eitaa logo
°•♡بـہ‌وقت‌عـٰاشقے♡°•
477 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است🥀
📛برادرم مردان با غیرت قب→ل از اینکه زن محجه داشته باشن⬇️ {چشمان} محجبه ..... دارند...
نـــذر سلامتے مولامون به بانڪ خون ڪشورمون ڪمڪ ڪنیـــم:) شهــدا‌خون‌دادنــد‌تامبادا‌خونے ازما‌ریختہ‌بشہ‌ حَیِ‌عَلے‌خَیـرالعَمَل❣ هموطنامون‌نیـــاز‌به‌خون‌دارنــد توبا‌خون‌دادنٺ‌میتونے‌جونِ۳نفـــر دیگہ‌هم‌نجاٺ‌بدے میتونے‌زندگے‌ببخشے....🙂 بانک‌خونِ‌ڪشور‌فقــــط‌به‌اندازه ۵روز‌دیگہ‌خون‌داره بچه‌انقلابے‌وظیفه‌خودٺ‌بدون‌نجاٺ‌ هموطناٺ‌رو شهـــدا‌وظیفه‌خودشون‌رو‌تمــــام‌وڪمال انجام‌مےدادن‌وقتے‌ڪه‌مردمشون‌ توموقعیٺ‌سخٺ‌قرارگرفتن مثل‌؛سیل،زلزله‌و.... مردای‌خدایےهمه‌جاڪه‌حرف‌جان‌فشانے‌وڪمڪ‌ بود‌پایہ‌ڪار‌بودن مگه‌نمیگے‌من‌میخوام‌مثــل‌شهدآ باشم؟! حالا‌وقتشه‌.... یه‌یاعلے‌بگو‌‌زمزمه‌ڪن‌یاصاحب‌الزمان نذرسلامتے‌شما‌میرم‌ڪه‌جون‌سه‌تاآدم دیگہ‌رو‌نجاٺ‌بدم درسٺ‌مثل‌ 💔
🖤🌱 😍 چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد رفتیم بازار واسه خرید..🛍 من دوتا شال خریدم...☺️ یکیش شال سبز بود که چند بار هـم پوشیدمش اما یہ روز محمد به من گفت: خانومـے، اون شال سبزت رو میدیش به من؟😌🙄 حس خوبـے به من میده😊 شما سیدی و وقتے این شال سبز شما هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم❤️ گفتم:آره کہ میشه...😊 گرفتش و خودش هـم دوردوزش کرد وشد شال گردنش تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست😍 یا دور گردنش مینداخت ... تو ماموریت آخرش هم هـمون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن...💚😔💔 روایـټ همسر شهیدمحمدتقی سالخورد|‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
«🌿» ••• 🤷‍♀ بیو یکی‌نوشته‌بود... قبلاً دعا میکردم الان دعا میکنم آدم شم (:... ! ! چه‌خوب‌گفته‌بود😃🌱
¹¹⁸ 🌸انبیاء معجزه دارند تو خود معجزه اے دیدنت وَجہ مسلمان شدن کافر هاست
{•🖤🔗•} ⚠️ اگه‌کسی‌تو‌کُما‌باشه؛ خانوادش‌همه‌منتظرن‌ڪه‌برگرده... خیلیامون‌تو‌کمای‌گناه‌رفتیم؛ اَهل‌بِیت‌منتظرمون‌َند... وقتش‌نشده‌که‌برگردیم؟! استغفر‌الله‌ربےواتوبہ‌الیہ:)🌿
• |🌿| ° ° رفقا.. این‌ما‌هستیم‌که‌اخرو‌عاقبتمون‌رو باکارهامون‌مشخص‌میکنیم.. باگناهامون💔! یااشکامون‌واسه‌ظهور📜! . +توی‌‌این‌راه! نه‌جناب‌حررویادت‌بره.. و‌نه‌ابلیس‌وشمررو🖐🏻 . حالاشمابایدانتخاب‌کنی.. "یزیدی؟" "یا حسینی!"
