🔸 طرق تحمّل حدیث
💠 تحمّل حدیث به روش های مختلفی صورت می گیرد که همه آن ها در یک مرتبه نیست.
1️⃣ سماع
در این روش شیخ و استاد مطلبی را نقل و شاگرد گوش می دهد.
2️⃣ قرائت
در این روش شاگرد حدیث را برای استاد می خواند و استاد درباره آن و اینکه کدام قسمت آن صحیح، مصحّف و... است توضیح می دهد.
3️⃣ مناوله
در این روش شاگرد از استاد طلب حدیث نموده و استاد کتاب و حدیث را در اختیار او قرار می دهد. مرتبه این روش پایین تر از روش سماع و روش قرائت است.
4️⃣ اجازه
در این روش سماع و قرائت وجود ندارد، بلکه شخص به دیگری می گوید: من اجازه نقل کتاب یا روایت را به تو می دهم.
5️⃣ وجاده
در این روش، شخص سندی که منتهی به کتاب شود ندارد ولی می بیند که منسوب به فلان مؤلّف بوده و نام او ثبت شده است و از این رو، از آن نقل حدیث می کند. نام این روش وجاده است -وجدته منسوباً إلیه- و پایین ترین مرتبه از مراتب تحمّل حدیث می باشد و بالاترین مرتبه نیز برای روش سماع و قرائت است.
📌 کسانی که الان در جهان -چه در ایران و چه در جاهای دیگر- فهرست برای کتابها می نویسند، از این روش استفاده می کنند. این افراد معمولا سلسه سندی که منتهی به کتاب شود ندارند، ولی می بینند که مثلاً پشت آن «أمالی شیخ طوسی» نوشته شده و به مجرّد آن در کتاب فهرست، آن را به نام ایشان ثبت می کنند؛ نهایتش این است که اگر فهرست کننده اهل دقّت و فن باشد، بررسی می کند که دلیل بر بطلان انتساب کتاب به نویسنده وجود نداشته باشد (گاهی از خود کتاب دلیل بر بطلان نسبت پیدا می شود) که در این صورت آن را نقل می کند، امّا متعارف اشخاص، این امور را متوجّه نیستند.
🔺درس خارج اصول آیت الله سید موسی شبیری زنجانی
🗓 15 اسفند 95
🆔 @zobdatolfavaed
🆔 @Rejal_science
استاد وکیلی از اساتید فلسفه و عرفان در مشهد مقدس:
🌺 مکتب تفکیک از نظر عملی با دو اشتباه بزرگ مواجه بوده و هست.
مسأله اول اینکه اظهار نظر در هر علمی تخصّص میخواهد و تخصّص در هر رشتهای محتاج طی کردن سیر تحصیلی آن رشته است. تخصّص در فلسفه ۱۵ تا ۲۵ سال تحصیل نزد استاد فنّ میخواهد. ولی تفکیکیان با دو سه سال ورق زدن کتب فلسفی فوراً در فلسفه خود را مجتهد و متخصص می دانند و جلسات نقد ملاصدرا و حکمت متعالیه برگزار میکنند.
بنده بارها به صداقت و شفافیت عرض کردهام عموم بزرگان مکتب تفکیک حتی در حدّ یک بدایه الحکمه هم فلسفه نمی دانند و گفتن این سخن نعوذ بالله برای تخریب شخصیت ایشان نیست. برای کمک به خود ایشان است.
*نقل از کانال فلسفه و حوزه
✅ @ejtehad_jame
🌺علت مخالفت برخی ها با حکمت و عرفان در حوزههای علمیه
همیشه عدهای به علّت ناآشنائی با این علوم و تخصّص نداشتن در این مسائل برداشتهایی غلط از این مسائل نموده و چون غیرت دینی نیز دارند معمولاً از سر دلسوزی برای دین با این معارف مقابله میکنند. گاهی هم این مقابلهها شدید شده و برخی از افراد پا از جادّة تقوا بیرون میگذارند و به اهانت و بیادبی و تکفیر بزرگان اقدام میکنند.
خصوصاً نسبت به فضای حوزه مشهد و اهانتها و نسبتهای ناروائی که میان مخالفین حکمت و عرفان در مشهد متداول بود.
*نقل از کانال فلسفه و حوزه
✅ @ejtehad_jame
🌺با صداقت عرض میکنم. اصطلاحات ساده را نمیدانند؛ هم در باب توحید هم در معاد و هم بقیه مباحث.
مثلاً بحثی هست در فلسفه که رابطه خداوند با مخلوقات چیست؟ سنخیّت یا عینیّت یا تباین.
تفکیکیان فکر میکنند سنخیّت در بحث سنخیت علت و معلول به معنای مشابهت است و میگویند فلاسفه خدا را شبیه مخلوق میدانند.
👈 جناب آقای سیّدان در کتابچه سنخیّت و عینیّت هم چندجا سنخیّت را به معنای شباهت معنا میکنند.
جالب است که چند همایش هم گرفتهاند که اثبات کنند نظر فلاسفه غلط است و میان طلبهها نیز شایع کردهاند که فلاسفه به مشابهت خالق و مخلوق اعتقاد دارند
👈و جدیداً هم حرف جدیدی بین تفکیکیان پیدا شده که اصلاً خداوند نه هست و نه نیست؛ چون اگر بگوییم خدا هست، در هستی با مخلوقات شبیه میشود و میشود همان حرف فلاسفه! وجود و عدم هم نقیض نیستند.
با اینکه سنخیّت نه در زبان عربی معنای مشابهت دارد و نه در اصطلاح فلسفه.
در فارسی امروزه فقط گاهی به این معنا به کار میرود. سنخیّت علت و معلول تقریباً یعنی یک رابطه خاص میان علت و معلول است که موجب صدور آن معلول خاص از علّت است.
خود فلاسفه هم گفتهاند که اصلاً علّت فاعلی لازم نیست شبیه معلول باشد، در الهیات شفا هست. در بدایه و نهایه هم برهان آوردهاند بر استحاله شباهت خالق و مخلوق.
🌺 امکان ندارد کسی یک دور مقدماتی فلسفه را خوب درس گرفته باشد و این طور حرفی بزند.
درباره ماده و خیال و خیلی دیگر از اصطلاحات ساده فلسفی هم همین اشتباهها را دارند.
آقای حکیمی هم همینطورند.
مرحوم آقا میرزا جواد آقا تهرانی و آیت الله مروارید هم همینطورند. البته این دو بزرگوار لااقل در فقه میگویند که مجتهد بودهاند ولی در فلسفه همین طورند.
🌺بحث ما با تفکیکیان اصلا بحث فلسفی نیست.
بی تعارف بگویم توضیح اصطلاحات است. اصطلاحات فلسفه و عرفان را بلد نیستند.
حتی به تبیین و تشریح دقیق و توصیف گزارههای فلسفی هم نمیرسد. فضای تفکیک فضای تبلیغات خالی از واقعیت است.
هیچ محصولی برای عرضه به فضای علمی و بحث وجود ندارد که دربارهاش مناظره و بحث شود. فقط باید سعی کرد سوء تفاهمهای عجیب ایشان را برطرف کرد و معمولاً با برطرف شدن آن بحث پایان میپذیرد و اصلاً کار به بحث و مناظره نمیکشد.
♦️ نقل از کانال حوزه و فلسفه
✅ @ejtehad_jame