💫:
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_بیست_وپنجم
🚗 آدم ها سفر که می روند زندگیشان را توی شهرشان جا می گذارند تا نفسی بکشند.
اما قرآن با نفس محسن گره خورده بود.
یک بار که با جواد رفته بود تهران، محسن تمام راه را توی ماشینش قرائت کرده بود.
🍛 فقط وقت نماز و ناهار کارش را تعطیل می کرد.
تازه وقت ناهار هم صوت قرآن را می گذاشت تا وقتش بی آموزش نگذرد.
محسن در یادگیری خیلی جدی بود. با اینکه رویَـش با مصطفی باز بود اما در بحث تلاوت کاملا مطیعش بود.
در مسابقات مالزی به توصیه مصطفی، سبک قرائتش را تغییر داد.
🌺 آنجا مصطفی مدیر فنی قرائت محسن بود.
📜 مصطفی تمام آیین نامه های مسابقات را خوانده بود.
فهمیده بود سبک تلاوت در مسابقات مالزی با ایران متفاوت است.
همین شد که از محسن خواست تا سبکش را تغییر بدهد.
🔮محسن اول زیر بار نرفت. ریسک بزرگی بود گفت :
_ بذار من کار خودم رو بکنم که توش تبحر بیشتری دارم!
هرکس دیگر هم بود همین را می گفت.
مسابقات فقط یک بار است.
جای امتحان کردن که نیست! 🔴
✓ اما محسن به تخصص استادش اعتماد کرد. حرفش را پذیرفت ...
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_بیست_وششم
💕 قاری بودن به همه گوشه های زندگی محسن سرایت کرده بود.
یا خواننده بود یا شنونده.
حتی ایام امتحانات دانشگاه، همان طور که برای امتحان فردا درس می خواند، هر یک ساعت گریزی می زد به تلاوت.
📱📻 شب ها با صدای قرآن به خواب می رفت.
اگر یک شب قرآن نمی شنید، بدخواب می شد.
در تمام هشت ساعتی که پرواز مشهد تا مالزی طول کشید قرآن گوش می کرد.
مهمان دار هی می رفت و می آمد و بهش گیر می داد که گوشی اش را خاموش کند.
🚘 ماشینش را که توی حیاط می شست صدای قرآن هم بلند بود.
حتی زمانی که خودش را برای خوردن چای و غذا می رساند، توی راه تلاوت می کرد. ☕️
🍛سر سفره که همه جمع می شدند محسن وقت را غنیمت می دانست. تکه ای را تلاوت می کرد و از اهل خانه برایش نظر می گرفت.
💞💝خانه جواد که سر می زد کنارش می نشست و نفس نفس می خواندند؛ یک آیه او یک آیه جواد ...
ادامه دارد...
📝
خدای من
در هر ثانیه ای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب❤️
دم و بازدم
دیدن
شنیدن
لمس کردن
نبض زدن ها
پلک زدن
فکر کردن
و...
نعمات بیشماری که ازشمردن آن ناتوانم
و من چقدر بی تفاوت میگذرم
و مدام از نداشته هایم پیش تو گله و شکایت میکنم
خدایا برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم
برای فراموشکاری ها و بی توجهی هایم
مرا ببخش
خداوندا
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد
تقصیری ندارد
قاصر است
کم می آورد
در برابر بزرگی ات
ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺨﺸش ها
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی امروز و فرداهای ما ﻣﻘدر فرما
الهی آمین 💠
♦️ دعای زیبا فرج ✨✨
#یا_فارس_الحجاز
#قرار_شبانه
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️
┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈
💫شبتون خوش💫
039061.mp3
82K
📿 هر روز با قرآن
💠 سوره مبارکه الزُّمَر آیه ۶۱
🔸 وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
🔹 و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند با رستگاری رهایی میبخشد؛ هیچ بدی به آنان نمیرسد و هرگز غمگین نخواهند شد.
