هدایت شده از خودگَردی
یکی از زیباترین معانیای که برای تقوا خوندم این بود ؛ حرکت در جهتِ عالمِ هستی ☞ ᴛᴏᴘ
ـــــــــــــ🔁🌎ـــــــــــــ
منبع : حکومت جهانی خدا
@elnevesht
ـــــــــــــ🍃🌎ـــــــــــــ
-ما نمیتوانیم از خودمان فرار کنیم ، چه با خدا چه بی خدا ! چه دیندار چه بیدین
-اگر با این مجموعه هماهنگ نباشی تو را لِه میکند زیرا برخلاف همهی اعضا، سیستم آفرینش و کائنات حرکت میکنی.
جهنم یعنی همین !
@elnevesht
-فقدان، مانند یک سیاهچاله است که هرچه درونش بریزی پُر شدنی نیست.
اگر در ریشهیابی هایِ درونیِ خودتون دقت کنید میبینید در نهایت زیاد پیش آمده که به فقدانها و نداشتهها و آرزوهایِ غیرعقلانی برسید !
-بعضی آرزوهایِ خوب هم حتی، شمارو راکد نگه میداره
آرزو داشته باشید اما نه از آرزوهایی که اجازه حرکت رو از شما گرفته و فقط خودزنی هاتون رو زیاد کرده !
-به واژه فقدان، زیاد فکر کنید و در خودتون ریز بشید تا متوجه بشید که چه مسائلی درونِ فکرتون، در لباس فقدان، داره نابود میکنه شمارو و بَرده شدید !
#ریشهیابی
@elnevesht
یکی از علتهایی که آدمهای افسرده، از نور بدشون میاد اینه که میزان صداقتِ درونی و بیرونیشون کم شده ! یعنی به خودشون و دیگران زیاد دروغ میگن ✋🏻
خیلی جالبه .. چقدر همهچیز در انسان عجیبِ
نور نشانه شفافیت و صداقت هست
وقتی خودت شفاف نباشی و دائما توجیه کنی اشتباهتت رو و به دیگران هم دروغ بگی، به مرور از نور، بیزار میشی !
#زبانبدن
@elnevesht
بعضا ما فقط دلمون میخواد زمان بگذره و مشغولِ کاری باشیم برای همین اگر با شخص یا اشخاصی در ارتباط باشیم احساس میکنیم وابستگی ایجاد شده !
در صورتی که فقط نمیتونیم خودمون رو در تنهایی و بیکاری، تحمل کنیم
اما چون هوش هیجانی پایینی داریم و متوجه عمقِ بعضی از احساسات خودمون نیستیم فکر میکنیم وابستگی به وجود اومده.
#ریشهیابی
@elnevesht
چه خاکی گرفته اینجا !
علیک سلام به همهی اونایی که هنوز هستید 💛🌙
خوشبه حال اونی که این متن رو که قراره بزارم، تا آخر بخونه !👌🏻
اومدم فقط ی چیز بزرگ رو بگم و برم
اول از همه
ناخودآگاه یعنی: انجام رفتارهای ناخواسته ( نمیخواید ولی انجام میدید )
و خودآگاه یعنی: انجام رفتارهای خودخواسته
آقایمحترم بانوی محترم نوجوان محترم ....
؛بهترین کمکی که میتونید به خودتون کنید
تا بتونید ریشههایِ خیلی عمیق خودتون رو ببینید
و به قصد اِصلاحِ کاراتون به شناخت از خودتون برسید،
اینه که احساسات درونیتون رو به واژه تبدیل کنید !
یعنی ازش بگید یا بنویسید !
شاید فکر کنید این یعنی دردودل کردن با خودمون یا دلنوشته
نه اصلا ....
مثال: وقتی به قصد اغوایِ کسی ( البته ناخودآگاه قصد اغوا دارید )
؛باهاش رفتارهای مناسب دارید دقیقا در لحظه
این ریشه میاد از جلوی چشمتون رد میشه که " ببین تو داری گولش میزنی و فقط الان قصد داری جذبش کنی ! "
ولی شما به سرعت چشم ازش میگیرید دائم به خودتون دروغ میگید و توجیه میکنید
و تا زمانی که در قالب کلمات و واژه ریشهی حقیقی بیان نشه، تبدیل به خودآگاه نمیشه !
