#اشعار_ترکی
#امام_حسین_ع
«رسیدن رأس انور امام(ع) به دیرراهب» -(قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور)
@emam8com
قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور
اَم حَسِبْتَ انّ اَصحَاب آیه سین گویا گلور
برج ظلمتدن چیخوبدور گوئیا خورشید عشق
غرق ظلمت چوللره انوار حق پیما گلور
اولمیا وادیّ سینانی گزن موسی دی بو
بیر تلالو باشدا وار گویا ید بیضا گلور
نفحۀ رحمت دی مشرقدن وزان دی چوللره
سایه سالسین کوه قافه شهپر عنقا گلور
کاروان تا یتدی بیر خاموش دیره ، گوردیلر
زنگ ناقوس کلیسا سسلنوب هیها گلور
دوشدی دیرین راهبی خوفه چیخوبدور دیریدن
تا گوره ناقوسیدن اول سس نه دور آیا گلور
گوردی ظلمت چوللرین بیر نور رحمانی آلوب
آسمان کوفه دن شمس جهان آرا گلور
بیرنئچه مهتاب آلمیش اول گونون اطرافینی
دیره گلجاق نالۀ یَا لَیتنَا کُنّا گلور
دقتیله باخدی راهب کاروان کوفیه
بیر نئچه جلادی گوردی هار و بی پروا گلور
واردی هر جلاد الینده نیزه ، نوک نی ده باش
باشلارا باخدوقجا قلب راهبه بلوا گلور
واردی بیرباش باشلارایچره دائماً قرآن اوخور
صوت قرآنی اونون جان بخش و روح افزا گلور
قانلی باشدان اولدی از بس منجلی نور وقار
فکرائدوب راهب اونون مأواسینه یحیی گلور
باغلانوبلار خوردا قیزلار قول قولا زنجیریلن
گوزلرینده واردی قان یاش دیلده واویلا گلور
کاروانین همرهینده واردی بیر عورت خانم
قان دولان عطشان دوداقیندن حزین نجواگلور:
ای حسین ای شاه مظلومان باجون قربان سنه
آچ گوزون باخ زینبه چوللرده وانفسا گلور
کیم بولردی گلشن زهرانی صرصر صولدیرار
کیم دییردی زینب آخر بو چوله تنها گلور
کیم قبول ایلردی شهر کوفه ده زهرا قیزی
اللری زنجیر ظلمه باغلانا ، سودا گلور
کیم قبول ایلردی سبط تاجدار عالمین
نیزیه وُرسونلا باشین،بیله سۆزحاشا گلور
قانلی باشین بیرگجه قالدی کول اوسته یاحسین
بیر گجه اول باشین استقبالینه ترسا گلور
سن بلکده عرشه گئتدون گویلره وئردون صفا
ایندی اما باشیوه یئرلرده مین بلوا گلور
زینبین نجواسی سالدی راهبی تاب و تبه
دیرینه ، بولدی شُبیر اول زادۀ ایلیا گلور
خاتم پیغمبرانه وار بو باشین نسبتی
رتبه ده ختم رسالت برتر از عیسی گلور
الغرض سُکنی تاپوبدوردیریده شاهن باشی
جلوۀ تنویر حق دور لیلۀ یلدا گلور
آرتوروب دیرین صفای معنوی سین قانلی باش
گوئیا میثاق عشقه تاج کَرّمنا گلور
لحظه لحظه عطرجنت دور مشامی ناز ائدور
دیریدن هرآن شمیم انبیا پیدا گلور
گرچه بو عیسی دگور یا نسبتی یحیایه یوخ
رتبه ده امّا او پیغمبرلره همتا گلور
نیمۀ شب راهب احساس ائتدی بیر آیری نوا
قلبینی رام ایلین آرام بیر نجوا گلور
نیم خیز اولدی یریندن فاش بیلسون مطلبی
بولمدی گوزدن چکیلدی پرده ،یا رۆیا گلور
گوئیا سس صاحبی بیر عورتیدی باغریقان
چوللری بیرباشن عشقینده اولوب جویا گلور
