بلکه از عزم و اراده او، برای ادامه ی راه، مایه و الهام میگرفتم. حتی مادرم با همه شکیبایی و بصیرت و صلابت خود، تا این درجه طاقت و استقامت نداشت. مادرم شجاع و با شهامت بود و مرا به ادامه مبارزه تشویق میکرد؛ حتی پس از آنکه از نخستین زندان خودم بیرون آمدم، به من گفت: پسرم! من به تو افتخار میکنم و توفیق تو را در این راه از خدا خواهانم. اما با مکرر شدن زندان و بازداشت، دلش سوخت و از اینکه من دوران جوانی را در زندانها و بازداشتگاه ها میگذرانم، با لحن گلایه آمیزی با من سخن میگفت. ليکن هیچگاه از همسرم ضعف و بی تابی و ملالت مشاهده نشد. خون دلی که لعل شد ص۱۶۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز ازدواج رهبری/۵الف
💠رهبرانقلاب
‼️در دوران مبارزات، خانمها سربازان خط مقدم انقلاب بودند و این را بعنوان یک مبالغه نمیگویم. اگر زنها با انقلاب سازگار نبودند، مطمئنا این انقلاب واقع نمیشد. من به این معنا اعتقاد دارم. حضور آنها بود که توانست ستون فقرات دشمن را بشکند و مبارزه را بمعنای واقعی کلمه پیش ببرد! ۶۸/۱۰/۲۶
‼️من درباره زهد همسر صالحهام، تصویرهای بسیاری در ذهن دارم که بیان بعضی آنها خوب نیست، ایشان نه قبل و نه بعد انقلاب هرگز از من درخواستی مثل خرید لباس نکردهاند، هیچوقت برای خود زیور آلات نخرید، مقداری زیورآلات داشت که یا هدیه بود و یا از خانه پدری آورده بود که همه آنها را هم فروخت و پولش را در راه خدا صرف کرد، لذا ایشان حتی یک انگشتر معمولی هم ندارند، این رهایی ایشان از زوائد زندگی بیشترین تاثیر را در زندگی من داشته چراکه همین زواید غیر ضروری است که انسان را به بردگی میکشاند! باید از صبر و شکیبایی فراوان همسرم در پیش از انقلاب و اصرارشان بر ساده زیستی در دوران پس انقلاب اشاره کنم؛ بحمدالله منزل ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و زرق و برقهای دنیوی، که حتی در خانههای معمولی هم یافت میشود به دور مانده و همسرم در این امر بالاترین و بیشترین نقش را داشته. درست است که من زندگی مشترک را با ساده زیستی آغاز کردم و این روحیه را هم در همسرم تقویت کردم اما صادقانه بگویم ایشان در ساده زیستی، از من بسیار پیشی گرفتهاند! کتاب خون دلی که لعل شد ص۱۶۰
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🤔 در چه حالتی بالاترین سطح یادگیری را داریم!؟
🔹بر اساس تحقیقات انجام شده، بالاترین سطح یادگیری در ما:
🔹٪۱۰ وقتى میخوانيم
🔹٪۲۰ وقتى میشنويم
🔹٪۳۰ وقتى میبینیم
🔹٪۵۰ وقتى میبينيم و میشنويم
🔹٪۷۰ وقتى بحث میكنيم
🔹٪۸۰ وقتى تجربه میكنيم
👈٪۹۵ وقتى به ديگران ياد میدهيم
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌 اولین و بزرگترین کانال قمیها در ایتا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصهی شجریان!
تو خود حدیث مفصل بخوان...
دردشان شجریان نیست!
اینا هموناییاند که ادعا دارن با ربنای شجریان افطار میکردند اما تحمل فرستادن یه صلوات رو ندارن !البته از جماعت بهایی و بزرگشدگان پای شبکههای منوتو و اینترنشنال سعودی جز این را میدیدیم باید شک میکردیم!
@آنتی بی بی سی
@gharar_a
آراء و رفتارهای «سید کمال حیدری» در بوته نقد عضو جامعه مدرسین قرار گرفت

حوزه/ جناب آقای حیدری! طبیعی است در مقام بیان مطلب و انتساب کتاب به یک شخصیت، باید این نکات نیز گفته شود. آیا اینکه این کتاب به نام شیخ مفید منتشر شده، میتواند دلیل محکمی بر انتساب کتاب به فرد باشد؟ چه فراوان کتبی که بنام برخی افراد چاپ میشود، اما انتساب کتاب به آن افراد معلوم نیست! به عنوان نمونه، مگر «کتاب اشعثیات» که منسوب به «ابن اشعث» است، مشکوک نیست؟!