✍قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج) ⇦قدم اول: نماز اول وقت ⇦قدم دوم:احترام به پدرومادر ⇦قدم سوم:قرائت دعای عهد ⇦قدم چهارم: صبر در تمام امور ⇦قدم پنجم:وفای به عهدباامام زمان(عج) ⇦قدم ششم:قرائت روزانه قرآن ⇦قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی ⇦قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه ⇦قدم نهم:غیبت نکردن ⇦قدم دهم:فرو بردن خشم ⇦قدم یازدهم:ترک حسادت ⇦قدم دوازدهم:ترک دروغ ⇦قدم سیزدهم:کنترل چشم ⇦قدم چهاردهم:دائم الوضو 🌸برای تعجیل در امر فرج سه صلوات بفرستید🌸
#رهبرمونه😍 ↻همان‌روزکه‌در‌کوچہ‌فاطمه"س" سیلےخوردبه‌ما‌فهماند‌که💔 "پایِ‌علے‌ایستادن‌آسان‌نیست" ♢فاطمےباید‌بودتا‌فهمید. . .🌿 وتمام‌دنیابداند ♡که‌ماپاےِتوایستاده‌ایـمـ. . .
ملتی‌که‌شهیدانش‌رافراموش‌کند؛ هرگزرنگ‌خوشبختی‌وعزت‌رانخواهددید📛°! 🌱
میگفت؛ شکر‌‌کنی‌نعمت‌‌بیشتری‌بهت‌میدم!! راستی، ‹‹اوس‌کریم‌برای‌قلب‌عاشقم♥️∞›› برا‌نفسی‌که‌میاد‌ومیره برا‌قشنگی‌های‌زندگیم اصـــــلا‌ برا‌تک‌تک‌چیزایی‌که‌دادی‌شکرت‌خب؟! 🌱
ـ‌•ـــ•ــــ•ــــــ•ــــ•ــ| …🍂 … |ــــ•ــــــ•ــــ•ـــــ ∞ |دݪم ، هواے شـہـادتـــ کہ مےکند... پناه مے بࢪم بہ "چـــــادࢪم " کہ تا آسمـــــ‌آڹ ࢪاه داࢪد . چـــــادࢪ من بوے شہادتــــ مے دهد چࢪا کہ چشمـ شہدا بہ اوسٺ シ کہ مبادا🖐 چون چادࢪ مادࢪشاڹ ، فاطمہ (س)خاکے شود ..|∞ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
【• 😂 •】 😂😂😂 . رفتم اسم بنویسم براے اعزام به جبهه؛گفتند سنّت ڪمه🤨‌😢 . یه ڪم فڪر ڪردم راهۍ به ذهنم رسید...🤓😃 ⤵️ رفتم خونه و شناسنامه خواهرم رو برداشتم🙃 . « ه » سعیده رو با دقت پاڪ ڪردم شد سعید🤩 . این بار ایراد نگرفتند و اعزامم ڪردند😎💪 هیچ ڪس هم نفهمید😅 ⤵️ از آن روز به بعد دو تا سعید توے خونه داشتیم..😌🤣🤣 .جبهه⭐️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‹‌‌.🐚⛓🌧.› . . . ـ یأس؛🚶🏻‍♂ ازجنودِشیطان‌است😈 وَامید؛🌱 ازجنودخداست؛♥️ همیشہـ امیدواࢪباشید! (:✨ - ﷲ‌خوبم‌بھ‌‌رحمت‌توامیدداࢪم🕊 😻🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
!!! 🌿دوازده ویژگی یک"سخن خوب" از دیدگاه قرآن کریم : 🌱۱. آگاهانه باشد. "لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" 🌱۲. نرم باشد. "قَوْلاً لَّيِّناً" زبانمان تیغ نداشته باشد. 🌱۳. حرفی که می زنیم،خودمان هم عمل کنیم. "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ" 🌱۴. منصفانه باشد. "وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا" 🌱۵. حرفمان مستند باشد. "قَوْلًا سَدِيدًا" منطقی حرف بزنیم. 🌱۶. ساده حرف بزنیم. "قَوْلاً مَّیْسُورًا" پیچیده حرف زدن هنر نیست. "روان حرف بزنیم" 🌱۷. کلام رسا باشد. " قَوْلاً بَلِیغًا" 🌱۸. زیبا باشد. "قولوللناس حسنا" 🌱۹. بهترین کلمات را انتخاب کنیم. "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن" 🌱۱۰. سخن هایمان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد. "و قولوا لهم قولا معروفا" 🌱۱۱. همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. "قولاً كريماً" 🌱۱۲. کمک کنیم تا درجامعه حرف های پاک باب شود. "هدوا الی الطّیب من القول" .
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶ شبتون‌حیدڕ؁♡ دمتون‌مهدو؁♡ 🌴 آیہ‌همیشگے‌رو‌یادتون‌نࢪھ👇🏻↯ أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾ !☕️ بزارࢪو‌بیصدا🚫خواب‌کربلا‌ببینے🌚 🖐🏾التماس‌دعا…ツ 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرارِصبح‌مون…(:✨☘️ بخونیم‌دعآی‌فرج‌رآ؟🙂📿 -اِلٰهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآ،وَبَرِحَ‌الخَفٰآءُوَانْڪَشِفَ‌الْغِطٰٓآءٌ…!🌱 …!🌸🍃
[♥️] هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲🏼 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️
خدا ما را دوست دارد،نسبت به ما بی‌تفاوت نیست؛ پس هیچ‌گاه ما را در امتحانی قرار نمی‌دهد که نتوانیم از عهده‌ی آن برآییم و ما را در معرض معصیتی قرار نمی‌دهد که نتوانیم توبه کنیم؛ناامیدی از چنین خدایی واقعا گناه کبیره است؛همین امید و اطمینان به محبت خدا و یادآوری آن رشد دهنده است..! ♥️  
خودمونیما؛ ولی خوش بھ حال اون دلۍ ڪــه درک ڪرد،✨ بزرگتــرین گمشــدھ زندگیش 🥀 🙃...! ♥️...❳ 🕊🖤
فاطمیه هویت‌ شیعه است... خیلی حواسمون‌بهش‌باشه راحت‌نگذریم خیلۍ‌چیزاتوفاطمیه میدن✨🖤 که اگه بچه زرنگ‌باشی... بدست‌میاریش✋ بیایم‌تمام‌توانمونوبذاریم‌تواین‌دهه هاے فاطمیه بهترین‌خودمونونشون‌بدیم‌به حضرت‌مادر🥀 حداقل‌به حرمت‌پهلوے‌شڪستش... گناه نکنیم💔 آخہ‌چجورےرومون‌میشه😔؟تو‌این‌روزایی‌ڪہ‌مادرتوبستر افتاده... علۍ؏کم‌کم‌داره تنهامیشه😔 زینب«س»وحسنین؏یه گوشہ‌توےخونه ےفاطمه زانوی‌غم‌بغل‌گرفتن🖤 رومون میشہ‌گناه ڪنیم؟ امام‌زمان‌هم‌عزاداره مادرشه🥀🖤 ما دیگه عزاشونو بیشترنڪنیم💔 🕊🖤
🌸 ✨پیامبر اکرم (ص): إنَّ العَبْدَ لَیُدْرِکُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ القَائِم ِ. بنده با خوش‌اخلاقی به مقام روزه‌گیر شب‌زنده‌دار می‌رسد.) 🌹بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۷۳🌹
تولدي‌ڪہ‌ختم‌بہ نشو‌دچہ‌سود:))💔؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 •{حــجـآبـــ مــن}•🤩 همیشه خوش باشی. امیدوارم خوشبخت بشی عرفان_ ممنونم زینب. ایشالا عروسیه تو قلبم به درد اومد.اخه من بدون تو چیکار کنم؟ مگه زندگی هم میتونم بکنم؟ هر جوابی که بهش میدادم دقیقا برعکس افکارم بود. با دستای لرزون و چشمای به اشک نشسته براش مینوشتم استیکر خنده گذاشتم _خیلی ممنون. ان شاءالله خندید_ چه ذوقیم میکنه _ چیکار کنم خو، خودت گفتی بازم خندید، میتونستم خوب بفهمم عشقم چقدر خوشحاله _ ایشالا تو هم با یه پسر خوب ازدواج میکنی خوشبخت میشی _ ممنونم پسر عمو. کاری نداری؟ عرفان_ نه. فقط فرداشب میای دیگه زینب _ آره. یاعلی عرفان_ خدانگهدار خدانگهدارت باشه عشق من خوشبخت بشی عشق من ان شاءالله همیشه بخندی عشق من عشق من...