eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
11.8هزار دنبال‌کننده
283 عکس
72 ویدیو
49 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات 👇👇 @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر مناجات ماه رمضان -(مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟) @emam8com مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟! جا مانده ام از قافله! حالا چه کنم؟! شیطان غل و زنجیر شد و ماندم که- طغیانِ هوای نفْس ِ خود را چه کنم؟! شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63791/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
امشب بر آن سرم كه جنون را ادب كنم بر چهره ي تو صبح و به موی تو شب كنم لب لب كنان به یاد لبت باز تب كنم شیرانه سر تَصَرُفِ ریْ تا حَلَب كنم وز آه خود كشم به بخارا بخار را افتد اگر انااللَهَ ات اي دوست بر درخت ذوق لَبَت كليم تراشد ز هر درخت چون ميشود ز نار تو زير و زِبَر درخت هر چيز هست ، نيست ز من خوبتر درخت در من بدم دوباره برقصان شرار را خونین دلان به سلطنتش بی شمار شد این سلطه در مكاشفه تاج انار شد راضی نشد به عرش و به دل ها سوار شد این گونه شد كه حضرت پروردگار شد سجده كنید حضرت پروردگار را تا ظلم شعله گشت نهان بين ضعف خس افتاد ذَنبِ جذبه ي تو گردن قفس با اين همه ز مدح تو كو راهه پيش و پس مداح ِ مست ، يك تنه يك لشگر است و بس بي خود نيافت بلبل نام حلار را آن كه به خرج خویش مرا دار می زند تكیه به نخل میثم تمّار می زند تنها نه این كه جار تو عمّار می زند از بس كه مستجار تو را جار می زند خواندیم مَستِ جار همین مُستجار را از من دلیل عشق نپرسید كز سرم شمشیر می تراود و نِشتر ز پیكرم پیر این چنین خوش است كه من هست در برم فرمود: من دو سال ز ایزد جوان ترم از صيد او مپرس زمان شكار را با خود شدي ميان نمازت چو روبه رو بر خويش سجده كردي و با خويش گفت و گو تاج تو اِنَّماست ، نگين تو تُنْفِقوا چل حلقه نيز اگر به ركوعش دهد عدو نازل نميشود ملكي اين نثار را دل تاب آن نداشت كه بر هم زني قرار با من چنان مباش كه با خلق روزگار اصلا كه گفته بود در آري ز من دمار صدپاره شد دلم ز حسادت چنان انار دادي چو بر گداي مدينه انار را وقتي كه خضر ميچكد از آن دهان تر هر كس كه بيش ز تو برد بوسه سبز تر زلفت سماع داد به چشم و دل و جگر مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر قرآن به كف به زلف تو بندد سه تار را از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی ست مُردن برای عشق ِتو حكم حكومتی ست آتش در آب می نگرم این چه حكمتی ست رخسار آتشین تو از بس كه غیرتی ست آیینه آب می كند آیینه دار را يا رب كجاست حيدر كرار من كجاست؟ ويران شدم به عشق ِتو معمار من كجاست؟ با من ندار باش بگو دار من كجاست؟ آن نخل آرزوي ثمر دار من كجاست؟ در كربلا بكار برايم تو دار را احمد تو را ز خلق الي ربنا شمرد وقتي نبي شمرد يقيناً خدا شمرد خود را علي شمرد و گهي مرتضي شمرد جبريل يك شبه به چهل جا تورا شمرد اي نازم اين فرشته ي حيدر شمار را زلفت سياه گشت و شد ختم روزگار خرما ز لب بگیر و غبار از جبین یار تا صبح، سینه چاك زند مست و بی قرار خورشید را بگو كه شود زرد و داغ دار پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را یك دست آفتاب و دو جین ماه می خرم یك خرقه از حراجی الله می خرم صدها قدم غبار از این راه می خرم از روی عمد خرقه ي كوتاه می خرم با پلك جای خرقه بروبم غبار را یك دست آفتاب و هزاران دو جین بهار یك دست ماه و بهاران هزار بار یك دست خرقه انجم پولك بر آن مزار یك دست جام باده و یك دست زلف یار وقت است تر كنم به سبو زلف یار را بي پرده گوشه اي بدنم را به خون بكش كم كم مرا به شعله ي عشقي فزون بكش تيغي به رويم از غم بي چند و چون بكش بنشين و دفعتاً جگرم را برون بكش چون ذوالفقار خويش مرقصان شكار را ذكر علي علي به دو عالم شراب بست راه نگاه بر همه بيدار و خواب بست در كربلا علي دگر ره به باب بست بيچاره مادرش چه اميدي به آب بست يا رب مريز تو دل امّيدوار را اصغر ، به آب رفت و به تيري شكار شد پس تارهاي صوتي او تار تار شد زلفش بنفشه زار بُد و لاله زار شد تن پيش شاه ماند و سرش ني سوار شد پر كرد نيزه حجم سر شيرخوار را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/16493/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
شعر مدح امام علی(ع) -( آموخت تا كه عطر ز شیشه فرار را ) @emam8com آموخت تا كه عطر ز شیشه فرار را آموختم فرار ز یاران به یار را دل می كشید ناز من و درد و بار را كاموختم كشیدنِ نازِ نگار را پس می كشم به وزن و قوافی خمار را گیرم كه كرد خواب رفیقان مرا كِسِلْ گیرم كه گشت باده ز خشكي ما خِجِل گیرم كه رفت پای طرب تا كمر به گِلْ ناخُن به زلف یار رسانم به فتح دل مُطرب اگر كلافه نَوازَد سه تار را باید كه تر شود ز لب من شراب خشك باید رسد به شبنم من آفتاب خشك دل رنجه شد ز زُهدِ دوات و كتاب خشك از عاشقان سلام تر از تو جواب خشك از ما مكن دریغ لب آب دار را شد پایمال خال و خَطَت آبروی چشم از باده شد تُهی و پر از خون سبوی چشم شد صَرف نحوه ي نِگَهَت گفت و گوی چشم گفتی بسوز در غم من ، ای به روی چشم تا می دَرَم لباس بپا كن شرار را با خود مگو كه گيسوي مستانه ريخته بختِ سياه ماست بر آن شانه ريخته خون دل است آنچه به پيمانه ريخته از بس كه در طواف تو پروانه ريخته ياران گذاشتند ، همه كسب و كار را خاكي كه تاك از آن نَتَراويد خاك نيست تاكي كه سر نرفت زديوار تاك نيست آن سر كه پاك گشت ز عشق تو پاك نيست در سِلْك ما ملائكه گشتن ملاك نيست آدم فقط كشيد ز عشق تو بار را ما سائل توايم، اگر مست كرده ايم انگشتر عقيق تورا دست كرده ايم ما عيش خود چنانچه شد و هست كرده ايم بيت تورا اجاره ي دربست كرده ايم ساكن شديم اين دِلَكِ بي قرار را بازار حُسن داغ نمودی برای كه؟ چون جُز تو نیست پس تو شُدَسْتی خدای كه؟ آخر نویسم این همه عِشْوه به پاي كه؟ ما بهتریم جان علی یا ملائكه؟ ما را بِچَسب نه ملك بال دار را این دست پاچگی ز سر اتفاق نیست هول وصال كم ز نهیب فراق نیست شرح بَسیط وصل به بَسط و رواق نیست اصلاً مزار انور تو در عراق نیست ايزد كجا به كار ببندد مزار را؟ دلچسب شد فراق تو با دام چشم تو خال تو مُهر كرده به احكام چشم تو زين تيغ كج كه هست به بادام چشم تو ختم به خير باد سرانجام چشم تو بادا ز خلق تا كه در آري دَمار را با قُلْ هُوَلَه است برابر علی مدد یا مرتضاست شانه به شانه به یا صمد هستند مرتضی و خدا هر دو معتمد جوشانده ای ز نسخه ي عیساست این سند گر دم كنند خون دم ذوالفقار را اي آفتاب روز غديرت شراب ساز اي ذرّه هاي خاك درت آفتاب ساز اي دستهاي عبد تو عاليجناب ساز شد خارهاي خشك بيابان گلاب ساز كردي ز بس جَليس گلِ روت خار را ظهر است بر جهاز شتر آفتاب كن خود را ببین به صفحه ي آب و ثواب كن این بركه را به عكسی از آن رخ شراب كن از بین جمع یك دو ذبیح انتخاب كن پر لاله كن به خون شهیدان بهار را غم شد بَدَلْ به يُمْنِ جمال تو بر نشاط پرداخت قبض برق تو يك دوره انبساط افتاد تشت ما ز سر بام بر حياط من غير دل نمانده برايم در اين بساط تاسي بكش كه باز ببازم قمار را مَن كانَ لی حَسِبْ ، یَكونُ لِدَهرِ حَسْب با این حِساب هر چه كه دل خواست كرد كسب چسبیده است تیغِ تو بر مُنْكر نَچَسب از انتهای معركه بی زین گُُریزد اسب دنبال اگر كنی سر میدان سوار را در معركه چو تيغ كجت گشت سر فروش تيغ تو خورد خون و خداوند گفت نوش مرد قتال هستي و در زهد سخت كوش تير از نماز نافله ات ميرود ز هوش ناز طبيب ميكشد اين تير زار را تيغت به آبروي خودش آب ديده شد زلفت به پيچ و تاب خودش تاب ديده شد رويت هزار مرتبه در خواب ديده شد هر دفعه ليك چهره ي اصحاب ديده شد كو ديده اي كه حمل كند آن وقار را كس نیست این چنین اسد بی بدل كه تو كس نیست این چنین همه علم و عمل كه تو كس نیست این چنین همه زهر و عسل كه تو احمد نرفت بر سر دوش تو بلكه تو رفتی به شانه احمد مَكّی تبار را بيدار و خواب كيست بجز مرتضي علي شرّ و صواب كيست بجز مرتضي علي آب و شراب كيست بجز مرتضي علي عاليجناب كيست بجز مرتضي علي اين هفت تخت و نُه فلك بي قرار را از خاك كشتگان تو باید سَبو دَمَد مست است از نیام تو عَمْرِ بْنِ عَبْدِوَد در عهد تو رطوبت مِیْ، زد به هر بَلَد خورشید مست كرد و دو دورِ اضافه زد دادی ز بس به دست پیاله مدار را مردان طواف جز سر حیدر نمی كنند سجده به غیر خادم قنبر نمی كنند قومی چو ما مُراوده زین در نمی كنند خورشید و مه ملاحظه ات گر نمی كنند بر من ببخش گردش لَیْل و نَهار را دل همچو صيد از نفس افتاده ميتپد از شوق منزل تو دل جاده ميتپد تسبيح ميتپد گِل سجاده ميتپد او رفته است و باز دل ِساده ميتپد از سادگان مگير قرار و مدار را .دانی كه من نفس به چه مِنْوال می زنم چون مرغ نیم كشته پر و بال می زنم هر شب به طَرْز وصل تو صد فال می زنم بیمَم مَده ز هجر كه تب خال می زنم با زخم لب چِسان بِمَكَم خال یار را قومي به زَنْگ خُفت و دل از يَنْجَلي نَخفت فولاد آبديده چو شد صِيْقلي نَخُفت مَهْ خُفت، مهر خُفت، وليكن علي نخفت طغيانم از الست به صدها بلي نخفت با لاي لاي خويش بخوابان غبار را
مناجات ویژه ماه مبارک رمضان امام رضا علیه السلام -(میگن که ماهِ رمضون) @emam8com میگن که ماهِ رمضون ماه مناجات و دعاست میگن که بهترینْ زمان برای صحبت با خداست تا با تو خلوت نکنم این دلم آروم نمیشه میخوام باهات حرف بزنم یه جورایی روم نمیشه روم نمیشه ... آخه خودت بگو که از کجا بگم چه جوری با کوهِ گناه خدا خدا خدا بگم لنگون و لنگون اومدم میبینی خسته اومدم حق داری رام ندی، بازم توبه شکسته اومدم حق داری رو بگردونی آلوده دامن اومدم مشکلی نیست، فقط بدون گفتی بیا، من اومدم میخوای بزن، میخوای نزن فقط نگو تنهام بذار من خودمم خسته شدم یه راهی پیش پام بذار میگن میخوای آدم بشی باید بری کرببلا بی اختیار داد میزنم امام رضا، امام رضا "پنجره فولاد رضا برات کربلا میده هر کی میره کرببلا از حرم رضا میره" شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/51916/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