به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت الله علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،در سخنانی به نقد آراء و رفتارهای جناب آقای سید کمال حیدری پرداخته است که تقدیم می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای سید کمال حیدری از فضلای معاصر قم، انسانی پرکار و مصمم، که دارای شبکه گسترده ای از سایت، کانال، موسسه علمی و شاگردان متعدد می باشند.
یکی از فعالیت های ایشان، همکاری و فعالیت سابق وی در «شبکه الکوثر» بود که معارف شیعی را تبیین و به نقد وهابیت می پرداخت.
از چند سال قبل (تقریبا تیر ماه ۹۲ تاکنون) اما، فایلهای صوتی-تصویری (کلیپهای) متعددی از اظهارات ایشان در موضوعات مختلف دینی و فقهی منتشر میشود که بیانگر اتخاذ رویکرد و مبنایی جدید در حوزه تفکر و رفتار او است. در واقع ایشان از آن زمان تاکنون وارد فاز و فضایی جدید شده و تاکنون نیز این رویه ادامه داشته است.
از جمله اولین اظهار نظرهایی که بر اساس مبنای جدید، توسط ایشان انجام شده، موردی است که در ماه رمضان سال ۱۳۹۲ از شبکه الکوثر پخش شد. مطابق آنچه از اسناد و مدارک مربوط به آن برنامه در رسانه ها وجود دارد، ایشان معتقد است که بسیاری از میراث روایی شیعه، از کعب الاحبارها، یهودیان، نصرانیها و مجوسیها به ما رسیده است.
از جمله آخرین اظهار نظرهای ایشان نیز، موردی است که اواخر تیرماه امسال (۱۳۹۹) تحت عنوان «چالشهای پیشروی دین و مدرنیته در مواجه با ویروس کرونا» به بیان مطالبی پرداخته است.
ویژگی کلیپهای جناب آقای سید کمال حیدری
فایلهای صوتی و تصویری منتشر شده از جناب آقای سید کمال حیدری دارای ویژگی های ذیل است:[۱]
یک. فراگیری و انتشار گسترده کلیپها: فایلها و کلیپهای ایشان در سطح گستردهای در شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی، و در طیفهای مختلفی از این شبکه ها، از قبیل شبکه های شیعی-سنی، و حتی شبکه های وهابی مانند «شبکه کلمه»، به طور وسیعی در حال انتشار و دست به دست شدن است. همچنین مخاطبان مختلفی از مردم عوام تا نخبگان حوزوی و دانشگاهی را به سمت خود کشانده است. به عنوان نمونه بنده از طریق تعدادی از دوستانی که نه حوزویاند و نه دانشگاهی، در مورد این کلیپها مورد سؤال و پرسش قرار گرفته و فایلها را برای بنده ارسال کرده اند. این نکته بدین معناست که نمیتوان ادعا کرد این بحثها صرفاً برای حوزویان اندیشمند مطرح میشود و کاری به مردم عادی و کوچه و بازار ندارد!
دو. تنوع موضوعی کلیپ ها: ویژگی دیگر این فایلها و کلیپها، تنوع موضوعی آنهاست. جناب سید کمال حیدری در هفت سال اخیر به ساحتهای مختلفی از قبیل فقه، اعتقادات، معارف، اخلاق، مسائل کلان و بنیادین و حتی مسائل ریز، اما بی فائدهای، ورود کرده است؛ مسائل ریزی از قبیل اینکه: «آیا ملاقات با امام زمان در عصر غیبت ممکن است؟» و یا مسائلی از قبیل «مطلب منسوب به شیخ مفید(ره) درباره شیخ صدوق(ره)» که دارای اهمیتی نبوده و در زمره مسائل مهم و اساسی به شمار نمیرود.
سه. ادعای نقد قرائتی موسوم به «قرائت رسمی از دین»: ویژگی سوم که در همه کلیپها دیده میشود در واقع نقد قرائتی از دین است که ایشان به عنوان «قرائت رسمی» مطرح کرده و مورد نقد قرار می دهد.
دلیل ورود بنده به این مسئله
اینکه چرا بنده وارد این مسئله میشوم، به دو جهت است:
یک. حجم بالا و بی پاسخ مطالب: هنوز ناگفتهها زیاد است. وقتی نگاه میکنیم میبینیم که برخی مطالب هست که جای گفتن دارد و باید بیان شود.
دو. مسئولیت قانونی بنده در این زمینه: بنده مسئولیت کرسیهای نقد، نوآوری و نظریه پردازی را از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش علوم نقلی، بر عهده دارم، با توجه به این مسئولیت، بنده لازم میبینم که در این مسئله ورود کنم و پیشنهادی را در همین ارتباط در انتها تقدیم خواهم کرد. با توجه به این دو مورد، به نظر میرسد توجیه کننده ورود بنده در این مسئله باشد.
