eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
✨دختر بسیجی °•| پارت شصت و ششم |•° خونه ی آیدا تنها جایی بود که این روزا زیاد می رفتم و تنها دلیلش هم این بود که فقط دوبار با آرام به خونه اش رفته بودم و خاطرهی زیاد ی ازش نداشتم وگرنه همه ی جای این شهر برام یاد آور خاطره ای از آرام بود. زنگ واحد آیدا رو زدم که در رو برام باز کرد و با خوشرویی گفت :سلام داداش خوش اومد ی! با ورودم به خونه مرسانا خودش رو بهم رسوند و نگاهی به پشت سرم انداخت و گفت :پس چِیا زن دادی ی و نیاودی؟ آیدا روبه رو ی مرسانا و روی زمین زانو زد و گفت :عزیزم! زن دایی نمی تونه بیاد! تو برو توی اتاقت بازی کن و دختر خوبی باش تا بیاد. مرسانا با ناراحتی نگاهی به من انداخت و گفت :داد اگه دختل خوبی باشم زن دادی ی و هم با خودت میالی؟ ! آیدا اخماش رو توی هم کشید و گفت :مرسانا دایی خسته است وهمین که تو داری ازش سوال میپرسی کار بد یه. مرسانا با ناراحتی به اتاقش رفت و من روی مبل نشستم و گفتم :سعید خونه نیست؟ _نه خونه ی باباشه...رفته بهشون سر بزنه! زود بر می گرده. سرم رو ی پشتی مبل گذاشتم و چشمام رو بستم و آیدا پرسید :شام خوردی؟ _نه! نمی خوام! اگه می شه یه قهوه ی تلخ برام بیار. _تو خسته نشد ی بس که قهوهی تلخ خوردی؟ _تنها چیزیه که یادم می ندازه تلخ تر از حال و روزگار من هم چیزی وجود داره. آیدا بدون گفتن هیچ حرف ی به آشپزخونه رفت و مدتی بعد با قهوه برگشت و یهو گفت:آراد تو حالت خوبه؟! خوب نبودم! درد معده ای که این روزها بیشتر وقت همراهم بود و رهام نمی کرد امانم رو بریده بود. با بی حالی گفتم:خوبم فقط یه کم معده ام درد می کنه اگه یه کم دراز بکشم خوب می شم. _مطمئنی نمی خوای بر ی دکتر؟! _آره! _خیلی خب! پس پاشو برو رو ی تخت دراز بکش. از جام برخاستم که درد معده ام شد ید تر شد و خودم رو به زحمت به اتاق خواب رسوندم و رو ی تخت نشستم و آیدا کمکم کرد و کتم رو از تنم در آوردم و روی تخت دراز کشیدم. آیدا در حالی که کت توی دستش رو به چوب لباس ی آویزون می کرد سرم غر زد: این معده ی بیچاره خیلی هم دووم آورده تا حالا! تو ناهار و شام و صبحانه ات شده قهوه و قهوه و قهوه! الان خودم یه شام زود هضم درست می کنم و برات میارم و تو هم مجبوری همه اش رو تا آخر بخوری! آیدا با گفتن این حرف از اتاق خارج شد و من به عکس رو ی میز آرایشش خیره شدم. عکس دسته جمعی از روز برفی که آدم برفی درست کردیم. به لبای خندون آرام زل زدم و قطره ی اشکی از گوشه ی چشمم چکید که آیدا دوباره به اتاق اومد و خواست چیزی بگه که با دیدن چشمای اشکی من رد نگاهم رو دنبال کرد و به قاب عکس خیره شد. کنارم و روی تخت جوری نشست که من عکس رو نبینم و پرسید : بهتر ی؟ _معده ام بهتره ولی قلبم درد می کنه. آیدا! امشب قرار بود من داماد باشم و آرام عروسم باشه ولی حالا.... _آراد من خیلی چیزا از آرام یاد گرفتم و یکیش هم همین توکل کردن و امیدوار بودنه! _دیگه چطور امیدوار باشم من همه ی پل های پشت سرم رو خراب کردم و دو هفته ی دیگه مراسم نامزدیمه! کاش اون مراسم مراسم تشییع جنازه ام بشه! _هیسسس! تو رو خدا نگو آراد! ادامه دارد...