الله الله بونه عالم دور بوعورت کیمسه دور
نسبتی وارهاجره،مریم دی، یاسارا گلور؟
نوررحمت تازه دن دوشدی او دیرین بطنینه
بزم اِنس و حوره بیر انسیّۀ حورا گلور
ایستیوردی فاش بیلسون سرّعشقین مطلبین
دقت ایلوبدی گوروب بیرسسدی چوخ باجا گلور:
ای کسیلمیش باشی دالدان خنجر عدوانیلن
جان سنه قربان اولا آچ گوزلرین زهرا گلور
بیر گجه خولی ائوینده من سنه مهمانیدیم
بو گئجه مظلوم آنان غم دیرینه امّا گلور
رسم عالمدور آنانی ئولدوره مسماریلن
اوغلونون جسمینده دورت مین اوخ یری پیدا گلور
دور بابام پیغمبره با هم گلایه ایلیاق
بو نه عالمدور عدالت حرف بی معنا گلور
هاردا شاهن باشی نوک نیزه ده جولان وئرر
هانسی شاهه شورش محشر بئله برپا گلور
ناقه لر اوستن آتوللار چوللره قیزلاریوی
اوخ دگور قمچی دگور تیغ و سِنان حتّی گلور
بار الها هم بابام مظلوم ئولوب هم مرتضی
هم حسینیم ظلم الیندن دوغرانوب اعضا گلور
صبریمیز بی حددی والله هر بلایه صابروخ
حقّ عطا ایلوبدی آخر سینه میز سینا گلور
حق تعالی دن گلن تقدیره زهرا لا دئمز
لایُری دن هرنه گلسه خوش گلور زیبا گلور
ای «مُصَیـّب» مِهر تابان سپهر عصمته
کیم توسّل قیلسا اَدنی شأنی بس اَعلی گلور
گل خلوص نیتیلن باغلا احرام ولا
اوندا کی قلبین حسینین عشقینه شیدا گلور
وئر خانم زهرایه شاه کربلانی سن قسم
فاطمه گر واسطه دوشسه سۆزی باجا گلور
عشقیوی اثبات اگرائتسن حسین درگاهینه
مطمئن اول کی ، برات کربلا امضا گلور
شاعر: #محمد_علی_مصیبی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43783/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
شعری برای استقبال از شهدای گمنام -(عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده)
@emam8com
((شعری برای استقبال از شهدای گمنام))
عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده
رفیقی بی نام و نشون به قلب زارم سر زده
جنگیده بود برای دین، مردونگیشم بی حده
گوشت و خونش رو هدیه کرد، با استخونش اومده
شهید گمنام، خوش اومدی به شهر ما
صفا دادی به این دیار، قابل دونستی
شهید گمنام، نمیتونسته هیچکسی
قلب منو جلا بده، اما تونستی
حالا که اومدی عزیز، سؤالی دارم
به مادرت خبر دادی، کجایی یارم؟
چند ساله چش به راهته، با هر بهونه
لقلقه زبونشه، برگرد به خونه
«شهید گمنام، شهید گمنام»
از مادرت گفتم ولی، غصه نخور یکی میاد
همونکه مادر همه است، سربندشو زدی زیاد
همونکه انتقامشو گفتی میگیری از عدو
همونیکه یه وقتایی از محرمش گرفته رو
شهید گمنام، یکم برا ما حرف بزن
از لحظههای جنگ بگو، از حال سنگر
شهید گمنام، بگو ز دردای تنت
بگو آخه چه جوری، زدی تو پرپر
نمیدونم تشنه بودی با دست بسته؟!
یا که شبیه فاطمه، پهلوت شکسته؟!
سرت جدا شده بگو، یا که دو دستات؟!
یا مثل عباس علی، تیری به چشمات؟!..