موافقان و مخالفان جناب آقای سید کمال حیدری
ایشان در سایه رویکرد جدید خود، با غضنظر از کسانی که نسبت به کار، رفتار و شخصیت ایشان بیطرف بوده و ناظر هستند و یا کسانی که اطلاع ندارند، دو دیدگاه پیرامون ایشان شکل گرفته است: موافقان و مخالفان.
۱. موافقان و ادله آنها: عدهای حامی ایشان هستند و از ایشان دفاع میکنند. برخی معتقدند کار ایشان درست است. آخرین دفاعیه ای که در مورد ایشان منت
شر شده مربوط به موسسه علمی فرهنگی امام جواد(ع) است. در مورخه ۶/۵/۹۹ دفاعیه ای با مضمون ذیل توسط موسسه مزبور منتشر شده است. بنده اصل متن را ذکر میکنم، تا انصاف رعایت شود: «آیت الله حیدری به خودِ دین و تشیع اشکال وارد نمیکند. به باور وی اصل دین، قرآن، پیامبر، اهلبیت به عنوان بهترین گرهگشا و حل کننده مشکلات کلان فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی و حتی جامعه بشری بوده، اما این فهم، برداشت و قرائت نادرست و نامعقول برخی از عالمان دین است که گاهی ناکارآمد و نقدپذیر میباشد. هدف اصلی آیت الله حیدری از طرح بحث مذکور و امثال آن ایجاد سوال در اذهان جامعه علمی و حتی عموم مردم جهت پویایی افکار و در گرفتن بحثهای تحلیلی و انتقادی میان موافقان و مخالفان میباشد».
سپس مطرح میکند جامعهای که در آن امکان طرح سؤال و شبهه نباشد، ایستا میشود، و ادامه میدهد: «حوزههای علمیه و عالمان دین بجای مذمتِ طرح اصل سوال، به ارائه پرسشهای متقن بپردازند و از این رهگذر تبیینی معقول و اثربخش از دین در مواجهه با مشکلات جوامع بشری، پیشرو نهند. تجربه نشان داده که نمیشود با جامعه مقابله کرد و جلوی طرح سوال را گرفت، بلکه باید اجازه طرح سوال، اشکالات و مناقشات را از طرف مردم و حتی خود مؤسسات داد و به ارائه پاسخهای مستدل، معقول و بروز پرداخت».
بنده بیان دیگری نیز در این زمینه از ایشان دیدم که قابل تأمل و تحسین بود، مبنی بر اینکه «ما نگوییم اصلاح دین؛ دین که صالح و مصلح است؛ بلکه باید بگوییم اصلاح نگاه های دینی و قرائتهای دینی».
این حرفی است که یک موسسه طرفدار یا وابسته به ایشان میزند. قهراً خود ایشان و شاگردان و مریدانشان نیز، در مقام دفاع، همین مطالب را بیان خواهند کرد.
۲. مخالفان و ادله آنها: در مقابل دیدگاه پیشین برخی نیز مخالف ایشان بوده و ردیه هایی علیه وی نوشته شده است.
طبق رصدی که در فضای مجازی انجام گرفت، از جمله اولین ردیه هایی که علیه ایشان منتشر شد، ردیه ای است که در شهریور ۱۳۹۲، از سوی یکی از مراجع آن روز (که اکنون به رحمت خدا رفته است)، در پاسخ به سؤالی راجع به آقای حیدری و کار ایشان، ابراز شده است.
برخی از مخالفان با تعابیری تند و تیز، گاه شخص ایشان، گاه کارهای ایشان و گاه نیز به صورت توأمان هم شخص و هم کارهای ایشان را مورد نقد قرار داده و به چالش کشیده اند؛ تعابیری که بعضا بنده مایل به ذکر آنها نیستم، اما برای رعایت انصاف و اعتدال –چنانکه متن دفاعیه موافقان ذکر شد- ناچار از ذکر آنها هستم.
به عنوان نمونه آیت الله میلانی از اساتید حوزه در سال ۹۶، در مقام نقد ایشان میگویند: حرفهایی که ایشان میزند یک شیعه نمیزند، و یا حتی یک ناصبی هم نمیزند.
همچنین از دی ماه ۱۳۹۶ یک شبکه مجازی که با عنوان «بن بست» علیه ایشان فعالیت و مطالب مختلفی را علیه وی منتشر میکند، تحت عنوان «سرقتهای علمی»،[۲] کتابهای ایشان و منابع آنها را مقابله میکند.
در اردیبهشت ۹۷ نیز یکی از علمای عراق مطالب تندی را نسبت به منابع مالی ایشان بیان میکند. بعد از تیر ماه امسال (۱۳۹۹) و بعد از اظهار نظر اخیر ایشان در موضوع «چالشهای پیشروی دین و مدرنیته در مواجهه با ویروس کرونا» نیز تعدادی از فضلای حوزه و دانشگاه، در پاسخ و نقد ایشان مطالبی را بیان کردند.
