#یادداشت | نیمنگاهی به انتقال معنایی واژگان
بار معنایی #آتئیسم یا #الحاد
🔹 یکی از نکاتی که بسیاری از اصحاب رسانه به آن تاکید دارند این است که قصد پیام، لزوما در خود پیام نیست؛ به بیان روشنتر، گاهی مطلبی را به مخاطب میرسانیم اما کلمات و عبارات یا تصاویری را برای این مطلب انتخاب میکنیم که اثری غیر از آنچه انتظار (قصد) داریم بر مخاطب میگذارد و یا برداشت متفاوتی را ایجاد میکند. سپس با تعجب همواره میگوییم "من قصدم از این پیام این نبود که ..." یا "هدف من از تولید این پیام این بود که ..." یا اینکه معترض میشویم از اینکه چرا قصد ما از پیام تحریف شده است! بههمین دلیل است که در مواجهه با مخاطب عام گاهی گفته میشود مهم نیست که شما چه میگویید. بلکه مهم این است که پیام شما در مخاطب چه اثری دارد!
🔸 توجه به بار معنایی کلمات و تصاویر و تمامی مواد رسانهای در زبان مخاطب مستقیم یا مخاطبان جنبی بسیار اهمیت دارد؛ نظیر آنچه که قرآن کریم میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ). لذا ضروریست پیش از انتقال هر پیام به مخاطب، زبان او را بخوبی درک کنیم و خود را جای او بگذاریم و از خود بپرسیم اگر جای این مخاطب باشم این پیام بر من چگونه اثری خواهد داشت؟
🔹 از راههای انتقال فرهنگ و پیام بیگانگان در یک موضوع خاص، ابتدا تولید و انتقال کلماتی است که بار معنایی مد نظر آنان در آن موضوع را دارد و یا از بار معنایی منفی در فرهنگ طرف مقابل میکاهد؛ بعنوان مثال وقتی قرار است از قبح پدیده شومی بنام همجنسبازی کاسته شود و به فرهنگ ما منتقل شود، ابتدا عباراتی مانند LGBT یا هم جنسگرایان و دگرباشان جنسی در فرهنگ ما بجای عبارت "همجنس بازان" رواج می یابد! اگر خوب دقت شود میبینیم که در عبارت "هم جنس بازان" بار معنایی منفی در فرهنگ ما همواره نهفته بوده و از نظر روانی، کمترین تأثیر کلمه "بازی" در آن، اطلاق به پدیدهای است که بر خلاف نظام هستی و تولید نسل و ازدواج بوده و سود و فایدهای برای جوامع بشری ندارد و نوعی بازی و سوداگری و اختلال اخلاقی و روانی و پدیدهای زشت و ناپسند است، اما "همجنسگرا" یعنی سخن از نوعی گرایش این افراد؛ مانند انواع گرایشهایی که بشر دارد! یعنی در واقع بار معنایی و روانی این کلمه اشاره به نوعی گرایش است با این قید که بشر را در گرایشهای شخصیاش آزاد میداند! یا LGBT که اصولا بسیاری از مخاطبان عام حوصله جستجوی مرجع لغوی هر یک از حروف اختصاری آن را ندارند و در نهایت یک عبارت باکلاس و شیک لاتین مانند بسیاری از عبارتهاست! یا دگرباشان جنسی که بار معنایی آن تنها ناظر به نوعی تفاوت با دیگران است!
🔸 در تمام اینها، دیگر آن بار معنایی منفی که در پیشینه فرهنگ ما نسبت به این پدیده وجود داشت دیگر دیده نمیشود؛ حتی گاهی خود ما در هنگام اشاره به آن پدیده شوم برای کاستن از زشتی سخنمان ترجیح میدهیم از آن عبارات جدیدتر استفاده کنیم. غافل از اینکه این زشتی اصولا جزء لاینفک این پدیده است و باید در کلمات نیز محسوس باشد و یا در سخنان مجریان BBC شما عبارت "انقلاب ۵۷" را میشنوید و هیچگاه نمیشنوید که بگویند "انقلاب اسلامی". با اینکه انقلاب ما در کشور و فرهنگ عامه خودمان به انقلاب اسلامی معروف است، که این نوعی هوشیاری و نوعی جلوگیری از انتقال محتوای پیام فرهنگی طرف مقابل به مخاطبان BBC است. در واقع به مخاطب، این انقلاب را چیزی بجز آنچه که هست معرفی میکند و تنها جنبه تاریخی آن در بار معنایی این کلمات نهفته است؛ یعنی انقلابی که حدود ۵۰ سال قبل شد و تمام شد و مانند بسیاری از انقلابها به تاریخ پیوست! چون چیزی بهنام انقلاب با ماهیت اسلامی بههیچ وجه نباید حتی در مخیله یک نفر خطور نماید!
🔹 حقیر میاندیشم که عبارت "آتئیست" و "خداناباور" که در گفتگوها و محاورات ما جای خود را باز کرده نیز از آن دست کلمات انتقالی است؛ وقتی ما عباراتی با بار منفی "لا مذهب" یا "کافر" یا دستکم "ملحد" یا "زندیق" داریم، چرا باید اصرار به استفاده از عبارت "آتئیست" باشد؟