eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10هزار دنبال‌کننده
268 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
شعری در ولادت منتقم حضرت زهرا (س) -( آنشب زمین سامره حس غرور داشت ) آنشب زمین سامره حس غرور داشت از بس فرشته آمد و آنجا حضور داشت احساس مادرانه ی نرگس رسید و بعد در او یگانه منجی عالم ظهور داشت آمد حکیمه دید که طفلی نشسته است مانند ماه چهره ای از جنس نور داشت موسی کجاست تا که ببیند امام ما در بین گاهواره ی خود کوه طور داشت صحبت به گاهواره دراین قوم عادت است از کودکی به عرش الهی عبور داشت در لحظه ی نخست صدا زد: خدا،نبی کامل نمود خطبه به یا مرتضی علی می خواست تا خدا هنرش را نشان دهد از نو به قلب خسته ی عالم توان دهد وقتی هوای مردم دنیا گرفته است باید خدا به اهل زمین آسمان دهد تنها نه سامرا نه فقط کشور عراق او آمده که کل جهان را تکان دهد بیهوده غصه در طلب رزق می خوریم از یمن او خدا به همه آب ونان دهد با اینهمه اهانت در شام وسامرا وقتش رسیده است که صاحب زمان دهد حالا به شام تار زمین ماه می رسد مهدی آل فاطمه از راه می رسد مجنون صفت به عشق تو لیلا نشسته است موسی نشسته است مسیحا نشسته است در چشم خیس پر غم زهرایی شما امواج بیکرانه ی دریا نشسته است دنیا بدون خال لب تو نمک نداشت رزق حلال ماست که آنجا نشسته است رکن و مقام ، واله صمصام منتقم دیده براه، زینب کبری نشسته است آقا دلم گرفته بیا جان مادرت حالا به انتظار تو دنیا نشسته است ای بر تنت لباس پیمبر ظهور کن از کعبه با شمایل حیدر ظهور کن آمد که سفره های کرم را بیاورد او می رسد که دخل ستم را بیاورد حالا ز حد جسارت دشمن گذشته است باید مدافعان حرم را بیاورد طاقت نیاورد نظر چپ به عمه اش باشد که ذالفقار دو دم را بیاورد خونم حلال زینبتان گر چه اندک است دشمن بگو بریده سرم را بیاورد تا اینکه روز حشر شود مادرت شفیع از علقمه دو دست قلم را بیاورد فکری برای صحن و سرای حسین کن ما را شهید کرببلای حسین کن شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی شاعر: شناسه مطلب :26217 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/26217/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعر وداع با ماه مبارک رمضان از سید حجت بحرالعلوم -( چشمم به راه آمدن یار مانده است ) چشمم به راه آمدن یار مانده است از نیمه شب گذشته و بیدار مانده است گفتم که بار خویش سبک تر کنم نشد وقتم تمام می شود و بار مانده است در را نبند ، پشت در خانه ات هنوز یک چند تا گدای گرفتار مانده است با اینکه از قدیم بدهکار میشود اینجا گدا هنوز طلبکار مانده است چشمی به هم زدم رمضان هم تمام شد رویم ز شرم جانب دیوار مانده است گرچه وداع با رمضان می رسد به عید قلب شکسته باز عزادار مانده است اری وداع لحظه ی تلخ جدایی است حالا کجا رود دلم انگار مانده است شاید رود مدینه همانجا که فاطمه مابین درب خانه و دیوار مانده است وقت عبور از در خانه نگاه کن یک تکه پیرهن سر مسمار مانده است باید دل از مدینه رود سوی کربلا وقت وداع آخر سردار مانده است زینب کشید ناله ی مهلآ اخا حسین خم کن سرت که بوسه ی دشوار مانده است دستی گذاشت روی دل زینبش حسین میگفت خواهرم غم بسیار مانده است گریه نکن عزیز دلم صبر کن کمی گریه میان کوچه و بازار مانده است حالا گذشته بیست شب از روز حادثه یک کاروان اسیر به انظار مانده است بر دست های بسته ی زینب ز نیزه ها چشم حسین و چشم علمدار مانده است وای از دل سکینه و وای از دل رباب بغضی شکسته در دل اشعار مانده است شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی شاعر: شناسه مطلب :26213 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/26213/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
شعری در مدح حضرت خدیجه با گریز به کربلا * سید حجت بحرالعلومی -( خدیجه بود همیشه قرار پیغمبر ) خدیجه بود همیشه قرار پیغمبر به روز های خزانی بهار پیغمبر همان مجلله بانوی روشن مکه که شد ستاره ی شبهای تار پیغمبر اگر چه بود به ثروت زبانزد این بانو تمام هستی او شد نثار پیغمبر به کوچه گر چه اهانت به مصطفی کردند درون خانه کسی بود یار پیغمبر دل رسول خدا با خدیجه محکم بود اگر چه بود علی ذوالفقار پیغمبر کجا مقام کسی میرسد به این حد که به او سلام کند کردگار پیغمبر سه سال سخت و نفسگیر شعب بو طالب کشید یک تنه بر دوش بار پیغمبر همین که رفت دل فاطمه شکست از غم همین که رفت گره خورد کار پیغمبر وصیتش شده جای کفن به پیراهن کفن نداشت خلاصه نگار پیغمبر دوباره طی زمان ، بوریا، تب مقتل دوباره گریه ربود اختیار پیغمبر رسید ناله انابن خدیجه الکبری دوباره خورد به مقتل گذار پیغمبر رسید و دید که شاهی ز صدر زین افتاد سر حسین جدا شد کنار پیغمبر شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی شاعر: شناسه مطلب :26215 اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/26215/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w لینک در ایتا 👇👇👇 eitaa.ir/emam8com لینک در سروش 👇👇👇 sapp.ir/emam8com مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇 www.emam8.com