و بالاخره بعضیها نیز میگویند: ما کار ایشان را در خدمت دین نمی بینیم. بلکه با توجه به مشکلاتی که دارد آن به ضرر دین میبینیم و لذا با ایشان مخالفت می کنند.
نکته مهم: اینها مطالبی است که منتشر شده و مطمئن باشید اگر برخی از اینها در فضای مجازی منتشر نشده بود، بنده آنها را ذکر نمیکردم، هرچند اصل بحثم متوقف بر این هست که برخی از نکاتی که گفته شد، باید ذکر شود.
رویه ما در نقد جناب آقای حیدری
بنده در این مقام، به شخص ایشان کاری نداشته و در مورد شخصیت ایشان هیچ مطلبی بیان نمیکنم. همچنین در مقام نیتخوانی نیز نیستم. بنده در جایگاه خدای متعال ننشسته و قسیم جنت و نار نیستم. نیز در مقام شناسایی مقصر و یا توصیه و نصیحت نیز نیستم، که خود بیش از دیگران محتاج این مهم هستم.
لذا موضوع نقد بنده، کار و رفتار مورد بحث ایشان و جریانهایی که نظیر کار ایشان را انجام می دهند است.
نقد آقای حیدری و جریانهای همسو با ایشان
از نظر بنده جریان آقای حیدری و جریانهای همسو با ایشان از سه جهت قابل نقد و مناقشه است: صالح نبودن این جریان ها، نقض غرض نهفته در رفتار این جریان ها، عدم التفات به نتیجه کار و رفتار و زمان پریشی مدعیان این جریان ها. تفصیل مطلب:
۱. صالح نبودن این جریانات: از نظر بنده جریانی که آقای حیدری و برخی دیگر، به دنبال آن هستند، جریان صالحی نیست.
ما امروزه با جریانی «سنتزدا و تراث زدا» مواجه هستیم که تلاش میکند پایهها را ویران و -به زعم خود- بر اساس خرابه تراث، بنیانی نوین بسازد. به عنوان مث
ال جناب آقای عبدالکریم سروش با بیان این ادعا که «کل روایات ما خرافه است و روایات صحیح مثل یک انگشتری است در تلی از زباله»، به دنبال چه چیزی است؟[۳] یا وقتی جناب آقای سید کمال حیدری به طور مکرر به فقیهان، متکلمان و قرائتهای موجود، -که لزوما هم قرائت رسمی نیستند،[۴]- حمله میکند، نتیجه آن چیزی جز ویران و نابود کردن تراث نیست. لذاست که از عدم صلاح و صلاحیت این جریانات سخن به میان میآوریم.
۲. نقض غرض نهفته در رفتار این جریانات: نوع رفتار مدعیان این جریانات خلاف و ضد غرضشان است. غرض این جریانات ایجاد تحول، نوآوری و نظریهپردازی است. حال پرسش این است که: آیا این نوع رفتار برای آفرینش تحول، نوآوری و نظریه پردازی موفق و نتیجه بخش است؟ و آیا این مدل عملکرد به پیشرفت نگاه دینی کمک میکند؟ یا اینکه یک «عقبگرد» و یک «نه بزرگ» است؟ بدین معنا که نوع رفتار برای اصلاح نگاههای دینی، رفتاری خلاف عقل، تجربه و نقل است!؟
۳. عدم التفات به نتیجه کار و رفتار مدعیان این جریانات: یکی از نتائج مهلک و خطرناک این نوع رفتار، شبهه افکنی و ایجاد تشکیک است. جناب آقای حیدری با اذعان به این نتیجه خطرناک، خود نقل میکند: «من وقتی که در فقه المرأه مطالبی راجع به زنان و حجاب مطرح کردم، برخی به من نامه نوشتند که ما در حجابمان دیگر تردید جدی داریم: لقد وصلتنی رسائل متعددة تقول: سیدنا هذه الابحاث التی تطرحونها فی فقه المرئه أدّی بالبعض ان یشکک فی عقیدته، أدی بعض الاخوات ان ینزعوا حجابهم أدی... أدی...»، و خود ایشان موارد را برمیشمارد. این نتیجه، امری است که لامحاله بر این نوع رفتار مترتب است و اگر متصلبان بخواهند در آن مسیری که ایشان آن مسیر را باطل میداند و قرائت -به قول خود- رسمی دین میانگارد، تصلب بورزند، ایشان با این رفتارها، بهانهای به دست آنها داده و راه را بر هر نوع نوآوری و نظریه پردازی خواهد بست.