پارت شصت و ششم تقدیم نگاهتون🌿 بزرگواران همانطوری که اول رمان گفته شد این رمان با پایانی خوش تموم میشه☺️🌹 و نویسنده این رمان : به قلم خانم اسماء مومنی هست✍
●سقف خونمون رو چجوری ساختن ●دیوار خونمون رو کی رنگ کردیم ●دیوار ما چرا کجه ●چرا پنجره اتاق اینقد بزرگه مثلا اگه کوچیک تر بود چجوری بود تفکرات من هنگام درس خوندن😂 🤣❤
•••|🌿 - - - - - شھدا یہ تیپے زدن ☁️^] ڪہ خـ♡ـدا نگاهشوݩ ڪرد! دنبال این بودݩ ڪھ.. خوشگل خوشگلا ‌🌱🥰^] یوسُف زَهرا امام زماݩ[؏ـج نگاشوݩ ڪنہ..🌱^] حالا ټو برو هرتیپۍ😖-] ڪہ میخواۍ بزن . . . اما . . . حواسټ باشہ{☝🏻} ڪے داره نگات میڪنہ…!👀🍃 حاج حسین یکتا... ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌
🌿 🌼چـادرݥ را باد نیاورده ڪه باد ببره...😏 چــادرݥ پرچم غیرتِ💚 همه ے مردان سرزمینم است🌱 ڪه سرخـ♥️ـے خونشان را به سیاهے آن بخشیده اند...☺️ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌
کی فکرشو میکرد یه روزی تمام ترس و هیجان شهربازی رو با یه دونه سرفه تجربه کنیم، جوری ضربان قلب و آدرنالین رو میبره بالا که اصلا ترن هوایی سگ کیه بعد بگید کرونا بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ شوخی دانشجوها ✌ با رهبر انقلاب آقا بعد از افطار😅 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌
خیال دیدنٺ چہ دلپذیࢪ بود🌿 جوانے ام دࢪ این امید پیࢪ شد... نَیـــــٰامَدِے دِیـــــࢪْ شُـــــدْ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌
آنها که از پل‌ صراط‌‌ می‌گذرند قبلا از خیلی‌ چیز‌ها گذشته‌اند؛ باید بِـگذری‌ تا بُـگذری‌ ...! . . .🌱
آیت الله بهجت ره: مانند لیمو شیرین است هر چه از وقت دورتر شود تلخ تر می شود. هر که عادت به تاخیر نمازها کرده؛ خود را برای تاخیر در امور آماده کند! تاخیر در ، تاخیر در ، تاخیر در اولاد، تاخیر در ! هر قدر که امور نمازت باشد، امور زندگیت هم خواهد شد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرت😎🤞 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌
💞 خودت‌می‌دانی‌ازتمام‌دنیابرایم‌عزیزتری.❤️ تابه‌حال‌هیچ‌کس‌راتوی‌این‌دنیا اندازهٔ‌تو‌دوست‌نداشته‌ام، 😍 گاهی‌فکرمی‌کنم‌نکند‌این‌همه‌دوست‌داشتن خدای‌نکرده‌مرا‌ازخدادورکند؛ اما‌... وقتی‌خوب‌فکر‌می‌کنم،می‌بینم‌من‌باعشق تو به‌خدانزدیک‌تر‌می‌شوم ...❣
🌱طنز جبهه😁🌱 🌈یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود... برای خودش یه قبری کنده بود. شب ها میرفت تا صبح باخدا رازونیاز میکرد.😊 ما هم اهل شوخی بودیم😎 یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاکریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یکی از دوستامون که تن صدای بالایی داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این که صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه، بگو: اقراء😁 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فکر میکرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء😅 بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😭 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباکرم بخون 😂😂😂😂 🌹شادی روح شهدا صلوات 🌹 💛اللهمـ عجݪ لولیکـ الفرج💛
🚫 دروغ سفید نگویید تا پیشرفت کنید👌 دروغهای سفید دروغ هایی است که برای آسیب به دیگران گفته نمی شوند: 1-در جاده با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت رانندگی میکند اما در جمع دوستان میگوید که کمتر از ۱۲۰ کیلومتر در ساعت نمیرود! 2-روزی یک صفحه کتاب میخواند اما در حضور دیگران میگوید اگر کمتر از ده صفحه در روز بخوانم نمیخوابم! پاول اکمن می گوید: من دروغهای سیاه را بخشودنی می دانم ، اما دروغ سفید نابخشودنی است این دروغ انسانها را به پرتگاه نابودی می برد. ما با دروغ سفید دیگران را فریب نمیدهیم بلکه 👈«خود» را «فریب» میدهیم. به اندازه ای که تصویر بیرونی ما با واقعیت درونی ما تفاوت دارد ، دچار تعارض و اضطراب و تنش میشویم. به همان اندازه وادار میشویم در مواجهه با دیگران نقاب بر چهره بزنیم و به همان اندازه از تحقق برنامه های توسعه توانایی های فردی خویش ، جا می مانیم. 💠 يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مٰا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ سوره فتح آیه ۱۱ ولى این سخنى است که به زبان خود مى گویند و دلهایشان چیز دیگر مى گـویـد.
دوست منـᵐᵉ❕ ⚠️خیلے مراقبـ👌 باشـ… 👀گاهے فقطـ یِڪ نِـگاھـ، 📛ڪافیہ تابہ گناھ بیوفتے… نگاھ به نامحرمـ،👀 مقدمہ انجامـ گناهـ💔 فراهمـ✋️ میکنہ… یـوسفـــــ☝️ باشـ🙋 و از چشماتـ👀 مراقبت کنـ🚨… 💔 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌
. . وقتی‌چله‌ترک‌گناه‌میگیری.... معنیش‌این‌نیست‌که... بعد‌ازچهل‌روز دیگه‌گناه‌نمیکنی🌱 معنیش‌اینه‌که‌تو‌یاد‌گرفتی روی‌نفست‌پا‌بزاری✌🏻 ؟ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌
میگفٺ:🦋 من‌زشتم‌... حتے‌اگر‌شهیـــد‌بشم‌ڪسے✨ ‌برام‌ڪارےنمیڪنه؛ حتے‌ڪسے‌پیدا‌نمیشہ‌براے‌من‌ پوسترے‌چیزے ‌طراحے‌ڪنه...|💔🌱| ••{حالادلدادگانٺ‌رامےبینے‌اےشهید؟!}•• 💚|• 🕊|• 🌸🌼🌸┅┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاص یعنی به تکلیف الهی ات عمل کنی و منتظر باشی تا خداوند برایت حکم کند. شهید دنبال این بود که به وظیفه اش عمل کند؛ چه شهادت روزی اش شود چه نشود. در مسلخ عشق جز نکو را نکشند 💔🥀 🌺
رفیق...! وجداناً‌چنتا‌از‌قولایے‌کہ‌شب‌قدردادی‌رو ‌یادتہ؟! خب... چقدرش‌عملےشدحقیقتا؟! ...🚶🏻‍♂💔 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎
. . وقتی‌چله‌ترک‌گناه‌میگیری.... معنیش‌این‌نیست‌که... بعد‌ازچهل‌روز دیگه‌گناه‌نمیکنی🌱 معنیش‌اینه‌که‌تو‌یاد‌گرفتی روی‌نفست‌پا‌بزاری✌🏻 ؟ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌
🌺🌾🌼📿💖📿🌼🌾🌺 (عج) 🌸 چگونه لبخند امام زمان را بخریم؟ 🌺 تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی 🌼 یکی از عوامل اصلی کسب رضایت امام مهدی(عج) و توفیق دیدار ایشان، تهذیب نفس و آراستن خود به اخلاق نیکو است. 📿 در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: " من سره ان یکون من اصحاب القائم، فینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الخلاق..." 💖 (هرکس دوست می دارد از یاران حضرت قائم باشد و آن حضرت از او راضی باشد،باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید) 🌾 موضوع تهذیب نفس و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست در عصر غیبت از چنان اهمیتی برخوردار است که در توفیق شریفی ک از ناحیه مقدسه،حضرت صاحب الامر(عج) ، به مرحوم (ره) صادر گردیده؛ آن حضرت میفرماید: 💖 " تنهاچیزی ک رابطه ما را با قطع نموده و از آنان پوشیده می دارد، همان چیزهای ناخوشایندی است که از شیعیان به ما می رسد و خوشایند ما نیست و از آنها انتظار نمی رود "😔 📚منابع:👇🏻 📗 ۱. ابراهیم شفیعی، در انتظار موعود(ع) در سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول ۱۳۷۶ 📕 ۲. محمدبن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، مکتبة الصدوق‌ ،ص۲۰۰ 📙 ۳. محمد باقر مجلسی، بحار النوار، مکتبة اسلامية، ج۵۳، ص۱۷۷ ⛅️ الّٰلهُم‌َعَجِلِ‌وَلیڪ‌الفَرج
بہ‌ افٺخــ👏ــار دخترے ‌ڪہ:😍 ☜ٺو بچگے‌ چادر سرش ‌ڪرد گفٺن ‌بچہ‌س نمےفهمه😒 ☜ٺو نوجوونے ‌چادر سرش ‌ڪرد گفٺن ‌از ٺرس ‌باباشه☹️ ☜ازدواج‌ ڪرد و چادرے بود گفٺن ‌خواسٺ‌ شوهرشه😢 هیچڪس ‌فڪرشم ‌نڪرد به‌ عشق. . ‌فاطمه ‌زهرا (س)‌ هست😌♥️ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