هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#سلام_امام_زمانم💞
✨ما شب زدگان درپی نوریم آقا
از هجر تو درحالِ عبوریم آقا
✨روشن شده آسمان و پایان شب است
ما منتظرِصبحِ ظهوریم آقا
🍃تعجیل در فرج مولا صلوات🍃
#اللهمعجللولیکالفرج
🌾علامه مجلسی به نقل از کتاب تاريخ قم:
حسن بن محمد قمى گفت خبر دادند مرا بزرگان قم از آباء خود كه وقتى مأمون حضرت رضا را بمرو خواست براى ولايت عهد، در سال دويست هجرى و در سال دويست و يك فاطمه خواهرش بقصد ديدار برادر خارج شد همين كه رسيد بساوه مريض شد پرسيد چقدر راه است بين ساوه و قم؟ گفتند: ده فرسخ فرمود:
مرا ببريد بقم او را بقم بردند و در منزل موسى بن خزرج بن سعد اشعرى وارد شد گفت: بنا باصح روايات وقتى خبرش بقم رسيد بزرگان قم باستقبال او رفتند پيشاپيش آنها موسى بن خزرج بود وقتى خدمت بىبى معصومه رسيد مهار ناقهاش را گرفته بمنزل خود رسيد و در خانه او هفده روز بود آنگاه از دنيا رفت.
موسى دستور داد او را غسل داده كفن كردند و نماز بر او خوانده دفن كردند در زمينى كه متعلق بموسى بود و اكنون مزار مقدس اوست بر فراز قبرش سقفى از بوريا ساختند تا بالاخره زينب كه دختر حضرت جواد عليه السّلام بود بر فراز قبر او قبهاى ساخت.
گفت: بمن خبر داد حسين بن على بن حسين بن موسى بن بابويه از محمّد بن حسن بن احمد بن وليد كه وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، او را غسل داده كفن كردند بدن آن بىبى را بقبرستان بابلان بردند و او را در سردابى گذاشتند كه برايش حفر شده بود. قبيله سعد اختلاف كردند از اينكه چه كسى او را داخل سرداب گذارد. سپس همه قبول كردند كه خادم پيرمردى از اين قبيله بنام قادر مباشر اين كار شود همين كه از پى او فرستادند ديدند دو سوار از طرف بيابان مىآيند هر دو نقاب دارند نزديك جنازه كه رسيدند نماز خواندند بر او و وارد سرداب شدند و جنازه را در سرداب گذاشته دفن كردند بعد از سرداب خارج شده بدون اينكه با كسى صحبت كنند سوار شده رفتند هيچ كس نفهميد آنها كه بودند.🌾
علامه مجلسی
ميگويند: محرابى كه حضرت معصومه در آنجا نماز ميخواند در خانه موسى هنوز موجود است كه مردم آنجا را زيارت ميكنند.
✍زندگانى حضرت امام موسى كاظم(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:261
گفته شده است که در ساوه دسیسه کردند و به حضرت معصومه صلوات الله علیها سم دادند به خاطر همین حضرت جز مدت اندکی زنده نماند و شهید شد.
✍ الحياة السياسية للامام الرضا عليه السلام، تالیف سید جعفر مرتضی عاملی صفحه ۵۴۸، چاپ موسسه النشر الاسلامی