۴. زمان پریشی و عدم مراعات زمان: نکته دیگر پیرامون این جریان ها، زمان پریشی و عدم مراعات و التفات به زمان و زمانه است. برای تبیین این مهم به دو نمونه ذیل توجه بفرمائید:
الف. داعش؛ ثمره فتاوای فقهای شیعه: جناب آقای حیدری در یکی از کلیپهای خود –که در زمان حمله داعش به عراق و فتح موصل منتشر شده است - در مقام آسیب شناسی عوامل به وجود آمدن داعش به صحنه آمده و ادعا میکند که داعش کذا و کذا و تکفیریها حاصل چه چیزی هستند؟ سپس پاسخ می دهد که علت به وجود آمدن داعش و تکفیری –و یا یکی از علل به وجود آمدن آنها- فتاوایی است که برخی از فقهای شیعی در کتابهای فقهی خود دارند! و سپس با اشاره به «جواهر الکلام» مرحوم نجفی، بحث مربوط به جواز غیبت، سب و لعن اهل تسنن را مطرح میکند.
ارزیابی این ادعا: گفتنی است : اینجانب مدافع حرف صاحب جواهر در این موضوع نیستم و در درس خارج فقه، در بحث غیبت، این دیدگاه را نپذیرفته ام، اما میخواهم عرض کنم این حرکت جناب آقای حیدری مبتلا به زمانپریشی است. اینکه دلیل به وجود آمدن و حمله داعش، برخی فتاوای فقهی شیعی انگاشته شود و فقهای معظم شیعی متهم و مقصر شناخته شوند، بدون اینکه زمانه و زمینه صدور آن فتاوا تبیین شود، نوعی زمان پریشی و عدم توجه به زمان و زمینه صدور فتواست، که منجر به قضاوت غلط و ناصحیح میشود؛ چنانکه جناب آقای حیدری در این اظهارنظر خود درباره فتوای صاحب جواهر مبتلای به این بلیّه شده است.
زمانه و زمینه صدور فتوای صاحب جواهر: جهت اطلاع عرض میکنم جناب صاحب جواهر(ره) در سال ۱۲۲۶ نگارش جواهر را شروع میکند و حدود ۳۰ سال بعد، -در سال ۱۲۵۷- و ۱۰ سال قبل از وفات ایشان نگارش آن به پایان میرسد.
در مقطع زمانی قریب به شروع نگارش جواهر الکلام، وهابیون حدود ۱۰ مرتبه به عراق حمله داشته اند. وهابیون در سال ۱۲۱۶ حمله های خود را شروع کردند و پس از ورود به کربلای معلی، با شعار «اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین»، پنج هزار نفر از شیعیان و اهل کربلا را قتل عام کرده، وارد ضریح مطهر امام حسین(ع) میشوند و آن را غارت و داخل و اطراف حرم را مملو از کثافات و قازورات میکنند!
این فرقه انحرافی، مجدداً در سالهای ۱۲۲۰، ۱۲۲۲، ۱۲۲۵ و... حملههای دیگری به عراق میکنند، که در برخی از حمله موفق و در برخی شکست میخورند. آخرین حمله آنها – تا جایی که بنده ملاحظه کردم- در سال ۱۲۲۵ اتفاق افتاده و نگارش جواهر الکلام نیز در سال ۱۲۲۶ شروع شده است.
این نکته نیز قابل توجه است که در آن زمان تفکیک عموم اهل تسنن از وهابیت -آنگونه که در زمان ما مرسوم است و بین آنها مرزبندی وجود دارد- مشخص نبوده و کل اهل تسنن به سنیّت مکه و مدینه شناخته می شدند؛ لذا هر کاری که اهل تسنن مکه و مدینه انجام میدادند، به حساب کل اهل تسنن گذاشته می شد و تفکیکی بین عموم اهل تسنن و فرقه انحرافی وهابیت وجود نداشت.
فتوای مورد بحث صاحب جواهر در چنین زمینه و زمانهای صا
در شده است (که بنده در عین حال از آن فتوا دفاع نمیکنم).
جناب آقای حیدری باید توجه داشته باشند، وقتی متن جواهر –آن هم با غلظت- برای مخاطب خوانده میشود، باید زمانه و زمینه صدور هم برای مخاطب تبیین شود.
اینکه اشکال شود که چرا صاحب جواهر تفکیک نکرده، چنانکه گذشت، اشکالی بیمبناست، چون در آن زمان تفکیک بین اهل تسنن غیر وهابی و وهابیون مرسوم نبود.
ادعای تاثیرپذیری فقیه از زمان و فضای حاکم، البته تا حدی پذیرفتنی و طبیعی است، و لذا اگر آن زمان و فضا در نظر گرفته شود، معلوم نیست که اشکالات شما وارد باشد.
