eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ خجالت‌میڪشم اسمم‌را‌گذاشته‌ام:منتظر امّا زمـانۍڪه دفترانتظارم‌را‌ورق میزنۍمی‌بینی؛ فضاۍمجازۍرا بیشترازامامم‌میشناسم ؛ حتۍگاهۍصبح آفتاب‌نزده آنهارا چِڪ‌میڪنم؛امـا عهدم را نـــه.. 🥺💔
🌙 یڪ‌وقتےڪسۍدر خیابان‌دارد‌راه‌میرود یڪ‌هو‌یادخدا‌می‌افتد و‌می‌گوید: خدایا‌قربونت‌برم♡ این ارزشش‌ازاینڪه‌من بنشینم‌ازاول‌تاآخرمفاتیح الجنان‌راباوضووروبہ قبلہ‌بخوانم‌وچیزی‌نفهمم! بیشتراست . . .♡ • شیخ‌مرتضۍ‌تهرانۍ🌸🌙
تلــــــنگرانـــه ....بابڪ❗️❗️😳 _تو چی کم داری میخوای بری سوریه❗️ ماشین مدل بالا زیر پات نیست که هست😐 وضعیت مالیت که توپ نیست که هست😐 گوشے مدل بالا و از همه لحاظ ساپورت نیستے که هستے😐 بیا منصرف شو 😐 برو آلمان ❗️ آخه سوریه چی داره مگه ؟ آخه تو رو چه به سوریه ! همین رشت بمون دیگه عشق و حال کن❗️ _حالا سوریه بری چه قدر میدن؟😏 _میخوای بری خوش بگذرونیا، هم سیاحته هم زیارت😉 ــــــــــــــ چند ماه بعد🍃���😔 صحبت های مردم خطاب به خانواده و مادر شہید نوری😔 _شنیدیم اونایی که میرن سوریه خیلی پول میگرن😐 بابک چه قدر گرفته بود؟ _الان چه قدر بهتون پول میدن؟ ــــــــــ🍃ــــــــــــ🍃ــــــــ زبان حال خانواده شہیدبابڪنورے 🌸 اےازعلےمددگرفته دلم یہ جورےبدگرفته ازاونایےکه هےمیپرسن شہیدتوڹ چہ قدرگرفته 🌸آره بابڪ تو خیلےگرفتے❗️❕ بابڬم💓 نمےدونن چیاگرفتے چه گنجےازخداگرفتے مدال افتخارتو از شہیدکربلاگرفتے😭
‌ تومدرسه‌از‌همکلاسیات خیلے‌بخاطر‌عقیدت‌ طعنه‌شنیدی؟! آروم‌باش‌وبگو فدای‌سر‌مهدی‌فاطمه(علیهم‌السلام)😌😍 |🌹| ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رفیق شهید نداری😱 اشکال نداره بر اساس ماه تولدت برای خودت رفیق انتخاب کن فروردین : شهید رسول خلیلی اردیبهشت:شهید امید اکبری خرداد : صدر زاده تیر : شهید حمید سیاهکالی مرداد : شهید حاج قاسم سلیمانی شهریور : شهید علی خلیلی مهر : شهید نوری آبان : شهید ابراهیم هادی اذر : شهیده زینب کمایی دی : شهید مرتضی اوینی بهمن: شهید دهقان امیری اسفند: شهید احمد مشلب
♥️ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ؛ 🌿' ‌سلام‌بندھ‌یِ‌صبورِمن! رعدآیهـ‌یِ‌24 ' ‌ ولۍ‌توبھ‌تاریکےعآدت‌نکن‌عَزیزِمن‌‌‌حداقل‌ تاوقتے‌کهـ؛ اللهُ‌نورُ‌السّماواتِ‌و‌الأرضِ .. !
💫اللّهم اِنّے اسئَلُڪ...🤲 ✨ الهے ...؛🌱 تنها تویے که بےدریغ مےبخشے🌧 ، و هیچکس دست خالے از سر سفرھ ات بلند نمےشود؛🌜 الهے،❣ میدانم که مرا دست خالے بر نمےگردانے مثل همیشھ🙃 ... یا رزاق..💕؛ دستم خالیست...،ز سفرھ ام خالیست، توشهھ ام ناچیز ...🐚 خدایا مرا از روزےِ دنیا و آخرت نصیب کن ♥️ نھ بھ اندازه لیاقتم بلکھ بھ اندازھ کرمت...🍃🤲 ✨يَاخَيْرَالرَّازِقِينَ..✨
📿🍂 درزیرِ‌خآڪ‌ماندݩ ڪاࢪِما‌نیسٺ . .؛ باید‌گُل‌بشۆۍ بشڪفۍ . . ^-^🌱🦋
4_5877709533949724911.mp3
8.49M
|•🇮🇷,✌️🏻 . ما‌رو‌از‌خــون‌نترسونید به‌سَر‌دادن‌عادت‌داریم👊🏻⛓•° . ⇧‌•°موزیک استوری بالا🙃]•• .
✍امام صادق علیه السلام: شایسته نیست ڪه زن مسلمان، آنگاہ ڪه از خانہ خویش بیرون می رودلباس خود را وسیله جلب توجه دیگران نماید 📚ڪافے، ج ۵،ص ۵۱۹
ســلــام دوسـݓــاݩ جــہــټ حــمــایــتـۍ بــہ آیــدی زیــر مـراجــعـــہ کــنــیــد👇 @nokar_hasan118 مــارو حــمــایــٺ کــنــید💫 تــرڪ نــکــنــیــد زیــادمــون کــنــیـد😊 بــمــونــیــد بــرامــون💛
سلام‌علیڪم‌جمیعا ان‌شالله‌امشب‌یہ‌محفل‌ڪوچیک‌داریم🌿 قبل‌محفل روتلاوت‌ڪنیم‼️ عمل‌بہ‌امرآقا😊
رخصت‌براےاندڪۍروضہ🖐
صلۍعلیڪ‌یااباعبدلله صلۍعلیڪ‌یاحسـن‌مجتبۍ(:💔
سیبها روی خاک غلطیدند . . . چادرش در میان گردوغبار قبلاً این صحنه را نمی دانم در من انگار می شود تکرار😞
زیر باران دوشنبه بعداز ظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد😞💔
آه سردی کشید حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه 💔 و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه😞
گفت: آرام باش چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم دست من را بگیر گریه نکن مرد گریه نمی کند پسرم چادرش را تکاند با سختی🥀 یا علی گفت از زمین پاشد پیش چشمان بی تفاوت ما ناله هایش فقط تماشا شد💔
طفلكی چند بار خورد زمین💔! دو قدم مانده بود تا مادر گفت:برخیر خانه نزدیك است جان بابا بلند شو دیگر😭
صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن این صدای روضه ی کیست؟ طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه ای مشکی ست😭💔
با خودم فکر می کنم حالا کوچه ی ما چقدر تاریک است گریه مادر دوشنبه در کوچه راستی فاطمیه نزدیک است!💔
یه روزی یه مادر و کتک زدن😭💔 جلو چشم بچه هاش کتک زدن 😭💔
مادر افتاد زمین😭💔 عرش خدا ریخت بهم . . .
بچه ها همهمه بود و صدا گم شده بود😭💔 دختری تو دست و پا لگد زدن😭💔
پاش باید جون داد😭💔
حضرت مادر رو جلو چشای حسن زدن😭💔
بعد از اون ماجرا حسن هی میگفت خودم دیدم تو کوچه ها مادر افتاد خودم دیدم که مادر با سر افتاد😭
من خودم دنبال گوشواره گشتم😭
آی غیرتیاااااا😭😭