eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ قسمت 📗 یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد؟😢 یه مدت از خونه بیرون نرفتم... حتی چادرم رو میدیدم یاد حرفاش میوفتادم درباره چادر...😔درباره اینکه با چادر با وقارترم🍃خواستم چادرمو بردارم😐ولی نه... 😔😔 . اصلا مگه من بخاطر اون چادری شدم که کنار بزارم؟؟😯 من به خاطر خدام چادری شدم.😊 به خاطر اینکه پیش خدا قشنگ باشم نه پیش مردم...😕 حالا اگه به خاطر لج با اون چادرمو بزارم کنار جواب خدارو چی بدم؟!😯 ولی😢 ولی خدایا این رسمش بود؟!😔 منو عاشق کنی و بکشونی سمت خودت و وقتی دیدی خدایی شدم ولم کنی؟!😔 خدایا رسمش نبود...💔 من که داشتم یه گوشه زندگیمو میکردم😔منو چیکار به بسیج؟!😢اصلا چرا کاری کردی ببینمش؟!😔اصلا چرا اون اطلاعیه مشهد رو دیدم؟! چرا از اتوبوس جا موندم که باهاش همسفر بشم؟!😢 با ما دیگه چرا؟!😔 ولی خیلی سخت بود😢 من اصلا نمیتونم فراموشش کنم😢 هرجا میرم😔هرکاری میکنم😔 همش یاد اونم😢یاد لا‌اله‌الا‌الله گفتناش😕یاد حرفاش😔یاد اون گریه‌ی توی سجده نمازش😢میخوام فراموشش کنم ولی...😭هیچی. یه مدت از تابستون گذشت و من از بچه های دانشگاه دیگه خبری نداشتم🙄حتی جواب سمانه هم نمیدادم و شماره همشونو بلاک کرده بودم... چون هر کدوم از بچه های بسیج من رو یاد اون پسره مینداخت 😔 تا اینکه یه روز دیدم از یه شماره ناشناس برام پیام اومد😯 سلام...ریحانه جان حتما بیا دفتر بسیج کارت دارم...حتما بیا...(زهرا) گوشی رو پرت کردم یه گوشه و برا خودم نزاشتم😑 فردا صبح دوباره یه پیامک دیگه اومد. ــ (ریحانه حتما بیا...ماجرا مرگ و زندگیه...اگه نیای به خدا میسپارمت) نمیدونستم برم یانه...😕 مرگ و زندگی؟؟؟!😨چی شده یعنی؟!😯 آخه برم چی بگم؟!😕برم که باز داغ دلم تازه بشه؟! 😔 ولی آخه من که کاری نکردم که بترسم ازش😑کسی که باید شرمنده بشه اون فرمانده‌ی زشتشونه😔 نه من... اصلا برم که چی؟! باز داغ دلم تازه بشه ؟! نمیدونم...😕 ادامه دارد... 📚 نویسنده : سیدمهدی‌بنی‌هاشمی ⚠️ و