eitaa logo
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
1.1هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
141 فایل
یه عده جوونیم از جنس مونث، دانشجو، دانش‌آموز و طلبه... سرمان درد می‌کرد برای کار، حسین جمع‌مان کرد 🌸 . . . کانال ایتا: @elalhabibk پیج اینستاگرام: @elalhabib_1401 کانال تلگرام: @elalhabib1401 . . . ارتباط با ادمین کانال 👇 @Ro_siyah
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
#معرفی_کتاب از کسی که فکرشم نمی‌کردید🤓
😍 😋 کتاب: "فلسطین" نويسنده: "سعید صلح میرزائی" انتشارات: انقلاب اسلامی 🎙 در این اثر، سخنان سید علی خامنه‌ای در مجامع عمومی و خطبه‌های نماز جمعه، پیرامون مسئله فلسطین طی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ مورد بررسی قرار گرفته‌است. 🍃کتاب به صورت موضوعی در هشت بخش تنظیم شده‌است که شامل کلیات، شکست‌ها و پیروزی‌ها، مسئولیت‌ها، جنایات، راه‌حل‌ها، قهرمانان، روشنگری، و آینده روشن است. 🥸📸🗞 می‌نویسد: این کتاب ایرانی شامل موضع روشن و هدف واقعی سیدعلی خامنه‌ای است که برای اسرائیل حق موجودیت به عنوان کشور قائل نیست. رهبر ایران در کتابش می‌گوید که استراتژی اش نابودی اسرائیل است نه یهودی ستیزی، چرا که و با اصول اسلامی منطبق نیست. 📚📙کتاب را از طاقچه دریافت نمائید. ارتباط با خادم کتابخانه: 🤓@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk ❁✧═┅
📚📙📘📒 😍 😋 کتاب: "سنگی که سهم من شد" نويسنده: "سید محسن امامیان" انتشارات: جمکران 🎙 ماجرای زندگی نوزادی است به نام «هبه» که بر اثر یک سری اتفاقات از پدر و مادر مسلمان خود جدا و سرپرستی‌اش را یکی از بزرگان قوم یهود به نام شطیانا و همسرش ماریه بر عهده می‌گیرند. 💠این رمان در واقع آینه‌ای است از تلاش قوم یهود، جهت سنگ‌اندازی و تخریب شریعت اسلام. از تلاش آن‌ها جهت کشتن پیامبر در نوزادی گرفته تا چنددستگی مسلمانان بعد از فوت پیامبر. مخاطب به نوعی در جای‌جای کتاب، نفوذ و شگردهای نفوذ یهودیان را در تمام قلمرو حکومت اسلامی مشاهده می‌کند. این کتاب در 212 صفحه منتشر شده است. 📚📙 ارتباط با خادم کتابخانه: 🤓@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
📘📕📗 😋 🪴 📚کتاب :"مربع های قرمز" 🖋نویسنده:زینب عرفانیان 📋انتشارات:نشر شهید کاظمی 📖تعداد صفحه:۵۴۴ 🎧 ؛ روایتی متفاوت و شنیدنی از ناگفته های منش جنگجو و سرسخت هشت سال . زینب عرفانیان در این کتاب، خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا ،از دوران کودکی تا پایان را روایت می‌کند و از تلخی و شیرینی‌ های هشت ساله ایران پرده برمی‌دارد》 ارتباط با خادم کتابخانه :👇👇 🤓@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
😍 😋 کتاب: "خُمره" نويسنده: "هوشنگ مرادی کرمانی" انتشارات: 🎙 خمره کتابی است به قلم هوشنگ مرادی کرمانی؛ این کتاب برنده جوایز متعددی شده و تاکنون به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است. 🥸 هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۳۲۳ در روستای سیوچ کرمان متولد شد. او تا کلاس پنجم را در این روستا تحصیل کرد و سپس به کرمان رفت. در دوره‌ای که کرمان زندگی می‌کرد به سینما علاقمند شد. مرادی کرمانی پس از مهاجرت به تهران، دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را گذراند و در همین مدت در رشته ترجمه زبان انگلیسی نیز مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد. 