ورود به کربلا 📃 به اتفاق مورخان، سیدالشهداء روز دوم محرم به کربلا رسید یعنی به اجبار در آنجا متوقف شد. از چند روز پیش که حرّ جلو راه آن‌حضرت را گرفت و اجازه ورود به کوفه و حتی بازگشت را نداد؛ احترام امام را گرفت و توافق کردند راه سومی را پیش روند تا دستور برسد. سمت چپ رفتند تا روز دوم محرم پیک ابن‌زیاد رسید و اجازه ادامه مسیر به کاروان امام ندادند. آن‌حضرت خواست در منطقه مجاور نینوا یا روستای غاضریه فرود آیند که حرّ اجازه نداد. 🏴 بنا به نقلی وقتی متوجه شدند نام سرزمین کربلاست فرمود: مَوضعُ کَربٍ و بَلاء (محل اندوه و بلا). ❌ امّا اینکه نام سرزمین را پرسید و چندین اسب عوض کرد و هر بار اسب راه نرفت و سرانجام گفتند اینجا کربلاست؛ در منابع معتبر و مقتل ابومخنف اصلی نیست بلکه در مقتل ابومخنف جعلی آمده که قبلاً گفته شد از کتاب‌های غیر معتبر است. #تاریخ_امام_حسین(ع) #نقد_کژی‌ها #ابومخنف_منسوب(جعلی)

⁉️ شریح قاضی و فتوا به قتل حسین(ع) ❌⛔️ 🔍 بدون هیچ توضیحی کلمات مرحوم شهید قاضی طباطبائی را از کتاب خوب «تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء» می‌آورم. این کتاب فارغ از اینکه اصل مسئله اختلافی بازگشت در اربعین را ثابت کرده باشد یا نه؛ مطالب بسیار ارزشمندی دارد که به مناسبت مطرح کرده است: 👈🏻«و جاى بسى شگفت است كه جمعى مانند بعضى از اخباری‌مسلك‏ها خيال می‌كنند كه هر چه و هر مطلبى را در ورق پاره‌اى نوشته شد و هر جاهل و نادانى در اوراقى به نام تأليف نگارش داد، باعث اعتبار آن مطلب می‌شود و موجب اعتماد بر آن می‌گردد و تعجب بيشتر از كسانى است كه در عصر حاضر هستند و به امثال آن كتاب‏ها اعتماد نموده و كتابى تأليف كرده و آن‏گونه كتاب‏ها مصدر نقلياتش می‌باشد. 👈🏻... چندی قبل بالاى منبر اظهار كردم اگر از آقايان اهل اطلاع و تتبع در موضوع فتوا دادن شريح قاضى بر واجب القتل بودن حضرت سيد الشهداء سلام‌اللّه‌عليه كه در افواه مشهور و در السنه روضه‌خوان‏ها شهرت تمام دارد 👈🏻مدركى به دست آورده باشند و در كتابى كه مورد اعتماد و مدرك باشد، يافته و ديده‌اند، اين جانب را مطلع نمايند كه موجبات تشكر مرا فراهم آورده‏اند. 👈🏻ابداً سراغى از كسى پيدا نشد و تا مدت‏ها اطلاعى از طرف كسى به دست نيامد.👈🏻 تعجب‌آور آنجاست پس از مدت‏ها ديدم شخصى عبارات كتاب ثمرات الانوار تأليف مرحوم آقا ميرزا محمد خطيبى كه در محله كوچه باغ تبريز پيش‌نمازى می‌كرد و در بازار صفى تبريز به شغل بزازى مشغول بود و با اين جانب ارتباط و دوستى داشت و شخصى متدين و باتقوا و ثابت در صداقت بود ولى از روى تحقيق چيزى نمی‌نوشت و اخيراً سه جلد كتابى كه به نام مذكور تأليف نموده و طبع و منتشر كرده، ولى در هر كتاب هر چه ديده و يافته در آن كتابش نقل نموده و آن كتاب‏ها را مدرك و مصدر نقل خود قرار داده در پاورقى آن كتاب از كتابى ديگر قضيه فتواى شريح را نقل كرده آن را نوشته پيش بنده آورده كه مدرك آنچه سابقا می‌خواستيد پيدا كرده‌ام بسيار در شگفت شدم و حيرت بر حيرتم افزود 👈🏻گفتم: اى آقاى با اطلاع، بنده مدرك و مصدر اين موضوع را می‌خواهم به دست بياورم نه نوشته كتابى كه ديروز كسى آن را تأليف كرده كه او را كاملاً می‌شناسم و اندازه معلومات او را می‌دانم و می‌خواهم كتابى باشد كه از مصادر به شمار آيد نه كتابى كه خودش نمی‌تواند مدرك واقع شود مگر مصدر نقل خود را روشن نمايد 👈🏻ولى در نظر شما چون در اوراقى ديده‌ايد كه چاپ شده و به صورت كتابى درآمده بايد اعتماد كرد و آن را مصدر و مستند قرار داد ✅اما در قاموس اهل تحقيق و تتبع و آن‏هايى كه بدون بررسى و دقت و تنقيب به مطلبى اعتماد نمی‌كنند، اين نوشته‌ها به درد نمی‌خورد و به قدر پشيزى ارزش ندارد.» ✅ کتاب «اول اربعین» در نرم‌افزارهای مرکز نور (سیره معصومان و مقتل الحسین) موجود است و فایل آن در اینترنت قابل دسترسی است. داستان شریح قاضی در کتب دیگری آمده که از قرن چهاردهم عقب‌تر نمی‌رود. ✅پس می توان گفتن این داستان (فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام)از جعلیات تاریخی است #نقد_کژی‌ها #آثار_عاشورائی

✋ خداحافظ ای برادرِ زینب ⚔️ لشکر عمر سعد یک روز در کربلا ماند. کشته‌های خود را جمع‌آوری و دفن و پیکر حجت خدا و اصحاب وفادارش را بر روی صحرا رها کرد. 🕛 ظهر روز یازدهم محرم وقتی لشکر به همراه اسیران، مجروحان و سرهای شهدا به کوفه رفتند، گروهی از بنی‌اسد که در غاضریه و نزدیک کربلا ساکن بودند و در زمان حضور امام خواسته بودند به او ملحق شوند ولی عمر سعد مانع شد، پس از رفتن لشکریان به محل حادثه آمدند و سیدالشهداء و یارانش را دفن کردند. ❌ بنابراین پیکرها روزِ بعد از عاشورا دفن شد و سه روز ماندن بر روی زمین درست نیست. ✅ هنگام رفتن، اسرای اهل‌بیت را از کنار شهدا عبور دادند. زینب دختر امیرالمؤمنین سخنانی گفت که دوست و دشمن را به گریه انداخت. او خطاب به رسول‌خدا گفت: یا محمداه، ملائکه آسمان به تو درود فرستد. این حسین توست در صحرا افتاده، به خون تپیده و آغشته، پیکرش پاره پاره. 🏴 پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست #شهیدان_کربلا #تاریخ_امام_حسین(ع) #ذکر_مصائب #نقد_کژی‌ها