eitaa logo
دلدادگان حضرت آقا(امام خامنه ای)
438 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
240 فایل
برای دریافت و مشاهده کلیپ های اخلاقی و عرفانی آیت الله امامی مسجدی به کانال های زیر مراجعه فرمایید 👇 🔸 لینک کانال سلوک 🔸 https://eitaa.com/solook_118 دلدادگان حضرت آقا(امام خامنه ای) https://eitaa.com/eldadehgan14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 💓 📺 کامل شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری ⏰ مـدت زمـانــ : ۱۹ دقیقه رفقـــا توصـــیہ میکنـــم حتمــا نگــاه کنیـــن ══════🌱🌷🌱═══════ 🌹@deldadehgan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍏 ✴️⇦درمان دیسک کمر با نسخه استاد سید حسن ضیایی 🍏☜با تبلیغ طب ایرانے اسلامے سلامتی را به هموطنان هدیه کنیم. 📚 ☘️ 🌱@deldadehgan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡 🎥 حریق مرگبار در خانه سالمندان اوکراین😱 🔹آتش سوزی در خانه سالمندان استان خارکف اوکراین، 15 کشته و 11 زخمی برجای گذاشت. 🔹شواهد اولیه نشان می دهد بروز اشکال در سیستم برق ساختمان موجب این آتش سوزی شده است. 🔥@deldadehgan14
🕊 🔻بازداشت یک تروریست در روانسر 🔸قرارگاه نجف اشرف نیروی زمینی سپاه: طی یک عملیات پیچیده، یکی از اشرار تروریست عضو گروهک‌های ضد انقلاب که در سال ۹۷ و در راستای ایجاد ناامنی در کشور ، سرگرد حسن ملکی از افسران راهنمایی و رانندگی را در شهر روانسر استان کرمانشاه ترور کرده و مقابل چشمان فرزندان خردسالش به شهادت رسانده بود؛ دستگیر شد. 🌍@deldadehgan14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎥 برف در بهشت🌨❄️ حال و هوای برفی صبح امروزِ حرم مطهر رضوی 🕌@deldadehgan14
📜 🌺 به بهانه نزدیکی روز مادر 🌺 علامه طهراني در كتاب نور ملكوت قرآن مي فرمايد:  يك روز در طهران، براى خريد كتاب، به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، ...كتابهاى لازم را جمع كند؛ و آماده براى خروج شد، كه: ناگهان گفت: حبيبم الله. طبيبم الله يارم. يارم. جونم. جونم. [فهميدم از صاحب دلان است] گفتم: آقاجان! درويش جان! تنها تنها مخور، رسم أدب نيست! ... در اينحال ساكت شد، و گريه بسيارى كرد؛ و سپس شاد و شاداب شد، و خنديد. گفتم: أحسَنت! آفرين! من حقير فقير وامانده هستم. انتظار دعاى شما را دارم! گفت: الحمدلله راهت خوب است. سيّد! سر به سرما مگذار! من بيچاره وامانده ام؛ تو هم بارى روى كول ما ميگذارى؟! گفتم: عنايات از جانب خداوند است. ولى آيا به حسب ظاهر براى اين عناياتى كه به شما شده است؛ سبب خاصّى را در نظر دارى؟! گفت: بلى! من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود؛ خودم خدمتش را مى‏ نمودم؛ و حوائج او را برمي آوردم؛ و غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم. و او بسيار تند و بد اخلاق بود. بَعْضاً فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. و بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين خلقِ مادر مقدور نبود ...  فلهذا به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. گهگاهى در أثر تحمّل ناگواری هائى كه از وى به من مى‏ رسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه‏ اى روشن مى‏ شد؛ و حال خوش دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او ميگستردم، تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد در آن شب كه من قلقلك را (كوزه را) آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاردم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرفى ريخته، و باو دادم و گفتم: بگير، مادر جان! او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد؟ إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه‏ ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، طبيب من، با من سخن گفت. و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد.   [نور ملكوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص ] 📜@deldadehgan14