📖 😋 خمره شیر نداشت. لیوانی حلبی را سوراخ کرده بودند و نخ بلند و محکمی بسته بودند به آن. بچه‌ها لیوان را پایین می‌فرستادند، پر آب که می‌شد، بالا می‌کشیدند و می‌خوردند؛ مثل چاه و سطل. بچه‌هایی که قدشان بلندتر بود، برای بچه‌های کوچولو و قد کوتاه لیوان را آب می‌کردند. زنگ‌های تفریح دور خمره غوغایی بود. بچه‌ها از سر و کول هم بالا می‌رفتند. جیغ و ویغ و داد و قال می‌کردند و می‌خندیدند و لیوان را از دست هم می‌قاپیدند. آب می‌ریخت روی سر و صورت و رخت و لباسشان. گریه کوچولوها در می‌آمد، و سر شکایت‌ها باز می‌شد: -آقا..... آقا، اسماعیلی آب ریخت تو یقه من. آقا، احمدی نمی‌گذارد ما آب بخوریم. آقا.... ارتباط با خادم کتابخانه: 🤓@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
😍 😋 کتاب: "صبح فلسطین" نويسنده: سوزان ابوالهواء ترجمه : مرضیه خسروی انتشارات: روزگار 🎙 درسال ۲۰۰۹ عنوان پرفروش‌ترین کتاب را در فرانسه از آن خود کرد و تا کنون به بیش از ۱۴ زیان ترجمه شده‌است. نسخه اصلی کتاب در سال ۲۰۰۶ در ایالات متحده منتشر شد. 📖 😋 بعد از جنگ ۱۹۶۷ نیز فقط من می‌دانستم که پدر هدی کشته شده است. هدی در حالی که با چشمانش به درون جمعیت خیره شده بود، سوال کرد: «برادرت در میان جمعیت است؟» «بله، فاروق چطور؟» «بله، اما برهنه» «یوسف هم برهنه است.» «برای چی برهنه؟» در جوابش گفتم: «احتمالا چون لباس‌هایشان را دزدیده‌اند». در میان جمعیت مادرم را در کنار همسایه‌مان ام عبدالله دیدم، ام عبدالله مادر سمیرا، فاروق و عبدالله بود و البته نزدیک‌ترین دوست مادرم که همسر خود را در جریان اشغال از دست داده بود، . . بعد از لحظه‌ای هدی پرسید: «فاروق هم در بینشان است؟» جواب ندادم، در میان جمعیتی که نزدیک می‌شد، پدرم را نمی‌دیدم. «به نظرت او هم برهنه است؟» بعد در حالی که به پاها و بعد آسمان نگاه می‌کرد، پاسخ خود را داد «به هر حال فرقی نمی‌کند، همه‌شان برهنه هستند» ارتباط با خادم کتابخانه: 🤓@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk🍁 ❁✧═┅
😍 😋 نام کتاب : "یک تکه زمین کوچک" انتشارات: افق نویسنده : الیزابت لرد مترجم: پروین علی پور قطع رقعی تعداد صفحات 296 🎧 الیزابت لِرد، از بهترین نویسندگان نوجوان امروز انگلیس، در کتاب یک تکه زمین کوچک، با نگاهی انسانی و صلح‌جویانه از یکی از طولانی‌ترین و وحشتناک‌ترین درگیری‌های تاریخ جهان می‌گوید. او داستانِ رنج‌هایی را می‌گوید که کودکان فلسطینی در زندگی روزمره‌شان با آن‌ روبه‌رو می‌شوند. 📚 "یک نکه زمین کوچک" 📖 در زندگی ام می خواهم چی بشوم؟ بهترین فوتبالیست دنیا پسری خیلی باحال خوش تیپ و قد بلندتراز برادرم جمال بزرگ ترین طراح بازی های رایانه ای و مخترع اسیدی خیلی قوی که فولاد تانک های اسرائیلی را آب کند… ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk 🍁❁✧═┅
😍 😋 نام کتاب : "دروازه مردگان۱" انتشارات: افق نویسنده : حمیدرضا شاه آبادی 🎧 دروازه مردگان 1" با عنوان "قبرستان عمودی" نخستین جلد از مجموعه سه جلدی داستان های "" که "حمیدرضا شاه آبادی" آن را به رشته ی تحریر درآورده است. نویسنده در ابتدای جوانی، آموزگار مدرسه بود و همراه با کار به ادامه ی تحصیل می پرداخت؛ وی سپس به تحصیل در رشته ی تاریخ روی آورد و بعد از آن بود که کار داستان نویسی را آغاز کرد. وی هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان، داستان هایی به نگارش درآورده اما "دروازه مردگان" مجموعه داستانی است که توسط نشر افق برای نوجوانان منتشر شده است. 