امشب بر آن سرم كه جنون را ادب كنم بر چهره ي تو صبح و به موی تو شب كنم لب لب كنان به یاد لبت باز تب كنم شیرانه سر تَصَرُفِ ریْ تا حَلَب كنم وز آه خود كشم به بخارا بخار را افتد اگر انااللَهَ ات اي دوست بر درخت ذوق لَبَت كليم تراشد ز هر درخت چون ميشود ز نار تو زير و زِبَر درخت هر چيز هست ، نيست ز من خوبتر درخت در من بدم دوباره برقصان شرار را خونین دلان به سلطنتش بی شمار شد این سلطه در مكاشفه تاج انار شد راضی نشد به عرش و به دل ها سوار شد این گونه شد كه حضرت پروردگار شد سجده كنید حضرت پروردگار را تا ظلم شعله گشت نهان بين ضعف خس افتاد ذَنبِ جذبه ي تو گردن قفس با اين همه ز مدح تو كو راهه پيش و پس مداح ِ مست ، يك تنه يك لشگر است و بس بي خود نيافت بلبل نام حلار را آن كه به خرج خویش مرا دار می زند تكیه به نخل میثم تمّار می زند تنها نه این كه جار تو عمّار می زند از بس كه مستجار تو را جار می زند خواندیم مَستِ جار همین مُستجار را از من دلیل عشق نپرسید كز سرم شمشیر می تراود و نِشتر ز پیكرم پیر این چنین خوش است كه من هست در برم فرمود: من دو سال ز ایزد جوان ترم از صيد او مپرس زمان شكار را با خود شدي ميان نمازت چو روبه رو بر خويش سجده كردي و با خويش گفت و گو تاج تو اِنَّماست ، نگين تو تُنْفِقوا چل حلقه نيز اگر به ركوعش دهد عدو نازل نميشود ملكي اين نثار را دل تاب آن نداشت كه بر هم زني قرار با من چنان مباش كه با خلق روزگار اصلا كه گفته بود در آري ز من دمار صدپاره شد دلم ز حسادت چنان انار دادي چو بر گداي مدينه انار را وقتي كه خضر ميچكد از آن دهان تر هر كس كه بيش ز تو برد بوسه سبز تر زلفت سماع داد به چشم و دل و جگر مطرب اگر دچار تو گردد سر گذر قرآن به كف به زلف تو بندد سه تار را از عشق چاره نیست وصال تو نوبتی ست مُردن برای عشق ِتو حكم حكومتی ست آتش در آب می نگرم این چه حكمتی ست رخسار آتشین تو از بس كه غیرتی ست آیینه آب می كند آیینه دار را يا رب كجاست حيدر كرار من كجاست؟ ويران شدم به عشق ِتو معمار من كجاست؟ با من ندار باش بگو دار من كجاست؟ آن نخل آرزوي ثمر دار من كجاست؟ در كربلا بكار برايم تو دار را احمد تو را ز خلق الي ربنا شمرد وقتي نبي شمرد يقيناً خدا شمرد خود را علي شمرد و گهي مرتضي شمرد جبريل يك شبه به چهل جا تورا شمرد اي نازم اين فرشته ي حيدر شمار را زلفت سياه گشت و شد ختم روزگار خرما ز لب بگیر و غبار از جبین یار تا صبح، سینه چاك زند مست و بی قرار خورشید را بگو كه شود زرد و داغ دار پس فاتحه بخوان و بدم روزگار را یك دست آفتاب و دو جین ماه می خرم یك خرقه از حراجی الله می خرم صدها قدم غبار از این راه می خرم از روی عمد خرقه ي كوتاه می خرم با پلك جای خرقه بروبم غبار را یك دست آفتاب و هزاران دو جین بهار یك دست ماه و بهاران هزار بار یك دست خرقه انجم پولك بر آن مزار یك دست جام باده و یك دست زلف یار وقت است تر كنم به سبو زلف یار را بي پرده گوشه اي بدنم را به خون بكش كم كم مرا به شعله ي عشقي فزون بكش تيغي به رويم از غم بي چند و چون بكش بنشين و دفعتاً جگرم را برون بكش چون ذوالفقار خويش مرقصان شكار را ذكر علي علي به دو عالم شراب بست راه نگاه بر همه بيدار و خواب بست در كربلا علي دگر ره به باب بست بيچاره مادرش چه اميدي به آب بست يا رب مريز تو دل امّيدوار را اصغر ، به آب رفت و به تيري شكار شد پس تارهاي صوتي او تار تار شد زلفش بنفشه زار بُد و لاله زار شد تن پيش شاه ماند و سرش ني سوار شد پر كرد نيزه حجم سر شيرخوار را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/16493/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
