eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
476 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
••┈••✾• •✾••┈•• ..تنصر امام زمانک؛ و تروح تجهز حالک انک تنصر امام زمانک.. امام زمانت را یاری کن ،و خود را به گونه ای آماده کن؛ که یاری کننده ی امام زمانت باشی ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
• رفتــــــــ ...🌱 و آرزوهـایش را پشتــــ درهای دنیـــــا خـاک کرد و برای عشـــــق آسـ‌مان را در آغــوش کشید @jahad1370313
حزب الله و جوانان مومن آن همچون خورشید می درخشد و مایه افتخار دنیای اسلام هستند🕊💛 ″آیت الله خامنه ای″ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
زندگینامه و خاطرات 1⃣9⃣ هیچگاه از کسانی که به آنها به عنوان الگو می‌نگریست، غافل نبود. او همواره از پدرش سخن می‌گفت و خاطرات مربوط به وی را تعریف می کرد. همچنین از اشخاصی همچون هم حرف می زد و از خاطرات و رفت و آمدهایش با ایشان می گفت. او درباره هم حرف می زد. از سوی دیگر، یکی از بی‌نظرترین محسوب می شود که مسئولیت صدور را برعهده گرفت. همواره می گفت که من یک هستم اما نه فقط در و . من هستم؛ که (ره) آن را به ثمر نشاند و اکنون من دارم آن را به سراسر کشورهای دیگر صادر کنم. وی تصریح می کرد که چارچوب فعالیت من تنها به محدود نمی شود. به همین دلیل است که ما شاهد بودیم وی به ، و دیگر کشورهای می رفت. ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
ټولد دآریم چہ ټولدے😍 ټولد دآدآش ڱلمون😍 دآدآش بآبڪ ټولدټ مبآرڪ😍 🖤 🌹🎈 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
گفـتم بھ ڪام وصـلت ، خـواهـم رسـید روزے . . گفـتا ڪھ نیـڪ بنــگر ! شایــد رسیـدھ باشـے . . !🙂♥️🌱 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
زندگینامه و خاطرات 2⃣0⃣ به امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و همیشه محرم ها در حسینیه ها و مساجد حضور داشت و خالصانه عزاداری و گریه میکرد. از سبک عزاداری های ما خوشش می آمد و بسیار با ارادت نسبت به حضرت (ع) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای ایران می آیم . از مداحی محمود کریمی خوشش می آمد و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» که من خوانده بودم برایش جذاب بود. بخاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های ما را شنیده بود. ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
او چید را ز گلـــــزار از سمت زمین رفت به میدان سعادت از خاک رها گشت، دلش سوی کجا رفت؟ انگــــار به دنبال دل آیـــنه هـــا رفت ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
‍‌زمینی بودند...❣🌍 اما زمین گیر نبودند آسمانياڹ دستهايماڹ به سمت آسماڹ بلنداست .. مارا نيزدرڪنارخودجای دهيد رفاقت باشهدا دوطرفه است.😍 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
زندگینامه و خاطرات 2⃣1⃣ مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و گفت یکی که خیلی دوستش داری چند دقیقه دیگه پایین ساختمون منتظرته! آماده شدم و اومدم پایین. یه ماشین با شیشه های دودی در انتظارم بود! داخل ماشین دیده نمی شد! در ماشین رو كه باز کردم، از ديدن راننده هم ذوق زده شدم و هم تعجب كردم! پشت فرمون نشسته بود! راه افتاديم... در کوچه پس کوچه های رسیدیم به دفتر کار یکی از دوستان. نماز رو خوندیم و نشستیم به صحبت. حرفامون حسابی گل انداخته بود و از هر دری سخنی به میان می اومد... بحث رسید به ! ایامی بود که عکسهای حاجی در ضد ، در شبکه های دست به دست می شد، و نگران جون بود... بهش گفتم انگار دلش خیلی برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره! گفت داریم برای مراسم سالگرد برنامه ریزی می کنیم. میشه رو دعوت کنی به عنوان مراسم بیاد ؟ گفتم چشم، إن شاء الله به میگم. می گفت میخوام امسال مراسم رو متفاوت برگزار کنیم... بله، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد ، هم به پدرش ملحق شده بود... ✍ راوی: ☑️ شادی ارواح طيبه و خصوصاً عزيز ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
