eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
475 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
چـــادرانــہ ﴿ مےگفت↶ الان شرایط طورۍ شده ڪہn اگہ 🧔🏻ـپسر پیغمبر هم باشے نمےتونے دینت راهم حفظ ڪنے😏 اینا همش بہانہ اس بانو😌 🧕ـهمسر فرعون هم ڪہ باشے باز مےتونے بہترین باشے♥️﴾ °•~طُ ریحانہ خدایے☺️
نشسته‌بودم‌‌‌ منتظر‌اتوبوس بحث‌بین‌دوتا‌مرد‌بود خیلی‌بحث‌جالبی‌بود شهدا.... اولی‌گفت:‌کاش‌مثل‌اونا‌شهید‌میشدیم لیاقت‌نداریم‌که... دومی‌گفت: نه!🖐‼️ دلبری کردن بلد نیستیم مشکل‌ما‌اینه‌که‌بلد‌نیستیم‌ واسه‌خدامون‌دلبری‌کنیم گناه‌نکنیم! آدم‌باشیم! شهدا‌تهِ‌دل‌بردن‌از‌خدا‌بودن..💜🧡
❨•📓📍•❩ روی‌بالشت‌گـریه‌نکن... هیچ‌سودی‌ازش‌نمیبری‌ روی‌سجادت‌گـریه‌کن! چونکه‌ممکنه‌بخاطرش‌ زندگیت‌تغییرکنه‌🚶🏻‍♂:)
جواب منو بدید...👣 خدایی شبہا تا ساعت چند بیدارے؟ دو، سه، شایدم چهار🤔'` چیکار میکنی ⁉️ حتما با گوشی کار میکنی👀.. دنبال چی هستی🖇 این همہ ساعٺ بیدارے خب بنده خدا یک ربع وقت بزار نماز شب بخوان☺️ دنبال هرچی هم هستی بہش میرسی از برکت و رحمت تـــــا آرامش و اخلاص و ____∞_____ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❤️ ولی واقعااگه سیستم خد❤️ا اینجوری بود که: وقتی بهش می گفتیم خدایا ببخشید میگفت متاسفم دیگه نمی تونم ببخشمت چکار می خواستیم بکنیم؟
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
💭..:)'' 〰〰🌿〰〰 ✿•°چقدر‌قشنگ وقتی‌ڪه‌تواین‌زمونه‌همه‌دم‌ازآقازاده‌ها میزنن:←توبشی‌شهید‌زاده♥️
🧔🏻✨ 🌸نوجوانی شهید امیر ناصر سلیمانی پیکرش را با دو شهید دیگر،تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت:یکی شان آمد به خوابم و گفت:"جنازه ی من رو فعلا تحویل خانواده ام ندید!" از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده،نفهمیدم؛گفتم ولش کن،خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این بار فورا اسمشو پرسیدم. گفت:امیر ناصر سلیمانی. رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه یکیشان نوشته بود:"شهید امیر ناصر سلیمانی". بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ،خانواده اش در تدارکات مراسم ازدواج پسرشان بودند؛شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره! (فرمانده،فرمانده قهقهه،ص36) 🌱برگرفته از کتاب کوله بار
¦قٰد نَرَيٰ تَقَلبٰ وَجهِڪٰ في السٰماء🌱 ¦ وقتٰے ڪہ دلٰت تنٰگ میشود بہ آسمـٰان نگـاه ڪن|👀✨ . [🕊] #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج #یـاحَبیبــ‌الْبـاکین🌿⃟🕊
` مدیر ترین مدیرانِ دنیا، هستند؛ آنها حتی خود را هم مدیریت میکنند!
💕 • چہ شبـے با طو شود، آن شب بین الحرمین با طو حتما سفر ڪرب و بلا مےچسبد...❤️ • بہ وَقت عاشِقے🥀