و هرچیزی که درونتون تبدیل به خودآگاه نشه، اِصلاحی شکل نمیگیره
حالا سختی کار توی ریشهیابی و شناخت خودمون که باید صبوری کرد در برابرش کجاست ؟
وقتی میگن به وسیله ریشهیابی قدم قدم برید جلو،
محض اینه که شما ناگهانی نمیتونید برای تکتک احساساتتون واژه مناسب پیدا کنید
و برای همین ریشهیابی سخته ! چون واژه پیدا نمیکنید فقط
و یا بین چندین واژه قفل کردید ...
مثلا اِغوا نبینید و توجه ببینید
شاید خشم رو ترس ببینید
شاید شهوت رو علاقه و یا بین همه اینا گیج باشید ...
باید پلهپله رفت جلو تا دید چه چیزایی باعث ایجاد این رفتار شده ! یعنی روندِ ایجادش رو ببینه
آیا روند به وجود اومدن این رفتار یا شخصیت در شما، چیزای سالمی بوده ؟ یا ناسالم؟
تا بتونه آدم تشخیص بده که آیا شهوت بوده یا علاقه. در نهایت اگر سالم بوده علاقه، اگر سالم نبوده شهوت
این شکلی شما دقیقا واژهاش رو پیدا میکنید، بلند به خودتون میگید یا مینویسید، و به صورت ناگهانی توی سرتون ی انفجار رو تجربه میکنید ...
و الان میتونید به سمت اِصلاح ببرید خودتون رو
همهی شما در لحظههایی که دارید کار اشتباهی میکنید اتفاقا دقیقا میدونید چرا؛ ولی اجازه نمیدید این احساس و این شناخت، به واژه تبدیل بشه برای همین خیلیییی پَرت و دوره.
چون اگر بخواید وارد خودآگاهِ خودتون بشه این شناخت، باید خود واقعیتون رو ببینید !
ولی آدمی دوس نداره خودش رو ببینه و ترجیح میده نبینه چون فشار زیادی براش داره ...
اما ندیدن، باعثِ حذف فشار نمیشه ! شدتش رو هم بیشتر میکنه
متأسفانه کارایی که انسان معمولا برای حذف فشار انتخاب میکنه ایناست:
گوشی، مواد روانگردان، روابط هیجانی ( عاشقانه نه ) تنوع طلبی، شهوت، خودارضایی و ...
خلاصه سعی میشه تا این فشار رو هی فراموش کنیم !
اما دائما از تنهایی نالان هستیم و بیفایده هست همهچیز چون به هرچی چنگ میزنیم برای نجات از این فشار، پوچه ! تموم شدنیه لذتش در واقع ... و آخرشم افسردگی میگیریم
ما تنها نیستیم، ما فقط چیزایی که زود حسش میره رو دوس نداریم برای همین چون همه چیز فانی هست احساس تنهایی میکنیم
اماهمهاش هم به همینا میچسبیم
و دائم به صورتهای متنوع و مختلف تکرارش میکنیم ..
ولی راه لمس نکردنِ فشارها این نیست
فقط توجه هست
به وجهالله ....
که بعدا میگم یعنی چی ...
باید بنویسمش ... گرچه مطمئنم در واژه نمیگُنجه وقتی میگن "در لحظه زندگی کنید" یعنی چی !
فقط سریع به این سخنرانیهایِ هیجانی خارجی فکر میکنیم و چندشمون میشه بسکه فِیک هستن!
حق دارید.
خوش به حال تویی که حوصلهات شد تا اینجارو خوندی و امیدوارم گاهی بخونیش چون فهمش سخته و باید به وقتش، بفهمیش
شاید فقط وقت خوندش رسیده بود، نه فهمیدنش
اما اگر خیلی حالت بده برای نجات خودت به سادگی ازش نگذر و خیلی بهش فکر کن و بخونش !
و انجامش بده !
اینم روندِ ریشهیابی که توی کانال گمنامهایِ خدا بیامرز که حذفش کردم، گذاشته شده بود 👇🏻
برای اونایی که نمیفهمن من از چی حرف میزنم ...