eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶ شبتون‌حیدڕ؁♡ دمتون‌مهدو؁♡ 🌴 آیہ‌همیشگے‌رو‌یادتون‌نࢪھ👇🏻↯ أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾ !☕️ بزارࢪو‌بیصدا🚫خواب‌کربلا‌ببینے🌚 🖐🏾التماس‌دعا…ツ 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم♡ ♥️اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛ يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل، يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرین
●توی سنگر هر کس مسئول کاری بود.✉ یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر ... به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است. ●نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند .. ●کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش . صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید ! سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !! تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده . 😂😂😂 ●خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت.
یه جمله توی زبان شمالی ها هست که معنیش خیلی دلبره🙃💕 : « تی بلا میسر » ینی بلای‌تو؛ تو سرم🙂❤️
‌ تو تا سیاسـی نشـی آدم نمیشی! این و من چجـوری بهت بگم؟ 🍃
‌ تعجیـل کن بخاطر صدها هـزارچشـم! ای‌پاسخ گرامیِ امن یجیب‌ها:) #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
‍_نزدیک_است با اجازه مولا صاحب الزمان مشکی را تن میکنم😔🖤
♥️•|در کوے نیڪ نامان 🌿 ♥️•|ما را گذر ندادند🖐🏼 ♥️•|گرتو نمیپسندے🌱 ♥️•|تغییر ده قضارا🤞🏼
تنهـــا‌راه‌رسیدن‌به سعادت فقط بندگۍ خداست ...🌱
!!* 🥀 اخَوی.📻.! اخَوی به گوشی..؟! ما که اومَدیم تویِ این میدون وَلی به بَچه‌هایِ جَنگِ‌نَرم بِگو: هَمه‌جوره حَواسِمون هَست به هَر کلمه که می‌نِویسند.📲. بِگو اینو یادِشون باشه:) شُهدا شاهِدن و ناظِر🥀 اللهم عجل لولیک الفرج💚 ⇣•ツ
منو بَغَل کُنننن🙂🙃 #گۅۅلے_طۅࢪے💕😍💛 #جیییگیلی😍❤️
#رھبرانھツ♥ . غُصِھ‌هارامۍتوان🖐🏻؛ باخنده‌ات👀🌸 ازیادبرد😌♥️ #جـٰآن‌بہ‌فداۍلبخندتان
◾️🌱💙 /○•° خوش به حال اون مادری که دغدغه اش اینه بچه ای تربیت کنه که به درد امام زمان (عج ) بخوره مثل مادر شهید احمدی روشن که یه مهندس برا امام زمان تربیت کرد بعد از شهادت مصطفی ازش پرسیدن : حالا که بچه ات شهید شده می خوای چیکار کنی ؟ دست زد روی شونه نوه اش و گفت یه مصطفی دیگه تربیت میکنم
❀ݪبیڪ‌ یا حسیـݩ﴿؏﴾❀: ‌؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ ټٰایـمِـ⏰ــ # پروفایلـ‌ 🖤 ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ ••چادرٺ‌خاکۍ‌شد‌و‌🥀 دنیاۍ‌حیدر‌غرق‌‌خون💔
•• مے‌گفت میدونی تنها ڪوچہ ای ڪه بن بست نداره ؟ تو برو در خونه ےِ خدا رو بزن اگہ گفت باز نمے ڪنم گردن من:)🍃 ؟؟
💫🍁🌻🍁💫 رفـیـق هیـچوقت‌نــگو... بــهـم‌پشـت‌کـردهـ شآیـدتـوبـرعـکـس‌نشستے:)...
خدایا... ما را چه به نگاه غیر؟؟! همین‌ڪہ بنده‌ےخوشتیپ‌توایم‌ ماࢪابس...😌
💚 تقصیر من است اینکه، کم می آیی هر گاه شدم اسیر غم می آیی … این جمعه و جمعه های دیگر حرف است آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی !!!!
•|🌸|• •| 💜~ ↚مدعے‌هرگز‌مزݩ‌بیهوده‌لافِ‌عاشقے↧ ↲ایݩ‌حـسیـݩ‌تنها‌یڪ‌عاشق‌دارد↶ ⇚آن‌هم زینب اسٺ..؛🍃♥️
•|💔🕌|• •| 🥀~ حسین‌من‌دراوج جوانی ⇣ ↲از زندگانی سیـر شدم؛ به‌خدا‌هرشــب ازدرد ⇣ ↲فراق حرمت پیر شدم؛
شـهࢪ مـا پُر شده‍ از خَنــده ‌هایٺ مےدانم ڪ‍ه نگاهٺ جواب دِلتَــنگے‌هاے ما ࢪا مےدهد...🕊♥ .
مگـہ‌نمیگـن‌وقتےبـہ‌عڪس‌ڪسے ڪہ‌داره‌مے‌خنده‌نگاه‌بنـدازے، خـودت‌هـم‌خـنده‌ات‌میگـیره..:')♥️ . پـس‌چـراایـن‌اینجـورےنیـست.. چـرا‌وقتےنـگاه‌بہ‌خـنده‌هاش مـیندازم‌گـریه‌ام‌میگیره؟!🖤🍂
〖نامہ‌اعمال‌نوڪرهابدست‌فاطمہ‌‌ست؛ آنقدرمی‌بخشدونوڪرخجالت‌می‌ڪشد(:💔...!〗
همه ی اتفاقات تکراری که عادی نمی شوند مثلا دلتنگی برای تو که همیشه هست ولی عادی نمی شود
یکی از رفقا میگفت: "قصد داشتم گفتم برم و از امام رضا(ع)… یه زن خوب بخوام...❗️ رفتم و درخواستمو به آقا گفتم... شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️ هر جای حرم که میخوابیدم... خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢 "آقا بلند شو..." متوجه شدم کنار پنجره فولاد… یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن… کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و....... تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️ صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️ پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه…❗️ یهو یکی داد زد : "آی ملت…شفا گرررفت…😱 به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭 نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که… خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️ "مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛ مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..." "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود... رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴… همین" تاااا اینو گفتم… یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت: "تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕 خیلی دلم شکست💔 رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔 زن که بهمون ندادی هیچ… یه کشیده آب دار هم خوردیم. همینجور که داشتم نِق میزدم… یهو یکی زد رو شونم و گفت: "سلام پسرم❗️ "مجرّدی⁉️" گفتم آره؛ "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت... خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁 بعد ازدواج با خانومم اومديم حرم... از آقا تشکر كردم و گفتم: "آقا،ما حاضریما...😂 یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂 (به روایت آقای موسوی زاده) ♔♡j๑ïท🌱↷ 『 ، ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا