شب بخیر دیگه🙃

اومدم برم خونه دیدم یه سری این وقت شب دارن بوق شیپوری می‌زنن تو خیابون از یکیشون پرسیدم بازی‌ای چیزی بوده؟؟ گفت آره گفتم کی و کی؟ گفت سپاهان و آسیا😐 هرچی گفتم آسیا که تیم نیست، قبول نمی‌کرد😂 آخرشم گفت اصی نمیدونم. طرف رفته تو ورزشگاه، بازی رو دیده، الآنم سه رب از بازی گذشته، داره بوق شیپوری می‌زنه، نمیدونه با کدوم تیم بازی داشتن

آدمو سگ بگیره ولی جو نه😐

رضا پهلوی رفته فلسطین اشغالی و گفته: «میخوام مردم اسراییل بدونن که جمهوری اسلامی نماینده‌ی مردم ایران نیست» 🔺حالا اجازه بدین من نماینده‌ی ملت ایران، شاهزاده رضا پهلوی رو خدمتتون معرفی کنم؛ ▫️چند وقت پیش ضدانقلاب یه پویش اینترنتی راه انداخت که ملت بیان توی این پویش و به رضا پهلوی رای بدن که رهبر انقلابشون باشه. شبکه‌های ماهواره‌ای و ضدانقلابِ فراری و همه و همه اومدن پای کار و برای این پویش تبلیغات کردن. از مهناز افشار و علی کریمی تا ساسی مانکن و احسان کرمی و... نتیجه خیلی جالب بود، ۴۵۰ هزار نفر توی این پویش شرکت کردن. ▫️در حالیکه؛ امضای پویش‌های اینترنتی راحت‌ترین روش برای اعلام نظر هست، نه لازمه تو صف بایستی، نه نیازه گرما و سرما تحمل کنی، نه مستلزم وقت گذاشتنه و... ▫️مثلا بچه‌مدرسه‌ای‌ها، سال ۹۹ یه پویشِ اینترنتی راه انداختن و درخواست دادن که مدارس تعطیل بشه، ظرف یکماه بیش از هشتصد هزار نفر امضاش کردن. (تازه شبکه‌های ماهواره‌ای هم برای این پویش تبلیغات نکرده بودن) ▫️آرای باطله‌ی انتخابات سال ۱۴۰۰، ۳ میلیون و هفتصد هزار تا بود. گروه پهلوانک‌های ایران زمین توی عصر جدید ۴ میلیون رای آوردن. علی طولابی با ده هفده سال سن پنج میلیون رای آورد. برای قرعه‌کشی ایران خودرو هم نه میلیون نفر ثبت نام می‌کنن.🤷‍♂ منبع: فارس ✍ عماد داوری دولت آبادی | عضو شوید.🌱

پریشب یکی از رفقا زنگ زد گفت فرداشب افطار میای خونه ما؟ گفتم مهمونم😕 پرسید کجا؟ گفتم خونه خالَم گفت خب پس فرداشب چی؟ میتونی بیای؟ گفتم نه، به احتمال زیاد مهمونم باز پرسید کجا؟ گفتم ان‌شاءالله مهمون آقا حالا پس‌فرداشب شده و من اینجام نجف مهمون آقاترین آقای دنیا😍 علی بن ابیطالب❤️

میثم تهِ تهش میخواستی بهم چی افطاری بدی؟ قورمه سبزی؟ جوجه کباب؟ چلوگوشت؟ چی؟ انتظار داری این دوغ و خرمارو باچی عوض کنم؟😞 (میثم راستی شنبه برمی‌گردم اصفهان، قورمه‌سبزی باشه لطفا😉)

آب نطلبیده وقتی مراده که اینجا باشه😇 اونم از دستِ این پیرمردِ ریش‌سفیدِ خواستنی❤️

توی صف نماز جماعت سمت راستم یه آقایی نشسته بود از تاول دستاش مشخص بود کارگره سمت چپمم یه آقاپسر طلبه‌ی مُلَبسی نشسته بود. من این وسط. آقای سمت راستی از حاج‌آقا‌ی سمت چپیم پرسید: کی میشه افطار کرد؟ اولِ اذون میشه؟ یا باید تا آخر اذون صبر کنیم؟ حاج‌آقا اینجوری پاسخ داد: مشهور فقها قائلِ به ذِهاب حُمره‌ی مَشرقیه هستند. آقای سمت راستیم: 😐 من: 🥴 خودِ «ذهاب حمره‌ی مشرقیه»: 😩

ببینین یهویی تو این کوچه‌ها چی دیدم شگفت‌زده شدم اصن☺️

کار دراومده خلاصه😁

من شک ندارم زانو درد امام به همین روزا بر می‌گرده😁 یه وضعی بود پله‌هاش🙃

خب با اجازتون من برم حرم که دعاگوتون باشم، فعلا🌱