eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 •{حــجـآبـــ مــن}•🤩 و ماجرای این خواستگارشم بهش بگی؟ میشه داداش؟ لبخند زد_ چشم داداش کوچولو همین الان باهاش صحبت میکنم لبخند نشست رو لبم. چیزی نگفتم فقط مردونه بغلش کردمو بوسیدمش طاها_ خوبه خوبه اینقدر خودتو لوس نکن خندیدم از جاش بلند شدو رفت از اتاق بیرون ولی قبل از رفتن با این یه جملش دلمو قرص کرد طاها_ نگران نباش داداشی خدا بزرگهواقعا هم خدا بزرگه همیشه مراقبم بوده بهترین چیزهارو بهم داده. همیشه و همیشه ممنونش بودمو هستم. این دفعه هم امیدم فقط به خودشه. صدای طاها میومد که داشت با مامان صحبت میکرد. چند دقیقه بعد صدای در اتاقم بلند شد _ بفرمایید در باز شدو مامان اومد تو با لبخند اومد سمتم _ الهی من قربون پسرم برم،الهی من فداش شم که سلیقش به خودم رفته خیره شدم به مامانم میدونستم خوشحال میشه مامان_ بابات که اومد باهاش صحبت میکنم فردا اول وقت زنگ بزنه با بابای زینب صحبت کنه... امروز ظهر بابا زنگ زد با آقای زارعی صحبت کرد و اونم گفت که یکشنبه بریم هرچند دلم میخواست قبل از اونا بریم ولی خب حتما یه حکمتی توشه . . به قلم : zeinab.z ادامه دارد.....