قال صادق علیه السلام :
غذا دادن به یک نفر در روز عید غدیر مانند غذا دادن به همه پیامبران و صدیقان است .
وتمام این اعمال درراستای معرفی امام زمانمان باید صورت گیرد.
#مبلّغ_غدیر_باشیم
✅#غدیر مولایمان را چگونه #تبلیغ کنیم؟
...غدیر را باید سینه به سینه و نسل به نسل #تبلیغ کرد و اینک این مهم بر عهده ی من و شماست همچنان که روزگاری بر دوش پدرانمان بوده و فرداها نیز به دست فرزندانمان .
🍃🌸راهکارهای پیشنهادی زیر، اندکی از راهکارهای فراوان تبلیغ
برای #عید_غدیر است:
1- یک #مادر_بزرگ می تواند با گفتن #قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.
2- یک #امام_جماعت مسجد می تواند با #صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد.
3- یک #نمازگزار مسجد می تواند با #پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد.
4- یک #مادر می تواند با آماده کردن #بهترین_لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.
5- یک #مادر می تواند با #پختن_غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.
6- یک #مادر می تواند با پخش #سرودهای_شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
7- یک #مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسب غدیر مبلّغ غدیر باشد.
8- یک #پدر می تواند با تهیه #هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد.
9- یک #پدر_بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.
10- یک #مادربزرگ می تواند با دادن #نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
11- یک #کاسب می تواند با #تخفیف_ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
12- یک #دانشجو می تواند با #هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد.
13- یک #معلم می تواند با برگزاری #مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد.
14- یک #پدر می تواند با تهیه #هدیه و لباس نو برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد.
15- یک #فرد می تواند با #عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد.
16- یک #فرد می تواند با دادن #هدیه به #همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد.
17- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه #شیرینی میان #همسایه ها مبلغ غدیر باشد.
18- یک فرد می تواند با #تزئین_ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
19- یک فرد می تواند با #تزئین_درب_منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد.
20- یک فرد می تواند با #ترویج_آداب_غدیر مبلّغ غدیر باشد.
21- یک فرد می تواند با #طراحی_کارت_پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد.
22- یک فرد می تواند با #ترویج فرهنگ #عیدی دادن میان #اقوام مبلّغ غدیر باشد.
23- یک مادر می تواند با پخش #سرودهای_غدیری در #منزل مبلّغ غدیر باشد.
24- یک فرد می تواند با یک #لبخند و #شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد.
25- یک فرد می تواند با خواندن #خطبه_برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد.
...و هزار کار دیگه که مجال گفتنش نیست.
♻️هرشب یک #قضاوت
عبداللّه بن عبّاس حكايت نموده است :
روزى عمر بن خطّاب به امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام گفت : يا ابا الحسن ! تو در حكم و قضاوت بين افراد، بسيار عجول هستى و بدون آن كه قدرى تاءمّل كنى ، قضاوت مى نمائى ؟!
امام علىّ عليه السلام به عنوان پاسخ ، كف دست خود را جلوى عمر باز كرد و فرمود: انگشتان دست من چند عدد است ؟ عمر پاسخ داد: پنج عدد مى باشد.
امام فرمود: چرا در پاسخ عجله كردى و بدون آن كه بينديشى جواب مرا فورى دادى ؟
عمر گفت : موضوعى نبود كه پنهان باشد بلكه آشكار و ساده بود؛ و نيازى به تاءمّل نداشت .
امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام فرمود: مسائل و قضايائى كه من پاسخ مى دهم و قضاوت مى كنم براى من آشكار و ساده است و نيازى به فكر و انديشه ندارد.
و چيزى از اسرار عالم بر من پنهان و مخفى نيست همان طورى كه تعداد انگشتان دست من بر تو ساده و آشكار بود.
📚كتاب سلونى قبل ان تفقدونى : ج 2، ص 130.
#قضاوت_علوی
#دهه_ولایت