«شهید گمنام، شهید گمنام»
رفتی و لشکری شدی برا دفاعِ از حریم
راهمونو نشون دادی که از بیراههها نریم
رفتی و این وصیتت، برای حفظ انقلاب
پشت ولایت بمونیم، حفظ حیا، حفظ حجاب
شهید گمنام، برای ما پرکشیدی
ببخش اگه یه وقتایی، کوتاهی کردم
شهید گمنام، عدهای دل بریدن و
طالب بی دینی شدن، زیاده دردم
حالا تو از خدا بخواه، تا کم نیارم
به راه حق و مستقیم، قدم بذارم
بگو به من که روسیام، بده لیاقت
قابل بدونه این بَد و واسه شهادت
«شهید گمنام، شهید گمنام»
شعر و سبک : عبدالحسین شفیع پور
شاعر: #عبدالحسین_شفیع_پور
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/96/12/39284_1396121134110_8826778.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/39284/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
نوحه دختران شهدای مدافع حرم با صدای میثم مطیعی -( پدرها به شوق تو ای مولا )
@emam8com
پدرها به شوق تو ای مولا
دوباره به میدان کمر بستند
ببین دختران شهیدان را
که چَشم انتظار پدر هستند
ببین غنچه های بهار، چه زیبا در این انتظار
به غیر از رضای خدا را نجویند
دگر از یتیمی نگو، که این کودکان با پدر
صمیمانه هر لحظه در گفتگویند
نور بابا/ به چشم دختر آید
دلتنگی ها/ به لطف حق سرآید
از شام آخر / صبح ظفر برآید
یا ثارالله مولای ما حسین جان
**********
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/36393.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/36393/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
زمینه - مدافعان حرم با صدای میثم مطیعی -( این گل را به رسم هدیه )
@emam8com
زمینه
این گل را به رسم هدیه
تقدیم نگاهت کردیم
حاشا اینکه از راه تو
حتى لحظه ای برگردیم / یا زینب
از شام بلا، شهید آوردند
با شور و نوا، شهید آوردند
سوی شهر ما، شهیدی آوردند
یا زینب مدد
در خون خفته که نگذارد
نخل زینبی خم گردد
حاشا از حریم زینب
یک آجر فقط کم گردد / یا زینب
تقدیم شماست، قبولش فرما
قدر وُسع ماست، فدای زهرا
در راه خداست، فدای مرتضى
یا زینب مدد
چون امّ وهب، بسیارند
در هر سوی این مردستان
مادرهای عاشق پرور
در ایران و افغانستان / یا زینب
هم چون این شهید، فراوان داریم
تا وقتی سر و تن و جان داریم
ما به نهضت شما ایمان داریم
یا اخت الحسین
*******
شاعر: #محسن_رضوانی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/36374.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/36374/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره حضرت زینب:جز زیبایی چیزی ندیدم)
@emam8com
زینب(س) از دیگر زنان کمی فاصله داشت، او برای ابن زیاد آشنا نبود،اما جلالت و نور نبوت و اُبُهتِ امامت که در وجود زینب نهفته بود،نظر ابن زیاد را به خود جلب کرد.
او گفت:این زنِ ناشناس کیست؟،گفتند:او دختر امیرالمؤمنین_زینب کبری_است.
ابن زیاد تا او را شناخت،خواست بیشتر از این حضرت را آزرده کند و با نیشِ زبان به او گفت:
خدا را سپاس که شما را رسوا کرد و جانتان را گرفت و بالاخره دروغتان را برای مردم رو کرد.
بانو زینب فرمود:
"سپاس خدا را که ما را به خاطر وجود پیامبرش محمد،کرامت و بزرگواری داد و از هر ناپاکی ای پیراست.به یقین،کسی در این واقعه رسوا شد که گناهکار و فاسق بود. خدا دروغِ انسان های فاجر و اهل گناه را برملا کرد و ما جزءِ این گروه نیستیم".