متن اشعار ولادت حضرت معصومه(س) -( همیشه بوده فقط لطف، کار فاطمه ها ) @emam8com همیشه بوده فقط لطف، کار فاطمه ها که بوده ایل و تبارم دچار فاطمه ها اگر قرار بر این است بی قرار شوم خدا کند که شوم بی قرار فاطمه ها خوشا به حال کسی که تمام زندگی اش مدام چرخ زند در مدار فاطمه ها نیاز نیست به توضیح حجب و عفتشان زبانزد است همیشه وقار فاطمه ها رسیده چون شب میلاد من کجا بروم مدینه هست و یا قم مزار فاطمه ها عجب نباشد اگر قم شده دری ز بهشت بهشت بوده چو در انحصار فاطمه ها گره به کار من افتاده می روم سوی قم دخیل بسته ام امشب فقط به بانوی قم تمام کشور ما خاک زیر پای شما که هست این همه امنیت از دعای شما چه ارزشیست به ناقابلی جان چو من هزار جان گرامی شده فدای شما نگاه کن که همه نوکر و غلام تواند بگو که سر بتراشیم ما برای شما زنان کشور ما گوشه گوشه ی این خاک چه مادران و چه خواهر کنیز های شما رسیده صبح ، گدایی به خاکبوسی تان به عرش می رود امشب همان گدای شما دوباره باز کلامی بگو تو فاطمه جان دل از امام رضا برده چون صدای شما خوش آمدی به جهان زینب امام رضا عنایتی برسان زینب امام رضا اگرچه دختر موسی ابن جعفر آمده است دو باره فاطمه با شکل دیگر آمده است عجیب نیست که امشب دلم به تاب و تب است ببین که در بغل نجمه محشر آمده است رسیده است که خوشحال شود امام رضا و باز مونس جان برادر آمده است شنیده ایم که وقتی رسید وادی قم سوار محمل و با شال و معجر آمده است شنیده ایم که گل بود دست مردم قم چنان که دختر پاک پیمبر آمده است هزار مرتبه اتش بگیر شام خراب کسی نگفت که غمدیده خواهر آمده است کسی به سنگ پران های شهر شام نگفت نزن که حوصله ی زینبش سر آمده است تفاوتیست به شهر قم و به شام بلا به حد نیزه ی راس شهید کرببلا شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/26201/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا ) @emam8com ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﻟﺒﻬﺎﻱ ﺗﺮﻙ ﺧﻮﺭﺩﻩ و ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ اﺯ ﺑﺎﻍ ﺧﺰاﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﮔﻞ ﻫﺎﻱ ﻛﺒﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ی ﭘﺮﭘﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺧﻴﻤﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﻓﺖ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻧﻆﺮﻡ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﺭا ﺑﻌﺪ اﺯ ﺗﻮ و ﻋﺒﺎﺱ ﺣﺮﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﺭﺕ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﺑﺮﺩ ﺯﺭ و ﺯﻳﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭا ﻛﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﻔﺘﻢ ﺑﺨﺪا اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮ ﻧﻴﺰه ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺳﺮ ﺁﺏ ﺁﻭﺭﻣﺎﻥ ﺭا اﺯ ﺷﻬﺮ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩ اﻡ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮاﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭا در اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩیﻡ ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺭﻭ ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﻳﻚ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻴﺮﻩ و ﻣﻦ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ ﺩﻳﺪی ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ اﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﻲ ﻣﺤﺸﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﺟﺎﻥ ﺩاﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺒﺮﺩﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻣﻌﺠﺮﻣﺎﻥ ﺭا اﺯ ﺷﺎﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ﺷﺎﺧﻪ ی ﻧﻴﻠﻮﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭا ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺭﺑﺎﺑﻴﻢ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ﮔﻬﻮاﺭﻩ ی ﭼﻮﺑﻲ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮﻣﺎﻥ ﺭا شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/30594/ کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇 http://em8.ir/dl