°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
با نماز و عبادتش📿
با ذکر دعایش📿
با قربانی و صدقات و احسانش🐑
بستری برای جاری ساختن
مفهوم و عبودیت بندگیست🌱
این عید بندگی بر همه شما مبارک🌿💚
°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
فکرشوبکن..
اگهشهیدبشیم
جنازمونپیدانشہگمنامبمونیم
رویقبرمونمینویسنفرزندسیدعلۍ..😍🌿.'
اے کاش ..{☔️}
آخر{🌸🌱}
تمام اخبارهای {💭}
رادیو و تلویزیون {📺} و
فضاے مجازے{📲}و روزنامهها{🗞}
درباره #ڪرونا{🌡}
بہ...↓
#اللهمعجللولیکالفرج{😍⛓}
پیوند میخورد{🎈}!!
ای کاش ...{☔️}
درکنار درد {🤕}
از #درمان هم حرفے بود{💔}
#یاصاحبنا💛✨
••♥️🌱••
مۍ گفت :
توۍ گودال شہید پیدا ڪردیم
هر چۍ خاڪ بیرون میریختیم دوباره
برمیگشت!
اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم
شب خواب جوانۍ را دیدم
ڪہ گفت : *دوست دارم گمنام بمانم*
بیل را بردار و برو . . . ! °
#اَݪلّهُـمَعَجـِّݪاݪِۅیـِّڪالفـَرَج
#شهیدانہ
خدمت همسر مھربان و خوب خودم ..
پس از عرض سلــام قصد کردم نامهای بنویسم
و ان چیز؎ که همیشه در دلم بوده را
بر روی ڪاغذ بیاورم !
همیشه در زندگی ام از خـُدای متعــال
میخواستم زنی به عنوان شریڪ زندگیام
برایم مقدر کند که همدم / هم راز/ شریڪِ
غم و خوشحالیام باشد ..
این آرزوی من بود همسرم پاڪدامن و نجیب
و فهمیده باشد ،، در آسمان دنبال چنین
فرشتها؎ بودم که خـُدا روی زمین به من عنایت فرمود
خداوند شمــآ را به عنوان همسرۍ مھربان
و دارای خصوصیات زن مسلمان برای من
و مادرے مھربان برای فرزندانم نگه دارد
•.
#شھیدحــٰاجعلیاڪبررحمانیان🌱
عید قࢪبان آمد و من هم شدم قࢪبانیت
گࢪچہ من دعوت نداࢪم آمدم مھمانیت
مفلسم آهـے نداࢪم دࢪ بساطم ناگزیࢪ
این دل صد پاࢪه و چشمان تࢪ اࢪزانیت
عیدتـــــــــونمبارڪـــــ😍♥️
اقــا مـصـطـفی مـیـگفت وقــتـی شـهـیـد مـیـشـی که تـعداد رفیـقــات تـو مـزار شـهـدا بـیـشـتـر از داخـل شـهـر بـاشـد
#شـهـادت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
#ارسالی
حتما ببینید!
فرهنگ سگ داشتن رو نباید بزاریم رواج پیدا بکنه❌
‹💙✨›
❪هَروَقتبَعـداَزگنـٰاھ
خدٰاانقَدرزِندھنِگھتدٰاشـت
ڪِہوُضوبـِگیر؎ . .
وٰایسـتۍجُلوشونـَمٰازبِخونۍシ
یَعنۍقَبولِتڪَردھ!
یَعنۍخدٰاهَنوزاَزتنٰاامـیدنَشـدھヅ🗞••!❫
#حاج_حسین_معزغلامی
.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.
شهرِمنپُرشدهازخَنده
هآیَتمیدانمکهنگآهت
جوابدِلتَنگیهایمارامیدهد
حروف اول اسمتون چیه؟👇🏻
آ 🌸 ¹⁰صلوات
ب🍃 ¹⁵صلوات
پ🦋 ⁵ صلوات
ت 👈 ¹⁷ صلوات
ث 🌸 ²⁰ صلوات
ج 🍃 ²² صلوات
ح 🦋 ²⁵ صلوات
خ 👈 ⁹ صلوات
د 🌸 ³⁰ صلوات
ر 🍃³¹ صلوات
ز 🌻 ¹⁹ صلوات
س 👈 ³ صلوات
ش 🌸 ³² صلوات
ص🍃 ¹⁸ صلوات
ط 🦋 ⁹ صلوات
ظ 👈 ³ صلوات
ع 🌸 ¹³ صلوات
غ 🍃 ¹⁴ صلوات
ف🌹 ² صلوات
ق 👈 ³² صلوات
ک🌸¹² صلوات
گ🍃 ²³ صلوات
ل 🦋 ¹¹ صلوات
م 👈 ²² صلوات
ن 🌸 ²⁶ صلوات
و 🍃 ²¹ صلوات
ه 🌻 ³¹ صلوات
ی 👈 ³⁷ صلوات
😍میدونی اگر اینو بفرستی تو
گروه ها و کانال ها چقدر
صلوات فرستاده میشه!؟ 😍
🌵🌸پس پیش قدم باش🌸🌵
ثوابش رو تقدیم کن به امام زمان(عج)
ِاِلهی عَظُمَ الْبَلاء✨
ُوَبَرِحَ الْخَفآءُ🍃
وَانْکَشَفَ الْغِطآء💫
ُوَانْقَطَعَ الرَّجآء🌱
ُو َضاقَتِ الاَْرْض🌏
ُوَمُنِعَتِ السَّمآء🌃
وَاَنْتَ الْمُسْتَعان🍃
ُوَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی💫
وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآء🌾
ِاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَالِ مُحَمَّد✨
اُولِی الاَْمْر ِالَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ ✨
وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ🌿
فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلا قَریباً🌸
کَلَمْحِ الْبَصَرِاَو ْهُوَ اَقْرَب🥀
ُیا مُحَمَّدُ یاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ ✨
اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ ☘
و َانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ🌻
یا مَوْلانا یاصاحِبَ الزَّمان✨
ِالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 😞💔
اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی✨
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🤲🏻
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل🌸
َیااَرْحَمَ الرّاحِمینَ🙃💫
بِحَقِّ مُحَمَّد وَالِهِ الطّاهِرین🌺
#خاطره🎞
رفیق شهید:
🌵✨«قبل از اعزام توے آموزشی بودیم.