قسما بتلک العیون سنثأر....❣🌱 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
رفیق شهید!♥️ گاهی از آن بالا نگاهی به ما اسیران دنیا کن ؛ دیدنی شده حال خسته ما و چشم های پر از حسرتمان ! حسرت پرکشیدن تا ✌♥️ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
به من یاد داد...❣🌱 با شلوار لی هم میشه شد.. میشه پولدار بود و شد.. میشه شد و شد.. میشه تفریح کرد و شد.. میشه زندگی کرد و شد.. میشه تلاش کرد و شد.. میشه آرزو کرد و شد.. میشه بود و شد.. ‌‌‌‌‌‌‌ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
داداش میخوام به نیابتت برم حرم اباعبدالله..... از آقا امشب برام برات کربلا میگیری🙃 امروز پنج شنبه هسته ها... پیش آقا منو یادت نره😊 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
❤️😍😘 🌸💕 ° ∞ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
✨😍 بهش‌میگفتن واسه‌چۍBmw رو ول‌ڪردۍو اومدۍمدافع‌حرم‌شدی....؟ نونت ڪم‌بود آبت‌کم‌بود مۍگفت: [عشقم] کم بود :)♥️ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @emam_hasani_ha ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─
|•♥•| •وَ کَـــلامْ ... دَرَ بَیــانِ حالِ دِلِ ...♥️ تَنْـــگَمْ ... عآجِـــزْ شٌد 🍃 🥀 سرداردلــــہـا ♥️ شہداےِ امـامـ حسـنـے🌙
😳😳👇 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 روحت شاد و یادت گرامی
- خوابش را دید و گفت : چگونه توفیق شهادت پیدا کردی؟! + گفت از آنچه دلم میخواست مرد میخواد ♥️🕊... اینکه بگذری از آرزوهات;)👌🏼 زنجیرای رو از خودت رها کنی گفتنش آسونه... اگرعمل کردن بہ اون هم سهل بود بہ خیلی هامون واژه ی اضافه میشد:)💚🌱 ؟‌‌
🌱⌚️ . . . رفیـــق‌ شهید یعنے : تواوج‌ ناامیدی! یک نفر پارتے ‌بین ‌تو و‌خدابشه ! وجــوری‌ دستت‌ روبگیرھ ڪہ خودتم متوجہ ‌نشی :) بہ وَقت عاشِقے🥀
∞دلت ڪه گرفت با رفیقے درد و دل ڪن ⇜ڪه آسمانی باشد♥️Γ این زمینیـها در ڪارِ خود مانده اند
💔 معاوݩ شهید ". . ." واٰقعاٰ تند خو بود یه روز تقریباٰ یڪ ڪیلو متر باماٰ فاصله داشت . 〰️❕ اومد پیش ماٰبراٰ؎حال واٰحوال اٰیݩ معاٰوݩ شهید ". . ." اٰومد چناٰݩ برخورد بد؎ باٰ ڪرد ، باٰیه لحݩ خیلے بد؎ رفتاٰر خیلےزشتےوناپسند؎ڪرد ❗ ڪه ماٰچݩد نفر ڪه ڪناٰر بودیم دلموݩ میخواٰست بلند بشیم تیڪه پاٰرش بڪنیم .⛓ ولے نذاشت ... وقتےمعاٰوݩ رفت ݕاٰݕڪ گفت:🌱 ولش ڪنید ،اصلاٰ رهاٰڪنید نشنیده بگیرید هیچ عیبےنداٰره مݩ میگذرم ...⚜ گذشت و اٰخلاص واٰقعا تو؎ وجودش بود ❤️
(:💔 هوامون ࢪو داشٺہ باشΓ
💠هواهواےشهادتــ دوباره زد به سرمـ . 💠براےپر زدن اڪنون دهید بال وپرمـ 🕊 . 💠خداڪندبنویسندنامـ ماراهمـ فداییان زینبــ ❣ مدافعان حرمـ✌️ . ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
هَوای این روزایِ مَن هَوای سَنگَرِ... یِ حِسی روحَمو تا زِینَبیِه میبَرِ... تا کِی بایَد بِشینَمو خُدا! خُدا! کُنَم... بِ عَکس صورَت شَهیدامون نِگاه کُنَم...
محال است به #لبخندش نگاه کنے و حال دلت عوض نشود❤️🌹 لبخندش فرق دارد چون از جنس لبخند خداست... #رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادی ♥
🍃🌸 شعلـہ عشـق ٺو سوزنده ٺر از هر چہ باشد... ڪز بسوزد پر پروانہ زعشقٺ چہ سعادٺ باشد...
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دم ابوذر روحی گرم که سریع یه اثر خوب درباره شاهچراغ داد بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رسای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ "علیه السلام منم یه آرشامم... منم علی اصغر... نماهنگ ۲ |