📚 "" داستان جلد اول این مجموعه با عنوان "قبرستان عمودی"، قصه ای است که از مرور خاطرات یک کتابدار شکل می گیرد. "رضاقلی میرزا"، کتابدار مدرسه ی دارالفنون، این خاطرات را مکتوب کرده است و حالا خاطرات او به دست یک پسر نوجوان به نام "مجید" رسیده است. 📖 ...وحشتناک است کسی در خانه ای زندگی کند که میان دیوارهایش آدم های زیادی دفن شده اند. یک قبرستان عمودی! من جهان مردگان را دیده ام. چیزها دیده ام که هیچ کس توان شنیدنش را ندارد.... ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk 🍁❁✧═┅
😍 😋 نام کتاب : "دروازه مردگان۲" انتشارات: افق نویسنده : حمیدرضا شاه آبادی 🎧 دروازه مردگان را می‌توان در شمار آثار ادبی تاریخی-تخیلی دسته‌بندی کرد.به این معنا که نویسنده کوشیده است در آن وقایع و رخدادهایی آمیخته با جنبه‌های سوررئالیستی و ماوراءالطبیعی را در بازه‌ای از تاریخ معاصر ایران در دوران قاجار روایت کند. 📚"دروازه مردگان۲" 📖 جسد مرد مرده را از گاری پایین بردیم. گاریچی و جوان سبیل قیطانی با احتیاط از زیر جسد طناب رد کردند تا مجبور نباشند به آن دست بزنند. بعد با کمک مرد کلاه پشمی جنازه را از گاری پایین بردند. من هم کمکشان کردم. یک گوشه از طناب را هم من گرفتم. بچه‌های مرد کلاه پشمی بی‌آنکه حرفی بزنند، از دو طرف صورتشان را چسبانده بودند به سینه‌ی مادرشان و با ترس نگاهمان می‌کردند. مادرشان هم همین‌طور. دست‌هایش را حلقه کرده بود دور بچه‌هایش و سرش را آرام به دو طرف تکان می‌داد. جنازه خیلی سنگین بود. به‌سختی آن را پایین بردیم و گذاشتیم کنار جاده. گاریچی گفت برایش قبر بکنیم اما... ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk 🍁❁✧═┅
😍 😋 نام کتاب : کتاب عماد مغنیه (یادگاران۳۴) انتشارات: روایت فتح نویسنده : سید محمد موسوی 🎧 این کتاب در سال های قبل با نام ابوجهاد منتشرشده بود کتاب عماد مغنیه، جلد سی و سوم از مجموعه یادگاران است. کتاب عماد مغنیه، روایاتی از زندگی و رشادت‌های این شهید بزرگ است. 🗞📚 بنیاد فرهنگی روایت فتح متولی جشنواره‌های بین‌المللی فیلم مقاومت، جشنواره تئاتر مقاومت، جشنواره هنر مقاومت است و در حوزه‌های تئاتر و هنرهای نمایشی، مستند، سینما، هنرهای تجسمی، ادبیات و رسانه فعالیت دارد. 📚 📖 عماد مغنیه یکی از جوانانی بود که نقشی اساسی در پیروزیهای بعدی مقاومت در جنوب لبنان داشت؛ چه در آزادی غرور آفرین لبنان در سال ۲۰۰۰ و چه در شکست تحقیر آمیز صهیونیست‌ها در جنگ ۳۳ روزه. ۲۵ سال قویترین سرویس‌های جاسوسی جهان تمام تلاششان را کردند برای ترور یا اسارت عماد؛ تلاشی که همیشه ناکام می‌ماند و همین، عماد را در نظرشان تبدیل کرده بود به یک شَبَح. شبح حزب‌الله. ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk 🍁❁✧═┅
😍 😋 (شبیه مریم) روایتی داستانی از زندگی بانو فضه، خادمه حضرت زهرا (س نام کتاب : شبیه مریم انتشارات: جمکران نویسنده : اکرم صادقی 🎧 رمان «شبیه مریم» از انتشارات کتاب جمکران با تصویرگری «محمد صادق» درباره زندگی و زمانه حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینة النبی می باشد. 📚 📖 ابوالقاسم اسب را جلوی قدم‌های پیرزن نگه داشت. پیرزن بدون اینکه سرش را بلند کند، ایستاد و ذکرش را گفت. ابوالقاسم خطاب به پیرزن گفت: «از قافله‌ام عقب افتاده‌ام و در این۔ برهوت سرگردانم.» بادی به غبغب انداخت و ادامه داد: «حال آنکه مرد هستم و به راحتی می‌توانم راهم را بیابم.» پرسشگرانه سراپای پیرزن را برانداز کرد. پیرزن که سنگینی نگاه او را حس کرد شالش را روی شانه‌هایش جابه‌جا کرد. ابوالقاسم قشیری که دیگر طاقتش طاق شده بود محکم پرسید: «شما که هستید؟ زن به آرامی گفت: « وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یعْلَمُونَ ؛ بگو به سلامت که به‌زودی آگاه می‌شوند. ابوالقاسم متوجه شد فراموش کرده سلام کند. خجالت‌زده گفت: من را ببخشید. سلام‌علیکم. از پاسخ قرآنی پیرزن به وجد آمد و بیشتر مشتاق شد بداند او کیست و اینجا چه می‌کند. شتاب‌زده ادامه داد: «در این بیابان چه می‌کنید؟ زن به آرامی قدمی برداشت و از کنار اسب او رد شد و گفت: ... ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk ❄❁✧═┅
هیئت مذهبی_فرهنگی الی الحبیب
😎 با ما همراه باشید تا ... ┅═✧❁ @elalhabibk❄ ❁✧═┅
😍 😋 نام کتاب : نامزد گلوله ها انتشارات: خط مقدم نویسنده : مرتضی سرهنگی تعداد صفحات:۱۰۷ 🎧 نكته منحصر به فرد كتاب صفحه آرایی آن است كه باعث شده اثر شبیه دفترچه یادداشتی تحقیقی به همراه تصاویری آرشیوی باشد. با مطالعه این اثر با عمده رشادت های سردار در طول دفاع مقدس و سال های بعد از آن آشنا خواهید شد. سرهنگی در كنار اینكه تلاش كرده در سیر كلی و مفید به اهم فعالیت های سردار در حفظ امنیت منطقه و ایران اشاره كند اما از توجه به نكات و خاطرات ریز غافل نبوده و سعی كرده با ذكر برخی خاطرات روحیات اخلاقی و فردی حاج قاسم را نیز به مخاطب بشناساند. 📚 📖 قاسم سلیمانی و نیروهایش خطر را احساس کرده بودند.او با سرعت یک گردان را با سلاح سنگین به فرودگاه اضطراری اسلام آباد فرستاد و بقیه نیروها توی جاده به طرف غرب راه افتادند.به یک روز نرسید که در ساعت ۵ بعد از ظهر ۶ مرداد ماه ۱۳۶۷ اول منطقه‌ای به نام قهوه خانه را آزاد کردند.خبر رسید منافقین از اسلام آباد فرار کرده‌اند او با نیروهایش وارد شهر شد و ۷۰۰ قبضه سلاح کلاشینکف از سطح شهر جمع کرد بعد به طرف جاده اسلام آباد کرند رفتند تا جاده را پاکسازی کنند نیروهای منافقین شکست خورده و فراری در منطقه پراکنده بودند بچه‌های لشکر تا غروب کرند را آزاد کردند و اسیر هم گرفتند ارتباط با خادم کتابخانه: @abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk ❄❁✧═┅
📘📕📗 😋 🪴 📚 کتاب : "تاوان عاشقی" 🖋نویسنده: محمدعلی جعفری 📖تعداد صفحه: ۱۵۲ 🎧 کتاب "تاوان عاشقی" به قلم محمد علی جعفری عاشقانه ای است پر از التهاب از دل جنگ هشت روزه اسرائیل و غزه که یک سرش به جوانی تازه شیعه شده در شیلی و سر دیگرش به دختری سنی مذهب در غزه گره خورده است. زیبایی این عشق به واقعی بودن آن است. خلیل یاروب ساحوری، اولین روحانی شیعه کشور شیلی که در جوانی از مسیحیت به اسلام گرویده، شخصیت اصلی این داستان است. پلیس ها مثل مور و ملخ ریختند بین جمعیت. جیم زدم. دویدم سمت خیابان عمر المختار، خیابان اصلی و شلوغ. تمر سوت بلندی کشید و برایم دست تکان داد. یعنی که اوضاع قمر در عقرب است و دارید می آیند سراغت. مثل گلوله در رفتم. درست میگفت. پلیس تر و فرزی دنبالم میدوید. با سلاح بود. این موقعیت را از قبل پیش بینی کرده بودم، نزدیک ترین و امن ترین پناهگاه کافه تریای طبقه دوازدهم هتل آدم بود. پاتوق تنهایی هایم. جای دنج و خلوتی که یک تنه در فضای مجازی با انتشار پست های عدالت خواهانه، روشنگری می کردم. کمتر کسی ازش خبر داشت. حتی به دوستم ثمرهم نگفته بودم... ارتباط با خادم کتابخانه : 📩@abbasiiiii62 ┅═✧❁ @elalhabibk❄ ❁✧═┅