♨️ شیخِ شهید 🔻 وصف مقدس‌نمایانی که دل پیر جماران را خون کردند ➖ تاریخ #مشروطه مملو از اختلافات و تنازعات است که بر حسب #جهالت، #خیانت یا فهم‌های مختلف، محل اختلافی در جریان مشروطه بود. از بارزترین محل‌های اختلاف، اختلاف بین خود علمای دینی است. ➖ اختلافات بین علما از زمانی شروع شد که عده ای از علما، #مشروطه را با #شریعت قابل جمع نمی‌دانستند و عده‌ای خواستار جاری شدن شریعت بر قوانین کشور بودند. ➖ عده‌ای این دو را قابل جمع می‌دانستند و اصلاح کشور را در ایجاد #قانون_اساسی اسلامی می‌دانستند و عده‌ای اسلام را به کل از سیاست و مشروطه جدا می‌فهمیدند. ◀️ سایت جامع امام خمینی در یادداشت اخیر خود به بررسی تاثیر این اختلافات بر تضعیف #نهضت_مشروطه و محاکمه و اعدام شیخ #فضل_الله_نوری پرداخته است. 📌 مطالعه متن کامل یادداشت در 🌐 http://emam.com/posts/view/22008 👥 بازخوانی بدون تحریف مواضع امام👇 ✅ @EMAM_COM

💢 هم اکنون #تیتریک سایت EMAM.COM 🔰 به نام #مشروطه، به کام استبداد 🔷 تاملی در علل گمراهی مردم در جریان #نهضت_مشروطه ➡️ emam.com/posts/view/22091 ✅ @EMAM_COM

♨️ تاریخ درس عبرت است 📍 امام خمینی: تاریخ درس عبرت است برای ما، وقتی تاریخ #مشروطیت را بخوانید می‌بینید که مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت‌، دست هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو دسته تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ. 📍 همان مستبدین بعدها آمدند و #مشروطه را قبضه کردند و رساندند به آنجایی که دیدیم. ما باید از این تاریخ درس عبرت بگیریم که ‌مبادا یک وقتی در بین شما آقایان #روحانیون‌ یا در بین مردم اشخاصی وسوسه کنند و خدای نخواسته آن امری که در مشروطه‌ اتفاق افتاده در ایران اتفاق بیفتند 📌 بیشتر بخوانید: 🌐 http://emam.com/posts/view/22091 ✅ @EMAM_COM

🔰 وقتی میرزا به خواب روح‌الله آمد... 🔹 جنگ جهانی اول و نهضت #مشروطه و نهضت دلیران تنگستان و #میرزا_کوچک_خان_جنگلی از مهم‌ترین اتفاقات دوران نوجوانی روح‌الله بود. آنچه بیش از همه، روح‌الله را در آن سال‌ها به وجد آورد، نهضت جنگل بود. 🔹 دلیل علاقه روح‌الله جوان به رهبر #نهضت_جنگل، نقل یک خواب از او و سرودن قصیده‌ای در ستایش میرزا کوچک‌خان جنگلی است. امام خواب خود را برای برادرشان اینگونه نقل کرده‌اند: 🔺 "شب بود، اما خورشید همچنان در آسمان بود. این خانه نیز جنگل بود. جنگلی‌ها با اسب به این خانه آمدند و میرزا در میان آن‌ها بود. برایش چای آوردم، لبخندی زد. بی‌آن که چیزی بگوید: خداحافظی کرد و رفت" 📚 منبع: کتاب خمینی روح الله نوشته سید علی قادری ✅ @EMAM_COM