جناب آقای حیدری! شما از کدام «فقیه نامی» سراغ دارید که فتوایی بر قتل اهل تسنن داده باشد؟ اینکه کسی در گوشه ای چیزی گفته باشد، محل بحث نیست، گرچه چنین موردی را نیز بنده سراغ ندارم.
امروزه چه کسی عراق را حفظ کرده تا حمام خون راه نیفتد؟ یکی از آقایان عربستان می فرمود اگر آیت الله سیستانی(حفظه الله) مانند بزرگان ما می اندیشید، اکنون باید در عراق حمام خون راه می افتاد!
این نوع بحث کردن مبتلا به زمانپریشی و عدم مراعات زمان است.
ب. توهین شیخ مفید(ره) به شیخ صدوق(ره): جناب آقای حیدری در کلیپی دیگر که در سال ۹۸ منتشر شده، کتابی را به مخاطبان نشان داده و ادعا میکند که شیخ مفید در این کتاب به شیخ صدوق توهین کرده و «او را دیوانهای خوانده که اهل هوا و هوس است و تکلیف از او ساقط»!!
ایشان سپس از مخاطبان خود میخواهد که در اینباره قضاوت کنند و خود در مقام داوری میگوید: «یا شیخ مفید خلاف میگوید و اینگونه بزرگی مانند شیخ صدوق را متهم به دیوانگی و هوا و هوس میکند و یا اینکه شیخ مفید درست میگوید و شیخ صدوق حقیقتاً دیوانه و اهل هوا و هوس است!» و بعد نتیجه میگیرد که: «اگر شیخ مفید خلاف واقع حرف میزند، در این صورت او چه صلاحیتی دارد؟ و اگر راست میگوید و صدوق اینگونه است، چگونه شما دینتان را از روایات و کتب شیخ صدوق میگیرید؟»!
ارزیابی این ادعا: در ارزیابی این کار آقای حیدری گفتنی است: کتابی که ایشان به آن استناد میکند، کتاب «النکت الاعتقادیه» منسوب به شیخ مفید است، و این در حالی است که اساس این انتساب صدها سال مورد تشکیک بزرگان و اهل تحقیق بوده است. به عنوان نمونه شیخ علی نواده شهید ثانی(ره) در انتساب این کتاب به شیخ به طور جد تشکیک نموده است. همچنین ویژه دانی قدر در عرصه کتابشناسی مانند حاج آقا بزرگ تهرانی –که بر قله شناخت کتاب و مولف ایستاده- تشکیک شیخ علی را صحیح دانسته است. چنانکه مرحوم نجاشی نیز در مقام شمارش و حصر کتابهای شیخ مفید نامی از این کتاب به میان نیاورده است. خود مرحوم شیخ مفید نیز هنگام شمارش کتابهایش، اساساً از این کتاب نام نبرده است. برخی از معاصران اهل فن نیز در این انتساب تشکیک کرده اند.
دیگر اینکه رصد موارد یادکرد شیخ صدوق در آثار شیخ مفید، بیانگر رعایت احترام و ادب ویژه شیخ مفید برای مرحوم شیخ صدوق(ره) است.
جناب آقای حیدری! طبیعی است در مقام بیان مطلب و انتساب کتاب به یک شخصیت، باید این نکات نیز گفته شود. آیا اینکه این کتاب به نام شیخ مفید منتشر شده، میتواند دلیل محکمی بر انتساب کتاب به فرد باشد؟ چه فراوان کتبی که بنام برخی افراد چاپ می شود، اما انتساب کتاب به آن افراد معلوم نیست! به عنوان نمونه، مگر «کتاب اشعثیات» که منسوب به «ابناشعث» است، مشکوک نیست؟!
اینها نمونههای کاری و رفتاریِ جناب آقای سید کمال حیدری است.
شرائط و ادب نوآوری و اصلاح نگاه های دینی
آنچه گذشت، نمونه هایی از کار و رفتار جناب آقای سید کمال حیدری بود. چنین رویه رفتاری و کاری، نیازمند این تذکر قرآنی است که «وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا» (اسراء: ۳۶)
جناب آقای حیدری! نوآوری و اصلاح نگاههای دینی، ادب و شرائط دارد:
۱. احترام به گذشتگان؛ حفظ و تکیه بر تراث: احترام به تراث گذشتگان و تکیه بر آن. اینگونه نیست که تراث گذشتگان، همه خرافه و غلط باشد؛ باید ارزش و احترام آنها را پررنگ کرد و متذکر شد.
۲. رعایت هنجارهای علم: هر علمی و هر پدیدهای هنجار خودش را دارد که باید رعایت شود.
۳. صداقت و پرهیز از راست ناقص و عدم شفافیت: قرائت ابتر و ناقص مطالب، بدون تبیین و تحلیل درست آنها به نوعی خیانت به شمار میرود.
