eitaa logo
الی الحبیب
2.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
❌یک فرصت ویـژه برای یک کتاب ویژه❌ کتاب فاخر به‌قلم قهرمان این روزهای جبهه مقاومت شهید اما این فرصت ویژه چه ویژگی‌هایی داره؟ 💌گارانتی سلامت فیزیکی محصول 📚کتاب با و ترجمه خوب 😍بسته‌بندی سالم و محکم 🚚ارسال در سریعترین زمان ممکن 👏قیمت استثنائی ۵۳۶ صفحه ۲۰۰ هزار تومان 👌با مجوز رسمی ترجمه از دفتر حماس در لبنان 🛒 ثبت سفارش: @majidarabmokhtari ۰۹۱۹۸۸۰۰۲۵۵ @KETABEHEYAT 🆔 @elalhabib_ir
💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش سوم) 🔹چند نکته مهم درباره زبان حال سرایی 1️⃣ زبان حال به زبان قال، عمق و وسعت می‌بخشد؛ زوایای پنهان آن را که در مقاتل به آن اشاره نشده روشن می‌سازد. بنابراین با تکیه بر نکات مختصر تاریخی، می‌توان هزاران نکته ناگفته از هرنکته تاریخی استخراج کرد و عمق عاطفی و فکری مخاطب را افزایش داد. پس زبان حال، ابزاری تاثیرگذار در واکاوی و بیان ابعاد جریانات تاریخی است.(ص۱۱۵) 2️⃣ برای تحریک عواطف، شاعر از عنصر عاطفه شعری بهره می‌گیرد و از سوی دیگر، بهره‌گیری از مقاتل در شعر جز با زبان احساس معقول نیست. به عبارت دیگر عناصر تاریخی را با تشبیه و تجسّم، بیان مجازی و نیز با شگرد زبان حال باید بازآفرینی کرد، در غیر این صورت، اثرگذار و برانگیزاننده نخواهد بود. با تکیه بر این نکته می‌توان گفت، به‌کارگیری زبان حال، سهم عظیمی در اثرگذاری اتفاقات تاریخی در ذهن مخاطب دارد. 3️⃣ اولین نمونه زبان حال در ادب پارسی در دیوان قوامی رازی، شاعر قرن ششم دیده می‌شود، در قصیده‌ای با مطلع: روز دهم ز ماه محرم به کربلا ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی در این شعر، زبان حال حضرت زهرا(علیهاالسلام) آمده است: (ص۱۸۱) زهرا و مصطفی و علی، سوخته ز درد ماتم‌سرای ساخته بر سدره منتهی در پیش مصطفی شده زهرای تنگ‌دل گویان که: چیست درد حسین مرا دوا؟ فرزند من- که هست تو را آشنای جان- در خون همی کند به مصاف اندر، آشنا از تشنگی، روانش بی‌‏صبر و بی‌‏شکیب گرمای کربلا شده بی‌‏حدّ و منتها... 4️⃣ مطالب موجود در مقاتل، اکثراً با زبان خشک علمی، به شکل کلّی و البته معقول و ذهنی است. این ویژگی‌ها در حکم ضعف برای مقاتل نیست اما مخاطب عام از آن بهره کافی نمی‌برد و صرفاً خواص- که اهل دانش و معرفتند- از این چشمه سیراب می‌شوند. از این جهت، کاربرد زبان حال فراتر از سطح بیان مقاتل ضرورت می‌یابد. (ص۱۲۰) شاخصه روش زبان حال‌سرایی، جزئی‌نگری است و همین امر، مخاطب ناآشنا با تاریخ را اقناع می‌کند. البته لازم است همواره در مسیر زبان حال‌گویی بر این نکته تاکید شود که گوینده (شاعر یا مداح)، دارد زبان حالی می‌گوید که ریشه در حقیقت دارد اما واقعیت ندارد. 