تقدیم به حضرت رقیه سلام الله علیها -( یه گوشه خواب بودم خیلی آروم ) @emam8com یه گوشه خواب بودم خیلی آروم ولی پیچید تو گوشم صداشون نمیبردن اگه گوشوارههامو خودم میبخشیدم به دختراشون گذشت و گم شدم توی بیابون آخه از قافله جا مونده بودم یکی اومد برمگردوند بابا ولی کاشکی همونجا مونده بودم بد اخلاقن چقد مردای شامی به جای قلب سنگه تووو دلاشون با این دستای سنگینی که دارن دلم میسوزه واسه بچه هاشون یه جوری زد چشام تاره هنوزم یه جوری زد قدم از درد خم موند جای دستش یه کم بهتر شد اما جای انگشترش رووو صورتم موند تو روی نیزه و من روی ناقه تو چشمات باز و من دستام بسته چقد شکل همیم بابا نگا کن منم مثل تو دندونام شکسته النگوهامو تووو بازار فروختن دیگه فرقی به حال من نداره ولی ای کاش اینجوری نمونن آخه مال یتیم خوردن نداره.... شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/38284/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
شهر احمد، کجاست احمدِ تو -(ای بهشت مدینه شهر رسول) @emam8com ای بهشت مدینه شهر رسول باغ سر سبز لاله های بتول تو بهشتی ولی بهارت کو ای قرار همه قرارت کو شِکوه بر درگه خدا داری ناله وامحمّدا داری شهر احمد، کجاست احمدِ تو از چه خاموش شد محمّد تو آسمان ها همه خراب شوید کوه ها در شراره آب شوید ناله ها آه از جگر خیزید اختران بر زمین فرو ریزید لحظه ها محشری عظیم شدید امّت مصطفی یتیم شدید ای جهانِ وجود، هستت رفت خاتم الانبیا زدستت رفت گرد غم بر فلک نشست، نشست پشت شیر خدا شکست، شکست گرد غربت مدینه را به سر است از مدینه علی غریب تر است او که بار بلای امّت برد او که پا بر نجات خلق فشرد جگرش را زطعنه چنگ زدند به جبینش زکینه سنگ زدند بارها امّت ستم گستر بر سرش ریختند خاکستر بر قدم هاش خار افشاندند کاذبش گفته ساحرش خواندند چون پدر با عدو تکلّم کرد با لب غرق خون تبسّم کرد بارها جان خویش داد زدست تا که گردد بشر خدای پرست وقت رفتن نخواست از امّت اجر، الاّ مودّت عترت روح پاکش زتن چو گشت رها باز گردید دست توطئه ها بود روی زمین جنازه ی او که شکستند عهد تازه ی او منکر آیه ی شریفه ی شدند بانی فتنه ی سقیفه شدند از جحیم سقیفه خصم شریر آتش افروخت در بهشت غدیر چیره شد دست ظلم بر مظلوم غصب شد حق چهاره معصوم تا به جای صمد صنم شد نصب گشت حق کتاب و عترت غصب گر چه در نظم، قدرتم دادند چه کنم حکم وحدتم دادند ورنه پیوسته می زدم فریاد که کجا فاطمه زپا افتاد روز غصب خلافت علوی گشت پامال، حرمت نبوی در سقیفه ستم به مولا رفت آتش از بیت وحی بالا رفت شعله افروختند بر در وحی آیه ای شد جدا زکوثر وحی زخم شمشیر بر سر حیدر گشت اجر رسالت دیگر حمله بر حجّت خدا کردند فرق او را زهم دو تا کردند بعد قتل علی امام حسن گشت همچون پدر غریب وطن ریخت یک آسمان بلا به سرش خون شد از غیر و آشنا جگرش زهر کین زد شراره بر دل او عاقبت جعده گشت قاتل او آسمان بس که خون به جامش ریخت جگرش خون شد و زکامش ریخت روز تشییع، در برِ یاران پیکرش شد زتیر، گلباران بارش تیر و جسم یار کجا؟ یاس زهرا و نیش خار کجا تیرها بود کز حجاب کفن برد سر در تن امام حسن آل هاشم اگر چه خونجگرید این خبر را به خواهرش نبرید سوز زخم درون بس است بر او دیدن طشت خون بس است بر او یوسف فاطمه حسین عزیز اینقدر اشگ از دو دیده نریز مجتبی هم به غربت تو گریست هیچ روزی بسان روز تو نیست در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر در تو زخم هزاراها شمشیر می کند خصم بعد یارانت سنگ باران و تیر بارانت ملک هستی محیط غربت تو اشگ «میثم» نثار تربت تو شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/8/45508_1397829211144_9606979.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/45508/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
متن شعر ماه مبارک رمضان -(سحر از عالم مستی برکاتم دادند ) @emam8com سحر از عالم مستی برکاتم دادند نیمه شب بود که ذکر صلواتم دادند از می سرخ شهیدان که دواتم دادند ،،دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند،، سینه را غرق دعا بزم سماتم کردند دعوتی از دل من بر عرفاتم کردند و مرا با خبر از صوم و صلاتم کردند ،،بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند،، جرعه ای آب طلب کردم از آن خضر نبی جمله ای گفت مرا او به زبان عربی مثل یک کوره تنم سوخت چه تاب و چه تبی ،،چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند،، شربت شعر شرابیست طهورا و زلال که زبان قلم از گفتن وصفش شد لال شعر با بال دعا می بردت سوی خیال ،،بعد از این روی من و آینه ی وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه ی ذاتم دادند،، داخل حجره ای از نور شدم در آنشب ذکر قدوس مرا بود مرتب بر لب اشک می ریختم و زمزمه ام شد یارب ،،من اگر کامروا گشتم و خوشدل نه عجب مستحق بودم و اینها به ذکاتم دادند،، غزل خواجه ی شیراز به من قدرت داد شعر از دوست مرا بال و پر عزت داد رفقا شکر، غمش شوق ره خدمت داد ،،هاتف آنروز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند،، روزگاریست دل و نفس به هم بستیزد روح پاکم به لطافت غزلی انگیزد تو دعا کن ز دلم شعر فقط برخیزد ،،اینهمه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبریست کزان شاخه نباتم دادند،، یاد باد آنکه در آن خلوت من باران بود آسمان دلم ابری ز غم یاران بود ذوق شعر و غزلم هدیه ای از یزدان بود ،،همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند،، به استقبال شاخه نبات شیراز شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63985/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
متن شعر ماه مبارک رمضان -( ماهی ز جنان آمد گویا رمضان‌ آمد ) @emam8com ماهی ز جنان آمد گویا رمضان‌ آمد غفلت ز دلان رفته رحمت به میان آمد حق سفره دعوت چید غفلت ز دلان برچید ماهی و گلی مهشید بر کشور جان آمد قرآن مبین نازل تورات در آن حاضر انجیل مسیحا نیز گویا رمضان آمد شد هر نفسی تسبیح خواب از همگان تقدیس هر آیت قرآنی ختمی ز همان آمد شد بسته به صد زنجیر ابلیس و بشد زان پیر هر باب جهنم را قفل از رمضان آمد در لیله ی پر قدرش افواج ملک نازل شامی که بِه از الف است از بهر جهان آمد یا رب چو شود قدرش قدرم تو فزون فرما از لطف فزون قدرت کان بر دل و جان آمد ابواب جنان مفتوح بر باب دلان مفتوح مفتاح جنان گویا باز از رمضان آمد صد نور و (ضیا) از دل در پرتو آن پنهان هر رحمت یزدانی از پرده عیان آمد شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63988/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