۴. پرهیز از زمان پریشی: در مقام پژوهش و ارزیابی اراء و اندیشه ها، باید زمان و مکان در نظر گرفته شود و اقتضائات زمانی و مکانی هر مطلب و هر نویسنده ای لحاظ شود.
۵. طرح بحث در جوامع علمی: نمیتوان هر بحثی را در هر جمعی و مکانی مطرح کرد. هر بحثی مخاطب خاص خود را دارد. مباحث عمیق علمی باید در جمع متخصصین و ویژه دانان آن بحث مطرح شود، نه در جمعهای عادی و در فضایی که در دسترس عموم قرار می گیرد.
طرح بحث در جمعه ای غیر تخصصی، پدیده
عام البلوا و همه گیری است که متوجه برخی از دیگر از سخنرانان در داخل و خارج کشور نیز میباشد. بحث عمیق فقهی باید در جمع فقه پژوهان و ویژهدانان فقهی مطرح شود، نه در جمع عمومی و یا حتی جمعه ای دانشجویی. حقیقت آن است که همانگونه که امثال ما نسبت به بحث های فیزیک و شیمی و... عوام و ناویژه دان هستیم، همین طور دانشجویان و متخصصین رشته های دیگر نیز در زمینه های مسائل فقهی و اجتهادی عوام به شمار میروند و باید از طرح مباحث عمیق فقهی و اجتهادی در جمع ایشان، به دلیل نیازمندی فهم این نوع مطالب به دقت و تخصص، خودداری کرد.
موارد فوق الذکر درباره فتوای صاحب جواهر و نیز کتاب النکت الاعتقادیه، آیا یک بحث صرفاً عقلی است که بتوان با تمعق عقلی آن را دریافت و لذا اقدام به طرح آن در جمع های غیر تخصصی و دانشجویی کرد؟ آیا طرح این مباحث در منظر عموم که اطلاع درستی از جوانب مسئله ندارند، کاری صیحیح است؟!
جالب این است وقتی گفته میشود این مطالب منجر به انحراف برخی از افراد میشود، جناب آقای حیدری پاسخ میدهند: «هذه ابحاث علمیه تخصصیه و لیس فتوا فقهیه ولا فتاوا عقائدیه؛ اینها بحثهای علمی است، نه فتاوای فقهی و اعتقادی!».[۵] و ادامه میدهد: «حتی تعملون علیها و ترتبون علیها آثارها هذه دروس للمختصین. هذه بحوث تسمی بحث الخارج فی الحوزات العلمیه؛ اینها بحثهای تخصصی است برای متخصصان!».
جناب آقای حیدری! آیا کلیپهای شما فقط برای اهل درس خارج منتشر میشود و فقط به دست اینها میرسد؟! یا چنانکه شاهدیم در دسترس عموم و عوام قرار دارد و در حال انتشار در شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی و خودی و غیر خودی است؟!
پیشنهاد رویه صحیح ارائه بحث
جناب آقای حیدری! شاید حضرتعالی بنده را بشناسید. بنده از جمله کسانی هستم که مورد هجمه برخی از سنتیها هستم. کتابهای «فقه و عقل»، «فقه و عرف»، «فقه و مصلحت»، «روش شناسی اجتهاد»، «فقه و حقوق قراردادها» و.. مملو از مطالب جدید و قابل بحث و گفتگو است، اما براساس حفظ هنجارها و انضباط هر علمی بر اساس خودش به نگارش درآمده اند.
همزمان که حضرتعالی بحث «فقه المرأة» را ارائه میکردید، بنده نیز مبحث «جواز تصدی پستهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی توسط زنان» را داشتم. بنده هم در این مسئله به جواز رسیدم و معتقدم زن میتواند قبول منصب کند و تمام ادله مخالفین -آنچه مطرح شده- را پاسخ داده، و ادله خودم را ارائه کردهام. این مهم را به صورت عمومی اعلام میکنم و متن و صوت درس در سایت بنده موجود است. نمیخواهم -خدای ناکرده- ادعایی داشته باشم. مقصود این است که کسی نگوید در حوزه امکان طرح بحث و نظر نو وجود ندارد و جلوی اینگونه بحثها گرفته می شود. هیچکس نمیتواند بنده را متهم به ایستایی، و مخالفت با نوآوری و نظریه پردازی بکند. غرض پیشنهاد شیوه های است که عوارض جانبی ندارد و در ضمن زمینه پیشرفت بحث را نیز فراهم می کند.