5️⃣ زبان حال، معرفی شخص است با سخنانی که به او نسبت داده می‌شود؛ پس بُعد مدح و ستایش، تکریم عظمت و تجلی حماسه او نیز در کنار مرثیه مطرح می‌شود. برای همراه شدن مخاطب با شخص ممدوح، لازم است عواطف مخاطب تحریک شود و این هدف، جز با بیان حسّی تحقق نمی‌یابد. به فرض در معرفی «حبیب‌بن‌مظاهر» یا «زهیر» لازم است شاعر، سخنانی حسی و شورانگیز به او نسبت دهد تا مخاطب را از احوال درونی و احساسات عاشقانه او نسبت به امام، آگاه سازد. کربلا عشق است شوق کوی جانان می‌شوم جسم را وا می‌نهم، پا تا به سرجان می‌شوم تا ‌بپیوندم به اقیانوس عشقت یاحسین در کویر بی‌کسی رودی خروشان می‌شوم گرچه پیرم موج‌های خفته دارم در دلم بر سراب‌آلودگان دشت، طوفان می‌شوم پیرم اما مرگ در آغاز راهم مانده است زیر شمشیر شهادت رفته، رقصان می‌شوم آیه‌ای از خشم صفین را تلاوت می‌کنم خصم را در زندگی سرخط پایان می‌شوم حالیا در محضر قرآن ناطق بر عدو با زبان تیغ خود تفسیر قرآن می‌شوم جلوۀ نور خدا را در نگاهت دیده‌ام تا همیشه بر تو چون آیینه حیران می‌شوم کربلایت وادی غم‌های ناپیدای توست جلوه‌ای از آن غم پیدای پنهان می‌شوم من حبیبم حاجی از کاروان جامانده‌ات می‌رسم از راه و بر لطف تو مهمان می‌شوم سعی من از کوفه بود و کربلایم شد صفا پای تو ای کعبۀ مقصود، قربان می‌شوم تشنۀ لبیک ماندی در منای قرب دوست جوشش لبیک بر آن کام عطشان می‌شوم سیدمهدی حسینی وقتی مخاطب این سخنان را از زبان راوی اول شخص می‌شنود، احساس می‌کند مستقیماً از او دارد می‌شنود. از این رو، زبان حال در شعر برای او جنبۀ شهودی می‌یابد و تاثیر آن بیش‌تر می‌شود: من مهدی‌ام در دست تیغ انتقامم مادر! به قبر مخفی‌ات بادا سلامم مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بوَد باز ایستادی ای کاش بودم تا علی را یار بودم من جای تو بین در و دیوار بودم... غلامرضا سازگار (نخل میثم، ج۲، ص۵۷۵) 🆔 @elalhabib_ir .
6️⃣ در زبان حال، شاعر در حکم راوی است که می‌تواند بر حسب نوع و شخصیت افراد (کودک، بزرگ، ضعیف، قوی، جوان، پیر و...) شخصیت‌پردازی کند؛ به نوع بیان تنوع بخشد؛ لحن و گونه متفاوت انتخاب کند و با این شیوه، روایت تاریخی را جلو ببرد، برجسته سازد و آن را تازگی بخشد. (ص۱۲۲) نمونه زبان حال حضرت زینب(علیهاالسلام) در کودکی: هر شب ستاره ریزم و شب را سحر کنم برآفتاب، گریَم و بی ماه سر کنم ...زهرای کوچک علی‌ام کز امام خویش در موج غم چو فاطمه دفع خطر کنم با گریه و نماز شب و خانه‌داری‌ام پیوسته نام مادر خود زنده‌تر کنم شب‌ها به موج غصّه زنم خویش را به خواب تا گریه مخفیانه برای پدر کنم ...هر چند کودکم، بگذارید نیمه‌شب وقت نماز چادر او را به سر کنم ماه غریب شهر مدینه بیا بگو بی تو چگونه من شب خود را سحر کنم ...همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم این جامۀ من است که باید به بر کنم مادر بیا دوباره مرا در اُحد ببر تا حمزه را ز غربت بابا خبر کنم غلامرضا سازگار (نخل میثم، ج۲، ص۲۲۶) 7️⃣ زبان حال، زمینۀ بازسازی شعارهای شیعی در قالب شعر را فراهم می‌کند. البته در این مسیر باید از خرافه و بدعت پرهیز داشت. 8️⃣ زبان حال، صرفاً بیان حالات عاطفی شخص نیست و نباید آن را به این امر محدود نمود.