عشق من چقدر این واژه برام غریبه وقتی عشقم کسی که 7 ساله برام مثل نفس میمونه هیچ حسی بهم ندارهچقدر دلم گرفته...چقدر دلم میخواد مثل اونروزا با عرفان دردو دل کنم...کاش یکم دوستم داشت فقط یکم. به اندازه ی یک روز از 7 سال دوست داشتن من دیگه اشکی نمونده بود که نریخته باشم مامان_ زینب؟ نمیخوای بلندشی؟ چشمامو آروم باز کردم. کی خوابم برده بود؟ _ سلام مامان_ سلام. بلندشو بیا صبحانه بخور _ باشه مامان_ دوباره نخوابیا. بلندشو بلند شدم مامان رفت بیرون رفتم جلوی آینه یکم خودمو مرتب کردم و رفتم بیرون دستو صورتمو شستم نشستم صبحانه خوردم کاملا بی حس بودم. به هیچی فکر نمیکردم. ذهنم خالیه خالی بود دیشب، شب خیلی بدیو پشت سر گذاشته بودم خیلی بیشتر از بد دیشب با خدای خودم عهد کردم اگه کمکم کنه منم تمام تلاشمو برای فراموش کردنش میکنم و بعد نمیدونم چیشد که خوابم برد...... به قلم : zeinab.z ادامه دارد....
🌹 •{حــجـآبـــ مــن}•🤩 نمیدونم چیشد که خوابم برد..... چند ساعت همینجور گذشت به ساعت نگاه کردم 4 بود. به خودم تو آینه نگاه کردم یه مانتو و شلوار مدل لی و شال همرنگشون. فیت تنم بودن. اون لباسی که به مامان گفته بودم نپوشیده بودم. در عین زیبایی حجابم کامل کامل بود حتی یه تار از موهامم معلوم نبود یه تَه آرایشی هم داشتم. جلوه ی چشمام خیلی بیشتر شده بود. خیلی قشنگ شده بودم ولی برعکس وقتایه دیگه اصلا ذوق نکردم رفتم بیرون. مامان وقتی منو دید یه لحظه چشماش گرد شد مامان_ زینب؟ چقدر قشنگ شدی! وقتی مامان که همش بهم میگه آرایش بهت نمیاد الان میگه قشنگ شدی پس یعنی خیلی خوب شدم سرمو انداختم پایین باز این چشمای لعنتی طوفانی شدن. اخه قربونت برم خدا جون.... دیگه حرفمو ادامه ندادم میدونستم آخرش دوباره به گریه هام ختم میشه چادرمو سر کردم و کیفمو برداشتم مامان_ بریم؟ _ بریم راه افتادیم سمت خونه ی عرفان اینا...... . طاها رو تختم دراز کشیدم و دارم فکر میکنم از وقتی اومدم خونه فکرم همش درگیره زینبه اینکه چرا اینهمه مدت تو بارون مونده؟ اون موقع روز چرا اومده بیمارستان؟ اصلا.....یهو چشمام گرد شد وایسا ببینم عرفان کیه دیگه؟ اون لحظه اینقدر گیج شده بودم که اصلا حواسم نبود زینب چی گفته. الان یادم اومد واقعا دیگه دارم دیوونه میشم باید هرچه سریعتر ازش بپرسم ماجرای دیروز چی بوده در اتاقم زده شد _ بفرمایید محمد_ داداش؟ _ جانم داداش بیا تو محمد_ داداش مامان میگه بیا شام _ باشه برو الان میام درو بست و رفت به ساعت نگاه کردم 8 بود بلند شدم و رفتم جلوی آینه شونرو برداشتم کشیدم رو موهام. شونرو گذاشتم سر جاش و یه عطر به خودم زدم. به قلم : zeonab.z ادامه دارد.....