پیشنهاد ارائه بحث در کرسی های نظریه پردازی
بنده به عنوان مسئول کرسیهای علوم نقلی، از جناب آقای حیدری تقاضا و دعوت میکنم که با حضور خود یا یکی از مطلعان کامل به نظر ایشان در کرسیهای نظریه پردازی، به ارائه بحث و نظر در جمع متخصصین بپردازند و هم اکنون این وعده را میدهم که زمینه حضور و ارائه بحثشان درکرسی های نظریه پردازی را فراهم کنم. نظریه پردازان با حضور در کرسی های نظریه پردازی، اراء و نظریات خود را به محک نقد و نظر و ارزیابی مینهند و در جمع های تخصصی، به تبیین و اثبات نظریه خود میپردازند. تاکنون حدود ۴۰ مورد کرسی نظریه پردازی در این کرسی ها برگزار شده است.
بنده حاضرم امکانات و نفراتی در اختیار شما بگذارم تا بتوانید نظریه خود را در قالبی مکتوب یا شفاهی تنظیم نموده و در جلسه یا جلساتی به ارائه آن بپردازید. ارائه شما در جمع ناقدان و داورانی –که با مشورت با خود حضرتعالی تعیین خواهند شد- انجام خواهد شد و تمام جلسه نیز به صورت صوتی و تصویری ضبط خواهد شد تا در نهایت با صلاحدید حضرتعالی منتشر شود..
این وعده علاوه بر جناب آقای حیدری، به محترمینی که در خارج از کشور هستند نیز داده میشود که خودشان و یا کسی –که مورد اعتماد و اطمینان خودشان هستند- را معرفی کنند تا در این کرسیها نظریات آنها طرح و تبیین و نقد شود..[۶]
این نوع طرح بحث و مواجهه علمی مصداق بارز فرمایش امیر حکمت و بیان(ع) است که فرمودند: « اِضرِبُوا بعضَ الرأیِ ببعضٍ یَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ؛ آراء را به هم بزنید و رای ثواب را از آن دریابید».
نکته آخر:
به عنوان آخرین نکته عرض میشود: بنده به هیچ وجه از همه آراء و افکار موجود و مطرح دفاع نمیکنم و معتقدم همه آراء و افکار فقهی –گذشته از حرف فلان مداح و فلان طلبه و فلان مبلّغ- قابل بررسی و نقد است.
متأسفانه امروزه، شاید به خاطر حرکات همین آقایان، جریانهایی مانند آنچه مورد اشاره و نقد قرار گرفت
، فعال شده اند. حقیقت آن است که حرف و عمل این عده قلیل، اساساً قرائت رسمی دین تلقی نمیشود تا مورد نقد قرار گیرد، قرائت رسمی دین را باید از عالمان دین جست و طلب کرد.
برادران و خوهران! جوانان و نوجوانان عزیز! ما توسط ائمه اهلبیت(ع) دعوت شده ایم که در عصر غیبت برای اخذ معالم و معارف دینی به علما مراجعه کنیم.
به عنوان نمونه امام حسن عسکری(ع) به شیعیان فرمودند برای کسب معارف و احکام دینی، به فقیهانی رجوع کنید که هم علماً هم نفساً سالماند: «فَأمّا مَن کانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدینِهِ مُخالِفا علی هَواهُ مُطِیعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن یُقَلِّدُوهُ».
حضرت ولیعصر(عج) نیز ما را به سوی علما و فقها رهنمون شدهاند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ».
امیدواریم خداوند بزرگ به ما توفیق اطاعت و بندگی عنایت کند و ما را از خدمتگزاران دینش قرار دهد.
الحمدلله رب العالمین
[۱]. ویژگی که عرض میکنم منظور شمارش ویژگیهای ارزشی نیست، یعنی نمیخواهم هنجارشناسانه بحث و ارزیابی کنم. بلکه مقصود هستیشناسانه و بیان واقعیتهایی است که وجود دارد.
[۲]. به جهت اینکه نخواستم در تعبیر تصرف کنم، این تعبیر را ذکر کردم، وگرنه مایل به ذکر آن نبودم.
[۳]. این مطاب را بنده پیشتر در کلیپهای دیگری مورد نقد قرار دادهام.
[۴]. چه اینکه برخی از این قرائتها ممکن است مربووط به یک مداح و یا یک روضهخوان و یا یک مبلّغ معمولی باشد که در جایی مطرح کرده و یا حتی مربوط به نظر مشهور و فقهی هم باشد، که البته در برخی موارد قابل قبول است.
[۵]. بر خلاف این ادعا، ایشان بارها در همین زمینهها گفته است: «افتی؛ فتوا میدهم»!
[۶] تلفن تماس برای برگزاری کرسی : ۰۹۱۹۱۲۵۷۹۸۸
پله پله تا اجتهاد جامع
آراء و رفتارهای «سید کمال حیدری» در بوته نقد عضو جامعه مدرسین قرار گرفت  حوزه/ جناب آقای حیدری! ط
نقدی بر دیدگاه های سید کمال حیدری