ابن زیاد گفت:نظرت درباره این بلاهایی که خدا بر سرِ خانواده ات آورد چیست؟
حضرت فرمود:
"[ما رأیت إلّا جمیلاً_جز زیبایی چیزی ندیدم.آن شهدا کسانی هستند که خدا شهادت را از پیش برایشان مقدّر کرده بود ((و این خواستِ تو نبوده))،اما در روز قیامت_که به همین زودی ها خواهد بود_ خدا شما را جمع خواهد نمود و میانتان به قضاوت خواهد نشست.اگر خوب ببینی می فهمی که چه کسی در واقع شکست خورده است،مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه".
?مقتل مقرم،ص۳۹۰_۳۹۱
?لهوف،ص۹۰
?تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۲
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43804/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره امام سجاد فرمود: "آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و)
@emam8com
ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این سخنان را به او گفت خشمگین شد و خواست او را مجازات کند اما عمروبن حدیث به او گفت:او یک زن است و می خواهی به خاطر گفتن چند جمله او را مجازات کنی،کسی،زن را به خاطر حرف ها و پرگویی هایش کیفر نمی دهد.
ابن زیاد نگاهی به حضرت کرد و گفت:از این که خانواده نافرمانت کشته شده اند، خدا دلم را خنک کرد.
زینب از این سخن برافروخت و فرمود:
"به جان خودم سوگند،تو بزرگ و سرورِ مرا کشتی،خانواده ام را انگشت نمایِ خلق کردی،شاخه شجره ی وجودم را بُریدی و ریشه ام را کَندی،حال اگر این سخنان دلت را خنک می کند،باشد".
ابن زیاد آن گاه رو کرد به حضرت سجاد (ع) و گفت:نامت چیست؟
فرمود:"من علی بن الحسین هستم".
ابن زیاد گفت:مگر علی فرزند حسین را خدا در کربلا نکشت؟!
حضرت فرمود:
"من برادر بزرگتری داشتم به نام علی که مردم کوفه او را کشتند".
ابن زیاد با بی ادبی این سخن امام سجاد را رَد کرد و گفت:خدا او را کشت.
حضرت آیه ۴۲ از سوره زمر را خواندند.این گفته ی حضرت برای ابن زیاد سخت بود و به او برخورد،بنابراین دستور داد تا گردنِ او را بزنند،اما حضرت زینب،امام سجاد را در آغوش کشید و فرمود:
"ای ابن زیاد!این همه خون از ما ریختی، هنوز برایت کافی نیست؟آیا کسی غیر از این برای ما مانده است؟!اگر بخواهی او را بکشی،مرا هم با او بکش".
امام سجاد فرمود:
"آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و کرامت و لطفی که خدا به ما کرده همین شهادت است؟".
ابن زیاد به آن دو نگاه کرد و گفت:شگفتا!او را رها کنید.ببینید رَحِم و خویشاوندی چه می کند!او می خواهد همراه برادرزاده اش کشته شود.
رباب،همسر امام حسین،سرِ مقدس را گرفت،در دامانش قرار داد و آن را بوسید، آن گاه گفت:
"[واحسیناً فلا نسیت حسیناً_أقصدته أسنة الأعداء_غادروه بکربلاء صریعاً_لا سقی اللّه جانبی کربلا]".
ابن زیاد دید مردم به زمزمه و سر و صدا کردن افتادند،مخصوصاً پس از سخنان حضرت زینب.ترسید مردم علیه او اقدامی کنند،بنابراین،دستور داد اسرا را خیلی زود به ساختمانی که در کنار مسجد اعظم بود انتقال دهند.
?مقتل مقرم،ص۳۹۱_۳۹۲
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۴۲_۴۳_۱۳
?منتخب طبری،ص۸۹
?تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۳
?لهوف،ص۹۱
?کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۴
?تذکرةالخواص،ص۱۴۸
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43805/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی)
@emam8com
وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد مختار را نیز_که از روز شهادت مسلم بن عقیل زندانی بود_به مجلس بیاورند.
وقتی مختار وارد مجلس شد و آن منظره رقّت بار را دید،آهِ بلندی کشید و با ابن زیاد تندی کرد.چون درگیری لفظی آن دو بالا گرفت،ابن زیاد دستور داد تا او را دوباره به زندان بازگرداندند.