گردان ادوات،کلاس ضد زره.
تفنگ106میلی مترے.
از هوش بابڪ خوشم اومده بود.
گیرایے اش قوے بود.
بقیہ خیلے امیدی بهشون نبود.
قرار شد من یہ سیبل هم محورے(براے تنظیم سلاح)با ڪامپوتر طراحے ڪنم و بعد ببرم براے چاپ.
💕چون ممکن بود تو سوریہ پیدا نکنیم. من مختصات سیبل رو روے یڪ ڪاغذ یادداشت کردم و گفتم امروز میرم خونہ با فتوشاپ
طراحیش می کنم.
✨🌵اون روز تو ڪلاس عملے دیدم بابڪ یہ ڪاغذ ڪالڪ(ڪاغذ شفاف) گذاشته رو سیبل رو دیوار و از روش با خودڪار یڪے ڪشیده.
یہ لحظہ احساس پوچے ڪردم.
از حرڪت هوشمندانہ اش خیلی خوشم اومد»
°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
اِنسـٰانهیچقُدرَتۍندآرِه!
هَـرڪآرۍمیکُنہخُـدامیکُنہ
ڪلامِشھید
°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
میگفت تو حرم نشسته بودم
یه جوونی کنارم بود
من به گنبد نگاه میکردم ُ اشک میریختم
اونم داشت منو نگاه میکرد
یه وقت صدام کرد گفت: حاج شیخ
گفتم: بله
گفت :شیخ هرچی میخوای از این آقا بخواه..
اول فکر کردم داره کنایه میزنه!
بعد شروع کرد به تعریف کردن
گفت : جوون بودم
پیاده اومدم حرمش
خسته و مونده وارد حرم شدم
یه دختر چادری با مادرش داشتن وارد روضه منوره میشدن..
دختره رو دیدم دلم رفت..
عاشقش شدم!
دویدم کنار ضریحش..
گفتم من اینو میخوام!
هی گریه کردم!
هی اشک ریختم..
هی گریه کردم
هی اشک ریختم!
گفتم: من اینو نمیشناسم ولی میخوامش!
جورش کن خودت..
نزدیک اذان مغرب شد
رفتم نمازمو خوندم ولی خیلی حالم بد بود
هم خسته بودم
هم گریه کرده بودم زیاد
دوباره برگشتم
حرف زدم
گریه کردم..
تا خوابم برد
بیدار که شدم دیدم دارن همه رو بیرون میکنن که ضریح رو ببندن..
من مونده بودم فقط
یکی از خادما صدام کرد و منم از حرم بیرون کرد
اومدم پیش کفشداری..
کفشدار یه نگاهی بهم انداخت
گفت :آقای فلانی شمایی؟!!
گفتم :بله
گفت :صبر کن باهات کار دارم
من داشتم از ترس میمردم
خدایا من که تو این شهر کسی رو ندارم
خلاصه همراهش اومدیم از حرم بیرون
بهم گفت از امام رضا چی خواسته بودی؟
گفتم :یه دختری رو..
گفت سوارشو بریم
سوار ماشینش شدیم..
رفتیم در یه خونه
وایساد..
رفتیم داخل
یه آقا با لبخند نشسته بود
گفت دختر مارو از امام رضا خواستی؟
گفتم: دختر شما؟!
دختره از در اومد داخل،خودش بود!..
گفت:امام رضا اومد به خوابم گفت دخترت رو میدی به زائرم؟
آدرس رو هم آقا داد
منم دادم رفیقم که کفش دار حرمه..
#همینقدرعشقهامامرضاجانم...♥️
#هرچیبخوایمیده...
#مشهداگرنبودکهجاییرونداشتیم...