↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهید_مهدی_باکری
شبتونحیدڕ♡
دمتونمهدو♡
#صلواتبفرسمومن🌴
آیہهمیشگےرویادتوننࢪھ👇🏻↯
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ
أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو
لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا
يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾
#لفتندھࢪفیق!☕️
بزارࢪوبیصدا🚫خوابکربلاببینے🌚
#وضویادتنࢪه🖐🏾التماسدعا…ツ
#یاعلےمدد🕊
♡بسماللهالرحمنالرحیم♡
♥️اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،
وَبَرِحَ الْخَفاءُ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،
وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،
وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،
وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،
وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛
يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،
اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،
الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،
يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرین
#التماس_دعا
#طنزجبهه
●توی سنگر هر کس مسئول کاری بود.✉
یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر ... به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است.
●نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند ..
●کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش .
صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید !
سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !!
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده . 😂😂😂
●خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت.
یه جمله توی زبان شمالی ها هست
که معنیش خیلی دلبره🙃💕 :
« تی بلا میسر »
ینی بلایتو؛ تو سرم🙂❤️
تو تا سیاسـی نشـی
آدم نمیشی!
این و من چجـوری بهت بگم؟
#استادپناهیان 🍃
#شهید_گمنام
♥️•|در کوے نیڪ نامان 🌿
♥️•|ما را گذر ندادند🖐🏼
♥️•|گرتو نمیپسندے🌱
♥️•|تغییر ده قضارا🤞🏼
#تلنگࢪانھ !!* 🥀
اخَوی.📻.!
اخَوی به گوشی..؟!
ما که اومَدیم تویِ این میدون
وَلی به بَچههایِ جَنگِنَرم بِگو:
هَمهجوره حَواسِمون هَست
به هَر کلمه که مینِویسند.📲.
بِگو اینو یادِشون باشه:)
شُهدا شاهِدن و ناظِر🥀
اللهم عجل لولیک الفرج💚
#حـاج_عماࢪ⇣•ツ
◾️#حرفقشنگ🌱💙
#شھیدآنھ/○•°
خوش به حال اون مادری
که دغدغه اش اینه بچه ای
تربیت کنه که به درد
امام زمان (عج ) بخوره
مثل مادر شهید احمدی روشن که یه مهندس برا امام زمان تربیت کرد
بعد از شهادت مصطفی ازش پرسیدن :
حالا که بچه ات شهید شده می خوای چیکار کنی ؟
دست زد روی شونه نوه اش و گفت
یه مصطفی دیگه تربیت میکنم
❀ݪبیڪ یا حسیـݩ﴿؏﴾❀:
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞
ټٰایـمِـ⏰ــ #
پروفایلـ #اښټـــــوري🖤
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞
••چادرٺخاکۍشدو🥀
دنیاۍحیدرغرقخون💔
••
مےگفت
میدونی تنها ڪوچہ ای
ڪه بن بست
نداره #ڪوچہےِخداست؟
تو برو در خونه ےِ خدا رو بزن
اگہ گفت #درو باز نمے ڪنم
گردن من:)🍃
#گرفتیچیمیگمرفیـــق؟؟
💫🍁🌻🍁💫
رفـیـق
هیـچوقتنــگو...
#خــــدا
بــهـمپشـتکـردهـ
شآیـدتـوبـرعـکـسنشستے:)...
خدایا...
ما را چه به نگاه غیر؟؟!
همینڪہ
بندهےخوشتیپتوایم
ماࢪابس...😌
#السلامعلیکیااباصالحالمهدے 💚
تقصیر من است اینکه، کم می آیی
هر گاه شدم اسیر غم می آیی …
این جمعه و جمعه های دیگر حرف است
آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی !!!!
#جمعہ
•|🌸|•
•| #بنٺامیرالمومنیݩ💜~
↚مدعےهرگزمزݩبیهودهلافِعاشقے↧
↲ایݩحـسیـݩتنهایڪعاشقدارد↶
⇚آنهم زینب اسٺ..؛🍃♥️
•|💔🕌|•
•| #دلتنـگحــرم🥀~
حسینمندراوج جوانی ⇣
↲از زندگانی سیـر شدم؛
بهخداهرشــب ازدرد ⇣
↲فراق حرمت پیر شدم؛
شـهࢪ مـا پُر شده
از خَنــده هایٺ
مےدانم ڪه نگاهٺ
جواب دِلتَــنگےهاے
ما ࢪا مےدهد...🕊♥
.
#سرداردلها
مگـہنمیگـنوقتےبـہعڪسڪسے
ڪہدارهمےخندهنگاهبنـدازے،
خـودتهـمخـندهاتمیگـیره..:')♥️
.
پـسچـراایـناینجـورےنیـست..
چـراوقتےنـگاهبہخـندههاش
مـیندازمگـریهاممیگیره؟!🖤🍂
#سـرداردلها
〖نامہاعمالنوڪرهابدستفاطمہست؛
آنقدرمیبخشدونوڪرخجالتمیڪشد(:💔...!〗
همه ی اتفاقات تکراری که عادی نمی شوند
مثلا دلتنگی برای تو
که همیشه هست
ولی عادی نمی شود
#Sadat
#طنز
یکی از رفقا میگفت:
"قصد #ازدواج داشتم
گفتم برم #مشهد و از امام رضا(ع)…
یه زن خوب بخوام...❗️
رفتم #حرم و درخواستمو به آقا گفتم...
شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️
هر جای حرم که میخوابیدم...
خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢
"آقا بلند شو..."
متوجه شدم کنار پنجره فولاد…
یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…
کسی هم کاری به کارشون نداره.
رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و.......
تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️
صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️
پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم...
چشتون روز بد نبینه…❗️
یهو یکی داد زد :
"آی ملت…شفا گرررفت…😱
#پنجره_فولاد_رضا_مریضا_رو_شفا_میده
به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭
نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که…
خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️
"مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛
مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..."
"آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️
خوابم میومد،جا واسه خواب نبود...
رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴…
همین"
تاااا اینو گفتم…
یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت:
"تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕
خیلی دلم شکست💔
رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم:
"آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔
زن که بهمون ندادی هیچ…
یه کشیده آب دار هم خوردیم.
همینجور که داشتم نِق میزدم…
یهو یکی زد رو شونم و گفت:
"سلام پسرم❗️
"مجرّدی⁉️"
گفتم آره؛
"من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️
اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛
تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...
خلاااااصهههه...
تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁
بعد ازدواج
با خانومم اومديم حرم...
از آقا تشکر كردم و گفتم:
"آقا،ما حاضریما...😂
یه سیلی دیگه بخوریم و
یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂
(به روایت آقای موسوی زاده)
#يا_ضامن_آهو
♔♡j๑ïท🌱↷
『 ،
#رفیقݜهیدم
#شہیدبابڪنورے♥️