(ص۱۴۴) با رعایت شئون شخص، می‌توان زبان حال‌های متنوعی در فضای عاشقانه، عارفانه، حماسی، اجتماعی و... آفرید: عاشقانه: قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم محمدمهدی سیار (رودخوانی، ص۵۰) حماسی: در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیرالبشر از چه جای حیدر آمد پشت در؟ دید مولایش علی تنها شده خانه‌اش محصور دشمن‌ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش‌مرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علی‌ست در هجوم دشمنان یار علی‌ست آن که باشد مرد این سنگر، منم اولین قربانی حیدر منم غلامرضا سازگار (نخل میثم، ج۲، ص۱۴۹) 9️⃣ در زبان حال سرایی از زبان پدیده‌های بی‌جان نیز می‌توان سخن گفت. چنانچه استاد محمدجوادغفورزاده(شفق) از زبان درخت، شعری جذاب و دل‌نشین سروده است که بخشی از شعر را مرور ‌کنیم: سال‌ها پیش در این شهر، درختی بودم یادگار کهن از دورۀ سختی بودم هرگز از همهمۀ باد نمی‌لرزیدم سایه‌پرودِ چه اقبال و چه بختی بودم به برومندیِ من بود درختی کم‌تر رشد می‌کردم و می‌شد تنه‌ام محکم‌تر من به آیندۀ خود روشن و خوش‌بین بودم باغ را آینه‌ای سبز به‌ آیین بودم روزها تشنۀ هم‌صحبتیِ با خورشید همه‌شب هم‌نفسِ زهره و پروین بودم ریشه در قلب زمین داشتم و سر به فلک برگ‌هایم گلِ تسبیح به لب، مثل ملَک ...ناگهان پیک خزان آمد و باد سردی باغ شد صحنۀ طوفان بیابان‌گردی در همان حال که احساس خطر می‌کردم، نرم و آهسته ولی با تبر آمد مردی تا به خود آمدم، از ریشه جدا کرد مرا ضربه‌هایش متوجّه به خدا کرد مرا حالتی رفت که صد بار خدایا کردم از خدا عاقبت خیر تمنّا کردم گر چه از زخمِ تبر روی زمین افتادم آسمان‌سِیر شدم، مرتبه پیدا کردم از من سوخته‌دل بال و پری ساخته شد کم‌کم از چوب من، آن‌روز دری ساخته شد تا نگهبان سراپردۀ ماهم کردند، هر چه «در» بود در آن کوچه، نگاهم کردند از همان روز که سیمای علی را دیدم همه‌شب تا به سحر چشم به‌راهم کردند مثل خود تشنۀ سیراب نمی‌دیدم من این سعادت را در خواب نمی‌دیدم من... (یاس یاسین، ص۶۵) (ادامه دارد...) 📗 (دفتر دوم) ✍🏻 🆔 @elalhabib_ir
📷 «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» 🚩 دزفول 🔰 اجتماع بزرگ حامیان محور مقاومت 🎙با نوای: حاج صادق آهنگران حاج مهدی‌سلحشور حاج مهدی رسولی حاج محمود خزلی حاج مهدی تدینی کربلایی رضا غیاثی «هیأت روضة الزهرا(س) دزفول» 🗓 آبان ماه 1403 🆔 @elalhabib_ir .
83.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📷 «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» 🚩 ماهشهر 🔰اجتماع بزرگ حامیان محور مقاومت 🎙با نوای: حاج مهدی‌سلحشور حاج سیدرضا نریمانی حاج مهدی رسولی حاج سعید کرمعلی حاج محمود خزلی «هیأت فاطمیون ماهشهر» 🗓 آبان ماه 1403 🆔 @elalhabib_ir .