متن شعر امام حسین(ع) -(یاد حرمت سر به هوا کرد مرا) @emam8com یاد حرمت سر به هوا کرد مرا انداخت به یاد گنبدی زرد مرا جانم به فدات یا اباعبدالله اسمت چقَدَر به وجد آورد مرا شاعر: https://emam8.com/upload/article/images/99/2/63850.jpg این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/63850/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
متن شعر و سرود ولادت حضرت امام حسن (ع) -(شبِ اوليه ، كه تو مدينه) @emam8com شبِ اوليه ، كه تو مدينه لالايي رو لبه ، ام ابيهاس گُل سر سبدِ ، علي رسيده پسر ارشدِ ، حضرت مولاس حســـن اسم تو اذكارم حســـن باتو چي كم دارم حســـن خيلي دوست دارم ٢ خيلي آقاس ، كريم طاهاس خيلي ما دوستش داريم يه جورائى خاص بي بديلِ ، واسم كفيلِ ذكر موساي نبي كنارِ رودِ نيلِ ٢ كريــــــم ، حســـــن ٢ وقتي نوكري از ، عمق وجودش بگه امام حسن ، آقا ميگه جـــونم خدارو شاكرم ، عمري باهاش بودم ايشالا تا ابد ، با آقا ميمونم حســـن درمون دردامه حســـن اميد فردامه حســـن آقاي آقامه٢ مثل حيدر ، فاتح خيبر فاتح جمل شده حسن يلِ دلاور سرفرازيم ، بهش مينازيم كوريه سعوديا براش حرم ميسازيم كريــــــم ، حســـــن ٢ حالا كه توي اين ، شبا ميخونيم اللــــهـــم رُدَّ ، كُـــلِّ غريـــب و آقا عيديمونو ، بده ايشــالا ببينيم حرم ، شاه و طبيب و حسيــــن باهمه فرق داره حسيــــن بي اونم آواره حســــين تنهام نميذاره ٢ غمگساره ، باغ و بهاره همون ارباب غريبم كه رقيه داره مبتلاشم ، عبد سراشم هر يه اربعيني من واللهِ چشم براشم غــــريــب ، حـســـيـن٢ شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/98/4/53378_1398412102242_659885.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/53378/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl
زمزمه‌ی شب شهادت حضرت علی(ع) -(زبانحال حضرت زینب س) @emam8com زمزمه‌ی شهادت امیرالمومنین(ع) بنداول زینب خونین جگر گشته پرستار تو تا به سحر دخترت شمع شب تار تو زخم سرت دیدم و ناله زدم از جگر به جای مادر شدم شبانه غمخوار تو زینبم زینبم ای پدر نام تو بر لبم ای پدر بنددوم محاسن غرق خون به جان من زد شرر کنار بستر ببین نشسته‌ام تا سحر زخم سرش را خودم به دست خود وا کنم بدست خود می‌نهم مرهم زخم دگر زینبم زینبم ای پدر نام تو بر لبم ای پدر بندسوم زخم سرت دیدم و یاد مدینه کنم یاد ز ظلم و ستم یاد ز کنیه کنم از نفس افتاده بود مادر مظلومه‌ام هر نفسی یاد من ز زخم سینه کنم زینبم زینبم ای پدر نام تو بر لبم ای پدر شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/3/40856_1397315055039_508607.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/40856/ 📚کاملترین اپلیکیشن متن نوحه و مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com