بنابر نقل دیگری،مختار را آن قدر با تازیانه زدند که در آن میان یک ضربه به چشمش خورد و بینایی اش را از دست داد.پس از کشته شدن ابن عفیف،عبداللّه بن عمربن خطاب_شوهر خواهر مختار_واسطه شد و از یزید دستور آزادی او را گرفت.
ابن زیاد مختار را آزاد کرد و ۳روز به او مهلت داد تا کوفه را ترک کند.ابن زیاد،ابن عفیف را به قتل رساند و سپس برای مردم سخنرانی کرد و در سخنرانی اش به امیرالمؤمنین علی(ع) ناسزا گفت.مختار ناراحت شد و به ابن زیاد دشنام داد و گفت:دروغ می گویی ای دشمن خدا و پیامبر!خدا را سپاس که به حسین عزّت داد و یارانش را آمرزید و به بهشت برد و تو،یزید را خوار و ذلیل کرد.
ابن زیاد میله ای آهنی به سوی مختار رها کرد که به پیشانی او برخورد و آن را مجروح ساخت.آن گاه دستور داد او را به زندان ببرند.مردم پا در میانی کردند و گفتند او از بستگان عمرسعد و عبداللّه بن عمر است و از او درخواست کردند مختار را به قتل نرساند.ابن زیاد هم از قتل او صرف نظر نمود و فقط زندانی اش کرد.
?مقتل مقرم،ص۳۹۷_۳۹۸
?ریاض الاحزان،ص۵۲_۵۸
?اعلام النفیسه ابن رسته،ص۲۲۴
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۱۷۸_۱۷۹
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43807/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین)
@emam8com
عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و از حبس نجاتش داد.سپس مختار برای شیعیان آنچه را که خواص اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع)شنیده بود در میان گذاشت و برای خون خواهی امام حسین کشتن ابن زیاد آماده شد.
مختار در زندان با عبداللّه بن حارث بن نوفل بن عبدالمطلب و میثم تمار بود. عبداللّه بن حارث تیغی از آنها خواست تا موهای بدنش را بتراشد.او می گفت:چون می دانم ابن زیاد مرا خواهد کشت،نمی خواهم بدنم کثیف و پر مو باشد.
مختار به او گفت:به خدا ابن زیاد نه تو را می کشد نه مرا،تو به زودی آزاد خواهی شد و به بصره خواهی رفت.میثم سخن آن دو را شنید،به مختار گفت:تو هم به خون خواهی حسین قیام خواهی کرد و ابن زیاد را خواهی کشت و صورت او را زیر پاهایت خواهی گذاشت.
پس از هلاکت یزید،عبداللّه بن حارث در بصره قیام کرد و مردم بصره او را والی و حاکم خود کردند.پس از یک سال نیز مختار به خون خواهی حسین قیام کرد و ابن زیاد،حرملةبن کاهل،شمربن ذی الجوشن و بسیاری از مردم کوفه را که با امام حسین(ع)جنگیده بودند به قتل رساند،بنابر نقل ابن نما حلّی،مختار ۱۸هزار نفر را کشت.
برخی از مردم_بالغ بر ۱۰هزار نفر_نیز از کوفه گریختند و به مصعب زبیری زهاء پناه بردند.شبثب بن ربعی نیز در میان فراری ها بود که سوار بر قاطری شده بود که دُم و گوش هایش بریده شده بود.او لباسی پاره به تن داشت و وقتی به مصعب رسید التماس می کرد که:به داد ما برس و با این فاسق بجنگ،او بزرگان و اشراف ما را به قتل رساند.
?مقتل مقرم،ص۳۹۸_۳۹۹
?بحارالانوار،ج۱۰،ص۲۸۴
?اخبارالطوال،ص۲۹۵
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۱۷۸_۱۷۹
?تاریخ طبری،ج۷،ص۱۴۶
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43808/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com