بچههای باتجربه
بهنظرتون من پنجشنبه بیام نمایشگاه؟
که آخر هفته است و شلوغه؟
یا شنبه بیام؟
که روز آخر نمایشگاس و شلوغه؟
اونجاهاییم که الان مثه اصفهان وزش باد ندارن، احتمالا بارون دارن.
که اونم از مواقع استجابت دعاس👌🌱
البته کمکم از حالت وزش باد در اومده الان
تبدیل شده به پرش باد😐
نمیدونم آیا در هنگام پرش باد هم دعا مستجابه یا نه😬
عماد دولتآبادی
چند روزیه رسانههای خارجی دارن روی کتابی به اسم «ترگل ورگل میمانم» کار میکنن. این کتابی که ازش صحب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تریسی رفته بهشت
شهبانوی نازنین زنگ زده
دلداریش بده😐😂
عماد دولتآبادی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
حالا که سالگرد قیام توتون و تنباکوئه
داستان پارسالو یه مرور بکنیم باز؛
اگر میخواین داستان امشب، در عمق جانتون نهاده بشه، باید داستان قلعه ویلیام هند رو قبلا خونده باشین، نخوندین بخونین و بیاین👇
https://eitaa.com/emaddavari/590
ناصرجون سفر انگلیس بود که کیسهی پولش ته کشید، انگلیسیهای ناقلام حواسشون بود و از فرصت استفاده کردن.
اومدن به ناصرخان گفتن، این پولو بگیر، امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو توی ایران رو بده ما.
عباس داداش ناصر میگه؛
همین که شاه اسم سالی ۲۵ هزار لیره رو شنید، هوش از سرش در رفت و فورا قرارداد رو امضا کرد.
خب حالا توتون و تنباکوی ایران چه اهمیتی داشت؟؟
اون روزا یک پنجم مردم ایران، کارشون تولید توتون و تنباکو بود.
خب وقتی امتیاز یه محصولی به صورت انحصاری دست یه نفر باشه، یعنی شما مجبوری محصولت رو به قیمتی که اون میگه بفروشی بهش و اونیم که میخواد بخره مجبوره به همون قیمتی که طرف میگه بخره.
پس طرف میتونه از تولید کننده ارزون بخره و به مصرفکننده گرون بفروشه.
خب حالا داستان قلعه ویلیام هند رو یادتونه؟
که گفتیم انگلیسیها اول یه قطعه زمینی رو توی هند خریدند، اونجا مستقر شدند و بعد کمکم زمینهای تحت تصرف خودشون رو گسترش دادن، تا نهایتا روی سرتاسر هند مسلط شدن؟؟