eitaa logo
منظومه معرفتی و ارزشی ☘️
414 دنبال‌کننده
445 عکس
258 ویدیو
38 فایل
🌺 🔸مشاوره تحصیلی و خانوادگی @moshaverurmia 🔹پاسخ به احکام شرعی @Talabeakhlagh 🔸پاسخ به امور تربیتی @abbasiii 🔹پاسخ به شبهات @abuzeynab 🔸پاسخ به مسائل بانوان @Zrezai3805 🔹 ادمین @Hadis_111
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌛️ 31 شهریور 1359 🔴آغاز تجاوز رسمی عراق به خاک کشورمان 💠 بعد از حمله هوایی صدام به فرودگاههای ایران به منظور فلج کردن نیروی هوایی کشور هر چند به دلیل استتار مناسب جنگنده های ایرانی با شکست مواجه شد اما باعث ایجاد ترس گسترده در مردم تهران شده بود حتی همان روز نمایندگاه مجلس فریاد میزدند : نیروهای نظامی ما کجا بودند که صدام حمله کرد... ⚪️ عصر آن روز هاشمی رفسنجانی خدمت امام رسید اما امام آرام و مطمئن فرمود صدام مرگ خودش را نزدیک کرد.... ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399 منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
❌ در واکنش به اظهار نظرهای غیر مبنایی روزهای اخیر👇 1- نقطه مقابل حجاب،بی حجابی نیست که بشود گفت حجاب را اختیاری کنیم! ، . قانون فعلی،حداقل پوشش زن ونقطه شروع پاکدامنیست. قانون حجاب یعنی . حجاب آرمانی،این نیست. حجاب اسلامی،باعامل درونی وبی نیازِ اجباراست. قانون فعلی فقط مانع است./ 2- چیزی که الان داریم حجاب اجباری نیست بلکه محدودیت فحشاست وکمتراز این میزان پوشش یعنی بی بندوباری! بی چارچوبی پوشش،مانندآزادی حمل سلاح است. حجاب اسلامی حقیقی،امری اختیاری ناشی ازفضیلت درونیِ عفاف وفضیلت حیاست که تا آن فاصله داریم. قانون فعلی(که اجراهم نمیشود)تازه شروع خروج از فحشاست./ 3- مظلومیت ارزش حجاب ازمظلومیت ارزش عدالت بیشتراست. درمبارزه بافساد اقتصادی ورانت،مردم همراهند اما در حجاب همه مردم همراه نیستند. لذا ترویج حجاب نیاز به فداکاری دارد. ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399 منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
🛑دست تحریف در کمین دفاع مقدس ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399             منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
🔴 علت گرامی داشتن هفته دفاع مقدس چیست؟ 👇 1️⃣ آذربایجان و گرجستان به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال۱۸۱۳ میلادی در زمان فتحعلیشاه قاجار از ایران جدا شد . (حدود ٢٠۷ سال پیش) 2️⃣-منطقه نخجوان و ارمنستان بموجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ۱۸۲۸ میلادی درزمان فتحعلیشاه از ایران جدا شد. (یعنی حدود ۱۹۲ سال پیش). 3️⃣-افغانستان و هرات به موجب معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی در زمان محمدشاه قاجار از ایران جدا شد. (یعنی حدود ۱۶۳سال پیش ). 4️⃣-ترکمنستان،ازبکستان و قرقیزستان بموجب قرار داد سال۱۸۸۳ میلادی در زمان ناصرالدین شاه قاجار از ایران جدا شد. ( یعنی حدود ۱۳۷ سال پیش). 5️⃣-پاکستان و سیستان بموجب قرارداد ننگین حکمیت « ژنرال اسمیت » در زمان حکومت قاجار در دو مرحله که آخرین آن در سال ۱۹۰۵ میلادی از ایران جداشد. ( یعنی حدود ۱۱۵سال پیش). 6️⃣-مجمع الجزایر بحرین با ۳۳ جزیره ارزشمند در سال ۱۳۵۰ شمسی در زمان محمدرضا شاه پهلوی از ایران جدا شد. ( یعنی حدود ۴٧ سال پیش). 7️⃣-شهر بندری وزیبای فیروزه در شرق دریای مازندران،قبل از انقلاب در زمان محمدرضا پهلوی از ایران جدا شد و به شوروی واگذار گردید. اما میدانیم که در جنگ تحمیلی مدت ۸ سال با دنیا جنگیدیم،حدود ۱۸۸۰۱۵ نفر شهید دادیم. ( در میدان جنگ و هم بمباران شهرها تا روز آتش بس ) که ۳۶ هزار نفر از آنان دانش آموز بودند. حال با افتخار اعلام میکنیم که: 1️⃣- یک وجب از خاک میهن اسلامی را از دست ندادیم. 2️⃣-باعث بیداری کشورهای اسلامی و مظلوم شدیم. 3️⃣-قدرت اسلام و ایران را به ابرقدرت ها نشان دادیم تا دیگر جرأت حمله به ایران را نداشته باشند. بنا بر این درهر حال و همه زمان ها جهت قدردانی از شهدا و رزمندگان و آزادگان و نیز خانواده صبور آنان و برای الگوسازی وپرورش نسل جوان که نیاز به قهرمانان راستین دارند ، لازم است که در نکو داشت هفته دفاع مقدس و یاد شهدا و قدر دانی از رزمندگان و آزادگان وخانواده معظم آنها بکوشیم. 🌸هفته دفاع مقدس گرامی باد🌸 ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399             منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
✅ بخوانید 🔻 👇👇 برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است. فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم. اکثر جانبازها آنجا بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها... جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه! ولی چقدر کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم. می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات! همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته! نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد. وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد. پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد! توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟ شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست. گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟ با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است... می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند. نوجوان بوده، ۱۶ ساله که به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود. و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند. چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است. خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت. به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست. نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم. می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند. خودم هم می دانستم می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد. انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود. کاش حرف تندی می زد! کاش شکایتی می کرد! کاش فریادی می کشید و سبک می شد! و مرا هم سبک می کرد! یک ساعت بعد بیرون بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند نه پدران و مادران پیر شهدا را... بدم می‌آمد از کسانی که نمی‌دانند ستون‌های خانه‌های پر زرق و برق‌شان چطور بالا رفته! از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می‌خواهند! کاش بعضی به اندازه پشه‌ها معرفت داشتند وقتی که می‌خوردند، می‌گفتند کافیست! و بس می‌کردند، و می رفتند، ما چه می‌دانیم چیست... 🌻آزاده احمد مبهوتی ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399 منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
💢 که اسیر شد؛ 💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود. 💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت رفت و شد! 💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم. 💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد شد. 🔺الاغ زرنگ با کلی از دست دشمن کرده بود. ✍️ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن و به دشمن سواری میدهند! و قصد برگشتن هم ندارند❗️ ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399             منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹صحبت های آزاده، سردار سیدمصطفی میرشجاع به مناسبت هفته دفاع مقدس در دانشگاه علوم اسلامی رضوی ┏━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┓ @elmodin1399 منظومه معرفتی و ارزشی ┗━━━🔸🍃💠🍃🔸━━━┛