eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
476 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
≪࿙🇮🇷͜͡◈͜͡📿࿚≫ 💔 رفتم پیش جواد محب، فرمانده گروهان خودمان. وارد سنگر شدم. نشستم گوشه سنگر به کارهای محمد (محمدرضا تورجی زاده) فکر می کردم. یادم افتاد در ایام کربلای 5 یکبار با محمد صحبت می کردم. حرف از شهادت بود.😔🥀 محمد گفت: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(س) است.😊 من هم فرمانده گردان یازهرا(س) هستم! نمی دانم چرا یکدفعه یاد این حرفها افتادم. خیلی دلشوره داشتم. یکدفعه صدای خمپاره آمد.😰 برگشتم به سمت نوک تپه. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود!😨 به همراه یکی از بچه ها دویدیم به سمت نوک تپه.🏃دل توی دلم نبود. همه خاطرات گذشته ای که با محمد داشتم در ذهنم مرور می شد. با این حال به خودم دلداری می دادم.😞💔 می گفتند: محمد تورجی شدید مجروح شده.😥 رنگ از چهره ام پرید. برای چند لحظه به چهره ( برادر محب ) خیره شدم. خدا کند آنچه در ذهنم آمده درست نباشد.😰😭 به چشمان هم خیره شدیم. برادر محب سرش را به علامت تایید تکان داد.😭 بعد در حالی که اشک از چشمانش جاری بود گفت: تورجی هم پرواز کرد!💔 آری محمدرضا پرواز کرد همانطور که گفته بود و همانطور که باید! همچون مادرش زهرا(س) پــهلـو...💔 بـــازو...💔 عاشق آنست که رنگ معشوق به خود گیرد...😉🥀 💖